کارگران و زحمتکشان

جنبش کارگری و سندیکایی: چالش‌ها، وظایف، و اولویت‌ها

سیر رو به گسترش جنبش اعتراضی کارگران و زحمتکشان میهن ما، در روزها و هفته‌های گذشته، بی‌وقفه ادامه یافت و علاوه بر ده‌ها اعتصاب، گردهمایی و تحصن در کارگاه‌ها و کارخانه‌های سراسر کشور، اعتراض در برخی از مهم‌ترین واحدهای صنعتی– تولیدی که شمار قابل‌توجه‌ای از کارگران صنعتی و فنی در آن‌ها به‌کار اشتغال دارند، دامنه‌ٔ ژرف‌تری به‌خود گرفته است.

در این زمینه می‌توان از مراکز پراهمیت و کلیدی‌ای نظیر هپکو، پلی‌اکریل، بخش‌های مختلف راه‌آهن ملی، واحدها و فازهای فعال منطقه پارس جنوبی، ماشین‌سازی تبریز، مس سرچشمه و پالایشگاه‌های ایلام و کرمانشاه نام برد. نارضایتی در این‌گونه مراکز راهبردی بخش صنعت اوج گرفته و فضایی به‌شدت ملتهب و پرتنش بر آن‌ها حاکم است. هم‌چنین به رشد اعتراضات فرهنگیان کشور به‌مثابه بخش جدایی‌ناپذیر جنبش سندیکایی موجود زحمتکشان باید اشاره کرد، اعتراض‌هایی که در هفته‌های اخیر با سرکوب و خشونت ارگان‌های امنیتی– انتظامی رژیم به‌ آن‌ها پاسخ داده شده است. محور اصلی و عمده اعتراضات و خواست‌های مطرح‌شده در آن‌ها، پیرامون تأمین امنیت شغلی، مزد عادلانه، لغو قراردادهای موقت، دریافت مزدهای معوقه و مخالفت با خصوصی‌سازی دور می‌زند.

این حرکت‌های اعتراضی، در بطن تحول‌های صحنه سیاسی کشور و چالش‌های برآمده از خروج آمریکا از برجام، و درنتیجه، باز آرایش سیاسی نیروها و جناح‌های حکومتی صورت می‌گیرند،ازاین‌روی بسیار پراهمیت قلمداد می‌شوند. بستر عینی ابراز این اعتراض‌ها و نارضایتی‌های ژرف، فقر، بیکاری و نابودی امنیت شغلی میلیون‌ها کارگر است. نوسان‌های نرخ ارز و سقوط پیوسته قدرت پول ملی همراه با رشد قیمت‌ها، فقر بیشتر را به زندگی خانوارهای کارگری کشور تحمیل کرده است. مطابق داده‌های مرکز آمار، در مدت فقط یک‌سال- یعنی از زمستان ۹۵ تا زمستان ۹۶- نرخ خرید مسکن در کلان‌شهر تهران ۳۳٫۳ درصد رشد داشته است. در همین فاصلهٔ زمانی، نرخ اجاره‌بها نیز ۲۶٫۶ درصد رشد کرده است. به‌علاوه، بهای کالاها و خدمات عمومی نیز طی ماه‌های اخیر به‌میزان ۳۵ درصد رشد داشته و گرانی فزاینده معیشت کارگران و زحمتکشان را بیش از پیش موجب شده است. با توجه به این واقعیت‌ها، جنبش اعتراضی گسترش یافته است و به‌رغم ضعف‌های خود و با وجود فراز و فرودی که طی سالیان اخیر پشت سر گذارده، تا کنون اما رشد آگاهی طبقاتی و به‌میزان قابل‌ملاحظه‌ای نیز آگاهی صنفی– سندیکایی توده‌های کارگر در سطح کارگاه‌ها و کارخانه‌ها را سبب شده است. ازاین‌روی، یکی از مهم‌ترین پیامدهای مبارزات اخیر جنبش کارگری، به‌وجود آمدن آن‌چنان فضایی در محیط‌های کارگری کشور بوده است که امکان مطرح کردن و مطالبهٔ حقوق سندیکایی را به‌طور مشخص‌تر و جدی‌تر را پدید آورده و احیای حقوق سندیکایی را به موازات خواست‌های بی‌درنگ برجسته کرده است. نکتهٔ مهم اینکه، این مبارزات زمینهٔ عینی و ذهنی پیوندی مستحکم‌تر با جنبش ضدِ استبدادی را بیشتر از پیش فراهم کرده است.

ویژگی مرحلهٔ کنونی مبارزهٔ جنبش سندیکایی زحمتکشان، تقویت این جنبش با تمرکز بر حقوق سندیکایی و احیای سندیکاهای مستقل و طبقاتی بر پایهٔ مقاوله‌نامه‌های ۸۷ و ۹۸ سازمان بین‌المللی کار و منشور جهانی حقوق سندیکایی و در دل آن حرکت به سمت برقراری رابطهٔ  تنگاتنگ با مبارزات جاری جنبش ضدِ استبداد مذهبی است. در این زمینه، بر رشد آگاهی طبقاتی توده‌های کارگر باید تأکید و پافشاری ویژه کرد. فضای کنونی- چه در محیط‌های کارگری که ناشی از گسترش نارضایتی‌ها و ژرفش آن است و چه در فضای عمومی کشور و تحول‌های صحنه سیاسی- امکان‌هایی پرشمار برای مبارزان هوادار منافع طبقه کارگر و سندیکالیست‌های راستین فراهم می‌آورد. در فضای کنونی، از طریق روزنه‌ها و شکاف‌هایی که به‌وجود می‌آیند می‌توان به‌سود سازمان‌دهی جنبش و تحکیم و تقویت موقعیت آن استفاده کرده و توده‌های هرچه بیشتری از کارگران و زحمتکشان را به حضور متشکل و متحد در صحنه مبارزه متقاعد کرد. در چنین فضایی طبیعی است دیدگاه‌ها و نظرات متفاوت و گوناگونی مطرح می‌شوند. به‌طور مثال، دیدگاهی معین در جنبش سندیکایی وجود دارد که ضمن تأکید بر احیا و برپایی تشکل‌های سندیکایی، به مرزبندی‌ای مشخص با فعالیت تشکل‌های زرد و زرد حکومتی قائل نیست و اصولاً به نقش رهبری فاسد تشکل‌هایی چون خانهٔ کارگر، شوراهای اسلامی کار و کانون انجمن‌های صنفی و نظایر آن نمی‌پردازد. این دیدگاه معین، جنبش اعتراضی زحمتکشان و مبارزات سندیکایی را صرفاً در قالب مقررات و قوانین این یا آن وزارتخانه تعریف می‌کند و برای آن‌ها ماهیت مستقل طبقاتی‌ای به‌مفهوم صحیح سندیکایی قائل نیست. مدافعان این دیدگاه، تفاهم و هم‌سویی با الزامات رژیم را محور قرار می‌دهند. چنین دیدگاه و نحلهٔ فکری‌ای که از حمایت مستقیم و غیرمستقیم وزارت کار و به‌ویژه علی ربیعی برخوردار بوده است- و بررغم شعارهایی گاه “تند”ش اقداماتش را با سیاست‌های کلی رژیم در عرصه اقتصادی و اجتماعی هم‌سو می‌سازد- یکی از مانع‌های رشد مبارزات سندیکایی زحمتکشان است. برخی جناح‌های حکومتی و بخش‌هایی از رهبری تشکل‌های زرد حکومتی که از این دیدگاه و نحلهٔ فکری‌ حمایت می‌کنند، هدف نهایی‌شان، مهار مبارزات کارگری در چارچوب تنظیمات نظام (تأکید می‌کنیم: در چارچوب تنظیمات نظام) است.

جنبش سندیکایی زحمتکشان میهن‌مان، با دوری گزیدن از دیدگاه‌های ذهنی‌گرایانه‌ای که برای هم‌سو ساختن مبارزات کارگری با منافع رژیم تلاش می‌کند، مبارزهٔ خود را ادامه می‌دهد. رمز پیروزی و کامیابی جنبش زحمتکشان، حضور توده‌های کارگر در صف مبارزه است. جنبش سندیکایی، بنا به ماهیت خود، باید بتواند به وسیع‌ترین و توده‌ای‌ترین بخش جنبش کارگری تبدیل گردد که مبارزاتش به‌طورعمده معطوف به مبارزهٔ اقتصادی– رفاهی طبقهٔ کارگر و زحمتکشان است، درهمان حال، به‌هیچ‌روی ضرورت مبارزهٔ سیاسی– طبقاتی کارگران را نفی نمی‌کند. این جنبش، به‌لحاظ تماسی که با توده‌های کارگر دارد، توده‌ای‌ترین و وسیع‌ترین سازمان متشکل زحمتکشان است و آنان را، صرف‌نظر از تفاوت‌های سیاسی، عقیدتی، مذهبی، نژادی و جز این‌ها، دربر گرفته و سازمان می‌دهد. بنابراین، در جنبش سندیکایی، اصل اساسی حضور توده‌های کارگر و تشکل‌شان در آن‌ است. مبارزات جنبش کارگری و سندیکایی میهن ما از این قاعده مستثنا نیست و نمی‌تواند باشد. ازاین‌روی، نخست افشاندن بذر آگاهی در میان کارگران و سازمان‌دهی آنان برای تحقق حقوق‌شان اولویت جنبش سندیکایی است. اعتصاب کارگران هپکو در روزهای اخیر، اَشکال مبارزاتی آنان، مثالی روشن و مشخص است که اثبات می‌کند اعتراضات تا چه حد به سازمان‌دهی نیازمند است.

مبارزهٔ جنبش سندیکایی موجود زحمتکشان، از پیکار همگانی مردم ما بر ضدِ استبداد مذهبی و مداخلهٔ امپریالیسم در امور کشورمان، جدا نیست. آنچه به حزب ما مربوط می‌شود، تأکید دوبارهٔ این وظیفه است که حزب ما تمام امکانات خود را در راه تقویت و تحکیم جنبش کارگری و سندیکایی به‌کار می‌گیرد و جای آن در کنار همه زحمتکشان و مبارزان راستین سندیکایی و هم‌سنگر با آنان است. حزب تودهٔ ایران خواهان وجود یک سازمان سندیکایی نیرومند، مستقل، مردمی و متشکل است که درهایش به روی همه کارگران و زحمتکشان یدی و فکری باز باشد. 

تجربهٔ تاریخ نشان داده است که مخالفت ارتجاع حاکم با تشکل سندیکایی زحمتکشان تنها به‌منظور تضعیف و سرکوب طبقه کارگر نیست، بلکه ممانعت از استحکام و توانایی جنبش سراسری ضدِ استبدادی یکی از آماج‌های اصلی آن بوده است. یکی از جنبه‌های مهم و حیاتی تشکل صنفی– سندیکایی طبقه کارگر و زحمتکشان علاوه بر تأمین خواست‌های صنفی و رفاهی، نیاز مبرم طبقه کارگر به خواست دمکراتیک عام یعنی تأمین آزادی فعالیت انجمن‌ها، سندیکاها، احزاب و سازمان‌ها و آزادی اندیشه و قلم بوده است. این آن جنبهٔ مهم و کلیدی‌ای است که باید مدنظر قرار داد و در راستای نیل به آن به مبارزه‌یی خستگی‌ناپذیر پرداخت.

حزب تودهٔ ایران اعتقاد دارد که فقط و فقط نیروی متشکل و سازمان‌یافتهٔ توده‌ها و در رأس آن‌ نیروی متشکل طبقه کارگر تحقق عدالت اجتماعی، حقوق و آزادی‌های دمکراتیک، و حق حاکمیت و استقلال ملی را  ضمانت می‌کند.

چالش‌های پیشِ‌رو در مبارزهٔ طبقهٔ کارگر غلبه‌ناپذیر نیستند. شناخت صحیح از نیروی خود و از نیروی دشمن، یعنی استبداد مذهبی و امپریالیسم، شناخت صحیح از امکانات و توانایی‌ها، طرح شعارهای درست و بسیج‌کننده، تشخیص اولویت‌ها در هر مرحله و در کنار آن اتحادِ عمل فراگیر، هرگونه مانعی را برطرف می‌سازد. در این دورهٔ بسیار حساس‌، اتحادِ عمل، استقلالِ عمل طبقاتی به‌علاوهٔ شدت بخشیدن به مبارزه، از وظایف و اولویت‌های جنبش کارگری و سندیکایی‌اند.

 به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم«، شمارۀ ۷، ۷ خرداد ماه ۱۳۹۷ 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا