کمونیستها و چگونگی برخوردشان با چالشهای جبههٔ متحد
* مصاحبهٔ “نامهٔ مردم” با رفیق کریس ماتلهاکو، معاون دبیرکل حزب کمونیست آفریقای جنوبی، دربارهٔ مصوبههای پنجاهوچهارمین کنفرانس کنگرهٔ ملی آفریقا (ANC)
* انقلابیون آفریقای جنوبی، چگونه بار دیگر مسیر دستیابی به هدفهای انقلاب ملیدموکراتیک در کشور را تصحیح میکنند!
یادآوری چند نکته:
پنجاهوچهارمین کنفرانس ملی کنگره ملی آفریقا، در روزهای ۲۵ تا ۲۹ آذرماه ۹۶ (۱۶ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷)، در ناسرک، حومه ژوهانسبورگ، برگزار شد. نمایندگان ساختارهای پایه در “کنفرانس ملی”- که هر چهار سال یکبار برگزار میشود- اعضای کمیتهٔ اجرایی ملی، یعنی بالاترین نهاد تصمیمگیری، و همچنین رهبر و شش پست کلیدی در رهبری اجرایی حزب کنگره ملی آفریقا را برمیگزینند و دربارهٔ مسئلههای مهم تشکیلاتی و سیاستگذاری این قدرتمندترین نیروی سیاسی قارهٔ آفریقا تصمیم میگیرند. از آنجاکه حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی قدرتمندترین حزب سیاسی این کشور محسوب میشود، رهبر آن قاعدتاً رئیسجمهور کشور خواهد شد. سنتهای ریشهدار دموکراتیک در حزب کنگره ملی آفریقا بهاینمعناست که، کنفرانس ملی اختیار و قدرت هر تغییری را دارد. “کنفرانس ملی” در سال ۲۰۰۸ در اقدامی تاریخی به “تابو مبکی”- رهبر وقت حزب کنگره ملی آفریقا و رئیسجمهور وقت آفریقای جنوبی، که پیروی از سیاستهای نولیبرالی را پیشه کرده بود و موردانتقاد شدید حزب کمونیست و اتحادیههای کارگری آفریقای جنوبی بود- رأی عدم اعتماد داد و او را از هر دو پست خود برکنار کرد.
یکی از مهمترین موضوعهای مطرح در پنجاهوچهارمین کنفرانس کنگره ملی آفریقا موج پردامنهٔ انتقادها به عملکرد جاکوب زوما، رهبر سالهای اخیر و رئیسجمهور کنونی کشور، بود که متهم به فساد بود. شواهد فراوانی وجود دارد که سرمایهداری بزرگ- بهویژه کمپانیهای یک سرمایهدار هندیالاصل- نهادهایی مهم در عرصهٔ تصمیمگیریهای دولت را در کنترل خود قرار داده است. حزب کمونیست آفریقای جنوبی در چهار سال اخیر نارضایتیاش از نحوهٔ عمل جاکوب زوما در مقام ریاستجمهوری را علناً نشان داده و ابراز کرده بود و تغییرهایی کلیدی در حزب کنگره ملی آفریقا و ازجمله کنار گذاشتن شخصیتهای نزدیک و وابسته به جاکوب زوما از رهبری را خواستار شده بود.
پنجاهوچهارمین کنفرانس کنگره ملی آفریقای جنوبی، در پی کارزاری پر تنش و تصمیمگیریای مهم، آقای سریل رامافوزا را به مقام رهبری حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی انتخاب کرد. سریل رامافوزا، رهبر سندیکایی پرسابقه و معاون جاکوب زوما بود و در سالهای اخیر انتقادهایی صریح دربارهٔ عملکرد رئیسجمهور و تصمیمهای سؤالبرانگیز او- بهویژه در رابطه با خانواده “گوپتا”- مطرح کرده بود. طرفداران جاکوب زوما از انتخاب همسر سابق زوما که سیاستمداری برجسته است، حمایت کردند. البته در انتخاب دبیران اجرایی حزب کنگره ملی آفریقا برخی از طرفداران زوما پیروز شدند. حزب کمونیست آفریقای جنوبی با تمام قوا از نامزدی سریل رامافوزا حمایت کرد و انتخاب او را مثبت، مهم و شروعی برای غلبه بر فساد مالی و همچنین جریانهایی که روند دموکراسی تودهای در کشور را تهدید میکنند ارزیابی کرد.
“نامهٔ مردم”، نظر به اهمیت بحثهای مطرحشده در این کنفرانس در رابطه با آیندهٔ تحولات در آفریقای جنوبی و درسهای مهم آن در زمینهٔ “جبههٔ متحد”، انقلابهای ملیدموکراتیک و نقش حزبهای کمونیست در این انقلابها، در دومین روز کنفرانس (۲۷ آذرماه) مصاحبهیی با رفیق کریس ماتلهاکو، معاون دبیرکل حزب کمونیست آفریقای جنوبی، انجام داد که ترجمهٔ کامل آن را در زیر میخوانید.
نامهٔ مردم: رسانههای جهان، در روزهای اخیر، بروز اختلافها و مباحثههایی داغ را در روند کنفرانس مهم کنگرهٔ ملی آفریقاANC) ) گزارش کردهاند. بعضی از رسانههای آفریقای جنوبی، وضعیت حزب “کنگرهٔ ملی آفریقا” را بحرانی اعلام کرده و با استفاده از واژگان و زبانی تهییجکننده، آن را به جنگی داخلی در حزب حاکم کشور تشبیه کردهاند. مسئلهٔ اصلیای که چنین وضعیتی را در کنفرانس بهوجود آورده چیست؟ اهمیت این کنفرانس و تأثیرِ آن بر سیاستهای داخلی کشور چقدر است؟
کریس ماتلهاکو: کنفرانس انتخاباتی حزب “کنگره ملی آفریقا”- حزب حاکم در آفریقای جنوبی- طی مدت زمانی نزدیک به ربع قرن پس از سقوط رژیم آپارتاید، مورد تفسیرهای مختلف و بعضی قضاوتهای غیرواقعی قرار گرفته است. بهطورمعمول، این کنفرانس باید فرصتی میبود تا انتقال قدرت به رهبری جدید انجام گیرد، در صورتی که این بار چنین نشده است. این کنفرانس برای حزب “کنگرهٔ ملی آفریقا” و متحدانش به چند دلیل بسیار مهم است، ازجمله اینکه طی دورهٔ پیش- یعنی در طول دورهٔ ریاستجمهوری جاکوب زوما و بهویژه در دورهٔ دولت دوم او یعنی از ۲۰۱۴ تا زمان حاضر- در حزب “کنگرهٔ ملی آفریقا” خصلتهایی پدید آمده است که حزب کمونیست آفریقای جنوبی آنها را انحرافهایی میداند که به ایجاد مشکلات در روند انقلاب ملیدموکراتیک منجر شدهاند. فساد غیرقابلکنترل، عدم تمایل به اقدام علیه فساد و انفعال مشهود در تقریباً همهٔ نهادهای دولتی، از شاخصهای این دورهٔ پیشاند. فراکسیونیسم، مقابله با هرگونه تلاش برای بهوجود آوردن ظرفیت و حرکت مترقیای وزین، و همزمان، دستاندازیِ برنامهریزیشدهٔ خانوادهٔ خارجی (خانوادهٔ “گوپتا”، سرمایهداران هندی) و اَیادی این خانواده و سیاستمداران مرتبط با رئیسجمهور به ثروتهای ملی، به زوال خصلتهای ضروری دولت منجر شده است. حال که زوما به پایان دورهٔ رهبری خود در حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی رسیده است، رقابت برای ریاست بعدی بر این حزب نیز مطرح است.
زوما در تمامی طول پروسهٔ بحثهای تدارک و سازماندهی پنجاهوچهارمین کنفرانس حزب، پیشنهاد میکرد که همسر سابقش، که رئیس “سازمان وحدت آفریقا” است، رهبر و رئیس بعدی حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی بشود. او با مطرح کردن اهمیت انتخاب “نخستین رهبرِ زن در تاریخ حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی”، سعی داشت از این طریق بهنفع موضع خودش استفاده تبلیغاتی کند. دیگران از “سریل رامافوزا” همچون نامزدی برای بازسازی کردن نیروهای اتحاد در جهت بهروزرسانی و اعادهٔ ارزشها و اعتلای اخلاقی جنبش پشتیبانی کردند تا کشور در مسیری قرار گیرد که مسئلههای اصلی مردم ما، بهخصوص تهیدستان و طبقهٔ کارگر، موردتوجه قرار گیرند. بهاین ترتیب، تفسیرهای مختلفی از وضعیت فعلی وجود دارد. ما معتقدیم که در موقعیتی تقریباً بحرانی قرار داریم: نقطهیی بحرانی برای حزب کنگرهٔ ملی آفریقای جنوبی، نیروهای تشکیلدهندهٔ اتحاد سهگانهٔ حاکم، و انقلاب ملیدموکراتیک، زیرا ما در آستانهٔ برگشت به عقب یا بهبود وضعیت قرار داریم.
نامهٔ مردم: آیا این بحران صرفاً از کیش پرستش شخصیت افرادی خاص در رهبری حزب کنگرهٔ ملی ناشی میشود یا مشکل بزرگتر و عمیقتر از صِرفِ عملکرد شخصیتهایی چون جاکوب زوما ست؟
کریس ماتلهاکو: بحث ما این است که بحران بسیار گستردهتر و عمیقتر است. در تحلیل نهایی، این بحران، بحرانی مرتبط با سرمایهداری است! بحران برآمده از محدود کردن جنبش رهاییبخش و بدون برداشتن قدمهای لازم برای حرکت به سمت جامعهیی عادلانه. این مسیری است که در دومین دولت زوما دنبال شد: مسیر انباشت و غارت ثروتهای کشور بهوسیلهٔ یک خانواده از طریق زدوبندهای سیاسی با برخی مهرههای مرتبط با قدرت سیاسی و درپیش گرفتن روش پایهگذاری یک خاندان سیاسی عشیرهای جدید. پیچیدگی بیشتر این مسئله بهدلیل این واقعیت است که دولت سرمایهداری حاکم پس از سقوط رژیم آپارتاید هرگز بهدنبال پیدا کردن راهحل و پاسخ دادن به شعارهای جنبش آزادیبخش ملی نبود، بلکه بهدنبال مماشات، پوشانیدن شکافها و بهوجود آوردن فضای آشتی بین بخشهایی از طبقات ممتاز بهمنظور همزیستی با آنان و تمایز کماکان آنها بود. در صورتی که در بازسازی کردن کشورمان، به کوشش در ایجاد جامعهیی جدید، به تلاش در زمینه سازی برای بهوجود آوردن جامعهیی عدالتمحور باهدف پاسخدهی به نیازهای مادی جامعهٔ محروم و زیر ستم دوران آپارتاید، نیازمند بودیم.
نامهٔ مردم: واضح است که مبارزهٔ سیاسی، بر اساس برنامهٔ انقلاب ملیدموکراتیک، آفریقای جنوبی را قادر کرد از دیکتاتوری آپارتاید گذر کند و بنیادهای مرحلهٔ دموکراتیک را بسازد. چرا تا بهحال- به استثنای دوران ریاست جمهوری نلسون ماندلا-این گذار سیاسی به فساد اقتصادی و سوءِاستفادهٔ شخصی در رهبری حزب کنگرهٔ ملی منجر شده است؟
کریس ماتلهاکو: این امر (گذار از آپارتاید) مصادف شد با شکلگیری برنامههایی متفاوت در راستای ساختار طبقاتی حزب کنگرهٔ ملی (در حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی گرایشهای طبقاتیای متفاوت حضوری مشخص داشتند) که در ادامه به پیروزی یک جناح ناسیونالیست منجر شد. هدف اصلی این جناح استفاده از موقعیت دولت و حزب کنگرهٔ ملی همچون ابزارهایی برای انباشت سرمایه و ثروت با شیوههایی ابتدایی (و نه از طریق تولید اقتصادی) بود. بنابراین، مسئله تنها کارایی برنامهٔ انقلاب ملیدموکراتیک نیست، بلکه کارایی شخصیتهایی نیز است که در موقعیت رهبری سازمانهایی قرار میگیرند که برخورد با چالشهای کلیدی در جریان تغییر و دگرگونی بنیانی و اساسی مسئولیت دارند.
نامهٔ مردم: آیا فساد اقتصادی در درون رهبری یک سازمان مترقی مانند حزب کنگرهٔ ملی و بحرانهای سیاسی بعدی، نتیجهٔ اجتنابناپذیرِ وجود تناقضات در الگو و مدل انقلاب ملیدموکراتیک- یعنی نیاز به مصالحه و واگذاری امتیازات به سرمایهداری بزرگ و اتحاد تاکتیکی با بخش یا بخشهایی از سرمایهداری قدرتمند در آفریقای جنوبی- است؟
کریس ماتلهاکو: هر دو، هم آری و هم خیر! آری، به این دلیل که سرمایهداری در آفریقای جنوبی فعالانه بهدنبال تأثیرگذاری و یارگیری از بخشهایی از رهبری حزب کنگرهٔ ملی از طریق روند مشارکت و بهبازی گرفتن آنها در مسیر طرحهایی غیرمتعارف برای تقویت موقعیت اقتصادی اکثریت سیاهپوست کشور بود. نه، بهاین دلیل که حزب کمونیست آفریقای جنوبی در مقام یک بخش از اتحاد سهگانهٔ حاکم [متشکل از حزب کمونیست آفریقای جنوبی، حزب کنگره ملی آفریقا (ANC) و اتحادیههای کارگری آفریقای جنوبی (COSATU)، مخالفت خود را در برابر این گرایشها در مرحلههای آغازین فرایند دموکراتیک ابراز میداشت. در مقطع مبارزات جنبش رهاییبخش در دورهٔ پس از استعمار، معمولاً تنها راه کسب درآمد و گذران زندگی شرکت در رهبری، ادامه فعالیت در جنبش رهاییبخش است، زیرا در عمل بخش خصوصیای قابلتوجه وجود ندارد. بنابراین، نمیتوان تقلا و فعالیت برخی شخصیتها برای کسب امتیازات و منافع از طریق تصدی موقعیت رهبری در جنبش را از نظر دور داشت. این امر، یکی از دلیلهای متعدد در ترور رهبران مهم جنبشهای رهاییبخش آفریقا پس از استقلال است، ترور افرادی مانند لومومبا و دیگران.
نامهٔ مردم: این روزها- در شرایطی که پنجاهوچهارمین کنفرانس حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی بهپایان نرسیده است- از سیریل رامافوزا همچون رهبر جدید حزب کنگره ملی آفریقا و رئیسجمهور آیندهٔ آفریقای جنوبی صحبت میشود. چرا تصور میشود که رامافوزا یا هر شخصیت دیگری از فساد در اقتصاد آفریقای جنوبی مصون و جدای از نیروهای فاسد حاکم است؟ چه کسانی و چه فرایندهایی توانایی آن را خواهند داشت که عملکرد رهبری آینده را قبل از اینکه فساد مالیای دیگر در سطح ارگانهای عالی کشور مطرح شود، زیر نظر داشته باشند و کنترل کنند؟
کریس ماتلهاکو: ما تصور نمیکنیم که انتخاب سیریل رامافوزا به رهبری حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی، و منطقاٌ به ریاست جمهوری کشور، ضرورتاً به ریشهکن شدن فساد و دیگر انحرافها که تأثیری منفی بر وحدت ملی دارند خواهد انجامید. با این وجود، ما در رابطه با تعهد و پشتیبانی او از هدفهای حزب کمونیست آفریقای جنوبی از قبیل برپایی کمیتهٔ قضایی تحقیق دربارهٔ درکنترل گرفته شدن دولت (از سوی خانوادهٔ گوپتا)، برخورد و مبارزه با فساد از سوی او، نظر مثبت و مساعد داریم. او همچنین بهصراحت و بدون پردهپوشی در رابطه با این مسائل موضعگیری و مبارزه کرد، امری که درواقع پشتوان پیروزی او در انتخابات رهبری/ ریاست کنگره ملی آفریقا بود.
نامهٔ مردم: آیا بدنه و ساختارهای پایه در حزب کنگره ملی آفریقا، که عدهٔ پرشمار عضو را در بر دارد، برای نظارت بر اقدامهای رهبری ارشد حزب در ارتباط با بخشهای مختلف سرمایهداری در آفریقای جنوبی بهاندازه کافی قدرتمند و تأثیرگذار هستند؟
کریس ماتلهاکو: علاوه بر ساختارها و راهکردهای قانونی و راههایی دیگر- نظیر نهادهای قانونیای که مسئولیت چنین نظارتی را برعهده دارند- باید کارزارهایی را سازمان دهیم و راه بیندازیم که بهطور علنی آنانی را که منابع مالی اختصاص یافته به مصارف دولتی و برای رسیدگی به مشکلات مردم را میربایند و حیفومیل میکنند، افشا و رسوا کنیم.
نامهٔ مردم: حزب کمونیست آفریقای جنوبی از زمان موفقیت جنبش ضد آپارتاید و پیروزی انقلاب دموکراتیک ملی بخشی از دولت بوده است. آیا ایفای این نقش دولتی، از عمل و برخورد کمونیستها در حکم “یک ساختار مستقل نظارتکننده ” که توانایی آن را داشته باشد تا بهسرعت در رابطه با فساد و روابط فسادانگیز بین حزب حاکم (کنگره ملی آفریقا) و محفلهای سرمایهداری مداخله و مخالفت کند، مانع نمیشود؟
کریس ماتلهاکو: حزب کمونیست آفریقای جنوبی نقشی بهمراتب فراتر از یک نیروی ناظر و آگاهیدهنده محض را دارد. نقش حزب کمونیست آفریقای جنوبی، در حکم وجدان مردم و طبقهٔ کارگر، نمایندگی خواستهای مردم و طبقهٔ کارگر و حفاظت از منافع و آرزوهای آنان را دارد. بههمین دلیل است که حزب کمونیست آفریقای جنوبی در ۱۵ سال گذشته، امکان شرکت مستقیم در رقابتهای انتخاباتی زیر نام حزب کمونیست آفریقای جنوبی را موردبحث جدی قرار داده است. در انتخابات بینمرحلهای اخیر شهرداری شهر ساسولبورگ / متسیماهولو که در نزدیکی پالایشگاه بزرگ ساسول برگزار شد، این تصمیم به مرحلهٔ اجرا درآمد. حزب اکنون با داشتن سه نماینده نقشی کلیدی در شورای ائتلافی رهبری شهر دارد که بهزودی در آنجا کنترل شرایط را بهدست خواهد گرفت.
این بحث و گفتگو همچنین در رابطه با اتحاد بین حزب کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی و دیگر نیروهای مترقی در جامعه نقش خواهد داشت. حزب کمونیست آفریقای جنوبی همچنین دربارهٔ شکل گرفتن و توسعه دو پلاتفرم مهم – جبهه خلقی و دیگری جبهه مردمی- تبلیغ و عمل میکند. جبههٔ اول [جبهه خلقی] بهمنظور تدارک شرایط باهدف انجام وظایف ساختمان سوسیالیسم است، درحالیکه هدف از دومین جبهه [جبهه مردمی] گردهم آوردن وسیعترین طیف نیروها در پشت یک مطالبه یا یک مسئلهٔ مشخص است. برای مثال، مبارزه با فساد به مشارکت اجتماعیای وسیعتر و حضور نیروهایی پیشرو در پشت آن نیاز دارد، و درنتیجه، با بسیج اینچنین جبهههایی اطمینان حاصل خواهد شد که ما بهشکست گرایشها و نیروهای دستاندرکار فساد قادر خواهیم بود.
نامهٔ مردم: و آخرین سؤال ما در رابطه با شرایط مشخص آفریقای جنوبی اینکه، درسهای کلیدیای که حزب کمونیست آفریقای جنوبی طی بیست سال گذشته از طریق عمل در صفوف حزب کنگره ملی آفریقا بهمنظور دستیابی به هدفهای انقلاب ملیدموکراتیک تجربه کرد، کدامند؟ موفقیتتان در مشارکت و همراهی با حزب کنگره ملی آفریقا را چگونه ارزیابی میکنید؟
کریس ماتلهاکو: ارزیابی حزب کمونیست آفریقای جنوبی دربارهٔ اتحاد با حزب کنگره ملی آفریقا را نباید در ارتباط با مسئلههایی مشخص که در دورهیی معین از این وحدت اتفاق میافتند تعمیم داد، بلکه مسئلههای جامع استراتژیکیای که تحقق هدفهای انقلاب دموکراتیک ملی را موردتوجه قرار میدهند، باید درنظر گرفت. نظر ما این است که در شرایط آفریقای جنوبی، حزب کنگره ملی آفریقا بهترین ساختار برای رسیدن به دستاوردهای این هدف مهم است. با این حال، دیدگاه ما این است که عملکرد اتحاد سهجانبه (کنگره ملی آفریقا، حزب کمونیست و کنفدراسیون سندیکاها) در چارچوب کهنه فعلی به مشکل برخورده است، و بنابراین، باید مورد ارزیابی قرار گیرد. شرایط کشور پس از سرنگونی آپارتاید که کنگره ملی آفریقا در آن حزب حاکم است، ماهیت اتحاد را از دوران قبل از سال ۱۹۹۴ متفاوت میکند.
ما (حزب کمونیست آفریقای جنوبی) این دیدگاه را مطرح کردهایم که پیکربندی اتحاد سهجانبه باید تغییر پیدا کند که با شرایط جدید همخوانی داشته باشد تا اتحاد بهلحاظ استراتژیک معنیدار باشد. برای مثال، کنگره ملی آفریقا و متحدان آن در طول انتخابات برای بهدست آوردن رأی اکثریت مردم آفریقای جنوبی فعالیت مشترک میکنند و هرکدام از آحاد تشکیلدهندهٔ اتحاد سهگانه در جذب آرای صاحبان رأی در حوزههای انتخابی خودشان برای رأی دادن به حزب کنگره ملی آفریقا نقش خود را ایفا میکنند، اما بلافاصله پس از انتخابات، متحدان کلیدی در رابطه با تصمیمگیریهای استراتژیک دولت به حاشیه رانده میشوند. ما از این دیدگاه است که سازوکار رسیدن به نظر واحدی واقعی و مکانیزمهای تصمیمگیری میان متحدان استراتژیک را برای حرکت به جلو و ارتقای کارآیی اتحاد سهجانبه بسیار مهم میدانیم. از لحاظ تاریخی، کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی دربارهٔ جنبههای کلیدی انقلاب مانند: منشور آزادی ۱۹۵۵، ایجاد سازمان نظامی برای مبارزه مسلحانه (“اومکونتو وی سیزه” = پیکان خلق)، تصمیمگیریهای کلیدی و نتایج بهدستآمده در کنفرانس تعیینکننده موروگورو در سال ۱۹۶۹، تصمیمهای مشترک مهمی گرفتهاند و در آستانهٔ دگرگونی دموکراتیک سند مهم “ما آمادهٔ بهدست گرفتن قدرت هستیم” را متفقاً مصوب و منتشر کردیم. این فقط در شرایطی که کنگره ملی آفریقا در قدرت دولتی است، می باشد که حزب کمونیست آفریقای جنوبی به حاشیه رانده شده است، ازجمله در دوران رئیسجمهور “تابو مبکی” و با در پیش گرفتن سیاست کلان اقتصادی “رشد، اشتغال و توزیع مجدد ثروت”، که به اوجگیری تنش و تقریباً فروریزی کامل روابط بین این تشکلها [حزبها] در اتحاد سهگانه منجر شد.
به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۱، ۴ دی ماه ۱۳۹۶