حملههای داعش به دو مرکز حکومتی جمهوری اسلامی، ۱۷ کشته و ۵۳ زخمی بر جا گذاشت
بهدنبال حملهٔ تروریستی داعش در تهران، بیشترین موضوعی که مورد توجه شبکههای اجتماعی قرار گرفت، سخنان علی خامنهای در این ارتباط بود که این جنایت را به سطح ترقهبازی تقلیل داد. او پس از پایان این حمله تروریستی و کشته شدن تروریستها، در پیامی در این ارتباط، گفت: “ملت ایران دارد پیش میرود؛ این ترقه بازیهایی هم که امروز شد در ارادهٔ مردم تاثیری نخواهد گذاشت. اینها کوچکتر از آنند که بتوانند در ارادهٔ ملت ایران و مسئولان اثر بگذارند.” علی لاریجانی هم در سخنانی گفت: “چند نفر از تروریستهای بُزدل به ساختمانی در مجلس نفوذ کردند و البته با آنها برخورد جدی شد. مسئله جزئی است اما این نشان میدهد که تروریستها به دنبال مسئلهسازی هستند.” در حادثهیی که ۱۷ نفر کشته و ۵۳ نفر مجروح شدند، نوع واکنش مقامهای حکومتی رده بالا با نارضایتیهایی گسترده در شبکههای اجتماعی روبرو شد.
روزنامهها، در رابطه با این جنایت، موضوع را از زوایههایی گوناگون بررسی کردند. “کیهان”، با تشریح وقایع رویداده و این نتیجهگیری که آمریکا با همکاری عربستان و داعش در پشت این حادثه قرار دارد، نوشت: “اما حادثهٔ دیروز فارغ از تمام ابعاد و جوانب مختلف امنیتی، حاوی هشدارها و عبرتهای عمیقی برای مردم و اهل سیاست نیز بود. آن هم اینکه همه ما سوار بر یک کشتی هستیم و در این دریای طوفانی و پر از دزدان دریایی، اتحاد و یکصدایی و گوش بهفرمان ناخدا بودن است که میتواند کشتی را به ساحل آرامش برساند.” کیهان توضیح نمیدهد چطور این حادثه از یک طرف به ترقهبازی تشبیه میشود و از طرف دیگر- از سوی این روزنامه- همه مردم به اتحادی برای گذر از این دریای طوفانی دعوت میشوند.
روزنامه “آرمان” نیز، در مطلبی بهقلم صباح زنگنه، با اشاره به تحولات سیاسی در منطقه و سخنان مقامهای عربستان و آمریکا در چند هفته گذشته، به استنتاجی مشابه با روزنامه کیهان رسید و نوشت: “بنابراین دستگاه دیپلماسی ایران در شرایط کنونی چارهای جز تذکر و هشدار به جریانها و گروههای عوامل حمله تروریستی روز چهارشنبه به حرم و مجلس ندارد و در نهایت میتواند مسئولیت این حملات را به آنها یادآوری کند. به هر روی جمهوری اسلامی مایل نیست که منطقه دچار اختلاف و بیثباتی شود، اما باید عوامل حادثه تروریستی مسئولیت حملات اخیر را پذیرفته و در نهایت در انتظار پیامدهای آن باشند.”
روزنامه “اعتماد”، به نقش صدا و سیما اشاره کرد و نوشت: “گویا سیاستگذاری در صدا و سیمای ما این است که خبرها به گوش مردم نرسد. بعد از حادثه دیروز، خود من خیلی نگران بودم و میخواستم بدانم که چه اتفاقی افتاده، چه پیش آمده، علت چه بوده و پیام چه بوده که متاسفانه نمیدانم به چه دلیل، صدا و سیما یاد نگرفته که مردم را در جریان بگذارد.” لازم بهیادآوری است که صدا و سیما زیر کنترل کامل بیت رهبری است و سکوت این رسانه در رابطه با این حادثهٔ تروریستی بیش از آنکه پنهانکاری در نشر این خبر مهم بوده باشد، ادامه دادن به سیاستهایی است که بر اساس آن، وضعیت سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشور مدام و همواره بدون مشکل و نگرانی توصیف شود. در همین زمینه، روزنامه “جهان صنعت”، به ادعاهای مقامهای امنیتی که بارها اعلام کردند عملیات تروریستی را خنثی کردهاند اشاره کرد و نوشت: “عملیاتهای دیروز در وهله اول این نکته مهم را اثبات میکند که گروههای تروریستی سلفی و همدستان ایرانی آنها میتوانند به ایران نیز وارد و تجهیز شوند و عملیاتهای ریز و درشت انجام دهند. اینکه گفته شود عملیات یادشده کور بوده و شهروندان بیدفاع را هدف قرار داده، کمکی به اصل ماجرا نمیکند چراکه در لندن، پاریس، کابل و بغداد هم عملیات کور بوده و شهروندان عادی را مورد هدف قرار داده است. جهان صنعت، با ابراز نگرانی از تدوام این حوادث، در جای دیگر مطلب خود آورده است: “در این میان سختگیری بر رسانههای رسمی و وادار کردن ایشان به عادیسازی مصنوعی شرایط تنها بیاعتمادی عمومی نسبت به رسانههای رسمی را تشدید و شایعهپراکنی در فضای مجازی- که کنترل آن از دست مقامات خارج است- را تقویت خواهد کرد. مقامات امنیتی باید بدانند که رفتار مصنوعی که گاهی از سوی برخی نهادها یا مقامات امنیتی توصیه میشود تنها با لبخند تمسخرآمیز مخاطبان مواجه میشود و اعتماد مخاطبان از رسانه را سلب میکند؛ تجربهای که پیش از این و در موارد مشابه، مشاهده شده ولی کمتر از اینگونه تجربهها درس گرفته شده است.”
روزنامه “شرق”، به باورنکردنی بودن این حادثه در تهران اشاره کرد و نوشت: “کسی باور نمیکرد پای گروه تکفیری داعش به خیابانهای تهران هم باز شود. برای این کار دلایل متعددی وجود داشت که درحوصله این یادداشت کوتاه نمیگنجد؛ اما هرچه بود، داعش به تهران هم آمد و با یک حملهٔ همزمان به مجلس ایران و مرقد امام خمینی (ره) در جنوب تهران، حضور نامیمون خود را اعلام کرد.” شرق در ادامه مقالهاش، نوشت: “مجموع این حرکتها نشان میدهد داعش برای ایران خوابی طولانیمدت دیده است. ازهمینرو میتوان احتمال داد عملیات روز گذشته تنها یک شروع بود و باید مراقب عملیات بعدی این گروه در ایران بود.” شرق با این تاکید که تمهیدات امنیتی را باید بیشتر تدارک دید تا از وقوع دوبارهٔ این حوادث جلوگیری شود، نوشت: “در این میان مسئله وقتی خطرناکتر و پیچیدهتر میشود که قدرتهای جهانی و کشورهای منطقه [احتمالاً عربستان سعودی] دستی در این آتشافروزیها داشته باشند. آن وقت حاصلش انفجارهای مهیب و کشتارهای خونینی خواهد بود که ما بارها در عراق، سوریه و بهویژه افغانستان شاهد آن بودهایم؛ زیرا انجام چنان عملیات بزرگی، نیازمند همکاریها و بدهوبستانهای فراتر از یک سری هستههای پراکنده بوده و برای مقابله با چنین چالشی نیز باید فراتر از تلاشهای امنیتی و اطلاعاتی عمل کرد.”
حادثه تروریستی در تهران، همانند موارد مشابه آن در دیگر کشورها، قربانیانش را از میان مردم عادی و بیگناه انتخاب کرد. موضوع مهم این است که نحوهٔ برخورد مقامهای تصمیمگیرنده در این ارتباط، سؤالها و نگرانیهایی جدی را برانگیخته است. در منطقهیی که تنش سیاسی و جنگهای ویرانگر آیندهٔ مردمان کشورهای آن را با مخاطرههایی جدی روبرو کرده است، مستقر بودن دولتی دمکراتیک و مردمی است که مصونیت از این خطرها را میتواند برای مردم و کشور بهوجود آورد.
به نقل از «نامه مردم»، شماره ۱۰۲۷، ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۶