آغاز سال تحصیلی نو و ادامه سیاست های ارتجاعی حاکمیت در محیط های آموزشی
روز شنبهٔ آینده، اول مهر، روزِ بازگشایی مراکز آموزشی در ایران است. هرساله در این روز، میلیونها نفر از نسل آیندهساز بهمنظور شروعی تازه و ادامهٔ تحصیل، خود را آماده میکنند. مرسوم است پیش از بازگشایی مراکز آموزشی، نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی موردبررسی و ارزیابی قرار گیرد و قاعدتاً مسئولان امور برای بهبود کیفیت سیستم آموزشی، تصمیمگیریهایی که اجرایی باشند را اتخاذ کنند.
با گسترش تکنولوژی و شبکههای اجتماعی و اینترنت، سانسور و مخفی کردن مسائل حساس که دولتها تمایلی به رسانهای شدن آنها ندارند، مشکلات متعددی را بهوجود آورده است که مذاق دولتهای دیکتاتوری را آزار میدهد. این وضعیت در مورد حکومتگران در ایران هم صادق است. بههمین دلیل است که ما بهطور متناوب مطرح شدن مسائلی را شاهدیم که در همین دههٔ گذشته، کمتر رسانهای میشدند. با نزدیک شدن به سال تحصیلی جدید ما دوباره شاهد چنین فضای تکراریای هستیم. جالب اینکه، هرروزه از زبان مسئولان درجهٔ اول در حاکمیت یا در گزارشهای پرشمار رسانهها در ایران، معضلات موجود در سیستم آموزشی، رسانهای میشوند و در رابطه با آنها حتی بحث و بررسی هم میشود. اما بهرغم رسانهای شدن گسترده این معضلات، ما هرساله با همان شرایطی روبروییم که در سالهای قبل هم وجود داشتهاند، و این بدان معناست که، مسئولان حکومتی بهدلایلی که در بالا آمد، مسائل و مشکلات را مطرح و رسانهای میکنند اما در رفع آنها اقدامی نمیکنند. روزنامهٔ شهروند، ۱۹ شهریورماه، گزارشی دارد که به مشکلات تحصیلی اتباع خارجی مربوط است و به مشکل چند دانشآموز پاکستانی اشاره دارد. شهروند در اشاره به همین موضوع، مینویسد: “دو سال پیش بود که یک خبر دنیای دانش آموزان مهاجر را تکان داد؛ یک خبر دربارهٔ یک دستور از زبان مقام معظم رهبری که از ایشان نقل شده بود: «هیچ دانشآموز مهاجری از تحصیل بازنماند.» بعد از آن بود که وزارت کشور و وزارت آموزشوپرورش با همکاری هم، موضوع تحصیل دانش آموزان مهاجر را شروع کردند و حتی گفته شد که حدود ۴۰۰ هزار دانشآموز افغان توانستهاند به مدارس ایرانی بروند. ماجرای دانشآموزان پاکستانی اما فرق دارد؛ حالا اینطور که بهنظر میرسد بهدلیل بیشتر بودن تعداد دانش آموزان افغان در ایران، این توصیه بیشتر برای آنها عملی شده است.” در رابطه با این قسمت گزارش باید توضیح داد که، دستور خامنهای هم بهاین دلیل صادر شد که رژیم درصدد برآمد تا از میان جمعیت افغانهای مقیم ایران، داوطلب برای اعزام به سوریه، جمعآوری کند و برای ترغیب افغانهای مقیم ایران امتیازاتی اندک را پیشنهاد کرد. لازم به یادآوری است که هماکنون در حوزهٔ علمیه، عدهٔ زیادی طلبهٔ خارجی از دیگر کشورها مشغول تحصیل هستند که قاعدتاً رژیم هزینههای تحصیلی و مخارج روزانه آنها را تأمین میکند، اما از سالهای گذشته تا کنون نسبت به افغانهای مقیم ایران و دیگر اتباع خارجی، تبعیضی غیرانسانی روا داشته شده است. شاید این اشتباه پیش بیاید که بیتوجهی به معضلات آموزشی منحصر به زحمتکشان افغان و دیگر اتباع خارجی است و نسبت به شهروندان ایرانی توجه کافی و لازم میشود. روزنامهٔ آرمان، ۱۹ شهریورماه، نوشت: “روز گذشته معاون امور ابتدایی وزیر آموزشوپرورش با اشاره به دلایل فرهنگیای که موجب بازماندن کودکان از تحصیل میشود، گفت: ۴۰ تا ۵۰ درصد دانشآموزان مقطع متوسطه در استانهای مرزی بهدلایل مختلف ترک تحصیل میکنند که یکی از این دلایل ازدواج زودهنگام است. رضوان حکیمزاده دربارهٔ عوامل بازماندن کودکان از تحصیل در مناطق کمبرخوردار کشور گفت: در برخی خانوادهها بهویژه در شهرهای کوچک کودکان بازوی کار خانواده محسوب میشوند. برای مثال در فصل برداشت محصول این کودکان باید در کنار خانوادهها باشند که شاید انعطافپذیری در زمان و مکان آموزش بتواند این مسئله را حل کند یا در برخی استانها بهدلیل تعصباتی که وجود دارد، ممکن است دخترانشان را به مدارس مختلط یا جایی که معلم خانم ندارد، نفرستند. او با تأکید بر اینکه دلایل فرهنگی نیز در بازماندن کودکان از تحصیل مؤثر است، گفت: در برخی روستاها بهدلیل دور بودن مدرسه، فرزندانشان را بهرغم وجود وسیلهٔ حملونقل به مدرسه نمیفرستند. ما در بازدیدهایی که از مناطق مختلف کشور داشتیم به دلایل متعددی برای بازماندن کودکان از تحصیل رسیدیم.”
اگر برداشت از این گزارش بر این مبنا استوار باشد که معضل تحصیلی در این مناطق بهدلیل خودداری خانوادهها است، باید تأکید کرد که با هر تفسیری که این گزارش را توضیح دهیم باید بهاین نتیجه رسید که رویکردها و سیاستهای حاکمیت در ایجاد این معضل نقش ریشهای ایفا میکنند.
خبرآنلاین، ۲۲ تیرماه ۱۳۹۴، یعنی کمی بیشتر از دو سال پیش، در رابطه با رتبهبندی مدارس ایران در سطح جهانی، نوشت: “در سالهای اخیر وزارت آموزش و پروش با مشکلات فراوانی ازجمله تجهیز سیستم گرمایشی مدارس، پرداخت دیه به دانشآموزان حادثهدیده شین آباد تا اعتراض معلمان به وضعیت معیشتیشان روبرو بوده است. این وزارتخانه هرچند توانسته است از پسِ برخی از این مشکلات برآید، اما این کشتی فرورفته در گِل باز هم مشکلات فراوانی را پیشِرو دارد. اُفت کیفیت آموزشی و اُفت سطح سواد دانشآموزان، یکی از مشکلاتی جدی است که به چالشی برای وزارت آموزشوپرورش تبدیل شده و عملکرد آموزشوپرورش را دچار نقد بسیاری کرده است. این موضوع، هرچند در سطوح ابتدایی نمایان است اما در پایهٔ متوسطه به اوج خود میرسد. بررسیهای ۱۰ ساله اخیر نشان میدهند هرسال، سطح سواد پذیرفتهشدگان دانشگاهها (که همان دانشآموزان فارغالتحصیل مدارس متوسطه هستند)، پایین و پایینتر میآید. کارشناسان حوزهٔ آموزش معتقدند ادامهٔ این روند باعث افول بار علمی دانشگاهها و درنتیجه کاهش شدید نخبگان و افزایش انسانهای با مدرک تحصیلی بالا ولی کمسواد (توهم علم زدگی) خواهد شد.” در ادامهٔ این گزارش میخوانیم که، از میان ۷۶ کشور، رتبهٔ ایران ۵۱ است.
خبرگزاری ایسنا ۱ آذرماه ۱۳۹۵، وضعیت مدارس حاشیهٔ شهر اهواز را موردبررسی قرار داد و نوشت: “با گذشت دو ماه از آغاز سال تحصیلی برخی مدارس اهواز حالوروز مناسبی ندارند؛ وضعیت نامناسبی که بهطور قطع شرایط را برای دانشآموزان و معلمان سخت کرده است. بهگزارش ایسنا، مشکلاتی از قبیل نبودِ پنکه، کولر و نیمکت تا تعمیرات تمامنشده و سقفهایی درحال آوار! تحصیل در کلاسهایی که بیش از آنکه شبیه مدرسه باشند، مخروبههایی با نیمکتهایی شکسته و اتاقهایی تاریک مینمایند که دانشآموزان آن در پناه کورسوی نور خورشید که از پنجره یا در کلاس فضای تاریک را قدری روشن میکند، الفبای زندگی را مشق میکنند تا آیندهسازان فردای این کشور باشند؛ اما آیا مشق زندگی در این مخروبههای تاریک، فردای این دانشآموزان و آیندهٔ آنها را روشن خواهد کرد؟ صحبت کردن از وضعیت نامناسب برخی مدارس خوزستان چیز جدیدی نیست و بارها این مشکل از سوی رسانهها، مردم و حتی مسئولان مطرح شده است؛ مدارسی که بهنظر میرسد وضعیت اسفبار آنها یکی از دلایل افت تحصیلی و پایین بودن انگیزهٔ تحصیل در میان دانشآموزان استان است.” یک سال بعد از این گزارش، خبرگزاری مهر، ۱۵ شهریورماه، یعنی هفتهٔ گذشته، در خبری از وضعیت مدارس دلفان، نوشت: “مدیران مدارس برای تهیهٔ گچ و ماژیک هم بهبهانههای مختلف از خانوادهها کمک میگیرند.”
خبرگزاری هرانا، بهنقل از سرپرست نوسازی مدارس هرمزگان، گزارش داد که ۴ هزار و ۲۵ کلاس درس هرمزگان تخریبی و غیر ایمن هستند. مقایسهٔ این گزارش اخیر با گزارش دو سال پیش بهروشنی نشان میدهد که تغییری کیفی برای بهبود سیستم آموزشی میهن صورت نگرفته است. ۲۱ آذرماه ۱۳۹۵، یعنی ۹ ماه پیش، خبرگزاری مهر، در رابطه با وضعیت مدارس مناطق اطراف شهر یاسوج گزارش داد که دانش آموزان در فضای مسکونیای غیراستاندارد تحصیل میکنند و وسایل گرمایشی، آبخوری، میز و صندلی در مدارس وجود ندارد. نتیجهٔ وجود چنین محرومیتهایی است که هزاران هزار کودک ما از تحصیل محروم میشوند. روزنامهٔ اطلاعات، ۲۱ شهریورماه، با اعلام شناسایی ۴۰ هزار کودک محروم از تحصیل در مناطق محروم کشور، بهنقل از حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور، نوشت: “در کشور بیش از هر زمان دیگری بهکمک نیکوکاران نیازمندیم.” ترجمهٔ این گفته چنین است: برای بهبود کیفیت سیستم آموزشی چنانکه مردم و یا خیّران کمک کنند، میتوان گشایشهایی را شاهد باشیم وگرنه اولویت دولت سرمایهگذاری برای امور آموزشی نخواهد بود.
سایت مشرق، ۲۳ اردیبهشتماه ۱۳۹۳، سخنان خامنهای در رابطه با خیّرینِ مدرسهساز را آورد و نوشت: “حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، وجود مجموعهٔ خیّرین مدرسهساز در کشور را از پدیدههای مبارکِ انقلاب اسلامی خواندند و با اشاره به احساس تکلیف مردم برای مشارکت در فعالیتهای خیرخواهانه، خاطرنشان کردند: این نکتهٔ بسیار مهمی است که مردم باانگیزهٔ خدمت و انجام کار خوب، هر جایی که احساس کنند لازم است، ابایی از مشارکت و حضور فعال ندارند. … در هر کاری که مسئولان و مدیران اصلی کشور امور را به مردم محوّل کردند، کار موفّق شد و پیشرفت کرد. این یک تجربه است که وقتی کار به نیروی عظیم و بیپایانِ مردم واگذار شد آن کار شکوفا میشود و رشد پیدا میکند. کسانی که خود را درگیر حسنهٔ بزرگ مدرسهسازی کردهاند این کار را بهعنوان صدقهٔ جاریه، با شوق و رغبت و انگیزه ادامه دهند.”
حاکمیت اسلامی بهوجود آوردن امکانهای آموزشی را وظیفهٔ خود نمیداند و بدین منظور مدرسهسازیِ خیرات و صدقه دهندگان- یا طلبکنندگان اَجر اُخروی- را تبلیغ میکند. روزنامه آرمان، ۱۳ شهریورماه، موضوع تکراری اخذ شهریه از والدین را بررسی کرده و بهنقل از میر حمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس، مینویسد: “در هنگام ثبتنام با مسئله اخذ شهریه و نارضایتی برخی والدین روبهرو هستیم. در ضمن از بعد قانونی هرگونه کمک از سوی مردم به مدارس منع قانونی ندارد. اغلب والدین بهدلیل وجود فرهنگ تعامل در مسائل مدرسه مشارکت میکنند. اغلب اولیای دانشآموزان برنامهریزی کرده و بهشکل داوطلبانه نسبت بهحل و فصل مشکلات مدرسه اقدامات لازم را انجام میدهند. از سوی دیگر دولت هم به میزان کافی سرانه مدارس را تأمین نمیکند.”
جامعهٔ ما سالیان زیادی است که این وضعیت را تجربه کرده است. در طول سال- بهخصوص در آستانه بازگشایی مراکز آموزشی- اظهارات تکراری مسئولان حکومتی در رسانههای عمومی بازتاب و انتشار مییابد، اما فرایند تمامی این هیاهوها، شرایطی است که ما تنها به گوشهای کوچک از آنها در بالا اشاره کردیم. تأکید میکنیم که عزم جدی برای بهبود سیستم آموزشی در حاکمیت وجود ندارد. نیروهای مترقی وظیفه دارند برای بهبود سیستم آموزشی میهن با سازماندهی کارزار وسیع اجتماعی بر محور خواست های مردم حاکمیت را به اقدامهایی عملی مجبور کنند.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۳۴، ۲۷ شهریور ماه ۱۳۹۶