خلاصهای درباره حزب توده ایران
دهم مهرماه هر سال روز بزرگداشت تاسیس حزب توده ایران، حزب رزمندگان رهایی طبقه کارگر و زحمتکشان، حزب پیشگامان رهایی زنان از بندهای ستم جنسی و طبقاتی، حزب نویسندگان، شاعران، و هنرمندان مردمی و پیشرو، حزب جوانان، و دانشجویان رزمجو، و حزب همه مبارزان راه آزادی، استقلال، و عدالت میهن ما، است.
تاریخ حزب توده ایران، بخش جداییناپذیری از تاریخ مبارزات قهرمانانه مردم میهنمان بر ضد استعمار، استبداد، و امپریالیسم است، و در کندوکاوِ همین تاریخ است که، به گواهیِ دوست و دشمن، میتوان نقش برجسته مبارزان تودهای در پیشبردِ اندیشههای مترقی، نبرد بیامان برای دگرگون کردن جامعه واپسمانده و روابط اجتماعی-اقتصادی حاکم بر آن، و سازمان دهی مبارزه تودهها را دید. حزب توده ایران، وارث و ادامه دهنده راهی بود که کمونیستهای ایران دههها پیش از آن آغاز کرده بودند.
حزب کمونیست ایران در حالی نخستین کنگره خود را در تیرماه ۱۲۹۹، در انزلی، برگزار و تشکیل این حزب را به طور رسمی به جهانیان اعلام کرد که، حدود نیم قرن زمینه تاریخیای مشحون از مبارزه را پشت سر داشت. حزب کمونیست ایران با هدف استقرارِ جمهوری انقلابی، تشکل و رهبریِ طبقه کارگر، حلِ مسئله ارضی و محوِ کامل بقایای فئودالیسم، و حلِ مسئله ملی(خلقها)، به روشنگری و نشر اندیشههای مترقی پرداخت، که دستاوردهای بزرگی برای مردم دربرداشت. مبارزان برجسته، روزنامهنگاران، و نویسندگان انقلابیای همچون: سید جعفر جواد زاده، کامران آقازاده، نعمت نصیر، حسین ضیاء علی زاده، علی امیر خیزی، میر یوسفالدین کرمانشاهی، حسابی دهزاده، ابوالقاسم ذره، با آثار خود در نسل روشنفکر و جوان تأثیری بس عمیق برجای نهادند. حزب کمونیست ایران- به رهبری حیدر عمواوغلی، مبارز نامدار و چهره درخشان انقلابی (و نیز از رهبران برجسته انقلاب مشروطیت)- در عرصههای گستردهای همچون مبارزه در دفاع از حقوقِ کارگران که اعتصاب کارگران نفت در ۱۳۰۸، اعتصاب کارگران نساجی اصفهان در ۱۳۱۰، اعتصاب کارگران راهآهن شمال، و همچنین مبارزه برای کسبِ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور، و نیز سازماندهیِ مبارزات دانشجویی از آن جمله بودند، کارزاری نیرومند و تودهای را توانست در میهنمان سازماندهی کند.
به دنبال تعقیب شدید حزب کمونیست، هجومهای وحشیانه و گسترده دستگاه امنیتی رضا شاه به اعضا و فعالان حزب در سراسر ایران، دستگیری، شکنجه، و زندانی پنجاه و سه نفر و قتل ارانی، فعالیت حزب کمونیست قطع شد. پس از سقوط حکومت رضا شاه، و در پی رهایی یاران دکتر تقی ارانی از زندان ستمشاهی، حزب توده ایران به همتِ شماری از برجستهترین مبارزان راه آزادی و منادیان رهایی میهن از بندهای استثمار، استبداد، و واپسماندگی، بهریاست سلیمان محسن اسکندری، یکی از رجال بنام و آزادیخواهِ صدر مشروطیت، بنیاد گذارده شد.
حزب توده ایران، پس از بنیادگیری، نخستین سازمان سیاسی در میهن بود که مبارزه در راه حقوق کارگران و زحمتکشان، و مبارزه بههدف ایجاد تحول بنیادی در جامعهیی گرفتار در روابط و بندهای فئودالی- سرمایهداری را سرلوحه برنامهاش قرار داد، و با پیشنهاد طرحهایی مترقی در دفاع از حق زحمتکشان به بهرهمندی از قانونهایی همچون «قانونکار»،«بیمههای اجتماعی» وکوشش خستگی ناپذیردرراه اجرایی کردنِ آنها، و نیز مبارزه برای به رسمیت شناختن جنبش سندیکایی و اتحادیهای زحمتکشان ایران، و در پیِ آن، ایجاد «شورای متحده مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران » بابیش از۳۰۰هزارعضو،درمقام مهمترین سازمان سندیکایی خاورمیانه، که به عضویت «فدراسیون سندیکاهای جهانی» نیزدرآمد،مبارزه در راه کسب حق اعتصاب،کوشش برای برقراری تساوی دستمزد زنان کارگربامردان کارگر،مبارزه در راه به وجودآوردنِ تحول اساسی درروابط غیرعادلانه درروستاهای میهن بهمنظور اجرای اصلاحات ارضی با سازماندهیِ «اتحادیه دهقانان» که دارای صدها هزارعضو بود،تلاشِ پیگیردرراه به دست آوردن حق انتخاب کردن وانتخاب شدن برای زنان کشور،وهمچنین اصلاحات بنیادین درامورآموزش وبهداشت کشور،در جامعه آنچنان نیرویی برای تغییروتحول برانگیخت که آثاری شگرف را در میهن ما توانست بر جای گذارد.
نخستین برنامه حزب توده ایران، که در مرداد ماه ۱۳۲۳به تصویب اولین کنگره حزب رسید، سند درخشانی از ماهیتِ انقلابی حزب و آرمانهای والای آن در راه رهایی کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان، و دانشجویان کشور است. این نخستین سند مبارزاتی حزبی سیاسی در آن دوره از تاریخ بود که پیام آورِ رهایی میهن از بندهای استعمار، استبداد، و بنا ساختن ایرانی آزاد و آباد بود. در نخستین برنامه حزب ما بر هدفهای زیر تأکید میشود: «مبارزه در راه استقرار رژیم دموکراسی و تأمین کلیه حقوق فردی، و اجتماعی از قبیل: آزادی زبان، قلم، عقیده و اجتماعات؛ مبارزه بر علیه رژیم دیکتاتوری و استبداد…؛ سعی در گذراندن قانون کار از مجلس شورای ملی بر اصول زیر: تقلیل مدت کار روزانه در تمام کشور به هشت ساعت و پرداخت دستمزد متناسب برای کارهای اضافی… ایجاد بیمه اجتماعی کارگران و کارمندان و مستخدمین …؛ واگذاری بلاعوض خالصجات و املاک قابل کشت دولتی به دهقانان بی ملک… اصلاحات اساسی در مورد تقسیم غیر عادلانه محصول بین ارباب و رعیت… تجدید نظر در قانون استخدامی کشور به نحوی که مخصوصاً شرایط معاش و زندگی کارمندان جزء تأمین گردد…؛ کوشش در توسعه حقوق اجتماعی و برقراری حقوق زنان (حق انتخاب شدن و انتخاب کردن) در مجلس مقننه و انجمنهای ایالتی و بلدی. بهبودی اوضاع مادی و تأمین استقلال اقتصادی زنان…؛ تساوی کامل حقوق اجتماعی بین کلیه افراد ملت قطع نظر از مذهب و نژاد. …» طرحِ چنین خواستهای انقلابی و پیشرویی نه تنها فضای سیاسی- اجتماعی آن روز ایران را دگرگون کرد، بلکه اثرهای این اندیشههای مترقی و آزادیخواهانه تا به امروز در جامعه ما پابرجاست. هیچ نیروی آزادیخواهی را در میهنمان نمیتوان یافت که برنامه سیاسیاش زیر تأثیر این اندیشههای مترقی و انسان دوستانه این آغازِ حماسهگون حزب کارگران و زحمتکشان میهن ما، حزب توده ایران، قرار نگرفته باشد.
با تأسیس حزب توده ایران و انتشار انبوهی از روزنامهها، مجلهها، کتابها، و نشریههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نسلِ جوان کشور با اندیشههای پیشرو، انقلابی، و تاریخ ساز مارکسیسم – لنینیسم آشنا شد و توانست نقش مهم و سازندهای را در تغییر جامعه ما ایفاء کند. شماری از برجستهترین متفکران، ادیبان، شاعران، نویسندگان و مترجمان کشور در دامان حزب توده ایران پرورش یافتند و زمینه سازِ پیدایش و رشد فرهنگی پیشرو در جامعه ما شدند. یکی دیگر از عرصههای درخشان فعالیت حزب ما، تلاشهای پیگیر آن در به پیش بردنِ امر همکاری بین نیروهای مترقی و آزادی خواه کشور بوده و است.
از همان فردای تأسیس حزب، تودهایها در راه اتحادِ عمل همه آزادی خواهان و میهن دوستان کشور برای رهایی ایران از چنگال استبداد و استعمار همواره تلاش کردهاند و نمونههای درخشانی از این فعالیتها در تاریخ معاصر میهن ما ثبت شده است. برپاداشتنِ «جبهه آزادی»، در بردارنده نیروهای مترقی،روزنامهها، و مدیران نشریههای کشور (تابستان سال ۱۳۲۳)، «جبهه مطبوعات ضد دیکتاتوری» (اردیبهشت ماه ۱۳۲۷)، «جمعیت ملی مبارزه بااستعمار» (دردیماه۱۳۲۹)، و دهها تلاش دیگر در طول هفتاد سال گذشته، از جمله نمونههایی از کوشش حزب برای اتحادِ عمل است. واقعیت این است که جا افتادن این اندیشه مهم که: رهایی ایران از بندهای ارتجاع و استبداد نیازمند کوشش متحد و همکاری همه آزادی خواهان کشور است، در اثر تلاشهای مستقیم حزب تودهٔ ایران در جامعه ما بوده است.
مبارزه در راه به دست آوردن حقوق پایمال شده خلقهای زیر ستم ایران، از جمله دیگر عرصههای فعالیت حزب ما در طول هفتاد سال گذشته بوده است. بنیادگذاری و تأسیس حزب تودهٔ ایران با آغاز پیکار در راه رهایی خلقهای ایران از بند ستم ملی و طبقاتی ارتباطی گسست ناپذیر دارد. حزب توده ایران نخستین سازمان سیاسی کشور بود که خواستِ واگذاری خودمختاری در چارچوب ایرانی واحد و دموکراتیک را در دستور کار مبارزات سیاسی کشور قرار داد، و تودهایها در صحنههای پیکار خونین خلقهای آذربایجان، کردستان، و همچنین دیگر خلقهای محروم کشور، از جمله خلق عرب، بلوچ، و ترکمن، در راه دست یافتن به حقوقشان از هیچ فداکاریای کوتاهی نکردهاند.
از آغاز بنیادگذاری حزب توده ایران در دهم مهرماه ۱۳۲۰ تا کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲- که از سوی دولتهای امپریالیستی آمریکا و بریتانیا و بر ضد جنبش مردمی ایران و نهضت ملی شدن نفت ایران، سازمان دهی شده بود- یعنی در طی تنها ۱۲سال فعالیت سیاسی، تودهایها سرچشمه آن چنان تحولهای انقلابیای در ایران گردیدند که سرتاسر منطقه خاور نزدیک و میانه زیر تأثیر شگرف آن قرار گرفت. امپریالیسم آمریکا و بریتانیا، حزب توده ایران را بزرگترین خطر در مقابل منافع برتریطلبانه خود در منطقه میدیدند. امروز پس از گذشت نزدیک به شش دهه، و در پیِ گشوده شدن و انتشار سندهای محرمانه سازمان دهندگان این کودتا، روشن شده است که یکی از هدفهای عمده کودتای ۲۸ مرداد، سرکوب خونین حزب توده ایران بود. دستگیری هزاران تودهای، شکنجه و سپس اعدام بسیاری از آنان از جمله رفقای قهرمان سازمان نظامی حزب، از سوی رژیم شاه، نه تنها «ریشه حزب» را – آنطورکه دستگاههای امنیتی حکومت سلطنتی تصورمیکردند- نتوانست در ایران بخشکاند، بلکه الهام بخش نسلهای نوینی از رزمندگان تودهای و دیگر نیروهای مترقی و چپ میهن نیز گردید.
با وجود سرکوب ۲۵ ساله دستگاههای امنیتی رژیم سلطنتی، تودهایها نقش حیاتیای را در سازماندهیِ مبارزه ضد استبدادی میهن ما ایفا کردند. روزنامه زیر زمینی «نوید»، که به سردبیری رفیق قهرمان رحمان هاتفی (حیدر مهرگان) منتشر میشد، توانست با بردن نظرهای حزب توده ایران به میان تودهها، و از جمله، مطرح شدنِ ضرورت سازماندهیِ اعتصاب عمومی برای نخستین بار از سوی آن، تأثیر مهمی در سمتگیریِ مبارزات ضد استبدادی میهن ما برجای گذارد، که سرانجام با نقش برجستهای که کارگران تودهای در سازماندهیِ اعتصاب کارگران نفت ایفا کردند، ستون فقرات رژیم سلطنتی در هم شکست.
پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، نظام سیاسیِ پوسیده و ضد مردمی سلطنتی را واژگون کرد، و با استقرارِ آزادی، این امکان را پدید آورد که میهن ما بدون دخالتِ خارجی و حضورِ دهها هزار مستشار آمریکایی، به سمت انتخاب نظام سیاسی- اقتصادی خود حرکت کند. حزب توده ایران پس از ۲۵ سال سرکوب خشن و خونین، فعالیت علنی خود را از سر گرفت و در مدتی بسیار کوتاه توانست به نیروی بزرگ اجتماعیای با نفوذِ چشمگیر معنوی، تبدیل گردد. تأثیر اندیشههای حزب ما بر اصلهای مترقیِ قانون اساسی، که دفاع از منافع قشرهای گوناگون اجتماعی و پاسداری از آزادی را در دستور کار خود قرار میدهد، در کنارِ تلاش حزب در سازماندهی کارگران، کشاورزان، زنان، جوانان، و دانشجویان کشور، هراس ارتجاعِ داخلی و کشورهای امپریالیستی را که نگران سمتگیری انقلاب بهمن ۵۷ بودند، خیلی زود برانگیخت. تنها کافی است اشاره کنیم که در دوران توفانی سالهای نخست پس از انقلاب به همت مبارزه تودهایها و دیگر نیروهای مترقی کشور، مسئله اصلاحات ارضی و تصویبِ قانون کار، که تا حدودی از حقوق کارگران حمایت کند، با وجود همه مخالفتهای نیروهای ارتجاعی و واپسگرا، در جامعه به پیش برده شد. مقابله هوشیارانه حزب توده ایران با توطئههای پیدرپی امپریالیسم برای شکست انقلاب ایران، و ازجمله هشدارهای حزب ما پیرامون امکان حمله نظامی به ایران، و سپس مبارزه برای صلح و بر ضد ادامه جنگ ایران و عراق، از دیگر عرصههای مهم و درخشان مبارزه حزب ما است.
در خرداد ماه ۱۳۶۱ و در پی پیروزی ایران در خرمشهر و بیرون راندن ارتش متجاوز رژیم صدام حسین، که افسران تودهای در آن نقش برجستهای را ایفاء کردند، و با وجود جو شدید تبلیغاتی رسانههای حاکم، و طرحِ شعار «جنگ،جنگ تا پیروزی» ازسوی خمینی و دیگرسران رژیم،حزب ما این شعار را شعاری نادرست اعلام کرد، و ضرورتِ پایان جنگ از راه مذاکره را در جامعه مطرح ساخت. پاسخِ مرتجعان حاکم به این دیدِ درست و راهگشا، یورش وحشیانه به حزب توده ایران و کشتار گروهی از برجستهترین فرماندهان انقلابی ارتش ایران بود. سرکوب خشن و خونین حقوق و آزادیهای دموکراتیک، به بند کشیدن هزاران مبارز راه آزادی، و یورش همه جانبه به حزب توده ایران، در بهمن ماه ۱۳۶۱، که به گفته ریشهریِ جنایتکار با دستگیری بیش از ده هزار تن از کادرها، فعالان، اعضا، و هواداران حزب توده ایران همراه بود، بار دیگر امکان فعالیت آزاد و علنی را از حزب کارگران و زحمتکشان میهن ما سلب کرد، و حاکمیت فاجعهبار رژیم ضد مردمی و استبدادی «ولایت فقیه» را بر ایران مستقرکرد.
مبارزه پیگیر و بیامان حزب توده ایران در دهههای اخیر بر ضد حکومت استبدادی و ضد مردمی «ولایت فقیه»، حمایت ازجنبشهای اصلاحطلبانه و تحول طلب، تلاش در راه ایجاد جبهه وسیع و واحد بر ضد دیکتاتوری، و تأکید بر نقش اساسیِ گردانهای اجتماعی، به خصوص طبقه کارگر و زحمتکشان، در پیشبرد امر مبارزه برای رهایی میهن و استقرار آزادی، دموکراسی، و عدالت اجتماعی، گویایِ این واقعیت سترگ است که پیکار قهرمانانهای که یاران ارانی در دهم مهر ماه ۱۳۲۰ در میهن ما آغاز کردند همچنان ادامه یافته، و این نبرد تا پیروزی زحمتکشان و محرومان برای دست یابی به حقوق شان ادامه خواهد یافت.