خروشِ اعتراضهای زحمتکشان میهنمان، انکارِ آن از سوی حاکمیت سرکوبگر
تظاهرات زحمتکشان میهنمان در اقصیٰ نقاط میهن، خواب آرام را از چشم حکومتیان ربود. نوع برخورد با این اعتراضها نیز قابل تأمل است. روزنامه آرمان، ۹ دیماه، تظاهرات مردم در نقاط مختلف کشور را تحرکات “تندروها” قلمداد کرده و مینویسد: “نکته قابل تأمل این است کسانی در پس این تحرکات قرار داشتهاند که در سپهر سیاسی ایران نه اصولگراهای شناختهشده و ریشهدار هستند و نه اصولگرایان میانهرو که دیرزمانی است از تندرویها فاصله گرفتهاند و بهعنوان جریانی قدیمی و مؤثر در فضای سیاسی ایران قائل به پرنسیپهای شناختهشدهای هستند.
دلواپسانی که در پس این ماجراها پنهان شدهاند، همان کسانی هستند که در چند انتخابات گذشته بهمعنای تام و تمام، ناکامان بودهاند و از زمانی که با از دست دادن اقبال مردمی – بهدلیل رو شدن دستهایشان، خالی بودن انبان تجربه و دانششان- جایگاه خود را از دست رفته میبینند، تلاش میکنند از آبی که گلآلود کردهاند ماهی خود را صید کنند.” غافلگیر شدن حامیان حکومت ضدِ مردمی باعث شده تا در هراس از گسترش این اعتراضها، هذیانگوییهایی گونهگون را شاهد باشیم. این ادعای روزنامه آرمان درحالی انتشار یافته است که هماکنون مقامهای نظامی، امنیتی و رسمی درصددند عامل اصلی این تظاهرات مردمی را اسرائیل و آمریکا و عربستان قلمداد کنند. همین روزنامه سخنان جهانگیری، معاون روحانی، را آورده که گفته است: “مسائل اقتصادی بهانهٔ برخی مسائل شده است. در پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. کسانی که بانی برخی اقدامات علیه دولت شدهاند، بدانند دود اقدامات آنها بهچشم خودشان میرود. وقتی حرکت سیاسی در خیابان شروع میشود، دیگران بر آن سوار میشوند و کسانی که آن حرکت را شروع کردند، پایان دهنده آن نیستند.” مهدی پازوکی هم در مطلبی دیگر به این نکته اشاره دارد و مینویسد: “تجمع در مشهد در شرایطی صورت گرفت که مردم این شهر و بهطور کل استان خراستان حتی نمیتوانند در برابر لغو یک کنسرت اعتراض کنند، اکنون چگونه است که در برابر گرانی تجمع میکنند. بهنظر میآید که یک طیف خاص درصدد زهر چشم گرفتن از رئیسجمهور هستند.” این اظهارات متناقض که از روند تند و غافلگیرانه حوادث در میهن ما ناشی میشود از یک طرف جریان “تندرو” را مقصر قلمداد میکند و بهتدریج که این تظاهرات گسترش یافت، توجیههای دیگری را جایگزین آن میکند. اما فارغ از این یاوهگوییها، نگاهی متفاوتتر را میتوان سراغ گرفت. روزنامه بهار، ۹ دیماه، نوشت: “مسئولان دولتی و بخشی از جریان حامی دولت بهجای مسئولیتپذیری در قبال اعتراضات مردم و مواجههٔ همدلانه با آن در پی نسبت دادن این اعتراض کاملاً مردمی به رقبای سیاسی هستند. این قبیل ادعاها درحالی مطرح میشود که مردم حاضر در متن این اعتراضات اساساً از هر دو جناح سیاسی کشور عبور کردهاند و به این نقطه رسیدهاند که حضور هرکدام از اینها در مناصب قدرت تغییر چندانی در شرایط زندگی و معیشت روزمرهٔ آنان ایجاد نخواهد کرد.”
در همان تاریخ، نشریهٔ جهان صنعت نوشت: “رفتار بخش دیگری از مقامات جمهوریاسلامی ایران نسبت دادن این اعتراضها به رقابتهای سیاسی و رقبای سیاسی خودشان بود. دراینباره افرادی مانند اسحاق جهانگیری اصرار دارند که به رقبای خود هشدار دهند اگر این اعتراضها را شروع کردند دیگر نمیتوانند به آن پایان دهند. این واکنش میتواند به این معنی باشد که جهانگیری و همفکرانش هویت مستقلی برای مردم درنظر نمیگیرند و تصور میکنند این اعتراضها، نه بهصورت خودجوش و خودخواسته از جانب مردم که از سوی جناحهای سیاسی برنامهریزی شده است. در صورتی که اگر چنین بود و جناحهای مخالف دولت که در گروههای محافظهکار و تندرو دستهبندی میشوند چنین قابلیتی برای بسیج افکارعمومی و ارادههای جمعی داشتند، از بهقدرت رساندن روحانی در انتخابات گذشته جلوگیری میکردند.”
همین روزنامه در مطلبی دیگر مینویسد: “آنچه هماکنون در ایران به مرحلهٔ هشدار رسیده و صدای اعتراض افراد زیادی را هم بلند کرده است، نه صرفاً کشیده شدن زندگی افراد جامعه به زیر خط فقر نسبی بلکه گسترش و عبور دامنهٔ فقر، از خط فقر نسبی به خط فقر مطلق و بعضاً خط فقر شدید است.” روزنامهٔ همدلی، ۱۰ دیماه، بهنقل از عباس عبدی، مینویسد: “در چنین شرایطی وظیفهٔ حکومت، احزاب و مردم این است که از آنچه فکر میکنند درست است، دفاع کنند و ملاحظهکاری را کنار بگذارند و ایرادها و انتقاداتی که وجود دارد را بپذیرند و بیان کنند. اما در این میان باید بهروشنی به مردم گفت که نارضایتی از شرایط موجود یک بحث است و چگونه و با چه هزینهای از این شرایط عبور کردن و چه چیزی را جایگزین آن کردن، یک بحث دیگر است. درواقع این دو موضوع دو مقولهٔ کاملاً متفاوت است که باید موردتوجه قرار گیرد و برای جامعه تبیین شود.”
میهن ما نخستین بار نیست که شاهد چنین وقایعی است. بههنگام بر پا شدن این اعتراضها، مقامهای حکومتی با عقبنشینیهایی تاکتیکی سعی کردند کنترل اوضاع را در دست داشته باشند و بعد از فروکش کردن امواج آن، بدون توجه به خواستهای مردم، سیاست سرکوب و چپاول را از نو شروع میکنند. جنبش زحمتکشان میهن ما، بهدلیل وجود نیروهای ضدِ مردمی مقتدر در خارج و داخل کشور، چالشی بزرگ پیش رو دارد اما با وجود این ما معتقدیم این جنبش پتانسیل آن را دارد که پیروز و موفق از این مرحلههای دشوار عبور کند.
به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۲، ۱۸ دی ماه ۱۳۹۶