اطلاعیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران دربارهٔ اعتصاب غذای مهدی کروبی
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی رسانهها، مهدی کروبی، از روز ۲۵ مردادماه در اعتراض به ادامۀ روند و شیوهٔ حصر غیرقانونیاش دست به اعتصاب غذای خشک زده است. خانم فاطمه کروبی، همسر آقای کروبی، در مصاحبه با سایت “سحام”، با تأیید این خبر، گفت: “آقای کروبی امروز پس از نماز صبح وارد اعتصاب غذای خشک شدند.” خانم کروبی در پاسخ به سؤالی پیرامون علل این اعتصاب غذا، گفت: “آقای کروبی خواسته خودشان را صریحاً اعلام کردند: ابتدا خروج مأموران امنیتی از منزل، که تا کنون در هیچ حصری در پیش و پس از انقلاب سابقه نداشته که ماموران امنیتی در درون منزل با فرد محصور زندگی کنند و تمام ابعاد زندگی او را به طور کامل شنود کنند و دوربین وصل کنند و شرایط زندگی را بهطور بسیار بسیار عجیبی برای آن فرد و خانوادهاش سخت کنند؛ دوم، همانطور که پیشتر به آقای روحانی و مطهری در نامهای جداگانه گفته بودند، در صورت تداومِ حصر، برگزاری دادگاه علنی را فراهم کنند. …”
بر اساس آخرین گزارشهای رسیده، در پی بهوخامت گراییدن حال مهدی کروبی، ایشان را به بیمارستان قلب تهران منتقل کردهاند.
مهدی کروبی در شرایطی دست به اعتصاب غذای خشک میزند که دولت حسن روحانی، پس از نزدیک به پنج سال وعدههای مردمفریب به رفع حصر از محصوران، هیچ گامی جدی در راه پایان دادن به حصر برنداشته است. با پایان یافتن انتخابات مهندسیشدهٔ ریاست جمهوری خردادماه ۹۶، و در پی آن، در روزهای اخیر، معرفی کابینهٔیی شامل مشتی جنایتکار و مأموران امنیتی رژیم، بهعضویت کابینهٔ دورهٔ دوم دولت “امید”، این واقعیت روشنتر از پیش آشکار شده است که نه از سوی این دولت و نه از سوی بخشی وسیع از مدعیان اصلاحطلبی- چهرههایی همچون عارف و همفکرانش در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان که در راه “اعتماد سازی” با مرتجعان حاکم، روند استحالهٔ کامل در رژیم استبدادی را طی کردهاند و در راستای اجرای منویات “رهبر” حکومت گام بر میدارند- امید هیچ راهگشاییای در جهت پایان دادن به حصر و آزادی برای همه زندانیان سیاسی- عقیدتی نمیرود. افزون بر این، برگماری کسانی مانند رئیسی، از سردمداران “گروه مرگ” در جریان اعدامهای دستجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، و مزدورانی همچون قالیباف بهعضویت در “مجمع تشخیص مصلحت نظام” و سپردن ریاست آن به چهرهٔ واپسگرایی همچون شاهرودی رئیس سابق قوهٔ قضائیه کشور را در روزهای اخیر شاهدیم. این حرکتهای راهبردی ولی فقیه رژیم معنای روشنی در خود دارد: در رژیم واپسگرا و ضدِ مردمی ولایت فقیه، خواست و ارادهٔ مردم نیست که بر سرنوشت مملکت حاکم است بلکه ارادهٔ مشتی تاریکاندیش جنایتکار است که حکم میراند و در نظام سیاسی آن، انتخابات، مجلس، دولت، تمام نهادهای “انتخابی” یا بهطریق اولیٰ همهٔ نهادهای انتصابیاش تنها یک وظیفه دارند و آن وظیفه عبارت است از: اجرای منویات رهبر، سیاستهای کلان اقتصادی-اجتماعی دستگاه ولایت و نهادهای انتظامی- نظامی وابسته به آنها هستند.
آقای کروبی، در فروردینماه سال ۱۳۹۵، شجاعانه، در نامهیی- که از ماهیت و سیمای ضدِ مردمی و ضد انسانی رژیم پرده برمیداشت و انتشار گسترده پیدا کرد- از جمله اعلام کرده بود: “اینجانب بعد از ۴ دوره نمایندگی مردم در مجلس و ریاست مجالس سوم و ششم، تأسیس و ادارهٔ نهادهایی نظیر کمیتهٔ امداد و بنیاد شهید، وکالت تام در کلیهٔ اموال مربوط به بنیانگذار جمهوری اسلامی، سرپرست حجاج ایرانی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی و نمایندهٔ امام در لرستان؛ در سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ به پیشنهاد جمعی از دوستان اصلاحطلب و تمایل خود، نامزد انتخابات ریاستجمهوری شدم. متأسفانه در هر دو دوره حق ملت سربلند ایران و اینجانب با دخالت بخشی از نیروهای سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات ضایع شد و فردی که حقهباز و دروغگو بود و نسبتهای ناروا به مقدسات و تشیع میداد، به ملت و کشور تحمیل شد تا فاسدترین دولت پس از مشروطیت بهنام انقلاب اسلامی رقم خورد. در این دورهٔ نکبتبار، خسارتهای سنگینی بر مردم و کشور تحمیل شد که اگر بتوان آثار زیانبار مادی آن شامل غارت اموال عمومی، هدر رفتن ۷۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی و درآمدهای مالیاتی، بذل، بخشش و یا فروش زمینهای مناطق تفریحی و مناطق آزاد از پارک پردیسان گرفته تا کیش و قشم، انتقال ۲۲ میلیارد دلار به دُبی و ترکیه، گم کردن دکلهای نفتی و کشتیهای ثبتنشده … را نمی توان در چند دههٔ آتی جبران کرد. …” و سپس چنین نتیجهگیری کرد که: “اینجانب در سال ۸۸ با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمدم و در مناظرهای از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل آنان را در ردیف جهاد فی سبیلالله دانستم. پس از اعلان نتایج مضحک انتخابات ۸۸، در مقابل این حرکت خطرناک که ریشهٔ آن از انتخابات ۸۴ نشأت گرفته بود و هدفی جز نابودی جمهوریت و اسلامیت نظام نداشت، ایستادم و گفتم “تازه این اول داستان است.” چرا که سکوت در مقابل زیادخواهی ارباب قدرت را، به معنای مشارکت در پروژهٔ جمهوریزدایی و اسلامزدایی نظام میدانستم و با علم به هزینهٔ سنگین آن، در کنار مردم ماندم و بهیاری خداوند خواهم ماند.”
آقای کروبی در پایان این نامه، خواست اساسی خود را- که امروز نیز در پیگیری همان خواست دست به اعتصاب غذا زده است- اینگونه اعلام کرد: “اینجانب نه از شما [حسن روحانی در مقام رئیسجمهور] طلبِ رفع حصر دارم و نه این کار را در اختیار شما می دانم؛ لیکن از شما میخواهم بر اساس تکلیفی که قانون اساسی و مردم برعهدهتان گذاشتهاند، از حاکمیت مستبد بخواهید تا دادگاه علنیام، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد تا بهیاری خداوند و بهاتفاق وکلای ام با استماع کیفرخواست، ادلهٔ خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسیِ انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاههای قانونی و غیرقانونی گذشت را بهاطلاع عموم برسانم. خروجی این دادگاه مشخص خواهد کرد که برگشته از انقلاب و نانجیب، و ادامه دهندهٔ راه انقلاب و نجیب، کدامیک از طرفین دعوا و نزاع انتخابات ۸۸ قرار دارند. …”
حزب تودهٔ ایران، از همان آغاز حصر آقایان مهدی کروبی و مهندس میر حسین موسوی و خانم زهرا رهنورد، ضمن محکوم کردن این حرکت غیرانسانی و سرکوبگرانهٔ رژیم ولایت فقیه، در راستای سیاست اصولی و پیگیر خود در نفی استبداد حاکم، آزادی فوری آنان را خواستار شد.
امروز بسیاری از مبارزان دگراندیش، فعالان کارگری معترض به سیاستهای کارگر ستیزانه رژیم، زنان مبارز و قهرمانی که حاضر نیستند در برابر سیاستهای ضدانسانی و زنستیزانهٔ تاریکاندیشان حاکم سکوت کنند و همچنین دانشجویان، نویسندگان و مبارزان سیاسی-اجتماعیای که خواستشان تحقق آزادی و عدالت در میهن ماست، در کشورمان بهبند کشیده شدهاند. تجربهٔ سالهای اخیر نشان داده است که تنها با مبارزهٔ مشترک و سازمانیافتهٔ همهٔ نیروهای مترقی و آزادیخواه و همهٔ گردانهای اجتماعی میهن در جبهه ای وسیع و با شعار محوری پایان دادن به استبداد حاکم است که میتوان رژیم سرکوبگر و ستمگر ولایت فقیه را به عقبنشینی وادار کرد. ضمن محکوم کردن همهٔ اقدامهای آزادیستیزانهٔ حکومت جمهوری اسلامی و ازجمله سیاست حصر، بار دیگر رفع حصر از خانم زهرا رهنورد و آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، و همچنین آزادی بدون قیدوشرط همهٔ زندانیان سیاسی-عقیدتی را خواهانیم و از همهٔ نیروهای مترقی و آزادیخواه جهان میخواهیم تا صدای اعتراضشان را همراه با صدای مردم ایران بر ضد سیاستهای سرکوبگرانهٔ رژیم ولایت فقیه رساتر کنند.
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۶