مسایل سیاسی روز

فاجعهٔ زلزله‌یی که اتفاق افتاد، مصیبت‌هایی که ادامه می‌یابند

زلزلهٔ فاجعه‌بار در غرب میهن‌مان، بخش عمدهٔ خبرهای ایران را در طول روزها و هفته‌های آبان و آذرماه را به‌خود اختصاص داد. حجم گسترده‌ای از این اخبار، به آمادگی نداشتن نهادهای دولتی در برابر فاجعه‌های طبیعی مربوط می‌شد. بحث  بی‌کیفیت بودن ساختمان‌های “مسکن مهر” باعث شد تا حد زیادی توجه افکارعمومی از مسئله‌های اصلی منحرف شود. “دولت اعتدال” و “بی‌بی‌سی فارسی” در دامن زدن به این بحث بیش‌ترین نقش را داشتند. 

بیت‌الله ستاریان، کارشناس مسکن، در گفت‌وگو با روزنامهٔ آرمان، ۲۳ آبان‌ماه، گفت: “ساختمان‌هایی هستند که به‌ظاهر بادوام و مهندسی‌سازند، اما احتمالاً در آن نظارت کافی صورت نگرفته و حتی قابلیت لازم را در برابر زلزله محاسبه‌شده ندارند. سیستم امضافروشی یکی از عوامل اصلی ساخت این نوع ساختمان‌هاست. در ایران برای سازنده اهمیت ندارد چه نوع ساختمانی با چه میزان مقاومت می‌سازد، چراکه هرچه بسازد می‌تواند در بازار به فروش برساند. نبودِ نظارت دقیق و امضافروشی باعث شده برخی انبوه‌سازان تنها به فکر سود خود باشند و مطابق با استانداردها عمل نکنند.”  این سخنان به‌روشنی نشان می‌دهند که ساختمان‌سازیِ بی‌کیفیت به مسکن مهر محدود نمی‌شود و این معضل ملی بُعدهایی وسیع‌تر دارد.

اما موضوع مهم‌تری را که درصدد تمرکز بر آن هستیم می‌توان در لابه‌لای گزارش‌های رسانه‌های داخلی پیدا کرد. روزنامهٔ بهار، ۲۴ آبان‌ماه، نوشت: “با نگاهی به واکنش‌های جامعه به فاجعهٔ رخ داده در زمین‌لرزهٔ غرب کشور شاهد نوعی بی‌اعتمادی نسبت به نهادهای حاکمیتی هستیم. این بی‌اعتمادی که خود را در اَشکال موازی و غیررسمیِ کمک‌رسانی نشان داده است موضوعی است که نمی‌توان و نباید به‌سادگی از کنار آن عبور کرد. به‌وجود آمدن گروه‌های مردمی و شخصی مختلف و نوعی بی‌توجهی به تذکرات پیاپی مسئولان درخصوص ارسال کمک‌ها از طریق هلال‌احمر و نهادهای حاکمیتی، از نشانه‌های روشن به‌وجود آمدن این بی‌اعتمادی است.” همین روزنامه در همان تاریخ در مطلبی دیگر نوشت: “باز هم رویدادی تلخ  به‌وقوع  پیوست و مصیبتی دیگر آمد، اما این بار هم از این تلخ‌کامی، به‌دوراز واقعیت ماجرا سرگردانیم. دو روز از زلزلهٔ مهیب و اندوه ٬غرب ایران٬ می‌گذرد، اما گزارش‌های میدانی بیانگر تلخی دیگری است: همچنان نسبت به رفع نیازمندهای مردم دردمند تنها متأثر و متألمیم. دو شب است مردم ازگله، سرپل‌ذهاب و ثلاث باباجانی و دیگر شهرهای کرمانشاه در سرمای سوزناک می‌خوابند، به‌امید اینکه فردایی روشن از راه برسد اما در این مصیبت تنها مانده‌اند و دست خالی.” نشریهٔ جهان صنعت، ۲۴ آبان‌ماه، در گزارشی از مناطق زلزله‌زده، گفته‌های ساکنان مناطق زلزله را آورده که می‌گویند: “همه کارها را خودمان کردیم، نه هلال‌احمر، نه مسئولان هیچ‌کدام نیامدند. یک چادر نداریم و شب‌ها تا صبح می‌لرزیم. … بروید بگویید ما اینجا هیچ‌چیز نداریم. بگویید اینجا کفن هم برای مردن نداریم. بگویید اینجا پرده‌های خانه‌ها را کنده‌اند و کفن فرزند و پدر و مادر و زن و شوهر کرده‌اند. … مسئولان می‌آیند و می‌گویند خواست خدا بوده، چرا کاری برایمان نمی‌کنند؟… مردم می‌گویند هلال‌احمر نیست. امدادرسانی کُند است. ساکنان سرپل‌ذهاب عصبانی‌اند که چرا هیچ‌کس به‌حال و روز و وضعیت‌شان رسیدگی نمی‌کند.” روزنامهٔ شرق هم در همان تاریخ، نوشت: “مشکل اصلی در ضعف مدیریت این بحران است. امدادگران هلال‌احمر در بعضی قسمت‌های آسیب‌دیده حضور کم‌رنگی دارند. یکی از معدود امدادگران هلال‌احمر که در بخشی از سرپل‌ذهاب درحال امدادرسانی است، می‌گوید: ٬این اولین مأموریتی نیست که می‌آیم. ما برای چنین شرایطی آموزش دیدیم. مشکل اصلی این است که مدیریت چندان دست ما نیست. ضعف شدید مدیریتی وجود دارد و همین امر باعث شده امکاناتی که برای منطقه ارسال شده است، به‌درستی تقسیم نشود؛ ما درگیر یک مدیریت احساسی هستیم٬.”  روزنامهٔ قانون، ۲۴ آبان‌ماه، دربارهٔ سفر روحانی به منطقه زلزله‌زده، نوشت: “حسن روحانی که حتی برای سخنرانی و همدردی با مردم نیز از گارد امنیتی خود جدا نشد، در سخنانش از دستگاه‌های مختلف قدردانی کرد که این با اعتراض مردم روبه‌رو شد و به عملکرد هلال‌احمر اعتراض فراوانی داشتند. روحانی در بخشی از سخنانش که به‌نظر می‌رسید بخش اصلی اظهاراتش نیز بود، بدون توجه به آنکه مسکن‌های مهر در سرپل‌ذهاب توسط دولت او به مردم واگذار شده بود، با اشاره به اینکه در این حادثهٔ زلزله، برخی ساختمان‌هایی که به‌صورت تعاونی و دولتی ساخته شده و از عمر احداث آن‌ها زمان کمی می‌گذرد، تخریب و دچار حادثه شده‌اند، گفت: ٬باید اشکالات و کاستی‌های موجود در ساخت این بناها بررسی شود و دولت بی‌شک این مسائل را دنبال کرده و مقصران را شناسایی و به مردم معرفی خواهد کرد٬.”

سایت فرارو، ۲۷ آبان‌ماه، در گفت‌وگو با غلامعلی جعفرزاده، نمایندهٔ مجلس، مدیریت بحران را بررسی کرده و می‌نویسد: “هزینه‌ای که کشور برای پدافند غیرعامل پرداخته پس در کجا باید به‌درد بخورد؟ ما آمادهٔ بحران نیستیم و تنها تصور می‌کنیم این آمادگی را داریم. آیا اگر طی روزهای آینده مناطق دیگری دچار بحران‌هایی شوند، مراکزی مثل هلال‌احمر می‌توانند دوباره سرویس‌دهی کنند یا اینکه دوباره باید از کلاه سبزهای ارتش استفاده کرد؟”

ما در شمارهٔ قبلی “نامهٔ مردم” گزارشی را منتشر کردیم که به سازمان‌دهی سفر زائران به عراق برای مراسم اربعین مربوط می‌شد، سازمان‌دهی‌ای که میلیارد‌ها تومان برای آن هزینه شد و از هم‌اکنون برای سال آینده هم برای آن برنامه‌ریزی‌شده است و دلیل آن هم مشخص است، چون این “سازمان‌دهی”  در راستای منافع حاکمان اسلامی است. میهن ما از مناطق زلزله‌خیز جهان است و هر بار که زلزله موجب روی دادن چنین فاجعه‌هایی می‌شود، مردم ما با همین معضل‌هایی که بنیان هستی صدها و هزاران انسان و هم‌میهن‌شان را تهدید و از بین می‌برد و در سطرهای بالا موارد مشابه آن‌ها در حد اشاره آورده شد، روبرویند. به‌دلیل مطالب برخی مطبوعات و وجود شبکه‌های اجتماعی، مسئولان دولتی برای گریختن از زیر فشار افکارعمومی ناشی از آن‌ها به نمایش‌هایی مختلف مانند حضور در مناطق زلزله‌زده دست می‌زنند و بعد از فروکش کردن فشارها و خارج شدن اخبار فاجعه از عرصهٔ رسانه‌ها و به‌فراموشی سپرده شدن معضل‌ها، مصیبت دیدگان به‌حال خود رها می‌شوند تا با رنج‌ها و دردهای خود بسازند. نمونهٔ کاسب‌کاران ساختمان پلاسکو شاهد زنده این مدعا است. با فروکش کردن اخبار مربوط به این فاجعه، مردم رنج‌دیده این مناطق هم به‌حال خود رها می‌شوند. مصائب زلزله‌زدگان غرب میهن ما پایان نیافته است بلکه تازه آغاز شده است.

 به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۳۹، ۶ آذر ماه ۱۳۹۶ 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا