نتیجهٔ انتخابات سرنوشتساز در ونزوئلا: «نه» تعیینکننده مردم ونزوئلا به دخالتهای امپریالیستی در اوضاع داخلی کشورشان
در انتخاباتی مهم در ونزوئلا در دو هفتهٔ پیش که در میان امواج گستردهٔ تبلیغات رسانههای عمومی کشورهای سرمایهداری بههدف منصرف کردن مردم از ریختن رأیهای خود به صندوقهای رأی انجام شد، نیروهای مردمی توانستند نتیجهیی مهم از آن بهنفع ثبات سیاسی کشور بهدست آورند. “نیکولاس مادورو”، رئیس جمهور ونزوئلا، با بهدست آوردن بیش از ۶۷ درصد آرا- بیش از آنچه رسانههای غربی پیشبینی کرده بودند- دورهٔ ششسالهای دیگر به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد.
بهگزارش رسانهها، تعداد شرکتکنندگان در این دوره از انتخابات ۴۶٫۱ درصد بود. برخی حزبهای اپوزیسیون هوادار آمریکا که شانسی برای پیروزی خود در این انتخابات نمیدیدند، انتخابات را تحریم کرده بودند. شمار رأیدهندگان در برخی از شهرهای بزرگ- شهرهایی که بهطور سنتی پایگاه اپوزیسیون راستگرا و طبقات مرفه ونزوئلا است- کمتر از انتخاباتهای گذشته بود، ولی در شهرهای کوچک، کارگری و کمدرآمد، شمار رأیدهندهها و پشتیبانان انقلاب بولیواری، همچنان زیاد بود. بسیاری از این کارگران، زحمتکشان و تهیدستان آنان از انقلاب بولیواری به پای صندوقهای رأی رفتند، با آگاهی از این نکتهٔ مهم که در صورت پیروزی اپوزیسیون راستگرا، با دستوراتی که از سوی صندوق بینالمللی پول در مورد تغییر برنامههای اقتصادی و سیاسی به دولت راستگرا و مرفهها دیکته میشود، تمامی دستاوردهای تغییرهای اقتصادی- اجتماعی رادیکال مردمی از بین خواهند رفت و شرایط زندگی برای زحمتکشان و طبقات کمدرآمد بسیار سختتر و وخیمتر خواهد شد.
برخی از گروههای اپوزیسیون که بر این باورند که در شرایط کنونی توان بهوجود آوردن تغییر موازنه در کشور را ندارند، انتخابات اخیر را تحریم کرده بودند. این اپوزیسیون، شرایط پس از سال ۱۹۹۸را، یعنی: تورم فزاینده، کاهش درآمد واقعی مردم، ادامهٔ کمبود ارزاق عمومی و ناتوانی مردم برای تهیه نیازمندیهای روزمرهشان، بهترین فرصت برای بهشکست کشاندن انقلاب بولیواری میدانستند. بنا بهنظر برخی از کارشناسان، اپوزیسیون پیروزی در انتخابات ونزوئلا را بهتنهایی خواستار نیست، بلکه تلاش میکند تا با دامن زدن به نارضایتیهای سیاسی و اقتصادی، کشور را به سمت انجام کودتا یا شکل دیگری از تغییر رژیم، سوق دهد.
مادورو، پس از پیروزی در انتخابات، با حضور در میان مردم، برگزاری موفقیتآمیز انتخابات را “پیروزی بر ضد امپریالیسم” خواند و یادآور شد که برگزاری روند گفتوگویی با اپوزیسیون را خواستار است. او اضافه کرد که مذاکره و گفتوگوی دائمی و پایدار چیزی است که ونزوئلا به آن نیاز دارد.
بیش از ۳۰۰ ناظر بینالمللی از بیش از ۳۰ کشور و سازمانهای مختلف از سراسر جهان، ازجمله اتحادیهٔ آفریقا، جامعهٔ کشورهای کاراییب، شورای کارشناسان انتخاباتی آمریکای لاتین، و همچنین سران سابق کشورها، نمایندگان پارلمانها و اتحادیههای کارگری در جریان برگزاری این انتخابات حضور داشتند.
“خوزه لوییس رودریگز زاپاترو”، نخستوزیر سابق اسپانیا، که بر این انتخابات نظارت داشت، در مورد نتایج بهدستآمده گفت: “من هیچگونه تردیدی در سالم بودن برگزاری انتخابات ندارم. این یک سیستم رأیگیری بسیار پیشرفته است.”
دیگر ناظران بینالمللی نیز انتخابات ونزوئلا را آزاد و سالم دانستند و شرایط برگزاری آن را بسیار آرام و بدون حادثه و هرگونه خلاف انتخاباتی گزارش کردند.
با این حال، دولت ترامپ نتایج انتخابات ونزوئلا را بهرسمیت نشناخت و بلافاصله تحریمهای نفتیای جدید بر ضد دولت ونزوئلا اعلام کرد. در پی این اعلام، دولت کانادا و کشورهای گروه موسوم به “گروه لیما”۱، اعلام کردند که انتخابات غیرقانونی انجام شده و نتایج آن را بهرسمیت نمیشناسند و پس از انتخابات سفیرانشان را از این کشور فرامیخوانند.
انتخابات در ونزوئلا در شرایطی برگزار شد که شرایط اقتصادی مردم بحرانی است و بهدلیل تحریمهای اقتصادیای که از طرف آمریکا و متحدانش بر ونزوئلا اعمال میشود، این کشور در “جنگ اقتصادی”ای شدید درگیر است. با بهره گرفتن از چنین شرایطی، نیروهای اپوزیسیون تلاش کردند تا با تحریک مردم و نیز از طریق دامن زدن به تظاهرات خشونتآمیز باعث تضعیف و بیثباتی بیشتر دولت شوند. این نیروها به تمامی درخواستهای “مادورو” برای مذاکره و گفتوگو بهمنظور حل مسئلههای مورد اختلاف جواب رد دادند، اما با وساطت “پاپ” و جمهوری دومینیکن، دولت و بخشی از اپوزیسیون در مورد مذاکره درباره پایان بخشیدن به خشونتها و وخیمتر شدن شرایط زندگی مردم، به توافق رسیدند. آنها طی یکسری از گفتوگوها و در یک توافقنامه اولیه، با برگزاری انتخابات موافقت کردند و قرار شد این توافقنامه بهامضای هردو طرف برسد، اما در آخرین لحظات، بر اثر فشار و تهدید آمریکا، نیروهای اپوزیسیون از امضای این توافقنامه سر باز زدند.
ایالاتمتحده در ابتدا به دولت ونزوئلا این اتهام را وارد کرد که تاریخ انتخابات را تعیین نمیکند. پس از تعیین تاریخ برگزاری انتخابات، آمریکا نهتنها با تاریخ تعیین شده، بلکه با تمامی روند انتخابات مخالفت کرد و آن را- حتی پیش از برگزاری- انتخاباتی “ساختگی” و توأم با تقلب نامید و همچنین اعلام کرد که این “هراس و بیم” وجود دارد که کاندیدایی اشتباهی- منظور “مادورو”- رأی بیاورد.
بسیاری وقتها گفته میشود ونزوئلای نفتخیز از نظر تاریخی، یکی از ثروتمندترین کشورهای آمریکای جنوبی بوده است، اما به این مسئله کمتر اشاره میشود که پیش از سال ۱۹۹۸ این کشور در زمره کشورهایی در جهان بود که نبودِ مساوات اقتصادی در آنها در بالاترین حد از اختلاف طبقاتی قرار داشت و فاصلهٔ طبقاتی بین صاحبان ثروت و قشرهای تهدست شهرهای کوچک و زحمتکشان کشور در اثر اجرای برنامههای اقتصادی تحمیلی از سوی صندوق بینالمللی پول، بهصورتی فزاینده رو بهافزایش داشت. ولی در زمانی که هوگو چاوز بهریاست جمهوری رسید، با تغییر سازماندهی، ثروت شرکت نفت دولتی ونزوئلا درخدمت منافع اکثریت مردم قرار گرفت. در زمان ریاست چاوز، در جهت تغییر بافت اقتصادی کشور و سرمایهگذاری در خدمات درمانی، مسکن و آموزشوپرورش گامهایی بزرگ برداشته شد. اما همه از این تغییرها راضی نبودند. ایالاتمتحده بههمراه طبقات حاکم در رژیم گذشته- طبقات مرفه و حاکمانی که از طریق غارت سودهای بهدستآمده از فروش نفت کشور به ثروتهایی نجومی دست یافته بودند- تغییرات پایهای و بنیانی بهسود زحمتکشان را نمیتوانستند تحمل کنند.
استراتژی آمریکا و متحدانش، در مورد کشورهایی که با آنها مخالفاند همواره یک طرح را دنبال میکنند. در مورد کشورهایی که ذخایر نفتی دارند و اقتصادشان وابسته به این ذخایر است، کاهش قیمت نفت در مرحلهٔ اول اقدام بر ضد آنهاست؛ تحمیل تحریمهای اقتصادی، اتحاد با نیروهای مخالف داخلی، تخریب اقتصاد کشور، و در زمانی مناسب، انجام کودتا و تغییر رژیم، گامهای بعدیاند.
این استراتژی در گذشته عملکردی موفق داشته است. نمونههای مشهور آن سرنگونی دولت مردمی و انقلابی “سالوادور آلنده” در شیلی و دولت دکتر مصدق درکشورمان ایران است، یعنی دو کشوری که پس از ملی کردن منابع کلیدی کشور و تغییر سیاستهای اقتصادی بهسود مردم، دولتهایشان از طریق کودتاهای نظامی از سوی ایالاتمتحده سرنگون شدند.
دولت چاوز نیز در کودتای سال ۲۰۰۲، بهمدتزمانی کوتاه، بهوسیلهٔ برخی فرماندهان ارتش که وابسته به آمریکا بودند، از قدرت برکنار شد اما پس از شورش کارگران و زحمتکشان در کاراکاس و پشتیبانی نیروهای وفادار به چاوز در ارتش، این کودتا شکست خورد. با این حال، برنامه ایالاتمتحده برای تغییر رژیم در ونزوئلا هیچگاه از دستورکار این کشور خارج نشد.
در سال ۲۰۱۵، “باراک اوباما”، رئیس جمهور وقت آمریکا، ونزوئلا را تهدیدی برای امنیت آمریکا خواند و بهدنبال آن تحریمهایی اقتصادی بر ضد این کشور تحمیل شد. در ماه اوت سال گذشته نیز “دونالد ترامپ” آشکارا آلترناتیو نظامیای را برای سرنگونی دولت ونزوئلا اعلام کرد.
با پیروزی “مادورو” در انتخابات ماه گذشته انتظار میرود که کارزارهای امپریالیسم بر ضد دولت ونزوئلا و علاوه بر آنها تحمیل تحریمهایی جدید که رو بهافزایشاند، شدت بیشتری پیدا کنند. درحالحاضر تحریمهایی جدید بهویژه در مورد صنعت نفت ونزوئلا از طرف معاون وزارت امور خارجه آمریکا، جان سولیوان، اعلام شده که میتواند تأثیری فلجکننده بر اقتصاد این کشور بههمراه داشته باشند. با چنین تهاجمهایی که با رهبری آمریکا صورت میگیرند میبایستی مقابله شود. اگر نیروهای راستگرا قدرت را در ونزوئلا بهدست گیرند، تغییرهایی خشن زیر نظارت امپریالیستها و صندوق بینالمللی پول در ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور صورت خواهد گرفت که با حمله بهدستاوردهای دمکراتیک و مردمی (که با این تغییرات خشن معمولاً همراه است) سرنوشتی فاجعهآمیز برای تمامی کشور رقم خواهد زد. علاوهبرآن، چنین تغییری در ونزوئلا بر مبارزهٔ بسیاری از نیروهای مترقی و مردمی در آمریکای لاتین و جهان اثرهایی مخرب بهجا خواهد گذاشت.
مسئلههای حاد پیشِ رویِ مردم و زحمتکشان ونزوئلا، در وهلهٔ نخست بحران عمیق اقتصادی در این کشور است که تورم حاد، کمیابی ارزاق عمومی و ضروری، و کاهش قدرت خرید مردم نسبت به افزایش دستمزدها را سبب میشود. “مادورو” پس از پیروزی در انتخابات تعهد کرده است تا با رسیدگی به این مشکلها، شرایطی مناسب برای تأمین “رفاه اقتصادی” در کشور بهوجود آورد.
دولت “مادورو”، برای بهوجود آوردن آلترناتیوی انقلابی و واقعی و استحکام آن، به برخوردی قاطع با لایههای سودجو و چپاولگر که در اقتصاد کشور نفوذ همهجانبه دارند و همچنین با صاحبان سرمایههای بزرگ و کلیدی در کشور نیازمند است، بهعبارت دیگر، به تصمیمی نیاز دارد که بتواند در راستای تأمین منافع زحمتکشان سدها را از میان بردارد و مسیر تحولهای اجتماعی و اقتصادی و بنیادی را بهنفع آنان بگشاید. این امری حیاتی برای آینده ونزوئلا است. اگر دولت نتواند در برنامههایش برای کاهش فشارهای اقتصادیای که بر دوش مردم این کشور سنگینی میکند موفق شود و وعدههایش را در این عرصه عملی کند، کشور با وضعیتی بسیار سخت روبرو خواهد شد، وضعیتی که میتواند راه بهقدرت رسیدن نیروهای راستگرا را هموار سازد.
————————————–
۱. گروه کشورهای “لیما” عبارتاند از: آرژانتین، برزیل، کانادا، شیلی، کلمبیا، گواتمالا، هندوراس، مکزیک، پاناما، پاراگوئه، پرو، سن لوئیس، ایالاتمتحده آمریکا.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۵۳، ۲۱ خرداد ماه ۱۳۹۷