مسایل سیاسی روز

بدرود رفيق احمد اخوان

رفيق احمد اخوان در سال ۱۳۰۷ در لاهيجان پا به جهان گذاشت. از نوجوانى به حزب توده ايران پيوست. وقتى از او می پرسیدند چگونه سياسى و توده اى شدي ميگفت: كتاب و كتاب و كتاب.

روزى يكى از دوستان كتابى به او ميدهد كه به او  در درک ، تجزيه و تحليل حوادث و رويدادهاى اجتماعی كمك ميكند. از آن پس كتاب خواندن را رها نکرد. مشاهده و تجربه ظلم و ستم شاهنشاهى او را به مبارزه سیاسی و علم فرا گرفته از كتابها او را در سال های جوانی به سوسياليسم و صفوف حزب توده ايران رساند. او در طول زندگى اش هم زندان شاهنشاهى و هم زندان جمهورى اسلامى را تجربه كرد. سرکوب و تحقير زندان به ویژه در دوره اخیر زخمهاى عميقى بر روح او گذاشته بود.

رفیق اخوان در روز ۲ تیرماه ۱۳۹۶ در سوئد درگذشت. رفيق احمد در اولين سطور وصيت نامه اش چنین نوشته: “با ارمان سوسياليسم همه عمرم را سپرى كردم واز نوجوانى تا مرگ به ارمان خود وفادار ماندم و به قدر توان خود براى عدالت و برابرى تلاش كردم”.

او معتقد بود براى رسيدن به سوسياليسم اگاهى توده ها و سازماندهي و تشكل قدم اول و تعيين كننده است. به سازماندهى و تشكل سخت باور داشت ، خود اولين قدم هاى مبارزه را در سالهاى ١٣٣٠ از طريق سنديكا و مبارزات صنفى اموخته بود. به انقلاب به قول خودش “فيس بوكى” با ديده انتقادى نگاه ميكرد و به نمونه شكست انقلاب مصر بعد از سرنگونى حسنى مبارك اشاره ميكرد و ميگفت انقلابى كه پايه و سنگر بندى توده اى نداشته باشد به سرعت شكست ميخورد. رفيق احمد كار و تلاش براى سوسياليسم را يك پروژه تمام عمر ميدانست ، پيگير و مستمر و با سماجت بايد اين مسير را طى كرد و وا نداد. در عين حال معتقد بود بايد از زندگى و زيبايهاى ان لذت برد. عاشق ژان كريستف بود و ستايش رومن رولان از زندگى.

‏‎يادش گرامى و راهش پر رهرو باد

  به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۹، ۱۹ تیر ماه ۱۳۹۶   

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا