مسایل سیاسی روز

برکناریِ شهردار تهران، پایان یک قرارداد موقت

سایت عصر ایران، در ارتباط با استعفای نجفی از سمت شهردار تهران، نوشت: “خبر کوتاه بود. نجفی از شهرداری تهران استعفا داد. ابتدا این استعفا تکذیب شد اما بعد از گوشه کنار، منابع آگاه این استعفا را تأیید می‌کردند و می‌گفتند شهردار تهران دیگر حاضر به‌کار در پایتخت نیست. تأیید و تکذیب‌ها ادامه داشت تا اینکه لحظاتی پیش به‌صورت رسمی این استعفا اعلام شد.”

سایت فرارو زیر این عنوان: “چرا نجفی استعفا داد؟”، نوشت: “محسن هاشمی دراین‌باره گفت: ٬علت استعفا یک مشکل جدید پزشکی است که نمی‌توانیم آن مشکل پزشکی را مطرح کنیم.٬ اما زهرا نژادبهرام، دیگر عضو شورا در توئیترش نوشت: ٬فشارهای بیرونی موجب درخواست استعفای محمدعلی نجفی شد٬.” خبرآنلاین، ۲۳ اسفندماه، نوشت: “نجفی روز گذشته دربارهٔ برنامه رقص در برج میلاد به دادستانی احضار شده بود و طی روزهای اخیر مجموعه تحت مدیریت او درگیر این حاشیه‌ها بودند.” سایت عصر ایران، در اشاره به استعفای نجفی به‌دلیل بیماری، نوشت: “آقای نجفی خود بهتر از هر فرد دیگری می‌دانست که تکیه زدن به کرسی شهرداری پایتخت یعنی تحمل فشار. حالا چه شده است که با اولین فشار جدی، آقای نجفی حضور در خیابان بهشت را به لقایش بخشیده است.” روزنامه ایران، ۲۴ اسفندماه، نوشت: “نجفی به اذعان برخی‌ها در تله ٬استعفاسازی٬ گیر کرد و این بار هم به بهانه ٬بیماری٬ مسئولیت‌اش را نیمه‌تمام گذاشت و رکورد یک مدیر ٬نیم‌سال٬ را به‌نام خود ثبت کرد. آنچه رسماً اعلام شده، بیماری نجفی است، اما آنچه از اخبار غیررسمی برداشت می‌شود، پشت پرده جریان‌هایی است که او را برای رفتن، ٬ترغیب٬ یا به‌عبارتی ٬مجبور٬ کرده‌اند.” روزنامه شهروند، ۲۴ اسفندماه، نوشت: “در هفته‌های گذشته، برگزاری مراسم گل‌افشانی توسط کودکان زیر ۹ سال در روز زن، او را زیر ذره‌بین نهادهای قضایی برد. بعد از جوسازی‌های رسانه‌های اصولگرا دادستانی به ماجرا وارد شد و او را به دادسرا فراخواند. دستگاه قضایی برای نجفی پرونده قضایی تشکیل داد و روز شنبه بعد از بازجویی به قید وثیقه آزاد شد.” محمد جعفری‌دولت‌آبادی، دادستان تهران، هم همان روز بعد از اعلام احضار شهردار تهران، به شورا توصیه کرد که بر شهرداری نظارت داشته باشند.” روزنامهٔ همدلی، ۲۴ اسفندماه، زیر این عنوان: “چرا نجفی به‌جان آمد؟”، نوشت: “نجفی که سابقه مدیریت کلان و طولانی در سال‌های گذشته را داشت یقیناً با دشواری‌های شهرداری در تهران آشنا بود و اتفاقاً با عملکرد خود و دادن امتیاز در انتصابات به برخی جریانات ناهم‌سو ولی قدرتمند درون شهرداری و سایر نهادها اعتراض‌ها و انتقادهای حامیان اصلاح‌طلبش را به‌جان خرید ولی نشان داد بده بستان و بازی بر بند نازک و بُران سیاست در ایران را به‌خوبی می‌شناسد. اما سیر اتفاق‌ها و انتقادها به‌گونه‌ای بود که عملاً به گوشه رینگ رانده شد.” روزنامه شرق، به‌نقل از آذر منصوری، فعال سیاسی، نوشت: “جریانی بعد از ۲۹ اردیبهشت ۹۶ بدون توجه به گسست‌هایی که ایران امروز را تهدید می‌کند، پروژه خود را کلید زده است؛ القای یأس و ناامیدی، ایجاد اختلاف در جریان اصلاحات، مسدود کردن هر راهی که به گفت‌وگو و تفاهم ملی و حل مسائل ختم می‌شود. فشار بر نجفی برای کناره‌گیری هم بخشی از این پروژه است.” شرق درنتیجه گیری همچنین می‌آورد: “با این اتفاق اصلاح‌طلبان درعمل نشان دادند که در تحقق شورا و شهرداری یکدست و همکاری مشترک با هم، نه تجربه‌ای دارند و نه تلاشی در این جهت می‌کنند. به‌نظر می‌آمد که ناکامی شورای اول و از دست ‌دادن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه در این سال‌ها برای اصلاح‌طلبان درس قابل‌توجهی داشته اما شواهد عکس این موضوع را نشان می‌دهد و اختلافات و فشارهای درونی این جریان قوزبالاقوز مشکلات بیرونی شده است.” داریوش قنبری در روزنامهٔ آرمان، ۲۴ اسفندماه، نوشت: “واقعیت این است که جریان بازنده انتخابات شورای شهر تهران سعی می‌کند که همچنان بر فشارها بیفزاید و قطعاً قدرتی هم در اختیار دارد و نمی‌توان گفت که چون رأی نیاورده پس فاقد قدرت است. درواقع باید گفت در کشور ما یک حالت خاص وجود دارد که جریان مغلوب دارای اهرم‌های خاص قدرت هم هست که با تکیه بر آن اهرم‌های قدرت حتی گاهی جریان‌های بیرون را هم با محدودیت مواجه می‌کند. لذا به‌نظر می‌رسد فشارها باعث استعفا شده که یا باید این فشارها همچنان تداوم پیدا کند یا تحولاتی صورت بگیرد.”

در بارهٔ استعفا یا برکناری نجفی از شهرداری تهران باید تأکید کرد که این وضعیت به‌هیچ‌وجه غیرقابل‌انتظار نبود. “نامهٔ مردم”، شماره ۱۰۳۳، ۱۳ شهریورماه ۹۶، یعنی همان زمانی که نجفی شهردار شد، نوشت: “اینکه نجفی سرانجام به مقام شهردار تهران انتخاب شد را نباید به معنی پیروزی جناح اصلاح و اعتدال ارزیابی کرد. این حکم موقعی قطعیت یافت که تضمین‌های لازم برای حفظ ساختارهای موجود که جناح‌های خاص در حاکمیت بر آن‌ها تأکید دارند، داده شد تا دست‌نخورده باقی بمانند.” آن چیزی که مسلم است بیماری نجفی فقط توجیهی برای استعفای او بوده است و مجموع فشارهای نهان و آشکار موجب گردید تا از مسند شهرداری تهران پایین بیاید. نجفی از مهره‌های سیاسی‌ای بود که در چارچوب‌های تعیین‌شده فعالیت می‌کرد و سابقه فعالیت وی به‌روشنی نشان می‌دهد که پیوندی با مطالبات واقعی مردم نداشته است. با اینکه در جریان انتخابات شوراهای شهر فعالان سیاسی وازده در خارج و وابستگان به جناح‌های حکومتی در داخل، مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کردند اما همان موقع حزب اعلام کرد در چارچوب‌های فعلی و بدون حضور جنبش‌های اجتماعی نباید انتظار داشت این انتخابات دستاورد ملموسی برای مردم به‌همراه داشته باشد. نمونه سپنتا نیکنام، نماینده زرتشتی مردم یزد، قبلاً این واقعیت را به‌اثبات رساند اما استعفا یا برکناری محترمانه نجفی بار دیگر ثابت کرد تحولات در شهرداری تهران به‌جز زدوبندهای سیاسی جناح‌های حکومتی برای تسخیر پست حساس و مهم شهرداری تهران چیز دیگری نیست، یعنی پستی که درنهایت باید در خدمت حاکمیت قرار بگیرد بدون اینکه مطالبات مردم در آن ملحوظ گردد.

 

به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۷، ۲۸ اسفند ماه ۱۳۹۶

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا