مسایل بین‌المللی

چرا خاطرهٔ کارل مارکس را در سالگشت مرگ او گرامی می‌داریم؟

سال کنونی، که با صدمین سالگرد پیروزی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷ روسیه قرین است، فرصتی مغتنم پیشِ روی ما می‌نهد تا اهمیت مبارزهٔ طبقاتی در سراسر جهان را بازنگری کنیم. با برپایی جشن‌هایی به‌مناسبت رخدادهای تاریخی و  وقایع کلیدی‌ای همچون اکتبر ۱۹۱۷ روسیه و از طریق بزرگداشت آن‌ها، طبقهٔ کارگر و متحدانش توانسته‌اند روند مبارزه‌شان را بی‌بازگشت کرده و درنتیجه، مسیر تاریخ را تغییر دهند. 

کارل مارکس، در اثر تحلیلی و نافذ خودبه‌نام “جنگ داخلی در فرانسه”، نشان داد که “کمون پاریس”- انقلاب کارگری‌ای که از ۱۸ ماه مارس تا ۲۸ ماه مه ۱۸۷۱ بیشتر نپائید- رویدادی بود که در آن، طبقهٔ کارگر برای نخستین بار قدرت را از دست بورژوازی خارج کرد و ضرورت تشکل کارگران سازمان‌یافته و پتانسیل آن را در شکست دادن دولت سرمایه‌داری آشکار کرد. مارکس در مه ۱۸۷۱ می‌نویسد که، کمون همواره نوید دهندهٔ ظفربخش جامعهٔ نو خواهد ماند. این دقیقاً همان چیزی بود که طبقهٔ حاکم با به‌راه ‌انداختن حمام خون در انقلاب کمون پاریس، سعی داشت از آن ممانعت کند. مارکس در ژوئیه ۱۸۷۱ در تحلیل مختصر اما رسای خود، نقش رسانه‌های عمومی را به‌وضوح نشان داد و تلاش ایدئولوژیک روزنامه‌ها و رسانه‌های بورژوازی در مخفی نگه‌داشتن ماهیت آگاهی‌بخش و واقعی کمون پاریس و پشتوان برانگیزاندن طبقهٔ کارگر بر ضد کموناردها و دستاوردشان را افشا کرد. شدتِ دامن زدن به‌این تعصب در لندنِ آن روزگار به‌حدی بود که وقتی کارل مارکس و دیگران در نخستین سالگرد انقلاب کمون پاریس برای دیدار با آوارگان و پناهندگان پاریسی و بزرگداشت خاطرهٔ کمون به سالن “سن‌جورج” لندن رفتند، مالکان ساختمان از ورودشان جلوگیری کردند۱. در پاریس، حکومتیان از اینکه کارگران متشکل از قدرت و توان بالقوهٔ خود آگاهی یابند به‌قدری هراس داشتند که به‌طورِرسمی به‌نابود کردن و حذف  یاد و خاطرهٔ کمون اقدام  کردند۲. بااین‌حال، در ۱۸ ماه مارس ۱۸۸۰، باوجود تلاش نیروهای ارتجاع  فرانسه در جلوگیری از برگزاری نخستین سالگرد کمون، در شهری که انقلاب کمون در آن روی داده بود بدین مناسبت جشن گرفته شد. این امر برای مردم پاریس در مبارزه‌شان برای آزادی برگزاری بزرگداشت رویداد کمون پیروزی به‌حساب می‌آمد. عفوِ تبعیدیان درهمان  سال و دادن حق بازگشت از تبعید به آنان که به‌منزله از بین بردن محرکی دائمی در زنده نگه‌داشتن خاطرهٔ کمون بود ، مطمئناً با انگیزه گرایش طبقه حاکم  به‌ریشه‌کن کردن نهایی خاطرهٔ کمون همراه بود.

پس از درگذشت کارل مارکس در ۱۴ ماه مارس ۱۸۸۳، بزرگداشت او در سالگشت مرگش به‌دلیل نزدیک بودن آن با تاریخ آغاز کمون (۱۸ ماه مارس) و داشتن اشتراک مضمون با گرامی‌داشت رویدادهای سال ۱۸۷۱ پاریس، درهمدیگر تنیده شده و هم‌زمان برگزار می‌شوند. در ماه مارس ۱۸۸۴، به‌مناسبت نخستین سالگرد درگذشت کارل مارکس و جشن اعلام موجودیت کمون پاریس، هزاران نفر با سردادن سرود “مارسی‌یِز” در برابر دروازهٔ گورستان “های‌گِی‌ت” لندن گردهم آمدند. آنان بر اثر یورش چند صد پلیس از برابر دروازهٔ گورستان رانده شدند. حتی “اِلِنور”، دختر مارکس، نیز اجازه نیافت دسته‌گلی بر گور پدر بنهد. اما تظاهرکنندگان مصمم، به پارک “دارتموث”، در نزدیکی گورستان، رفتند و در آنجا گردهمایی‌ای بزرگ بر پا کردند۳.             

از همان زمان تا کنون در لندن، گردهمایی سالیانه نیروهای چپ  در یادبود و آموختن از کمون پاریس به همایشی بین‌المللی تبدیل شده است. سالگرد کمون در ۱۸۸۶، از سوی نمایندگان جنبش از فرانسه، آلمان، ایتالیا و روسیه در مؤسسهٔ “ساوث پالس” واقع در “مورگِیت” برگزار شد. در این گردهمایی النور مارکس یکی از پرمغزترین سخنرانی‌هایش را با مضمون “نقش حیاتی زنان در رویدادهای پاریس در بهار ۱۸۷۱”، ایراد کرد.        

درعین‌حال، همهٔ نیروهای چپ به‌ارزشمند بودن چنین بزرگداشتی معتقد نیستند و اهمیت برگزاری مراسم یادبود یک “شکست” را به‌چالش می‌کشند. در ۱۹ ماه مارس ۱۸۸۷، یعنی ۱۳۰ سال پیش، “ویلیام موریس”، در جستاری کوتاه با عنوان: “چرا ما کمون را جشن می‌گیریم”۴، به ‌این سردرگمی برخی نیروهای چپ این‌گونه پاسخ داد: این وظیفهٔ بی‌چون‌وچرای همه سوسیالیست‌ها است که این جشن را برگزار کنند. شرح تحریف‌آمیز رویدادهای کمون پاریس به‌تهمت، دروغ، پنهان‌کاری ریاکارانه و نتیجه‌گیری‌های غلط آغشته بوده است. خرافه‌هایی عمیقاً ریشه‌دار همراه با  جهلی مرکب در پذیرش افسانه‌هایی بورژوایی در مقام حقیقت، در ذهن‌هایی که تنها نامی از کمون را شنیده بودند رشد کرده‌اند. اینان و دیگرانی که با سوسیالیسم غریبه‌اند، ممکن است از طریق این بزرگداشت بتوانند حقیقت را دریافته و از آن فراگیرند. موریس بر این امر واقف بود که کمونارها گرچه ممکن است بررغم فداکاری‌های بزرگشان در راستای اهدافِ نزدیک خود شکست خورده باشند “اما ایدهٔ دستیابی به  آزادی را با اَعمال شجاعانه‌شان تقویت کردند، سرعت بخشیدند و امیدِ  امروز ما را  زنده نگاه داشتند.”  آنان- کمونارها- درواقع سنگ بنای جهان نو را کار گذاشتند.               

تأمل در چندوچون برگزاری این جشن‌های سالگرد،امر شایسته‌ای است به‌ویژه در این روزها و در راستای مناسبت صدمین سالگرد  انقلاب کبیر اکتبر، یعنی انقلابی که طبقهٔ کارگر، با اتکا به دانش مارکس و کاربرد آن در مبارزه و انقلاب از سوی لنین، قدرت دولت را با اراده و فداکاری مردم به‌دست گرفت و کار برپایی جامعه‌یی آزاد از ستم و استثمار را از راه  برگشت‌ناپذیر گذار از سرمایه‌داری به سوسیالیسم آغاز کرد. در طول یک قرن پس از پیروزی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، نیروهای امپریالیستی و ارتجاعی- همانند دوران مارکس- همه توانِ به‌لحاظِ تاریخی اضمحلال یابنده‌شان را  در لکه‌دار کردن، مبهم  و بدنام نمایاندن، لگدمال و لوث کردنِ آن میراث گران‌بهای پیروزی  باشکوه مردم به‌کار گرفته‌اند. آن‌ها موفق نشده‌اند. این وظیفهٔ ما و مایهٔ شادمانی ما است که سالگرد این رویدادها را جشن  بگیریم. ما از جشن این سالگردها خواهیم آموخت و الهام خواهیم گرفت. سپس تاریخ‌مان را از آنِ خود کرده و آن را با طبقهٔ کارگر و متحدان‌مان سهیم خواهیم شد و آنگاه  با جسارت  به‌مبارزه و فداکاری به‌منظور شکست امپریالیسم ادامه می‌دهیم، با علمِ به‌این نکته که: آینده‌یی صلح‌آمیز و سوسیالیستی از آن ما خواهد بود.

   

————————–  

۱.‌‌ ی.ناپ ، النور مارکس، زندگی خانوادگی، جلد اول،  انتشارات بین‌المللی، نیویورک،۱۹۷۲، صفحه ۱۳۴.  ۲.‌ س. ویلسون، پاریس و کمون، ۱۸۷۱-۱۸۷۸: سیاست به‌فراموشی سپردن، انتشارات “دانشگاه منچستر”،۲۰۰۷، منچستر، انگلستان.    ۳.‌‌ ر. هولمز، النور مارکس: یک زندگی، انتشارات بلومبری، لندن، ۲۰۱۴، ص ۲۰۱.   ۴.‌ ویلیام موریس، جستار  “چرا کمون پاریس را جشن می‌گیریم”، منتشر شده در نشریهٔ “کامونویل” (نشریهٔ لیگ سوسیالیست‌ها که از ۱۸۸۵ در انگلستان منتشر می‌شد)، ۱۹ ماه مارس ۱۸۸۷، جلد ۳، شماره ۶۲، صفحه ۸۹.   

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا