مسایل بین‌المللی

خلق های خاورمیانه در حمایت از مبارزه برحق مردم فلسطین!

مصاحبه با کمونیست های فلسطین و اسرائیل در رابطه با تصمیم ترامپ به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل!

پرتال خبری حزب کمونیست ترکیه در ابتکار مهمی در گفتگوهای جداگانه ای با نمایندگان حزب مردم فلسطین و حزب کمونیست اسرائیل در مورد مسئله اورشلیم مصاحبه کرده است.  در این مصاحبه پرسش های مطرح در جامعه در مورد عواقب تصمیم ایالات متحده برمبارزه مردم فلسطین و نقش ایالات متحده در رابطه با روند صلح و حل مسئله فلسطین، و هم چنین سئوال های مشخص درباره شرایط منطقه ای  و تاثیر آن بر آینده مبارزه آنان، مطرح و یه آنها پاسخ داده شد. در ادامه متن کامل این مصاحبه ها را برای اطلاع خوانندگان نامه مردم درج می کنیم. 

مصاحبه با نماینده حزب مردم فلسطین

سوال: تصمیم آمریکا مبنی بر شناسایی اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل چه تأثیری بر مقاومت فلسطینیان خواهد داشت؟ آیا احتمال وقوع یک انتفاضهٔ دیگر وجود دارد؟

ح.م.ف. : شناسایی اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل توسط آمریکا اثری دوجانبه خواهد داشت. نخست، تأیید موضع رسمی رهبری فلسطین است که ایالات متحد آمریکا در بیست سال گذشته میانجی بین اسرائیل و فلسطین نبوده است، بلکه خودش یکی از طرف‌های درگیر و جانبدار اسرائیل و اشغال سرزمین فلسطینیان بوده، در همایش‌های بین‌المللی از اسرائیل حمایت سیاسی کرده و از گفتگوها استفاده کرده است تا به اسرائیل فرصت دهد که نقشه‌هایش را اجرا کند، یعنی زمین‌های بیشتری را تصاحب کند، شهرک‌های یهودی‌نشین را توسعه دهد، امکان ایجاد یک کشور و دولت فلسطینی را از میان ببرد، و به این ترتیب، اشغال را ادامه دهد. آمریکا نه منتظر لحظهٔ مناسب برای حل‌وفصل مسئلهٔ فلسطین، بلکه هدفش مدیریت این مناقشه بوده است.

از سوی دیگر، این تصمیم آمریکا به شدت یافتن مقاومت مردم فلسطین و اتحاد بیشتر آنها منجر خواهد شد، و تأکید بیشتری خواهد بود بر اهمیت مقاومت مردمی در برابر اشغال، و اهمیت همبستگی بین‌المللی با حقوق عادلانهٔ مردم فلسطین. مسئلهٔ فلسطین دوباره با شدت بیشتری مطرح می‌شود، و موضوع مقابله با تلاش‌های اسرائیل، آمریکا، و متحدان آن در منطقه با هدف نادیده گرفتن این مسئله و تشکیل ائتلافی از اسرائیل و کشورهای عربی در جنگ به‌اصطلاح با تروریسم و در مقابله با به‌اصطلاح تهدید ایران، در دستور کار قرار می‌گیرد.

در مورد احتمال بروز یک انتفاضهٔ دیگر باید بگویم که مقاومت مردم فلسطین هرگز متوقف نشده است و به این یا آن طریق ادامه داشته است، حالا چه در دفاع از سرزمین خود در برابر تصرف و ایجاد شهرک‌ها باشد، یا دفاع در مقابل حمله‌های شهرک‌نشینان، یا در برابر بی‌حرمتی و توهین مداوم نسبت به مکان‌های مقدس در اورشلیم. مقاومت می‌تواند شکل‌های گوناگونی به خود بگیرد و لازم نیست تکرار تجربه‌های گذشته از لحاظ شیوه یا چگونگی تداوم آنها باشد. آنچه مهم است، تمرکز بر مقاومت مردمی به مثابه عاملی بنیادی و درس گرفتن از خیزش‌های پیشین است.

سوال: پس از تصمیم اخیر دولت آمریکا، نقش آن کشور در روند ”صلح “فلسطین-اسرائیل چه خواهد بود؟

ح.م.ف.: کنار گذاشتن آمریکا، به مثابه کشوری عمده و عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و متحد اسرائیل، از روند صلح به این آسانی نیست. امّا حتی اگر شرایط سیاسی به وضعیت عادی‌تری بازگردد، باز هم آمریکا حامی و ضامن انحصاری روند صلح نخواهد بود و نخواهد توانست به‌تنهایی دربارهٔ روند سیاسی صحبت کند یا جدا از آنچه در منطقه می‌گذرد، به‌ویژه با توجه به ظهور بازیگران تازه و دستاوردهای مهم در سوریه و عراق، خودش به‌تنهایی راه‌حلی ارائه دهد. این عوامل در تعیین سرنوشت منطقه به طور کلی نقش مهمی خواهند داشت.

سوال: آیا تصمیم آمریکا دربارهٔ اورشلیم تأثیری بر جدایی‌ها و تفرقه‌های موجود در جنبش مقاومت فلسطین خواهد داشت؟

ح.م.ف.: قاعدتاً تصمیم ترامپ در مورد اورشلیم به پایان یافتن تفرقه و به وجود آمدن اتحاد نیروهای فلسطینی در روند رهایی ملّی شتاب خواهد بخشید. سرزمین‌های فلسطینی (نوار غزه و کرانهٔ غربی) و حکومت خودگران فلسطین و مردم فلسطین همه در اشغال اسرائیل است. باید به مرحلهٔ پیشین- به نام روند صلح- پایان داد و ”پیمان‌های اسلو “و بیشتر از ۲۰ سال مذاکره، و نیز تجربهٔ مقاومت در نوار غزه را دوباره ارزیابی کرد. این بدان معنی است که بر پایهٔ این ارزیابی و در نظر گرفتن دگرگونی‌های بسیاری که در فلسطین، در دنیای عرب، و در سطح جهان در دو سال گذشته صورت گرفته است، برنامهٔ درازمدّت سیاسی نوینی باید برای فلسطین تدوین شود. هر دو جناح مقاومت فلسطین بر سر اجرای این برنامهٔ درازمدّت به منظور پایان دادن به اشغال، برقراری یک کشور و دولت مستقل فلسطینی در درون مرزهای ۴ ژوئن با پایتختی اورشلیم شرقی، حل‌وفصل مسئلهٔ پناهندگان مطابق با قطعنامهٔ ۱۹۴ و دیگر قطعنامه‌های بین‌المللی مرتبط، شامل قطعنامه‌های مربوط به شناسایی اورشلیم شرقی به عنوان سرزمین اشغال شده، توافق دارند و با هم متحدند.

سوال: آیا این احتمال وجود دارد که خط مشی سیاسی سکولار (غیرمذهبی) و ضدامپریالیستی در درون مقاومت فلسطین قدرت بگیرد؟

ح.م.ف.: با در نظر داشتن اینکه همهٔ فلسطینیان مخالف اشغال و مخالف موضع جانبدارانهٔ آمریکا نسبت به اسرائیل‌اند، تردیدی نیست که تقویت خط مشی سکولار و ضدامپریالیستی در ”مقاومت “فلسطین اهمیت بسیاری دارد. امّا نمی‌شود این گرایش سکولار را قوی‌ترین گرایش در این مقاومت دانست، چون جنبش مذهبی، که در دهه‌های گذشته در نتیجهٔ سیاست‌های رژیم‌های عربی در سرکوب عمومی نیروهای سکولار و چپ رشد کرده است، نفوذ زیادی در مقاومت دارد. از سوی دیگر، بزرگ‌ترین نیرو در درون سازمان آزادی‌بخش فلسطین، یعنی جنبش فتح، که باید نمایندهٔ گرایش سکولار باشد، سدّ راه رسیدن به راه‌حل سیاسی از مجرای روند سیاسی شده است. به‌علاوه، نیروهای چپ‌گرا، که باید برافرازندهٔ پرچم سکولاریسم، دولت مدنی، جدایی قوا، و گذار مسالمت‌آمیز قدرت و جز این باشند، در صحنهٔ مقاومت فلسطین نیروهای ضعیفی‌اند.

در مورد فلسطین، که درگیر روند رهایی ملّی و رودررو با عدم توازن قدرت چشمگیری است، تعریف ”ضدامپریالیسم “آسان یا روشن نیست. به همین دلیل، رهبری سیاسی دنبال بازیگران دیگری- حتّی در درون اردوی امپریالیستی، از جمله در اتحادیهٔ اروپا- می‌گردد تا با بهره‌گیری از برخی اختلاف‌ موضع‌ها با موضع آمریکا، تغییر در توازن قدرت را به سود خود به وجود آورد. با وجود این، گرایش قوی مذهبی و بخشی از گرایش سکولار در مقاومت فلسطین، در حالی که به علّت وضعیت سیاسی کنونی، ادامهٔ اشغال، حمایت از اسرائیل، و جز آن، با دنیای سرمایه‌داری اختلاف دارند، ولی مخالف نظام سرمایه‌داری نیستند که نمایندهٔ امپریالیسم در پیشبُرد جنگ است. این پدیده‌ای است که ما  در سیاست‌های بسیاری از دیگر کشورهای منطقه نیز به‌روشنی می‌بینیم. آنها ممکن است با آمریکا و ”ناتو “کشاکش داشته باشند، ولی این ضدیت نه به آن علّت است که ”ناتو “و آمریکا پیش‌قراول جنگ امپریالیستی‌اند، بلکه به علّت برخی سیاست‌های آمریکا نسبت به این کشورها و رژیم‌هاست، در حالی که هم‌زمان، این کشورها و رژیم‌ها بهترین مناسبات را با دیگر قطب‌های سرمایه‌داری جهان برقرار می‌کنند.

تقویت و فعال کردن نقش چپ فلسطینی، متحد کردن دیدگاه‌های سیاسی و فعالیت روزمرّهٔ آن، و کنار گذاشتن اختلاف‌های درون آن، مایهٔ تقویت جنبش ضدامپریالیستی در صحنهٔ مقاومت فلسطین خواهد بود. روشن کردن زمینه‌ها و هدف‌های موضع‌گیری‌های آمریکا و به طور کلی ”غرب “از زمان اعلامیهٔ بالفور و توافق سایکس-پیکو به مثابه بخشی از سیاست‌های امپریالیستی نیز در امر تحکیم و تقویت موضع ضدامپریالیستی در صحنهٔ مقاومت فلسطین اهمیت دارد. همهٔ اینها حلقه‌های یک زنجیرند که هدفش حفظ منافع این کشورهای امپریالیستی است. آن طور که برخی می‌خواهند نشان بدهند، اینها اصلاً به مذهب یا شور و احساسات یا ندیدن واقعیت ربطی ندارد.

 

مصاحبه با نماینده حزب کمونیست اسرائیل (حکا)

سوال: تصمیم آمریکا مبنی بر شناسایی اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل چه تأثیری بر مقاومت فلسطینیان خواهد داشت؟ آیا احتمال وقوع یک انتفاضهٔ دیگر وجود دارد؟

حکا: نخست اینکه این تصمیم را باید یک تصمیم استعمارگرانه و امپریالیستی ناب دانست، چون اجازه و حقی را به کسانی می‌دهد که مجاز و محق به داشتن آن نیستند. به بیان دیگر، آمریکا هیچ حقی در اورشلیم ندارد که آن را به دیگری بدهد و اورشیلم را به عنوان پایتخت اسرائیل بشناسند، به‌ویژه آنکه در جریان مناقشهٔ فلسطین-اسرائیل و اعراب-اسرائیل، این شهر موقعیت سیاسی و مذهبی خاصی دارد.

وجه دیگر این تصمیم، که کم‌اهمیت‌تر از وجه اوّل نیست، این است که هر امکانی برای دست یافتن به راه‌حل مسالمت‌آمیز برای مسئلهٔ فلسطین را ضعیف می‌کند، و به حق مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خویش آسیب می‌رساند. مردم فلسطین هیچ کشور دیگری را که پایتختش اورشلیم شرقی باشد نخواهند پذیرفت. می‌دانیم که آمریکا خوب به این موضوع واقف است و با وجود این، چنان تصمیم استعمارگرانه‌ای را گرفته است. این تصمیم آمریکا کمتر از اعلامیهٔ بالفور خطرناک نیست، که دقیقاً صد سال پیش و زمانی منتشر شد که بالفور، وزیر امور خارجهٔ بریتانیا، به جنبش صهیونیستی قول داد که فلسطین را میهن و موطن آنها کند.

در شرایط کنونی، احتمال اینکه مبارزهٔ کنونی با تصمیم ترامپ، به خیزش فلسطینی تازه‌ای تبدیل شود، خیلی زیاد است. در اینجا توجه به این نکته مهم است که شکل‌گیری و بروز خیزش محدود به تصمیم‌گیری این یا آن سازمان فلسطینی نیست، بلکه کاملاً به موقعیت کلی مردم، میزان همه‌جانبگی آن، صف‌آرایی و تدارک مقابله، و ایجاد وضعیت پیکار مناسب وابسته است. علاوه بر پیکار جاری با ادامهٔ اشغال، بدرفتاری و زورگویی نسبت به مردم فلسطین، و علیه نبود هیچ‌گونه افق سیاسی برای حل‌وفصل مسئلهٔ فلسطین به علّت سرسختی راست‌گرایان افراطی اسرائیلی، شاید جنبش کنونی مقاومت در برابر تصمیم ترامپ و مخالفت با آن، پیش‌درآمد وقوع انتفاضه‌ای تازه باشد.

این تصمیم ترامپ راه را برای نیروهای ملّی فلسطین باز می‌کند تا در جریان مقابله با این تصمیم، در هم شکستن بن‌بست موجود در آرمان فلسطین، و مطرح کردن دوبارهٔ آرمان مردمی که از حق ملّی تعیین سرنوشت خود محرومند، بتوانند نقش ملّی و رهایی‌بخش خود را بازی کنند.

سوال: پس از تصمیم اخیر دولت آمریکا، نقش آن کشور در روند ”صلح “فلسطین-اسرائیل چه خواهد بود؟

حکا: متأسفانه آمریکا ”میانجی “صلح در خاورمیانه معرفی شده است. ولی از همان آغاز، آمریکا حتّی یک روز هم برخورد واقع‌بینانه و بی‌طرفانه نداشته است، بلکه کاملاً موضع و طرف اسرائیل را گرفته است و همهٔ تلاشش را برای فشار آوردن بر طرف فلسطینی به کار برده است تا آن را به پذیرش شرایط اسرائیل وادار کند. این فشار نه‌فقط از جانب آمریکا، بلکه از جانب همهٔ رهبران ارتجاع عرب در خلیج فارس- به سرکردگی عربستان سعودی- و نیز مصر بر فلسطین وارد شده است.

دولت کنونی آمریکا بر پایهٔ وابستگی و گرایش راست‌گرایانه، افراطی، و مذهبی‌اش از موضع مطلق و قاطع اسرائیل حمایت کرده است و نه به عنوان میانجی، و به صورت حامی تصمیم رئیس‌جمهور ترامپ در مورد انتقال سفارت آمریکا به اورشیلم وارد عرصهٔ مناقشه شده است. به این ترتیب، آمریکا اکنون دیگر به‌هیچ‌وجه صلاحیت میانجیگری در روند صلحی را که متوقف شده است ندارد. اکنون زمان آن است که جامعهٔ بین‌المللی نقش خود را در مناقشهٔ اسرائیل-فلسطین به عهده بگیرد. بنابراین، ما بر موضع قاطع خود در مورد برگزاری یک همایش بین‌المللی به منظور حل‌وفصل مسئلهٔ فلسطین تأکید می‌کنیم. طرف اسرائیلی باید به تصمیم چنین همایشی گردن بگذارد. این همایش باید مردم فلسطین را از رنج و محرومیتی که متحمل شده‌اند نجات دهد و حق موجّه و برحق آنها را در داشتن کشور و دولت مستقل فلسطینی با پایتختی اورشلیم شرقی، و بازگشت پناهندگان مطابق با قطعنامه‌های قانونی بین‌المللی، تأمین کند.

سوال: برخورد یهودیان با تصمیم ترامپ در مورد اورشلیم چگونه بوده است؟

حکا: جامعهٔ اسرائیل هنوز زیر نفوذ اندیشهٔ تندروانهٔ صهیونیستی است و به تمام گفتمان مذهبی در مورد اورشلیم اعتقاد دارد. بنابراین، موضع جامعهٔ اسرائیل به طور کلی بر حمایت از این تصمیم ترامپ متمرکز است. حتّی نیروهایی که ممکن است خودشان را منطقی بدانند، به‌رغم اینکه می‌دانند زمان مطرح کردن این تصمیم فقط به سود دولت راست افراطی و رهبر آن بنیامین نتانیاهو است، این تصمیم را پذیرفته‌اند. به استثنای حزب کمونیست اسرائیل، ”جبههٔ دموکراتیک صلح و برابری “ما، و فهرست مشترکی که با این تصمیم مخالفت کرد و آن را نقض فاحش و آشکار حقوق بنیادی مردم فلسطین خواند، همهٔ حزب‌های سیاسی از این تصمیم استقبال کردند.

حزب کمونیست اسرائیل و حزب مردم فلسطین بیانیهٔ مشترکی در این باره منتشر کردند. سیاست آمریکا در حمایت از اشغال سرزمین‌های تصرّف شده در سال ۱۹۶۷ توسط اسرائیل فقط آتش آشوب و ناپایداری در منطقه و جهان را شعله‌ورتر خواهد کرد. ایالات متحد آمریکا خودش بخشی از مسئله، و نه راه‌حل، است. جز پایان دادن به اشغال، قائل شدنِ حق تعیین سرنوشت برای مردم فلسطین، و برقراری یک دولت مستقل در درون مرزهای ۱۹۶۷ با پایتختی اورشلیم شرقی و حل‌وفصل مسئلهٔ پناهندگان مطابق با قطعنامهٔ ۱۹۴ سازمان ملل متحد راه‌حل دیگری وجود ندارد.

تصمیم ترامپ همهٔ قطعنامه‌های قانونی بین‌المللی و قطعنامه‌های شورای امنیت را کاملاً نادیده می‌گیرد و متناقض با آنهاست، و این قانون و اجماع جهانی را نیز که اورشلیم یک سرزمین اشغال شده است زیر پا می‌گذارد. بنابراین ما باید بکوشیم که این سیاست را منزوی و با آن مقابله کنیم، تا این تصمیم لغو شود.

سوال: آیا این تصمیم ترامپ تأثیری بر نگرش مردم نسبت به دولت اسرائیل- آن هم درست در زمانی که به پروندهٔ فساد نتانیاهو رسیدگی می‌شود- داشته است؟

حکا: تردیدی نیست که این تصمیم تأثیری قطعی بر موضع دولت راست‌گرای اسرائیل، و به‌ویژه بر موضع نخست‌وزیر نتانیاهو داشته است. او موقتاً روند تحقیق و رسیدگی به اتهام‌های فساد را از مرکز توجه دور کرده است. امّا او خوب می‌داند که در روند تحقیق و رسیدگی، این تصمیم هر وقت به آن نیاز داشته باشد می‌تواند به کمکش بیاید. به‌علاوه، او تلاش خواهد کرد که در کارزارهای انتخاباتی پیشِ رو، از این تصمیم به مثابه یکی از ”دستاوردها»ی دولت به سود خود بهره‌برداری کند. کارزار تحریک به آشوب نژادگرایانه و فاشیستی علیه اقلیت عرب فلسطینی که شهروندان کشور اسرائیل‌اند، و تصویب قانون‌های نژادگرایانه که فاشیسم را در جامعهٔ اسرائیل ترویج می‌دهد، مانند ”قانون ملّی “که در مقایسه با شهروندان عرب اسرائیل، به شهروندان یهودی آشکارا تقدم تبعیض‌آمیزی می‌دهد، از دیگر ”دستاوردهای “دولت نتانیاهو است.

نتانیاهو خیلی خوب می‌داند چطور آتش احساسات ملّی‌گرایانه و دشمنی را که به سود برنامهٔ راست‌گرایانهٔ اوست در میان یهودان برافروزد. تصمیم ترامپ علاوه بر هدف‌های تحریک‌آمیزی که او در پی آنهاست، به این برنامه‌های نتانیاهو هم کمک می‌کند. امّا خطرناک‌ترین احتمال آن است که در روند تحقیق و رسیدگی به پروندهٔ فساد، نتانیاهو به‌سرعت به ماجراجویی نظامی در نوار غزه دست بزند. دولت اسرائیل و نخست‌وزیر راست‌گرای آن همچنان این امکان را در ذهن می‌پروراند.

بنابراین، حزب ما تلاش دارد که مبارزه برای شتاب بخشیدن به برکناری این دولت را تعمیق و توسعه بخشد. حزب ما در راه برقراری گسترده‌ترین همکاری‌ها با نیروهای دیگر می‌کوشد تا تنها راه‌حلی را که تضمین کنندهٔ حقوق هر دو ملّت است مطرح و عملی کند، یعنی پایان دادن به اشغال و برقراری یک کشور و دولت مستقل فلسطینی در درون مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۷، با پایتختی اورشیلم شرقی، در کنار کشور اسرائیل با پایتختی اورشلیم غربی.

 به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۲، ۱۸ دی ماه ۱۳۹۶

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا