مسایل سیاسی روز

ورود به فاز جدیدِ خشونت‌های اجتماعی

روزنامهٔ بهار، ۱۵ مهرماه، در مطلبی با عنوان: “خشونت آژیر قرمز می‌کشد”، نوشت: “چندی پیش قاضی عزیزمحمدی رئیس شعبه ۷۱ دادسرای کیفری استان تهران در مورد آمار نگران‌کنندهٔ نزاع و درگیری در کشور، گفته بود: برخی از دعواها شاید به ضرب‌وجرح منجر نشود، با این حال وضعیت نگران‌کننده‌ای است. پرونده‌های قتل قطعاً از نزاع و درگیری نشأت می‌گیرد. در این پرونده‌ها مسائل ناموسی، اخلاقی، قومیتی، مالی و درگیری و دعوا دخیل است که اگر از زمان آغاز به‌کار دادسرای کیفری استان تهران یعنی سال ۸۱ تا ۹۴ آمار بگیرید این افزایش پرونده‌ها را مشاهده خواهید کرد.”

روزنامهٔ بهار در جایی دیگر از مطلب خود و در ادامهٔ آن، می‌نویسد: “افزایش میزان نزاع در تهران و به‌گواه آمار در سایر بخش‌های کشور نشان از آن دارد که جامعهٔ ایرانی در چند سال اخیر به‌شکلی جدی با پدیدهٔ خشونت و افزایش آن روبه‌رو است. به‌عقیدهٔ کارشناسان، افزایش نرخ تورم و ناتوانی خانواده‌ها از تأمین معیشت، افزایش تعداد مبتلایان به اعتیاد در کشور و مصرف بالای شیشه به‌ویژه در قشر جوان، کاهش سن اعتیاد و سست شدن بنیان‌های روابط اجتماعی، ازجمله دلایلی‌اند که به‌بروز و افزایش خشونت در کشور دامن زده‌اند.” خبرگزاری ایرنا، ۱۵ مهرماه، در گزارشی زیر تیتر: “آسیب‌های اجتماعی، واقعیتی انکارناپذیر”، به‌قلم سیدرضا صالحی‌امیری، آورده است: “‌آمارهای رسمی در حوزه آسیب‌های اجتماعی هشدار دهنده و موجب نگرانی است و ضرورت سیاست‌گذاری،‌ برنامه‌ریزی،‌ مدیریت و اقدام عاجل در این حوزه را بیش از پیش آشکار می‌کند. از عمده‌ترین آسیب‌های موجود می‌توان اعتیاد، فروپاشی خانواده ناشی از طلاق، خشونت، حاشیه‌نشینی، فساد، ناهنجاری اجتماعی، افول سرمایهٔ اجتماعی، فقر و شکاف طبقاتی، ناامنی و… را نام برد که شاخص‌های هر یک از این مسائل نشان می‌دهد که می‌تواند تأثیرات مخربی در فرآیند نظام اجتماعی ایجاد کند.” مطلب خبرگزاری ایرنا، در ادامه‌اش به عملکرد حاکمیت اشاره می‌کند و می‌نویسد: “متأسفانه غفلت نظام سیاست‌گذاری و مدیریتی کشور در دهه‌های گذشته، به گسترش بی‌رویه و شتابناک آسیب‌ها منجر شده است. … وضعیت امروز محصول عملکرد دهه‌های پیشین است، چنانچه سیاست‌گذاری و اقدامات عاجل امروز ما نیز حداقل یک دهه بعد به‌ثمر خواهد نشست و دستاوردهای آن را شاهد خواهیم بود.” هفته‌نامهٔ تجارت فردا، ۱ مهرماه، در رابطه با “افزایش تعداد قتل‌های فجیع” نوشت: “پیدا شدن جسد چاقوخوردهٔ زنی ۳۵ ساله در کنار دختران خردسال چهار و ۱۱ ساله‌اش که یکی با ضربه‌های چاقو کشته شده بود و دیگری مجروح بود، کشف جسد مُثله ‌شدهٔ پسربچه ۱۱ ساله‌ای که مورد تجاوز قرار گرفته و با ضربات چاقو به‌قتل رسیده بود با فاصلهٔ کمی پس از اتفاق تلخی که برای آتنا و بنیتا رخ داد، دستگیری مردی که پسرخوانده و عروسش را کشته، جسدشان را تکه‌تکه کرده و هر تکه را در گوشه‌ای از شهر انداخته بود، مرگ پدری که دو دخترش را کشته و خودش هم با قرص برنج خودکشی کرد، کشف جسد مرد جوانی که همسر، پسر ۱۱ ساله و والدین خود را به‌قتل رساند و بعد خودش را هم کشت. این‌ها فقط چند نمونه از چندین جنایت هولناکی است که در هفته‌های اخیر جزئیات تکان‌دهنده‌ای از آن‌ها منتشر شده است.” روزنامهٔ اعتماد، ۱۸ مهرماه، موضوعِ “خشونت، فصل مشترک قتل‌های عجیب” را بررسی کرده و می‌نویسد: “بررسی‌های ٬اعتماد٬ نشان می‌دهد که بسیاری از قتل‌های عجیب‌وغریب در سال ۹۶ سه ویژگی مشترک دارند؛ پایین بودن سن قاتلان، ارتباط خانوادگی و دوستانه میان قاتلان و مقتولان، و استفاده از شیوه‌های خشن و عجیب در ارتکاب قتل.” روزنامهٔ اعتماد با یادآوری چندین مورد از قتل‌های وحشتناک، به نگرانی مقام‌های دولتی در این مورد اشاره می‌کند و می‌نویسد: “این روند نگران‌کننده از بروز قتل‌های عجیب‌وغریب واکنش برخی از مقام‌های رسمی را هم در پی داشته است. پیش از این غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه از بروز ٬قتل‌های فجیع٬ و افزایش آن نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، ابراز نگرانی کرده بود. یحیی کمالی‌پور، عضو هیئت‌رئیسهٔ کمیسیون قضایی مجلس هم قتل‌های ماه‌های اخیر را ٬فجیع و دل‌خراش٬ توصیف کرده و گفته است: ٬چنین قتل‌هایی در مناطق و شرایط مختلف در جایگاه خود قابل تدبیر است و در این دوره زمانی و شرایط فعلی وقوع چنین قتل‌هایی به‌نفع نظام و کشور نیست٬.” روزنامهٔ اعتماد درنتیجه‌گیری‌اش دربارهٔ این معضل، می‌نویسد: “دقت در جزییات حوادث سال ۹۶ نشان می‌دهد انگار که عاملان این جنایت‌ها در هرکدام از این پرونده‌ها نوعی از خلاقیت در جنایت را به‌نمایش گذاشته‌اند. گویی که برای بسیاری از این قتل‌ها سناریویی دقیق نوشته شده است، مانند سناریوی یک اثر درخشان سینمایی در ژانر وحشت.”

موضوع خشونت‌های اجتماعی با اینکه در بستر ناهنجاری‌های اجتماعی باید بررسی شود، اما ابعاد وحشتناک و تکان‌دهنده‌اش که اتفاقاً به قشرهای فقیر جامعه هم محدود نیست و دامن‌گیر قشرهای مرفه جامعه هم شده است، به اطلاعات بیشتر و دقیق‌تر برای ریشه‌یابی‌شان نیازمند است. اما نکتهٔ مهم در این میان این است که، سیاست حاکمیت معمولاً در رابطه با این معضلات پنهان‌کاری و یا دادن اطلاعات غلط است. کافی است صفحهٔ حوادث روزنامه‌های ایران را در خلال چند روز مرور کرد تا مشخص شود که این معضل چگونه گسترش و افزایش یافته است بی‌آنکه تا زمان حاضر ریشه‌یابی علمی‌ای دربارهٔ آن انجام شده باشد. اینکه در چندین هفتهٔ گذشته انتشار مطالبی متنوع دراین‌باره را شاهدیم که در همهٔ آن‌ها نسبت به این بحران به‌صراحت ابراز نگرانی شده است، بیانگر آن است که، شکل و محتوای خشونت‌های اجتماعی در مسیری قرار گرفته است که بی توجهی به آن، مخاطراتی پیش‌بینی‌نشدنی را حتی متوجه بخش‌های سالم جامعه خواهد کرد. متأسفانه هیچ‌چیزی را که نشان دهد حاکمیت در این رابطه تدبیرهایی اندیشه باشد نمی‌توان یافت.                                       

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۳۶، ۲۴ مهر ماه ۱۳۹۶  

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا