مخالفخوانی مجریان اصلی با توافق برجام
هفته گذشته، سید علی خامنهای، طی سخنانی مسئولان سازمان انرژی هستهای را موظف کرد بهسرعت آمادگیهای لازم را برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو (البته فعلاً در چارچوب برجام) فراهم آورند و مقدمات اجرای مسائلی را که رئیسجمهور دستور داده است را، آغاز کنند. چنین اظهاراتی از سوی ولی فقیه تحلیلها و بازتابهایی گوناگون بههمراه داشت. عدهیی بر این عقیدهاند این رویکرد تهدیدی توخالی است و عدهیی معتقدند چنیین رویکردی به رودررویی نظامی خواهد انجامید. ما در اینجا قصد بررسی این بازتابها و ارزیابی آنها را نداریم. نکتهٔ موردنظر ما در این رابطه تأکید بر این مهم است که در چارچوب ساختارهای موجود، بیت رهبری تعیینکننده سیاستهای کلیدی است.
سخنان هفته قبل خامنهای که در آن مسئولان را “موظف” کرد شرایط غنیسازی را مهیا کنند بهروشنی نشان میدهد که هموست که تعیین میکند چه سیاستی باید اتخاذ شود. در چند سال اخیر بهکرات شاهد بودهایم که جریانهای بهاصطلاح مخالف برجام، دولت روحانی را بهشدت مورد انتقاد قرار دادهاند و بر آن بودهاند که در ازای امضای برجام هیچچیزی نصیب ایران نشده است. اظهارات اخیر علیاکبر ولایتی در ارتباط با برجام نیز از همین سنخ فرافکنیهای رایج است با این تفاوت که حامیان اعتدال که قبلاً بههر دری میزدند تا مدال توافق برجام را به گردن خود بیندازند، بهدلیل شکست برجام، رویکردشان را تغییر داده و نسبت به شرکای سابقشان دست به افشاگری میزنند. سایت بازتاب، ۹ خردادماه، سخنان ولایتی را نقل کرد که ازجمله گفته است:”در دوره ملی شدن نفت ایران ما بایکوت شدیم. دکتر مصدق به آمریکا خوشبین بود و رفت تا از حق ایران دفاع کند و معتقد بود که چون آمریکاییها علیه انگلیس در گذشته انقلاب کردند پس انقلابی هستند، اما ترومن (رئیسجمهور وقت آمریکا) آب پاکی را روی دست مصدق ریخت.” ولایتی در جایی دیگر و در ادامه میگوید: “روسیه نه میتواند و نه بنا دارد که به ایران زور بگوید. با این کشور درخصوص مسائل دفاعی درحال همکاری هستیم و تقریباً هرچه خواستیم کموبیش به ما داده است. این رآکتوری که روسها درست کردند آلمانیها قرار بود درست کنند که بعد از انقلاب رفتند و یک قدم کوچک برنداشتند. اما روسها رآکتور را درست کردند و چیزهایی به ما دادند که یک پیچش را اروپاییها نمیدهند.” چنین اظهاراتی از ولایتی بهاین دلیل بیان شد تا این نکته را مورد تأکید قرار دهد که “توافق برجام بهنفع ایران نبوده و نیست.” روزنامه اعتماد،۱۳ خردادماه، نوشت: “۱۸۰ درجه یا کمی کمتر و بیشتر؛ خیلی فرق ندارد. او چرخیده است. علیاکبر ولایتی این روزها مواضع متفاوتی اتخاذ کرده و به سیاق قبل از برجام و مذاکرات دفاع نمیکند. یکی به ظریف میزند و یکی به لاریجانی. چشم به شرق دوخته و از اعتماد به روسها میگوید.” اعتماد به مواضع قبلی ولایتی اشاره میکند و مینویسد: “این عضو هیات عالی نظارت بر برجام است اگرچه تا دیروز- در برنامه تلویزیونی متن و حاشیه در سال ۹۵- میگفت: ٬ما حتماً باید مذاکره میکردیم. این تصمیم نظام بود. نظام تصمیم گرفت مذاکره کنیم. بدون مذاکره چه میکردیم.٬ روزنامه ایران، ۱۲ خردادماه، نوشت: “بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای، هجمههای زیادی به دولت وارد شد و چهرههایی که پیش از این از برجام حمایت کرده بودند، بهشکل غیرقابلانتظاری به مخالفت با آن برخاستند… این مواضع در شرایط کنونی با چه هدفی مطرح میشود؟” روزنامه ایران در ادامه مطلب به نقش رهبری اشاره میکند و مینویسد: “برجام توافقی بود که با تصمیم مقامات بلندپایه نظام حاصل شد و چنانکه مقامهای دولت و مذاکرهکننده کراراً مطرح کردند، مقام معظمرهبری در جریان تمام نکات مهم این توافق قرار داشتند و بعد از تأیید ایشان مذاکرهکنندگان مجاز میشدند تفاهمات بهدستآمده را نهایی کنند. یعنی بهعبارتدیگر هیچ توافقی انجام نمیشد مگر اینکه رهبری در جریان ریز جزئیات آن باشند.” روزنامه شرق، ۱۲ خردادماه، نیز نوشت: “این صحبتهای علیاکبر ولایتی، با دیدگاههای او در سالهای قبل متفاوت است. او در سال ۹۲ جزو کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری بود و در مناظرههای تلویزیونی چندباری از سعید جلیلی که زمانی سکان هدایت تیم مذاکرهکننده برنامه هستهای ایران با اروپا را برعهده داشت، انتقاد کرده بود.” عبدالله ناصری، در مطلبی که اعتماد آنلاین آن را منتشر کرد، نوشت: “اگر امروز هم آقای ولایتی حافظهشان یاری کند میدانند که برجام عین مصلحت بود و خود ایشان در سال ۹۱ مأموریت داشتند که برخی امور را دنبال کنند. پس از سفر ایشان به عمان و دیدارشان با پادشاه این کشور، ایشان گزارشهایی را دادند. یعنی قبل از تشکیل دولت آقای روحانی، موضع نظام، حل مناقشات هستهای بود.”
فعالان سیاسی و حتی مردم عادیای که مسائل ایران را پیگیری میکنند، واقفاند که دولت روحانی مطلقاً در روند شکلگیری مذاکرات برجام هیچ نقشی نداشت. دولت روحانی تنها نقش بیرونی را در مذاکراتی که از قبل و بهطور پنهانی بین ایران و آمریکا در جریان بود، بهعهده گرفت. اگر اظهارات عبدالله ناصری را مورد استناد قرار دهیم، ولایتی نیز در این مذاکرات پنهانی، نقشی مهم ایفا میکرده است. مهرههای فاسد و سر سپرده ای همچون ولایتی، نمونهیی مشمئزکننده از تبار سیاستگذارانیاند که باید برای ۸۰ میلیون ایرانی تصمیم بگیرند، تصمیماتی که منافع گروهی خاص در حاکمیت را تأمین کنند. رژیم ضد مردمی ولایت فقیه، بهرغم گزافه گوییهای متداولش، دوران استیصال را تجربه میکند. در این رهگذر، مهرههای ثابت و مورد اعتماد حاکمیت، با استتار نقش مخربشان در روندهایی که به فجایعی بسیار در میهن و وضعیت مردم منجر شده است، بار دیگر در قامت یک قهرمان، به انتقاد از رویکردی پرداختهاند که خود بانی، دستاندرکار و پشتیبان آن بودهاند. حزب تودهٔ ایران معتقد است که رژیم حاکم در نهایت و به منظور حفظ خود، عقبنشینیهایی خواهد پذیرفت. اما این بدان معنا نخواهد بود که میهن ما مخاطراتی جدی را پشت سر خواهد گذاشت. تنها وجود دولتی مردمی میتواند سیاستهای مخرب آمریکا و همپیمانان منطقهای آن همچون اسراییل و عربستان را خنثی کند.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۵۳، ۲۱ خرداد ماه ۱۳۹۷