مسایل بین‌المللی

نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا، و شکست جمهوری‌خواهان

پیامد انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۱۸ در ایالات متحده، فراسوی دستاوردهای حزب جمهوری‌خواه در مجلس سنا، پیروزی بزرگی برای مردم این کشور، حزب دمکرات، و جنبش‌های هم‌پیمان به‌شمار می‌رود. تسلط انحصاری حزب جمهوری‌خواهان بر دولت درهم شکسته شده و به جابه‌جایی جبهه‌های سیاسی برای پیکارهای آینده ازجمله انتخابات ۲۰۲۰ انجامیده است. هرگونه توهمی مبتنی بر پخش رأی‌ها در میان نامزدهای غیر دو حزب اصلی جمهوری‌خواهان و دمکرات، لاپوشانی واقعیتی است که در روز انتخابات ۶ نوامبر روی داد.

حتا با دستکاری در شیوه‌های جمع‌آوری و جابه‌جایی ناعادلانه مرزها و حدود حوزه‌های انتخاباتی و صندوق‌های رأی که مانع پیروزی‌های بیشتر ازجمله در ایالت‌های فلوریدا و جورجیا شد، با این وجود بزرگ‌ترین “موج آبی” [یعنی پیروزی گسترده دموکرات‌ها] را برای پیروزی حزب دمکرات از سال ۱۹۷۵ به ارمغان آورد. این دستاورد یک نه مهم به ترامپ، حزب جمهوری‌خواهان، سیاست‌های راست‌گرایانه، و از آن میان می‌توان به فعالان معتقد به برتری نژاد سفید، بیزاری از مهاجران، یهودی‌ستیزی، اسلام‌هراسی، دگرباش‌هراسی، زن‌آزاری، و انکار بحران آب‌وهوا بود. اکثریت بزرگی از مردم علیه حزب جمهوری‌خواهان رأی دادند. با وجود از دست دادن سه کرسی نمایندگان جاری در مجلس سنا، نامزدهای دمکرات برای این مجلس نزدیک به ۴۵ میلیون و نامزدهای جمهوری‌خواه ۳۳ میلیون یعنی ۵۷ درصد نسبت به ۴۲ درصد رأی دریافت کردند.

دمکرات‌ها افزون بر ربودن بیش از ۳۰ کرسی برای داشتن اکثریت در کنگره همچنین موفق شدند که هفت فرماندار، بیش از ۳۳۰ کرسی در مجلس قانون‌گذاری ایالتی، چندین کارگزار ایالتی، و اکثریت شکننده در دیگر ایالت‌ها را از آن خود سازند.

نامزدهای جمهوری‌خواه توانستند بیشتر در به‌اصطلاح ایالت‌های قرمز که در آنجا پیروزی برای دمکرات‌ها آسان نیست رأی بالا بیاورند. با اینهمه، در هر رقابتی (به‌جز در داکوتای شمالی و ایندیانا) نامزدهای دمکرات ۴۵ درصد از رأی‌ها را به‌دست آوردند. اگر حزب دمکرات با زیرساخت‌های قوی‌تر در سراسر ایالت‌ها ازجمله شهرهای کوچک و منطقه‌های دورافتاده، و پرورش نامزدهای تأثیرگذار بپردازد آنگاه به‌آسانی می‌تواند در چنین ایالت‌هایی به‌پیروزی برسد.

دفاع از پوشش‌های قانون بیمه درمانی قابل پرداخت (ای سی ‌ای) برای آنایی که پیش از دریافت بیمه دارای بیماری هستند یکی از مسائل محوری مرتبط با موضوع مراقبت‌های بهداشتی بود. رأی‌دهندگان در سه ایالت محافظه‌کار یوتا، نبراسکا، و آیداهو به متمم‌های بسط پوشش قانون بیمهٔ بهداشت مستمندان رأی دادند.

ترامپ در سخنرانی‌های امیدبخش خود پس از انتخابات دچار پریشان‌گویی شد و اعلام کرد که حزب جمهوری‌خواهان به یک پیروزی کامل دست یافته است. پیش از به‌دست گرفتن اکثریت کنگره از سوی دمکرات‌ها، ترامپ پیش‌دستی کرد و جف سشن را از سمت دادستانی کل کشور کنار گذاشت. بسیاری بر این نظرند که او با این کار سعی دارد تا در تحقیقات آقای رابرت مولر (وکیل ویژه اف‌بی‌آی برای سرپرستی گروه تحقیقاتی این سازمان در مورد دخالت دولت روسیه در دستکاری انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده) اختلال به‌وجود آورد که پیامد چنین اقدامی می‌تواند به یک بحران قانونی دامن بزند.

اکنون دمکرات‌ها با داشتن اکثریت در مجلس نمایندگان می‌توانند با اقدام‌های قانونی جمهوری‌خواهان به‌منظور از بین بردن قانون ای سی ای (بیمه درمانی قابل پرداخت)، بیمه بهداشت مستمندان، مزایای رفاه اجتماعی، و همچنین با تخفیف‌های مالیاتی به‌نفع ثروتمندان مقابله کنند. آنان همچنین خط‌مشی‌ای را تعیین خواهند کرد که با خط‌مشی حزب جمهوری‌خواهان در زمینه کار با جنبش‌های دمکراتیک مردمی  تفاوت شدیدی خواهد  داشت.

نانسی پلوسی، سخنگوی بعدی مجلس نمایندگان در سخنرانی پس از انتخابات به اولویت انجام مسئله‌های پیشِ‌رو مانند کاهش هزینه مراقبت‌های بهداشتی، اشتغال و بازسازی، شفافیت و نظارت، و اصلاح سامانه جمع‌آوری پول در کارزار انتخاباتی پرداخت.

این پیروزی‌ها پیامد تلاش‌ها و کنشگری حیرت‌انگیز جنبش‌های اجتماعی از شب پس از انتخابات ۲۰۱۶ بود. نقش رهبری زنان، کنشگران غیرسفیدپوست، و تشکل‌دهی و کنشگری سازمان‌های دمکراتیک ویژگی‌های پیامد این پیروزی بود. میلیون‌ها نفر ازجمله  آنانی که برای نخستین بار رأی می‌دادند در این انتخابات مشارکت کردند.

بسیاری از انتخاب شدگان انتخابات میان‌دوره‌ای از میان جنبش‌های مردمی‌ای مانند: جنبش »من هم«، زندگی سیاه‌پوستان اهمیت دارد، حق مهاجرین، ضد خشونت با اسلحه، تشکل‌های کارگری، دگرباشان، عدالت در محیط زیست، و دیگر جنبش‌های دمکراتیک بالا آمدند.

چنین برآیندی از انتخابات در تاریخ اجتماعی- سیاسی ایالات متحده همانندی‌هایی دارد. کارگزاران کنشگر انتخابی اخیر می‌توانند در هر سطحی از نهادهای قانون‌گذاری دست به دگرگونی‌هایی بزنند و با جنبش‌های توده‌ای که در انتخاب آنان تأثیرگذار بودند به‌منزلهٔ  پیوندی سازمان‌یافته عمل کنند.

یکی از همسانی‌های تاریخی‌ای که می‌توان از آن نام برد دوران پس از تصویب قانون‌های حقوق مدنی و گزینشی از طریق رأی است که هزاران آمریکایی آفریقایی‌تبار و سپس مکزیکی‌تبار و زنان در ایالت‌های جنوبی انتخاب شدند. یا انتخاب سوسیالیست‌ها در زمانی که عصر پیشرو نامیده می‌شود در سمت شهردار یا نهادهای قانون‌گذاری است.

زنان و ازجمله زنان آفریقایی‌تبارِ آمریکایی خود را نامزد کردند و توانستند با آمار بالایی در هر سطحی از نهادهای سیاسی کشور برگزیده شوند. بیش از صد زن که در میان آنان چند زن بومی آمریکایی و مسلمان نیز دیده می‌شوند به مجلس نمایندگان کنگره راه  یافته‌اند.

در مجلس قانون‌گذاری ایالت نوادا بیست‌ودو زن برای عضویت در آن رأی آوردند که در نتیجه برای نخستین بار اکثریت را در این مجمع نمایندگان زن به‌دست آورده‌‌اند. ایالت نوادا نخستین ایالتی در تاریخ ایالات متحده است که شمار زنان نماینده از شمار مردان در مجلس قانون‌گذاری بیشتر خواهد بود. سه تن از دستیاران فرمانداران جدید، چهار نفر از دادستان‌های کل ایالتی و هفت تن از اعضای مجلس نمایندگان که همگی آمریکاییِ آفریقایی‌تبار هستند در انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا برگزیده شدند.

کارزارها و کنشگری‌های تاریخی آندره گیلوم (نامزد فرمانداری فلوریدا)، بیتو اورورک (از تگزاس) و ستیسی آبرامز (نامزد فرمانداری جورجیا)، الهام‌بخش میلیون‌ها نفر به‌ویژه زنان، رنگین ‌پوستان و جوانان شد.

انتخابات سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ یک‌بار دیگر از محدودیت جدی و شکنندگی نهادهای دمکراتیک ایالات متحده پرده برداشت و نشان داد که چگونه عملکرد بسیاری از این نهادها، به‌ویژه حق رأی، تضعیف می‌شود و در این راستا چگونه ماهیت غیردمکراتیک “مجمع برگزیدگان” هر ایالت و مجلس سنا- مجلسی که تنها نصف اعضاء نمایندگان ۸۳ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهد- سر بزنگاه پایه‌های حقوقی و قانونی را سست می‌کنند.

اما این جنبش‌ها برای اعتلای اصلاحات بنیانی و برای محافظت و گسترش دمکراسی در تلاش‌اند و به کسب دستاوردهایی خطیر همچون: به‌کارگیری تدابیری جهت برگرداندن حق رأی به محکومان زندانی در ایالت فلوریدا، ایجاد سامانه ثبت‌نام خودکار برای واجدین شرایط و گسترش تقسیم‌بندی دوباره حوزه‌های رأی‌گیری موفق شده‌اند.

به‌رغم این پیروزی، بدون یک دورنمای مبارزاتی به‌آسانی می‌توان شکیبایی خود را از دست داد یا از پای درافتاد. سلطهٔ حزب جمهوری‌خواه در یک یا دو دوره انتخاباتی شکسته نخواهد شد و پیروزی‌های این انتخابات می‌توانند زمینه پیشرفت‌ها در آینده باشند. اما باید توجه داشت که هدف راهبردی به‌منظور شکست نیروهای راست‌گرا و تشکیل فراگیرترین وحدت ممکن که دربرگیرندهٔ اتحاد با نیروهای میانه و چپ باشد را از دست ندهیم. چنین رویکردی در پیروزی ششم نوامبر تعیین‌کننده بود، و از این پس داشتن چنین چشم‌اندازی بیش‌ازپیش برای تغییرهای  بنیادین ضرورت دارد.

ترامپ و حزب جمهوری‌خواهان با نفرت پراکنی و تشنج‌آفرینی بر ضد کاروان مهاجران (از آمریکای مرکزی)، به‌تدریج توانستند تخم ترس را بپراکنند و پایگاه‌های خود در ایالت‌های قرمز را به‌ویژه در شهرهای دورافتاده کوچک و مناطق کشاورزی تقویت کنند. دمکرات‌ها نتوانستند در بی‌اثر ساختن چنین طرح‌هایی واکنشی داشته باشند.

در تبلیغاتی که کاروان مهاجران را هدف قرار داده بود این‌طور وانمود می‌شد که کاروان از سوی دمکرات‌ها و یهودیان تأمین مالی می‌شود و با نزدیک شدن آن به مرزهای کشور امنیت ملی به‌خطر می‌افتد. چنین تبلیغاتی آشکارترین نموداری است از گرایش‌های نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی، یهودی‌ستیزی، و اسلام‌هراسی که تا کنون دیده شده است. این تبلیغات به‌طورمستقیم از دفترچه راهنمای گروه‌های فاشیست‌گرا به‌نام ”گزینهٔ راست” الهام گرفته‌اند. ترامپ آگاهانه این ایالت‌ها را هدف قرار داد تا اکثریت جمهوری‌خواهان را در مجلس سنا حفظ کند. اما تبعیض‌نژادی ترامپ و جمهوری‌خواهان، یهودی‌ستیزی، زن‌ستیزی و بیگانه‌هراسی نتوانست آن طوری که انتظار می‌رفت به‌هدف کامل خود برسد. اگرچه او (ترامپ) توانست پایگاه حامیان خود را به‌حرکت درآورد، ولی چنین فضایی باعث شد که پیش از روز انتخابات سه حمله تروریستی داخلی رخ دهد که تبلیغات منفی و حمله‌های تروریستی زنگ خطر را به‌صدا درآورد و بسیاری از رأی‌دهندگان میانه‌رو ازجمله زنان سفیدپوست و بخشی از طبقه کارگر حومه‌نشین  را به سمت دادن رأی به نامزدهای حزب دمکرات سوق داد.

راهکار ترویج ترس و نفرت از سوی ترامپ و جمهوری‌خواهان باعث جابه‌جایی در موضع‌گیری نیروهای سیاسی شده است. حزب جمهوری‌خواهان حزبی است که به‌طور آشکار بر بستر طرفداران برتری نژاد سفید، توطئه‌‌گری و از همه هراسی و نفی‌کنندگان  تغییرات زیست‌محیطی و یافته‌های علمی با طرفدارانی کوته‌فکر استوار است. در همان حال، پایگاه طرفداران حزب دمکرات گسترده می‌شود و رأی‌دهندگان غیرسفیدپوست انبوهی را در خود جای داده است. با این حال، ده‌ها میلیون نفر از سفیدپوستان واجد شرایط هنوز در زیر چتر نفرت‌پراکنی زهرآگین ترامپ، رسانه‌های گسترده جناح راست، و کلیساهای بنیادگرا و راست‌گرای سفیدپوست  قرار  دارند.

بدون سازمان‌دهی یک جبهه فراگیر توده‌ای متشکل از نژادهای مختلف بر ضد نژادپرستی، ضدیت با مهاجران، دشمنی با زنان، یهودی‌ستیزی، دگرباش‌ستیزی و اسلام‌هراسی هیچ راه دیگری برای غلبه بر بخارهای مسمومی که از اندیشه‌های نفرت‌انگیز متصاعد می‌شوند، وجود ندارد. بدون یک اتحاد استوار، طبقه کارگر چندگونگی نژادی نخواهد توانست سرکردگی دگرگونی اجتماعی به سوی یک جامعه برابرنگر و منصفانه را به‌دست گیرد. یک ائتلاف انتخاباتی که دربرگیرنده حزب دمکرات، حزب کارگر، جنبش‌هایی همچون برابرخواهی نژادی و جنسیتی، حقوق مهاجران و سایر جنبش‌های دمکراتیک است می‌تواند با یک برنامه راهبردی و به‌وجود آوردن تشکل‌هایی از پایین به بالا و ساختارهایی توده‌ای همهٔ سه هزار حوزه انتخاباتی در سراسر کشور را به‌دست گرفته و درنتیجه هر پنجاه ایالت را یکی پس از دیگری  به‌چنگ  آورد.

 این اشتباهی ساده‌انگارانه است که برای تغییرات اساسی باید بر توازن ویژگی‌های نژادی، جنسیت، تناسب درآمدهای جمعیت و جز این‌ها تکیه کنیم یا بپذیریم که باید به سوی توازن در ویژگی‌های جمعیت در یک جامعه حرکت کنیم. چنین رویکردی با نظریه اتحاد بین نژادها مغایرت داشته و مبارزه علیه نژادپرستی را از محتوا تهی می‌کند. بنابراین تأیید یا تصدیقِ آن بخش بزرگی از آرای سفیدپوستان را به‌سود نیروهای راست می‌کشاند. در حقیقت چنین هم شده است. حزب دمکرات در بسیاری از ایالت‌ها، منطقه‌های پیرامونی شهرها، شهرک‌ها و منطقه‌های زراعتی- دامداری در انجام کارکرد سازمانی خود کوتاهی کرده یا به‌طورکلی از انجام آن سر باز زده است. صنعت‌زدایی و درهم‌پاشی جنبش کارگری زمینه قدرت‌گیری و تأثیرگذاری تبلیغات رسانه‌های راست‌گرا، انجمن ملی اسلحه و کلیساهای بنیادگرا با گرایش‌های راست‌روانه را به‌وجود آورده است. درنهایت، بدون گرفتن رهبری ایالت‌ها که بردار جمعیتی‌شان متنوع نیست هیچ راهی برای تشکیل یک ائتلاف حکومتی، دستیابی به یک اکثریت نمایندگان دمکرات در مجلس سنا و یک اکثریت باثبات در “مجمع گزینشگران آمریکا” وجود ندارد. جذب انبوهی از رأی‌دهندگان سفیدپوست امری ضروری است. حزب دمکرات نیز به همین نتیجه رسیده است و از هم‌اکنون به گسیل فعالان و سازمان‌دهی در هر حوزه رأی ایالت‌ها دست زده است.

شادباش به تمام کسانی که سهمی در این پیروزی بزرگ داشتند. پیش به سوی جنبش‌های بزرگ‌تر، سازمان‌دهی، اتحاد، و پیروزی‌های بزرگ‌تر در سال ۲۰۲۰ و پس از آن.

نوشته: جان باچتل، رهبر حزب کمونیست ایالات متحد آمریکا (به‌نقل از: نشریهٔ “جهان مردم”).

  به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۶۵،‌ دوشنبه ۵ آذر ماه ۱۳۹۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا