سیاستِ خارجی تنشزا، در تضاد با منافع ملی میهن است
بهدنبال کشته شدن علی عبداللهصالح، رئیسجمهور سابق یمن، بهدست حوثیها، واکنش مقامها و رسانههای ایرانی به این رویداد از دیدگاه کسانی که نسبت به منافع میهن حساسیت دارند بدون شک باید نگرانیهایی جدی را دامن بزند. خبرگزاری تسنیم،۱۴ آذرماه، سخنان ولایتی را انتشار داد که گفته است: “توطئهای که توسط امارات و عربستان ساماندهی شده بود تا علی عبداللهصالح بتواند از پشت به مبارزان و مردم خنجر زند، شکست خورد و او بهسزای اعمال خود رسید.”
مشاور خامنهای در امور بینالمللی گفت: “قطعاً آیندهٔ کشور یمن بر اساس تصمیمی که ملت یمن میگیرند رقم میخورد و این تصمیمگیریها ادامه خواهد داشت.” او در جایی دیگر از گفتههایش، میافزاید: “مردم یمن که در خط مقاومت هستند سرانجام مثل مردم سوریه، عراق و لبنان پیروز خواهند شد.” سرلشگر جعفری، فرمانده سپاه، نیز در اعلام نظری در همین زمینه گفت: “اخیراً شاهد بودید در یمن چه توطئهای میخواستند راه بیندازند که الحمدالله در نطفه خفه شد. امروز شاهد هستید فتنههای آنها در نطفه خفه میشود مانند داستان کردستان که میخواستند سرزمینی برای فعالیت اسرائیل فراهم کنند. خاموش کردن فتنه در عراق و سوریه طول کشید اما شاهد موفقیتهایی هستیم.”
اظهارات این دو مقام دولتی در پسزمینهٔ وضعیت منطقهٔ پرتنش خاورمیانه نهتنها بهحل صلحآمیز مسائل منطقه کمکی نخواهد کرد، بلکه خوراکی تبلیغاتی برای دیگر جنگطلبان منطقهای و جهانی فراهم میآوَرَد تا ادعاهایشان مبنی بر دخالت رژیم جمهوریاسلامی در امور دیگر کشورها را بهراحتی باورپذیر کنند.
رسانههای نزدیک به جناحهای حکومتی هم تقریباً با تحلیلهایی حاکی از رضایت، نسبت به قتل صالح عکسالعمل نشان دادند. روزنامه خراسان،۱۴ آذرماه، نوشت: “در طولانی مدت، جنبش انصارالله یمن بهعنوان یکی از هویتهای نوظهور منطقهٔ غرب آسیا، با عبور سلامت از این مرحله میتواند آیندهٔ سیاسی خود را بهعنوان یک بازیگر مستقل تضمین کند. انصارالله که باتوجه به الگوی بازوان گستردهٔ مقاومت در منطقه و بر بستر بومی شیعیان یمنی شکل گرفته است، در بلندمدت میتواند نهتنها بخش بزرگی از حزب کنگره را که بهدلیل خلأ رهبری دچار فروپاشی میشود، در خود جذب کند بلکه محدودیتهای ائتلاف با مخالفان صالح را نیز دیگر در پیش رو نخواهد داشت.” روزنامهٔ اعتماد،۱۴ آذرماه، در مطلبی به قلم جعفر قنادباشی، نوشت: “تلاش عربستان برای تصرف و تسلط بر سیاست یمن با استفاده از بمباران صنعا، حاصل یک سیاست متوهمانه و خیال خام است. اگر عربستان قصد داشته باشد با بمباران صنعا و حمله به مواضع انصارالله به اهداف خودش در یمن برسد، مجبور خواهد شد میلیونها نفر را بکشد و جویهای خون در صنعا بهراه بیندازد چراکه مردم یمن حاضر هستند تا پای جان بجنگند ولی تسلیم سیاستمداران تحت حمایت عربستان نشوند. امروز قطعاً مردم یمن هم از کشته شدن دیکتاتوری مانند علی عبداللهصالح خشنودند و هم آمادگی این را دارند که در برابر هر حملهای از سوی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی مقاومت کنند.” روزنامهٔ اطلاعات، ۱۴ آذرماه، نوشت: “صالح قربانی بدهبستانهای کثیف با عربستان و برخی مدعیان پشت پرده بود، اما پس از فرونشستن هیاهوی این موضوع، ممکن است جنگ داخلی و خارجی یمن از سطح کنونی فراتر رود و عربستان و حاکمان دوبی، برای فرار از مسئولیت و تبعات ناگزیر حماقت و حمایتی که از خشونتهای ناموجه داشتهاند، به جهات دیگری معطوف شود، مهمترین جهت، بیشک علیه میهن عزیز ما خواهد بود. شکیبایی و آرامش و گذشتن از این مرحله، هم کمک به مبارزان استقلالطلب یمن است و هم دفاع از مواضع اصولی، ریشهدار و انسانی در دیپلماسی جمهوریاسلامی ایران.” روزنامهٔ ایران، روزنامهٔ طرفدار دولت،۱۴ آذرماه،در مقالهیی به بررسی موضوع قتل صالح پرداخت و نوشت: “علی عبدالله صالح قصد داشت تا بابت انجام شورشهای اجتماعی و با استفاده از یاران خود در ارتش (نیروهای امنالقومی [امنیت مردم] و پلیس) علیه انصارالله دست به کودتا بزند و فرزند خود احمد را در رأس قدرت قرار دهد. اما با هوشیاری انصارالله فتنه داخلی علی عبداللهصالح و عربستان برای حذف انصارالله از صحنههای میدانی و سیاسی یمن با شکست مواجه شد و علی عبداللهصالح که قصد فرار به شهر مارب را داشت توسط برخی اطرافیان خود بهقتل رسید. کشته شدن علی عبداللهصالح به مفهوم شکست سیاستهای عربستان و امارات است، زیرا این آخرین تیر ترکش این دو کشور برای فروپاشی ائتلاف داخلی یمن خواهد بود. هرچند عربستان و امارات در آینده از وجود احمد فرزند دیکتاتور مقتول یمن برای فتنه افکنی و ایجاد شکاف در ائتلاف انصارالله استفاده خواهند کرد، اما قتل علی عبداللهصالح انسجام میان نیروهای مردمی و دولت وحدت ملی صنعا را تقویت خواهد کرد. اکنون شرایط یمن به سمت تشکیل یک جبهه متحد و قدرتمند برای تقابل با تجاوزات عربستان و امارات حرکت خواهد کرد و یمن شاهد پیروزیهای بیشتری در عرصههای میدانی خواهد بود.”
در طول چند سال گذشته و بهخصوص در جریان رویدادهای موسوم به “بهار عربی”، خیزشهای مردمی در کشورهای منطقه با دخالت دیگر کشورهای منطقه، درنهایت به بیراهه کشانده شد که نتیجهٔ بعضی از این دخالتها بیشتر مردم این کشورها را دوچار مصائبی جبرانناپذیر کرد. یمن از چنین قاعدهای مستنثا نبوده است. مردم یمن میتوانستند- و نیز میتوانند- بدون تحمل مصائبی که تا کنون بر آنان وارد آمده است، مطالباتشان را تحقق ببخشند. این مهم بهدلیل دخالتهای سیاسی و نظامی دیگر کشورها محقق نشده است. رژیم اسلامی حاکم بر ایران، درحالیکه معضلها و مشکلاتی پرشمار در جامعهٔ ما بر هم تلنبار شدهاند، با اتخاذ سیاست خارجیای غیرواقعبینانه نهتنها منابع مادی و مالی میهن را بر باد میدهد، بلکه با موضعگیریهایی مشابه که از سوی دولتمردان و رسانههای کشور در سطرهای بالا نقلقول شد، وضعیتی مخاطرهآمیز برای میهن ایجاد خواهد کرد. منطقهٔ خاورمیانه نیازمند سیاستهایی مبتنی بر عدم دخالت کشورها در امور داخلی دیگر کشورها است.
به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۰، ۲۰ آذرماه ۱۳۹۶