پیام نشست کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران به مردم ایران
- به کارگران و زحمتکشان مبارز؛
- به معلمان و فرهنگیان محروم و آگاه؛
- به زنان مبارز و دلاور میهن؛
- به جوانان و دانشجویان پیکارگر؛
- به مبارزان راستین راه تحقق حقوق خلقهای تحت ستم؛
- به روشنفکران، هنرمندان، نویسندگان و فعالان اجتماعی – مدنی؛
هممیهنان گرامی!
نشست کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران همزمان با سیونُهمین سالگرد انقلاب بهمن ۵۷ تشکیل شد. این انقلاب که با دستان پرتوان شما رژیم استبدادی و ضدِ مردمی شاه را سرنگون کرد، جوانههای امید ساختن ایرانی آزاد، مترقی و آباد را در دل میلیونها مردم دلیر میهن ما زنده کرد، مردمی که با شعار “تانک، توپ، گلوله دیگر اثر ندارد”، و نیز با از جان گذشتگیهایی کمنظیر به میدان مبارزهیی سخت و نابرابر درآمده بودند و مرحلهٔ درهم شکستن دستگاه استبداد را پیروزمندانه بهانجام رساندند.
انقلاب بهمن بهخاطر خیانت آشکار خمینی و روحانیون طرفدار او خیلی زود از مسیر مقصد اصلیاش یعنی استقرار آزادی و دموکراسی و حرکت به سمت تحقق عدالت اجتماعی منحرف شد و در نهایت در ورطهٔ رژیمی عمیقاً ضد مردمی و قرونوسطایی سقوط کرد، و سرانجام، رژیمی که بر پایهٔ نظریهٔ ولایت فقیه که هدف اساسیاش تأمین حاکمیت بلامنازع روحانیت تاریکاندیش بود، بر میهن ما حاکم گردید.
فاجعهٔ فقر و محرومیت بیسابقه، ورشکستگی اقتصادی، و جامعهیی درگیر با ناهنجارهای بیشمار اجتماعی، و در کنار اینها، استیلای جو خفقان بر فضای کشور و روش زورگویی روزمره به مردم در همه عرصههای زندگیشان، که امروز نیز همچنان شاهد ادامهٔ آن هستیم، نتیجهٔ مستقیم حاکمیت مشتی مرتجع دروغگو و حکومتمدارانی نابخرد، چپاولگر و نالایق است که مردم و نیروهای آزادیخواه و مترقی را با وعدهٔ دروغین استقرار آزادی و عدالت و مردمسالاری فریب دادند و همچون فاجعهای هولناک و مستمر بر میهن ما چیره شده است.
هممیهنان گرامی!
خروش اعتراضهای شما در هشتاد شهر کشور بر ضد ظلم و بیعدالتیهای رژیم و مزدورانش، بار دیگر بر این واقعیت صحه گذاشت که مردم خسته و جانبهلب رسیده از اوضاع نابسامان کنونی، تغییراتی اساسی در وضعیت کشور را خواهاناند.
اعتراضهای فزایندهٔ کارگران و زحمتکشان به ماهها دستمزدهای معوقه، بر ضد قراردادهای سفید امضا، به نداشتن امنیت شغلی، به سقوط ارزش واقعی درآمد و دستمزدها در مقابل تورم فزاینده، و همچنین اعتراضهای رو به افزایش آنان به سرکوب خشن و نقض حقوق صنفیشان ازجمله حق تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری؛
اعتراض زنان کشور به قوانین ضد انسانی و زنستیزانهای همچون حجاب اجباری، لایحهٔ قصاص، لایحهٔ ضد خانواده با نام بیمسمای “لایحهٔ حمایت از خانواده”، کودکآزاری زیر لوای قوانین قرونوسطایی، و جداسازی جنسیتی آموزش و خدمات بهداشتی؛
اعتراض جوانان و دانشجویان کشور، که بیشترین آسیب را از سیاستهای اقتصادی-اجتماعی ضدمردمی رژیم دیدهاند، به نرخ بالای بیکاری و نبودِ فرصتهای شغلی مناسب و برنامهیی عملی برای پایان دادن به بیکاری خانمانبرانداز آنان، فشارهای ضدانسانی تاریک اندیشان حاکم در تحمیل نوعی از زندگی که بر پایهٔ ذهنیات ارتجاعی قرنها پیش بنا شده است، و پایمال کردن حق آزادی اندیشه و بیانشان؛
اعتراض خلقهای تحت ستم کشور از ادامهٔ سرکوب خشن و نقض حقوق ملی آنها و همچنین بیعدالتیهای اجتماعی-اقتصادی تحمیل شده به مردم محروم این مناطق که از ستم ملی و طبقاتی شدید رنج میبرند؛
همگی نشانگر این واقعیت است که جامعهٔ ما در بنبست بحرانی همهجانبه قرار دارد، بحران پردامنهای که دلیل اساسی آن ادامهٔ حاکمیت ضد ملی و مخرب رژیم ولایت فقیه است.
واقعیت امر این است که خیزش دلیرانهٔ مردم در هفتههای اخیر، سران رژیم و ارکان حکومت استبدادی را بهشدت بهلرزه درآورده است. اعتراف تلویحی سران حکومتی به انزجار و تنفر مردم از حاکمیت روحانیت و نیروهای سرکوبگرش و شتاب در چارهاندیشی فوری برای “حفظ نظام اسلامی”، همگی، نشانگر آن است که برخلاف تبلیغات حکومتی، پایههای رژیم ولایت فقیه لرزان است و ادامهٔ مبارزات مردمی رژیم را حتماً به عقبنشینی در مقابل خواست تودهها وادار خواهد کرد. تعلیق افزایش قیمت بنزین، اعلام عوامفریبانهٔ دولت و حاکمیت در زمینهٔ بهرسمیت شناختن حق “اعتراض قانونی” مردم و مطرح شدن موضوع “حجاب اجباریِ” تحمیلی مرتجعان حاکم و مخالفت شجاعانهٔ زنان میهن با این سیاست زنستیزانه و غیرانسانی، همگی نشانههایی مهم و شفاف از تأثیرگذار بودن اعتراضهای مردمی در برابر ظلم و تجاوز حکومت به حقوق مردم است.
هممیهنان گرامی!
نشست کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، ضمن بررسی رویدادهای کشور در سالهای اخیر و خصوصاً تحولات پس از کودتای انتخاباتی ولی فقیه در خرداد ۸۸ ، و در پی آن، حوادث اخیر کشور و بحران همهجانبهای که جامعهٔ ما با آن روبهروست، حزب به این جمعبندی رسید که مبارزه بر ضد رژیم ولایت فقیه به مرحلهیی جدید وارد میشود. ازجمله مشخصههای مهم این مرحلهٔ جدید، پایان سیاستبازیهای اصلاحطلبان حکومتی و ترویج نظریهٔ اصلاحپذیری “نظام سیاسی” کنونی بهقصد حفظ حاکمیت رژیم ولایی است. بخشهایی هرچه بیشتر از مردم، بهویژه تودههای کار و زحمت، بهدنبال راهکارهایی جدی برای حل معضلهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعهاند.
بهگمان ما، معضل اساسی جنبش اعتراضی و مردمی تودهها در شرایط کنونی، نبودِ جایگزینی سازمانیافته و مردمی در مقابل رژیم استبدادی است. سؤال اساسی این است: اگر طیفی گسترده از مردم میهن ما و نیروهای آزادیخواه کشور به پایان دادن به استبداد، تحقق حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان، تحقق آزادی و حقوق دموکراتیک مردم (ازجمله حق آزادی احزاب و سازمانهای صنفی)، لغو تمامی قوانین زنستیزانه رژیم ولایت فقیه، برابری حقوق زن و مرد و همچنین تحقق حقوق خلقهای ایران در چارچوب حکومتی ملی، و به سرمیت شناختن حقوق اقلیت های مذهبی،اعتقاد دارند، چرا نمیتوان با حفظ تفاوتهای دیگر نظری، سیاسی و قومی، بر سر این حداقلها بهتوافق رسید و یک برنامهٔ روشن و کوتاه مبارزاتی را به مردم کشورمان ارائه کرد؟ بهگمان ما هنگام آن فرا رسیده است که بهدور از برخوردهای انحصارگرایانه و فرقهگرایانه، دست در دست یکدیگر، بهمنظور رسیدن به توافق برای همکاریهای عملی و یاری رساندن به سازماندهی جنبش اعتراضی تودهها تلاشهایی تازه را آغاز کرد. حزب تودهٔ ایران، بهسهم خود، همهٔ تلاشها و امکاناتش را در این راه بهکار خواهد گرفت.
هممیهنان گرامی!
تجربهٔ اعتراضهای گستردهٔ اخیر در شهرهای مختلف کشور، در کنار اعتراضهای میلیونی تودهها پس از کودتای انتخاباتی ولی فقیه در خرداد ۱۳۸۸، همچنین تجربههای تاریخی میهنمان، نشانگر آناند که برای شکست ارتجاع و رژیمهای دیکتاتوری همکاری و اتحادِ عمل همهٔ نیروهای اجتماعی خصوصاً کارگران و زحمتکشان با جنبشهای اعتراضی مردم ضروری است. برای پدید آوردن این پیوندها و ایجاد این همکاری و اتحادِ عمل، باید همهٔ تلاشها را بهکار گرفت. شعار “نان، کار و آزادی” که در برخی از اعتراضهای اخیر از سوی مردم سر داده میشد، نشان دهندهٔ زمینههای عینی خواستهای مشترکی است که بخشهایی پرشمار از مردم ما را در شرایط کنونی بههم پیوند میدهد. حزب تودهٔ ایران، همچنان بر این عقیده است که نظام سیاسی کنونی، یعنی ولایت مطلقهٔ فقیه، که نماد روشن و انکارناپذیر دیکتاتوری قرونوسطایی در میهن ماست، سد اساسی هرگونه حرکتی به سمت گشایش راه در جامعه در جهت نجات آن از وضعیت دهشتناک کنونی است. بدون حذف کامل رژیم ولایت فقیه نمیتوان به انجام تغییرات اساسی در جامعهمان امید بست. ازاینروی، باید همهٔ تلاشها و نیرو را در این عرصه از مبارزه بسیج کرد.
باهم به سوی تشکیل جبهه واحد ضد دیکتاتوری برای آزادی، صلح، استقلال، عدالت اجتماعی و طرد رژیم ولایت فقیه!
نشست کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۲۳ بهمنماه ۱۳۹۶
به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۵، ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۶