بحران در شورای همکاری خلیج فارس: قطر در محاصرهٔ متحدان سابق!
بهنظر میرسد کوشش عربستان سعودی و همپیمانانش در منطقه بهمنظور منزوی کردن امیرنشین قطر و درنتیجه تضعیفِ آن با شکست روبرو شده باشد. با وجود توئیتهای پیدرپی دونالد ترامپ در جانبداری از موضعگیریهای نظامی عربستان سعودی، چنین مینماید که دستگاه نظامی ایالاتمتحده بهضدِ تغییر رژیم در این امیرنشین تصمیم گرفته است. شاهد این تصمیم، امضای قرارداد ۱۲ میلیارد دلاری فروش ۳۶ جنگندهٔ اف-۱۵ از سوی آمریکاییها به قطر است.
حتی در سازمان شورای همکاری خلیج فارس هم همهٔ اعضای آن ازجمله دو کشور عمان و کویت از اقدامهای عربستان برای تغییر رژیم در قطر پشتیبانی نمیکنند. آن جرقهیی که آتش بحران اخیر بین قطر و همسایههای آن در حاشیه خلیج فارس را برافروخته است سخنرانی امیر کشور قطر بود که در خلال آن عاقلانه بودن برخورد خصمانه با ایران را زیر سؤال برده بود. در این سخنرانی- که گفته میشود متن آن در کامپیوتر هک شده بوده است- امیر قطر نقش جنبشهای مقاومتی همچون حماس و حزبالله را ستوده بود.
قطر همچنین به “پرداخت باج” به گروههای بهاصطلاح تروریست شیعهمذهب در عراق نیز متهم شده است. نخستوزیر عراق، در نیمه دوم خردادماه، اعلام کرد که ۵۰۰ میلیون دلار باج پرداختی قطر بهمنظور آزادی ۲۵ گروگان قطری هنوز دراختیار بانک مرکزی عراق است. عربستان و متحدانش در امیرنشینهای حاشیهٔ خلیج فارس اصرار میورزند که این پول بهطور مستقیم به یک گروه شبهنظامی شیعی پرداخت شده بود.
یکی از اتهامهای اصلی مطرح بر ضد قطر آن است که این کشور به اِعمال خطمشی شورای همکاری خلیج فارس در مورد منزوی کردن ایران وفادار نیست. اتهام دیگر آن است که، قطر به پشتیبانیاش از جنبشها و حزبهای سیاسیای مانند اخوانالمسلمین و حماس که سعودیها، امارات متحدهٔ عربی و مصر آنها را “تروریست” قلمداد میکنند، ادامه میدهد. تنها چند کشور مانند اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحدهٔ عربی و مصر این حزبها را گروههایی “تروریست” میشناسند. حماس در منطقهٔ فلسطینی نوار غزه- که در محاصرهٔ اقتصادی اسرائیل است- در رهبری حاکم قرار دارد و گروههای وابسته به اخوانالمسلمین منطقه نیز در امور سیاسی کشورهای تونس، مراکش، اردن و برخی دیگر کشورهای عربی فعالاند. اکثر رهبران اصلی اخوانالمسلمین مصر در زندان بهسر میبرند و در مورد بسیاری از آنان حکم اعدام صادر شده است.
اخوانالمسلمین سه سال پیش با رأی مردم مصر بهقدرت رسید. بهعقیدهٔ اکثر ناظران سیاسی اگر بار دیگر انتخاباتی آزاد و بیطرفانه در مصر برگزار شود، برآیند آرای آن بازهم بهنفع اخوانالمسلمین خواهد بود. رهبری اخوانالمسلمین بهطور صریح تروریسم را محکوم کرده است. دولت ایالاتمتحده در دورهٔ ریاستجمهوری اوباما با اخوانیها دادوستد اقتصادی داشت. در انتخابات کرانهٔ غربی رود اردن و نوار غزه، در سال ۱۳۸۵- تنها انتخاباتی که تا کنون در آنجا برگزار شده است- حماس در آن بهپیروزی رسید. سعودیها بهویژه از حمایت دولت قطر از دولت کوتاه مدت اخوانالمسلمین در مصر و دیگر حزبهای وابسته بهآن پس از پیروزی انقلاب بهار عربی در آن ناحیه، ناخشنود بودند.
از دیگر مطالبههای سعودیها از قطر، قطع فوری رابطه با ایران، بیرون کردن همه فعالان و کارگزاران حماس و اخوانالمسلمین از آن کشور و پایان دادن به فعالیت شبکهٔ خبری “الجزیره” را میتوان نام برد. در میدان گازی عظیم “پارس جنوبی”- بزرگترین اندوختهٔ گاز در جهان- قطر و ایران با هم شریکاند. همکاری در بخش نفت و گاز برای هر دو کشور ایران و قطر امری حیاتی است. بهعلاوه، در منطقهٔ خلیج فارس بسیاری از امیرنشینها مانند عمان، کویت و حتی دوبی نیز مناسباتی خوب با ایران را خواهانند. اما درحالحاضر عربستان سعودی و ابوظبی هفت شیخنشینِ “امارات متحدهٔ عربی” با ثروت هنگفت نفتیاش را کنترل میکنند و سیاست خارجی “شورای همکاری خلیج فارس” را میگردانند.
نقش رئیسجمهور آمریکا در بحران قطر
سعودیها و همپیمانانشان در شورای همکاری خلیج فارس، در فاصلهٔ زمانی کوتاهی پس از سفر رئیسجمهور ترامپ به منطقه، بهاقدام بر ضد قطر دست زدند. کارزار منزوی کردن قطر، باتوجه به وجود عظیمترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه در قطر، در ظاهر تعجببرانگیز بهنظر میآمد. در پایگاه هوایی “العدید”- بزرگترین پایگاه نیروی هوایی آمریکا در منطقه- بیش از ۱۰ هزار نظامی آمریکایی حضور دارند. ستاد مرکزی فرماندهی نیروهای نظامی ایالاتمتحده در منطقه نیز در قطر قرار دارد. آنطور که پنتاگون اعلام کرده است، این پایگاه برای فعالیتهای نظامی آمریکا در سوریه و عراق نقشی تعیینکننده دارد. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز اطلاعیههایی مبنی بر لزوم گفتگوهای سیاسی برای پایان دادن به رودررویی و رفع بنبست موجود بین کشورهای همسایه در خلیج فارس صادر کرده است.
دیدگاه دولت ترامپ با دیدگاه ریاض که ایران اصلیترین حامی تروریسم در منطقه است همخوانی دارد. اما ترامپ، در سال ۱۳۹۵، عربستان سعودی را “بزرگترین حامی مالی تروریسم در جهان” اعلام کرده و گفته بود: “آنها از پول نفت ما برای حمایت مالی تروریستهایی هزینه میکنند که در پی نابودی مردم ما هستند و در همان حال برای حفاظت و امنیت خودشان به ما روی میآورند.” پسازآنکه سعودیها قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاریِ خرید تسلیحات از ایالاتمتحده را در سفر ترامپ به ریاض امضا کردند، سعودیها یکباره موردپسند رئیسجمهور میلیاردر آمریکا واقع شدند. جو بایدن، معاون رئیسجمهور پیشین، در سخنرانیای در دانشگاه هاروارد، اعلام کرد: “سعودیها، اماراتیها و دیگران آنچنان مصمم به پایین کشیدن اسد از حکومت و در اساس بهراه انداختن جنگ نیابتی شیعی- سنی بودند که صدها میلیون دلار و دهها هزار خروار جنگافزار دراختیار هر کس که توانایی جنگ با اسد را داشت گذاشتند، ولی این افراد که حمایتهای مالی را دریافت میداشتند اعضای القاعده، جبههالنصره و عنصرهای افراطی جهادیای بودند که از سراسر دنیا به آنجا میآمدند.”
قطر جمعیتی سهمیلیونی دارد که بیش از دو میلیون نفر از آنان خارجیاناند. بیشتر این خارجیان کارگرانی از شبهقارهٔ هندهستند. این امیرنشین، باوجود داشتن ذخیرههایی هنگفت از گاز، برای تأمین مواد غذایی خود کم و بیش به واردات این مواد وابسته است. با بسته شدن مرزهای زمینی قطر از سوی سعودیها و اجازه ندادن همسایگان هممرز با قطر به استفاده از آسمان آنها در حملونقل هوایی برای انتقال کالا و مسافرت تجاری، قطریها در تنگنا قرار گرفتهاند. در گذشته، کم و بیش تمامی مواد غذایی و نیازمندیهای اولیهٔ قطر از مرز زمینی با عربستان سعودی وارد کشور میشد. اکنون قطر به وارد کردن مواد غذایی از ترکیه و کشورهای دیگر از راه هوا مجبور شده است. ایران نیز به ارسال هوایی مواد غذایی و دیگر کالاهای مورد نیاز کشور عرب همسایهٔ خود آغاز کرده است.
زیگمار گابریل، وزیر امور خارجهٔ آلمان، نقش رئیسجمهور آمریکا در پیدایش بحران جدید در خلیج فارس را بیپرده موردانتقاد قرار داده است. او بالا گرفتن نزاع در منطقه را “ترامپی شدن” سیاست دانست. گابریل در گفتوگو با نشریهیی آلمانی، گفت: “برقراری چنین سیاستی در مناسبات میان یکدیگر در منطقهیی که هماکنون نیز با بحرانهایی بسیار دستبهگریبان است خطرناک است.” آلمان، در کنار ترکیه و ایران، از کشورهای عمدهای است که بهطور آشکار و علنی از قطر حمایت میکند. آلمان و ترکیه عضو پیمان نظامی ناتو هستند. ایالاتمتحده و بریتانیا- دو صادرکنندهٔ اصلی جنگافزار به عربستان سعودی و پشتیبان این کشور- نیز عضو پیمان نظامی ناتو هستند. هرگونه عملیات نظامی بر ضد قطر میتواند شکافی جدی نهتنها در شورای همکاری خلیج فارس، بلکه در ائتلاف نظامی غرب نیز پدید آورد. ترکیه نیروی نظامیای تازه به پایگاه نهچندان بزرگ نظامی خود در قطر گسیل داشته است.
تنها کشور عمده که بیپرده از سعودیها حمایت میکند مصر است. قاهره از قطریها بهخاطر پشتیبانی ادامهدار آنها از اخوانالمسلمین و شبکهٔ خبری الجزیره- که بهگفتهٔ مصریها سخنگوی اخوانالمسلمین است- خشمگیناند. جالب است که حتی کشور کوچک مالدیو نیز مناسبات دیپلماتیکاش را با قطر- در حمایت از عربستان سعودی- قطع کرده است. عربستان سعودی در صنعت گردشگری مالدیو سرمایهگذاری گستردهای کرده است و دولت کنونی آن نیز از برنامهٔ اسلامگرایی پیروی میکند. سیاستگذاران اسرائیل نیز آشکارا از رویدادهای اخیر در خلیج فارس خرسندند، زیرا سیاستهای سعودیها و اماراتیها در همخوانیای هرچه بیشتر با سیاستهای این کشور بهپیش میرود. اکنون ایران، در کنار حماس و حزبالله لبنان، دشمن مشترک تلآویو، ریاض و ابوظبی بهشمار میرود.
برای اکثر سلطاننشینان عربی خلیج فارس برقراری یک دولت فلسطینی دیگر از اولویتی برخوردار نیست. قطریها- مانند سعودیها و اماراتیها- داشتن ارتباط با گروههای تروریستی را بهشدت انکار میکنند. اغلب سلطانهای این منطقه، بهجز سلطان عمان، در تضعیف دولتهای سکولار در منطقه فعال بودهاند. هر سه کشور [قطر، عربستان سعودی و امارات] از گروههای تروریستی در لیبی حمایت کردند، هرچند که اکنون برخی از این گروهها در مقابل همدیگر قرار گرفتهاند. در مورد سوریه هم موضعگیریها همینگونه بود. سعودیها و همپیمانانشان گروههای مرتبط با داعش را ترجیح میدهند درحالیکه قطر و ترکیه در مرحلههای نخست جنگ بر ضد سوریه ترجیح میدادند پول و سلاحشان را به داعش و گروههای متحد با آن برسانند. کشور کوچک قطر تنها کشوری نیست که نفوذ عربستان را بهچالش کشیده است. امارات متحده عربی- یکی از متحدان اصلی عربستان در بحرانهای سوریه، لیبی و دیگر ناحیهها- در تلاش است جاپایی اثرگذار در یمن، لیبی و شاخ افریقا برای خود بیابد.
در پی تغییرِ رژیم در قطر
هم سعودیها و هم اماراتیها در مورد مسئلهٔ تغییر رژیم در قطر همرأی هستند. بهنظر میرسد آنها در جستجوی فردی در خانوادهٔ سلطنتیاند تا او را جایگزین سلسلهٔ کنونی کنند. در سال ۱۳۷۵، تلاشهایی در جهت انجام کودتایی در دربار قطر صورت گرفت که نافرجام بود. شیخ محمد بنعبدالرحمان آلثانی، وزیر امورخارجه قطر، اعلام کرده است کشورش در برابر خواستهای کشورهای همسایه “هرگز تسلیم نخواهد شد.” او به کشورهایی چون روسیه و آلمان سفر کرده است تا پشتیبانیشان را از حکومت کنونی کسب کند. او گفته است که، قطر از دوستانی “بیش از آنکه دیگران فکر میکنند ” برخوردار است. مشاور ارشد ضد تروریسم امیر قطر هم تصریح کرد: “سیاست سلطه و کنترل” کشورهای همسایه موفق نخواهد شد.
رودررویی درونی شورای همکاری خلیج فارس- بهویژه پس از انتشار نام ۵۶ نفر در “لیست سیاه ترور” از سوی سعودیها و اماراتیها- نشانی از فروکش کردن در خود ندارد. در این لیست، افراد ارشد خانوادهٔ سلطنتی قطر و وزیران سابق این کشور در کنار رهبران مهاجر و روحانیون همفکر با سازمانهایی مانند حماس و اخوانالمسلمین قرار دارند.
برای نقشآفرینان بحران اخیر در خلیج فارس همدلیای چندان در میان جمعیت این کشورهای عربنشین نمیتوان یافت. نقشآفرینان اصلی این بحران بهمیزان زیادی مسئولیت فاجعههای انسانی در سوریه، عراق و یمن را نیز بر دوش دارند. بمباران و محاصرهٔ یمن از سوی سعودیها، به فاجعهٔ انسانیای که اکنون در برابر نگاه جهانیان قرار دارد انجامیده است. در سوریه و لیبی این قطر بود که پیشتاز مسلح کردن و تأمین مالی گروههای افراطی بوده است. قطر نخستین کشوری (در منطقه) بود که مناسبات گرم و دوستانه با اسرائیل برقرار کرد. اکنون آنها خود را آماج دسیسههای اسرائیل میبینند. بانی طرح مجلس نمایندگان ایالاتمتحده مبنی بر تهدید به محاصرهٔ قطر بهخاطر حمایت از “ترور فلسطین”، ۱۰ نمایندهیی بودند که هرکدام بیش از یک میلیون دلار در یک سال از یک شرکت لابیگری که با اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحدهٔ عربی ارتباط دارد، دریافت کردند. گروههای طرفدار اسرائیل مانند: “بنیاد ترویج دمکراسی”، اکنون به راه انداختن کارزاری آشکار بهسود عربستان سعودی و امارات متحدهٔ عربی دست زدهاند. اگر این ائتلاف سهجانبه [اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحدهٔ عربی] در دسیسههایش بهضد قطر موفق شود، میتواند در آینده آشکارا به فعالیت خود ادامه دهد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۹، ۱۹ تیر ماه ۱۳۹۶