مسایل بین‌المللی

اوج اعتراض‌ها به برگزاری نشستِ «گروه بیست«

نشست سران گروه بیست در روزهای ۱۶ و ۱۷ تیرماه ۹۶ (۷ و ۸ ژوئیه ۲۰۱۷)، در شهر هامبورگ، در آلمان، با تظاهرات اعتراضی‌ای گسترده روبه‌رو شد که اوج ناخشنودی توده‌های کار و زحمت از ادامه یافتن بحران اقتصاد جهانی را بازمی‌تابید. جوانان که آتیه‌شان را در روند تداوم این بحران در معرض نابودی می‌بینند، پیشگامِ برپایی این تظاهرات اعتراضی و اکثر شرکت‌کنندگان در آن را تشکیل می‌دادند. آنان در برابر خشونت پلیس دلیرانه ایستادگی کردند و قدرت سازمان‌دهندگی‌شان را در روزهای پیش از آغاز حرکت‌های اعتراضی و در خلال روزهای برگزاری این نشست‌ به‌نمایش گذاشتند.      

آماده‌سازی برای برگزاری این تظاهرات از ماه‌ها پیش آغاز شده بود. “حزب چپ” و “حزب کمونیست آلمان” (د ک پ)، با پیوستن به جنبش‌های گوناگون اجتماعی ازجمله گروه‌های هوادار حفظ محیط زیست، گروه‌های مذهبی و چندین سازمان اجتماعی و مدنی دیگر، به برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی این کارزار اعتراضی دست زدند. با گروه‌ها و حزب‌ها در دیگر کشورها هماهنگی برقرار شد. افزون بر بر پا کردن تظاهرات اعتراضی، سمینارهایی پیرامون موضوع‌های مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی برگزار شدند. نشستی “مردمی” هم‌زمان و به‌موازات نشست دو روزهٔ گروه بیست انجام گرفت. به‌سبب همین برنامه‌ریزی و آماده‌سازی گسترده بود که در روزهای برگزاری نشست سران کشورهای گروه بیست، بیش از صد هزار نفر تظاهرکنندهٔ معترض به شهر هامبورگ در آلمان سرازیر شدند.

دولت آلمان هم با تجهیز و بسیج بیش از بیست هزار نیروی پلیس از سرتاسر کشور مصمم بود با تظاهرات رو در رو شده و آرامش در شهر را برای برگزاری نشست گروه بیست تضمین کند. آخرین دستاوردهای فناوری به‌کار گرفته شد و ارتباط‌های اینترنتی و رسانه‌های اجتماعی هک و رصد شدند. از پهبادها و بالگردها در چنان سطح وسیعی بهره‌گیری شد که مردم تصور می‌کردند آن‌ها در میان ابرهای آسمان پارک شده‌اند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، با فخر و خودستایی اعلام کرده بود که دولتش قصد دارد با صدور مجوز برای تظاهرکنندگان، به جهان نشان دهد دمکراسی واقعی چه سیمایی دارد. به‌نظر می‌رسد او قصد داشت هم توانایی‌اش در مهار تظاهرات و هم زبردستی‌اش را در دفاع از حقوق بشر به‌نمایش بگذارد! همهٔ برنامه‌های او برای به‌نمایش گذاشتن آلمان و نظام “دمکراتیک” برترش همچون پرتاب بومرنگی به سوی خودش کمانه کرد و به‌زیانش تمام شد. اشپیگل، پرفروش‌ترین روزنامه آلمانی، نوشت که، حضور و خشونت پلیس تنها سال‌های ۱۹۷۰ و دوران آلمان غربی را تداعی می‌کند، خشونتی که از آن زمان تا کنون دیده نشده بود. نیروهای انتظامی، در زیر پوشش مقابله با آنارشیست‌ها، حتی به تظاهرات مسالمت‌آمیز نیز وحشیانه هجوم آوردند. رسانه‌ها، طبق معمول، با تمرکز خبر و تصویر بر شمار اندکی از آنارشیست‌ها و تکرار و بزرگنمایی آن، تظاهرات مسالمت‌آمیز ده‌هاهزار نفر و عملیات خشونت‌آمیز پلیس در برابر حرکت مدنی آنان را نادیده گرفته و پنهان نگه داشتند. آنارشیست‌ها، با عملکردشان آب به‌آسیاب رسانه‌ها و طبقه حاکم ریختند و آن‌ها توانستند نگاه مردم جهان را از خواست‌های برحق معترضان و مطالبهٔ جایگزین‌های دیگر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی منحرف کنند. غول رسانه‌ای محافظه‌کاری همچون “فاکس نیوز” از این فرصت برای تهمت پراکندن و افترازنی‌هایی بی‌پایه مانند: “آنان (اعتراض‌کنندگان) به‌شدت خشمگین هستند که چرا ایالات‌متحده در پرداخت هزینهٔ همه بی‌عدالتی‌هایی که دنیا با آن روبرو است پیش‌قدم نمی‌شود” استفاده کرد.

این پرسش برای بیشتر اعتراض‌کنندگان مطرح بود که: چگونه ممکن است تنها ۲۰ یا ۲۱ نفر در نشستی پیرامون سرنوشت همهٔ دنیا تصمیم‌گیری کنند؟ این درست است که این گروه بیست کشورهایی را دربر می‌گیرد که بیش از چهارپنجم تولید ناخالص جهان و سه‌چهارم تجارت جهانی را در دست دارند و منزلگاه تقریباً دوسوم ساکنان جهان‌اند، اما در این پرسش هنوز نکتهٔ اصلی این است که چرا بیش از ۱۵۰ کشور دیگر دنیا در این نشست یا تصمیم‌گیری جایی ندارند؟  گروه بیست، با نقض خشن حق حاکمیت کشورهای دیگر، به بحث در مورد “رشد اقتصاد جهانی، تجارت بین‌المللی و نظارت بر بازارهای مالی” پرداخت.

جوانان با تظاهرات‌شان، تمرکزِ گروه بیست بر پاسخ‌گویی دربارهٔ نرخ بیکاری بی‌سابقهٔ موجود را خواستار شدند. جوانان اعتراض‌کننده، کسانی را که مسئولیت تحمیل شرایط فقر مفرط تا متوسط بر ۳۸ درصد جوانان بر عهده‌شان است به‌پرسش کشیدند و نسبت به این واقعیت که “آنانی که بانی شرایط اسفناک کنونی در سرتاسر جهان و فجایعی همچون مهاجرت، جنگ و جز این‌هایند اینک در گروه بیست گردهم آمده‌اند و سرگرم گپ دوستانه با یکدیگرند” بیزاری‌شان را با صدای بلند ابراز کردند. تظاهرکنندگان نسبت به گرمایش زمین و غارت لجام‌گسیختهٔ منابع طبیعی، محیط زیست و سرنوشت تمدن انسانی نگرانی عمیق‌شان را اعلام کردند. آنان، در بخشی از این تظاهرات اعتراضی، نمایش راهپیمایی “جسدهای متحرک” را بانام: “به جهنم خوش‌آمدید”، کارگردانی و اجرا کردند.

میزان برحق بودن این اعتراض‌ها را از میان مفاد بیانیه‌های رسمی و سندهای به‌تصویب رسیده در نشست گروه بیست می‌توان دریافت. سند اصلی‌ای که نشست گروه بیست بیرون داده است “بیانیهٔ سران” نامیده می‌شود. در این سند، از شرایط کنونی اقتصاد جهانی سخن می‌رود و از اینکه “رشد”- هرچند به‌اندازه‌ای نامطلوب- در مسیری درست قرار دارد، اظهار خشنودی می‌شود. توصیه‌یی که به‌منظور شتاب‌ بخشیدن به رشد در این سند می‌شود، همان نسخهٔ نولیبرالی همیشگی است که نشانگر نبودِ اندیشه‌هایی راه‌گشا در نظام سرمایه‌داری معاصر است.

“بیانیهٔ سران”  از کشورها می‌خواهد تا “راهبردهای تسهیل و حفظ سرمایه‌گذاری مستقیم را شناسایی کنند” و “حذفِ یارانه‌ها و دیگر بسته‌های حمایتی دولتی و نهادهای همبسته که بازارها را از روال طبیعی خود خارج می‌کنند” را هرچه سریع‌تر خواستار شده است. روشن است و لازم به یادآوری نیست که همین سیاست‌ها تباهیِ اقتصاد کشاورزی و صنعتی در کشورهای “جنوب” [جهان سوم] و بینوایی مردم آن‌ها را سبب شده‌اند.                                                             

نمود پُراهمیت دیگر در “بیانیهٔ سران”، نویدی بی‌پایه مبنی بر “فراهم‌سازیِ شرایط مساعد برای رشد اقتصاد دیجیتالی در سرمایه‌گذاری” است. در این زمینه، تلاش دولت هند در جهت دیجیتالی کردن اقتصاد و “غیر پولی” کردن آن را باید به‌یاد آورد. مهم‌تر از آن، نزدیک شدن زمان یازدهمین نشست وزیران دولت‌های عضو سازمان تجارت جهانی، در دی‌ماه امسال، در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین، است. شرکت‌های بزرگ و سرمایهٔ مالی بار دیگر به سوی فعال کردن سازمان تجارت جهانی‌ مانند پیمان تجارت آزاد در دو سوی اقیانوس آرام (TPP) و پیمان تجاری و سرمایه‌گذاری در دو سوی اقیانوس اطلس (TTIP) که فعالیت آن‌ها پیش‌بینی‌شده اما به‌کنار گذاشته شده بودند، توجه خود را تغییر جهت داده‌اند. در این نشست، وزیران دولت‌های عضو در پی تصویب قانون‌هایی جدید برخواهند آمد تا فرصت‌های سودبَری در اقتصاد دیجیتالی آینده و نیز “تجارت الکترونیکیِ” سودآور را نصیب آن‌ها کند. آنان از این راه درصدد آن‌اند تا بازارهایی تازه‌ را تسخیر کنند و از نظر حقوقی و قانونی اطمینان حاصل کنند که شرکت‌های بزرگ به‌برداشتن گام‌هایی در جهت سودرسانی به کارگران مجبور نباشند. تمام آنچه دربارهٔ واحدهای تولیدی کوچک و متوسط در”بیانیهٔ سران” آمده است مهمل‌هایی بی‌پشتوانه‌اند که تنها به‌قصد فرونشاندن صدای مخالفان داخلی از آن‌ها دم زده می‌شود، زیرا این واحدهای تولیدی خُرد و متوسط در برابر یورش شرکت‌های بازرگانی الکترونیک غول‌پیکری همچون آمازون، فد اکس [از بزرگ‌ترین شرکت‌های ترابری آمریکا] و جز این‌ها، توانایی مقاومت ندارند.                                                   

نیت سرمایهٔ مالی در بلعیدن کشورهای “جنوب” تنها در یک جمله نمودار می‌شود: “بخش خصوصی تشویق شود تا فرصت‌های اقتصادی در آفریقا را از دست ندهد.” از دست ندادن فرصت واژهٔ مهمی در این گزاره [حُکم] است که در سند دیگر این نشست گروه بیست با نام: “گروه بیست مشارکت آفریقا”، دربارهٔ آن بیشتر توضیح داده شده است. این سند از ‌راه‌اندازی ابتکارِ “پیمان با آفریقا” که “به‌وجود آوردنِ فضای مناسب کسب‌وکار و حمایت از سرمایه‌گذاری خصوصی، بهبود چارچوب اقتصاد کلان، کسب‌وکار و تأمین مالی برای سرمایه‌گذاری خصوصی (هم داخلی و هم خارجی)” هدفِ آن است، سخن می‌گوید. “بسیج به‌منظور افزایش درآمد داخلی از طریق نظام مالیاتی یا جذبِ سرمایه‌گذاری با ترکیبی از اصلاح مالیات داخلی، انتقال سود و فرار از پرداخت مالیات” و “بهبود چارچوب کسب‌وکار با اجرای آئین‌نامه‌ها و مؤسسه‌های قابل‌اطمینان، حمایت از سرمایه‌گذاران و سازوکار حل اختلاف که آنان را در برابر خطرهای سیاسی بیمه کند” هدف جالب دیگرِ سند است. بنابراین، هدف کاملاً روشن است: اقتصاد را برای بهره‌کشی از آن به‌وسیلهٔ سرمایهٔ خارجی باز کنید، نظام مالیات را به‌همین منظور اصلاح کنید و سرمایهٔ خارجی را در برابر اعتراض‌های مردم بیمه کنید.                                                                                  

اصلاح نظام مالیاتی، یکی از موردهایی است که در بسیاری از سندهای نشست گروه بیست تکرار می‌شود. هرچند که هدف اعلام‌شده “تضمینِ استفادهٔ بهتر از منابع” و “بهبودِ پیروی از قانون مالیات” است، اما با وجود این، می‌توانیم مطمئن باشیم که تمام این‌ها به‌منظور خدمت به سرمایهٔ مالی مستند شده‌اند. مطرح کردن مالیات بر ارزشِ افزوده، یکی از شرط‌های مهم تحمیل‌شده از سوی صندوق بین‌المللی پول بر کشورهایی بحران‌زده مانند یونان است که وضعیت مردم را به ویرانی کشانیده است. در این زمینه است که باید حدس زد: چه کسی از قانون‌های جدید مالیات بر کالا و خدمات “ملی‌گرایانه” در کشوری مانند هند سود می‌برد؟            

سندی دیگر به‌نام: “برنامهٔ عمل”، متنی جالب دارد. با نام بردن از ریز قدم‌های کشور هند در گسترش رشد فراگیر، سند می‌گوید: “هند در بازار کار اصلاحات را آغاز کرده است تا به کارگران امنیت بدهد، حضور زنان در بازار کار را افزایش بخشد و شرایط اشتغال را راحت‌تر کند.” بدون هیچ تردیدی ثابت شده است که “اصلاحات در بازار کار”، دادن آدرس عوضی برای رشد فراگیر با هدف سودرسانی به شرکت‌های بزرگ است. این را با سیاست‌هایی که در کشورهایی مانند فرانسه، ژاپن و چین انجام می‌شود مقایسه کنید. فرانسه اعلام کرده است که بار مالیات را از دوش خانوارهای کم‌درآمد برمی‌دارد تا قدرت خرید آن‌ها را بالا برد. ژاپن سعی دارد برای کارِ برابر مزدِ برابر پرداخت کند و ساعت کارهای طولانی را کاهش دهد درحالی‌که چین اعلام کرده است که شهریه‌ها را کاهش می‌دهد و یارانه‌ها را برای تحصیلات عالی افزایش می‌دهد. این چهرهٔ عریان “سیاست‌های فراگیرِ” دنبال‌شده از سوی دولت “حزب بهاراتیا جاناتا” در هند را نشان می‌دهد.                        

هدف نشست گروه بیست تنها آن است که نظام سرمایه‌داری را از باتلاق عمیق بحران آزاد سازد و عطش سرمایهٔ مالی را برای اَبَرسودها سیراب کند.

از سوی دیگر، اعتراض‌ها بیانگر خشمی همگانی در برابر همان کوشش‌ها و سیاست‌های بهره‌کشی و تسلیم‌سازی است. این اعتراض‌ها برای به‌سازی زندگی مردم است. سندهای نشست گروه بیست نشان می‌دهند که نمایندگان طبقه‌های حاکم گوش شنوایی برای شنیدن خواست‌های مردم ندارند. اعتراض‌ها نشان داد که مردم را نمی‌توان ترساند و آن‌ها را دلسرد و ناامید ساخت.

اکنون وقت آن رسیده است که جبههٔ خود را برگزینیم و کنش‌های خود را مشخص کنیم: “ممکن است راه ناهموار باشد  اما آینده‌یی نیکو به‌انتظار نشسته است و چندان دور نیست رسیدن به‌آن، دوستان”.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۳۱، ۱۶ مرداد ماه ۱۳۹۶  

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا