مسایل سیاسی روز

بی‌توجهی به منافع ملی در نزاع بین «شرق‌گراها» و «غرب‌گراها»!

به موزات بالا گرفتن تنش‌های موجود بین هیئت حاکمه آمریکا و رژیم ولایت فقیه که نهایتاً توافق برجام را تا حد بسیار زیادی بی‌اعتبار کرد، بحث برون‌رفت از این وضعیت را میان جناح‌های حکومتی دوچندان کرده است. بحث گرایش به شرق که رسانه‌های موذی‌ای همچون بی‌بی‌سی آن را گرایش به چپ می‌نمایانند و تعبیر می‌کنند، از پیامدهای توجه‌برانگیز در این بحث‌وجدل است. روزنامه صبح صادق، ۲۵ تیرماه، در مطلبی به قلم شعیب بهمن، از رویکرد حکومت در نزدیکی به روسیه حمایت می‌کند.

این نشریه وابسته به سپاه در مطلبی دیگر در همان شماره، “موازنه سازی هوشمندانه” را تشریح می‌کند و ازجمله می‌نویسد: “رویکرد جدید رئیس‌جمهور به خانه‌تکانی اساسی در دولت و دیپلماسی فعال و مطالبات مردم برای حل مشکلات اقتصادی که مورد تأکید و حمایت رهبری معظم انقلاب است باید برای به نتیجه رساندن راهبرد ٬نگاه به شرق٬ محور همت همه دستگاه‌ها قرار گیرد. تنها وظیفه غرب‌زده‌های دلواپس برای روابط بی‌ثمر با غرب، این است که برای عملکرد و رویکرد سیاسی و اقتصادی خود و به بحران کشیدن اقتصاد ملی به مردم پاسخگو باشند.” فریدون مجلسی، از کادرهای وزارت امور خارجه در رژیم شاه، در روزنامهٔ شرق، ۲۴ تیرماه، با تشریح آن چیزی که او خیانت‌های شوروی و روسیه به ایران عنوان می‌کند، می‌نویسد: “درحالی‌که روسیه خود را ابرقدرتی بزرگ و بی‌نیاز از اتحاد می‌داند و با نگاه از بالا ممکن است از ایران انتظار پیروی از خودش را داشته باشد، اما پذیرای تعهدی نیست. هر زمان اقتضا کند از برگ ایران در عرصهٔ بین‌المللی استفاده می‌کند و هر زمان منافع ملی‌اش اقتضا کند به‌راه خود می‌رود.” روزنامه شرق،در همین شماره، قسمتی از مصاحبه حسین امیرعبدالهیان، معاون پیشین وزارت خارجه در امور عربی و آفریقا، و مشاور فعلی علی لاریجانی، را آورده است که می‌گوید: “من جزء کسانی هستم که معتقدم با روسیه پوتین می‌شود کار کرد و اینکه ما باید بین اتحاد جماهیرشوروی و روسیه تفاوت قائل باشیم.” او در ادامه با اشاره به همکاری ایران با روسیه در ارتباط با بحران سوریه، می‌گوید: “به‌نظر من در این بحران‌ها نمره روسیه نمره قابل قبولی بود، پس از این ما می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که می‌توان با روسیه کار کرد، اما فکر می‌کنم با روس‌ها باید دائماً گفت‌وگو کرد، باید دائماً در تماس بود و دائماً در راستای منافع ملی مشترک تعریف کرد و کار کرد و پیشرفت کرد.” علی خرم، نماینده پیشین در دفتر اروپایی سازمان ملل، در مطلبی در نشریهٔ جهان صنعت، ۲۳ تیرماه، سفر ولایتی به مسکو را بررسی کرده و می‌نویسد: “سرمایه‌گذاری روس‌ها در ایران از دیدگاه ولایتی نسبت به اروپا و آمریکا ارزشمندتر است و باید از این فرصت استفاده کرد. اما تجربیات قبلی خلاف این موضوع را نشان می‌دهد و بیانگر آن است که نمی‌توان اطمینان حاصل کرد که روس‌ها مذاکرات و تعهدات خود را تا کجا جدی بگیرند. صداقت روس‌ها و تعهد آنها نسبت به قول‌های مثبتی که می‌دهند در گذشته خدشه‌دار شده و کماکان این پرسش مطرح است که آیا روس‌ها ایران را به سرانجام خطرناکی نزدیک می‌کنند؟ مذاکرات با روسیه بارها منجر به آن شد که درست در لحظه تعیین‌کننده و زمان اجرایی شدن برنامه‌ها، روسیه از پشت به ایران خنجر زد و در نهایت سرانجام خوبی را شاهد نبودیم.” روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۳ تیرماه، می‌نویسد: “به‌رغم آنکه دیدارهای سیاسی بین ایران و روسیه همچنان برقرار بوده اما واقعیت این است که این تعاملات در سطحی نیست که بتوانیم رابطه تهران و مسکو را در یک رابطه استراتژیک دسته‌بندی کنیم.” این روزنامه در جایی دیگر و در اشاره به سفر ولایتی به مسکو، می‌نویسد: “در این شرایط و اینکه رهبر انقلاب و رئیس‌جمهور ایران به رئیس‌جمهور روسیه پیام داده‌اند، پوتین باید از این فرصت استفاده کرده و با توجه به اینکه روسیه هم از تحریم‌های آمریکا بی‌نصیب نمانده از حق خود و ایران در قبال زیاده‌خواهی‌های ترامپ دفاع کند.” روزنامه حمایت، وابسته به قوه قضاییه، ۲۳ تیرماه، به قلم محمدحسن قدیری ابیانه، مطلبی دارد که با تشریح همکاری‌های منطقه‌ای، نظامی و اقتصادی ایران، بسط و گسترش این روابط را مثبت ارزیابی می‌کند. سایت جامعه نو، ۲۲ تیرماه، می‌نویسد: “پرسش بزرگی در مقابل ما و هسته مرکزی حکومت قرار دارد: آن کدام نقطه‌ضعف است در ما، که وادارمان می‌کند در مقابل فشار نادولت ایالات‌متحده به زیر بیرق حمایت پوتین، قمارباز و معامله‌گر بزرگ روس برویم؟ به‌زعم ما، این نقطه‌ضعف، ضعف ملات پیوند حکومت با بدنه مؤثر جامعه و شدت پیوستگی ما با پدیده‌هایی است که همچون مواد مخدر، منافعی برای درگیر شدن در آنها وجود ندارد، ولی هزینه هنگفت را حتماً دارند.” روزنامه اعتماد، ۲۵ تیرماه، در مطلبی به قلم محمود شوری، در اشاره به بحث‌های موجود بر سر نزدیکی به شرق یا غرب، می‌نویسد: “نمی‌توان از یک ‌سو بر مستقل بودن سیاست خارجی ایران تأکید و افتخار کرد و از سوی دیگر حمایت قدرت‌های دیگر را به‌شکل غیرمستقیم انتظار کشید. یکی از هزینه‌های داشتن سیاست خارجی مستقل پذیرش احتمال هرگونه رفتاری از سوی قدرت‌هایی است که خود را مالکان نظام بین‌المللی می‌دانند. قاعدهٔ بازی با قدرت‌های بزرگ قاعدهٔ احساسی، عاطفی و حتی اخلاقی نیست. به‌صِرف اینکه در برخی موضوعات بین‌المللی ایران و روسیه نظر و دیدگاه مشابهی دارند نمی‌توان انتظار داشت که در تمامی حوزه‌ها روسیه در مسیر مورد نظر جمهوری اسلامی ایران گام بردارد.”
فعالان سیاسی‌ای که مسائل سیاسی ایران را دنبال می‌کنند به‌تناوب این رویکردهای مثبت و منفی را در روزنامه‌ها و سراچه‌های وابسته به جناح‌های حکومتی شاهدند. تمایل به شرق یا به غرب در بین جناح‌های حکومتی بر اساس منافع جناحی و حفظ کل حاکمیت تئوریزه می‌شود و طبعاً منافع ملی در آن‌ها نادیده گرفته می‌شود. در حکومتی مردمی اولویت روابط با شرق یا غرب بحثی مع‌الفارغ است. حکومت‌های مردمی اصولاً سیاست خارجی خویش را بر اساس تنش‌زدایی و گسترش روابط هرچه بیشتر با کشورهای جهان، برنامه‌ریزی می‌کنند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۵۶، ۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا