بدرود رفیق کامبیز کبیری، مبارز دلیر و یار و یاور زحمتکشان
رفیق کامبیز کبیری، انسانی شریف، مبارزی پرشور در راه بهبود زندگی تودهها، فرزند کار و زحمت، وفادار به آرمان زحمتکشان، روز ۱۷ آذرماه ۱۳۹۷، در سن هفتادوهشتسالگی، چشم از جهان فروبست و پیکر شکنجهشده و رنجکشیدهاش با حضور انبوه مردم به سوی آرامگاه ابدیاش در آرامستان شهر رشت مشایعت شد.
رفیق کامبیز کبیری، در ۲۴ اسفندماه ۱۳۱۹ در تهران و در خانوادهای مبارز و ترقیخواه پا به عرصهٔ حیات گذاشت. پدربزرگ او از مبارزان صدر مشروطیت بود و عمویش ژنرال “کبیری”، در برپایی حکومت ملی فرقه دمکرات آذربایجان نقشی بسزا داشت. او پس از تهاجم ددمنشانهٔ نیروهای مسلح شاه و خانهای فئودال حامی رژیم سلطنتی به نهال تازه پای حکومت فرقه دموکرات آذربایجان در مراغه به جوخه اعدام سپرده شد. پدر رفیق کامبیز، از اعضای قدیمی حزب توده ایران و از فعالان سالهای دهه ۲۰ و دهه ۳۰ حزب بود. رفیق کامبیز، برادر کوچکتر رفیق بیژن کبیری است که همراه ناخدا افضلی و یارانش در ۷ اسفندماه سال ۱۳۶۲ از سوی رژیم جهل و جنایت ولایی اعدام گردید.
در چنین خانوادهٔ انقلابیای بود که رفیق کامبیز از دورهٔ کودکی با روح عدالتطلبی و میهندوستی پرورش یافت و تربیت گردید و بهبلوغ اجتماعی و سیاسی رسید. کبیریها از دوران مشروطه بهمنظور استقرار مشروطیت و حکومت قانونی و تا دوران پیش و پس از انقلاب نیز در مسیر آزادی و احیای حقوق تودهها با مبارزهای پرشور و آشتیناپذیر رزمیدهاند و ازاینروی نزد همهٔ ترقیخواهان و پیکارگران راه صلح، استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی میهنمان ایران از احترامی خاص برخوردار بودهاند.
کامبیز پس از فارغالتحصیل شدن و در ایام جوانی بیش از یک دهه را در سازمان تأمین اجتماعی تهران مشغول بهکار بود و پس از آن در نیمه دهه ۱۳۵۰ به رشت منتقل شد. او ابتدا مدیریت اداری بیمارستان ۲۵ شهریور سابق را که امروزه امیرالمؤمنین نام نهادهاند برعهده گرفت و سپس چند سالی در پست مدیر مالی و اداری بهداریهای رشت و زنجان کار کرد. او در تلاش بیوقفهاش برای پیشبرد زندگی، فعالیتهایی دیگر را تجربه کرد و در اجرای پروژههای بزرگ و ملی نقشی مهم داشت. مدیریتهای مالی نیروگاه سیکل ترکیبی رشت، دانشگاه آزاد رشت، معدن سنگآهن چادرملو یزد، تونل آببَر نیروگاه سد سیمره ایلام، نیروگاه سد کرخه، قطار شهری شیراز و عسلویه ازجمله این پروژهها بودند. کامبیز در همه این پروژهها که هرکدام گردش مالیای میلیاردی داشتند، در مقام مدیر مالی درنهایت سلامت و صداقت و پاک دستی، کار کرد و گواه پاک زیستن و سلامت مالیاش هم زندگی ساده و معمولیاش بود.
رفقا کامبیز و سرهنگ بیژن کبیری از همان نوجوانی ظلم و بیعدالتی رژیم ستمشاهی را با تمام وجود درک کرده و در ادامه راه پدر و عمویشان و بهمنظور دفاع از حقانیت تاریخی زحمتکشان و تحقق آرمانهای والای انسانی بهعضویت حزب توده ایران درآمدند و در فرایند دگردیسی و شکست انقلاب بهمن ۵۷ رفیق سرهنگ بیژن کبیری، فرمانده نامدار ارتش و فاتح عملیات جنوب و شکست حصر آبادان، پس از شکنجههای طولانی بههمراه ناخدا افضلی و دیگر یارانش در ۷ اسفندماه ۱۳۶۲ و در اوج کشتار و سرکوب احزاب و نیروهای انقلابی و میهندوست، به جوخههای اعدام سپرده شد.
رفیق کامبیز بهاتکای تحصیلات دانشگاهیاش در بیمارستان زنجان با سمت مسئول امور مالی مشغول بهکار بود؛ همزمان، با قبول مسئولیت سنگین سازمان حزبی در استان آذربایجان، در حیات سیاسی میهن نیز نقشی برجسته و بهیادماندنی برعهده گرفت. در فروردین ماه ۱۳۶۲، چند روز قبل از یورش دوم گزمگان حاکمیت “ولایت فقیه ” به حزب توده ایران و اعضایش، رفیق کامبیز کبیری نیز مانند بسیاری از همرزمان خود بازداشت و روانه زندان گردید. آزار و اذیت و شکنجه را این بار نه در صفحهٔ کتابهای منتشر شده و نه در حماسههای تاریخ نیاکان و نه در خاطرات بازگو شده پدرش، بلکه در عرصهٔ جان و روان خود باید لمس میکرد و شاهد میشد. او بهخوبی میدانست که در این لحظه و بزنگاه تاریخی باید پرغرور و باصلابت هزینه سنگین پرداخت و اعتبار ژنرال ربیع الله کبیری و سرهنگ بیژن کبیری را حفظ کرد. اوباشان امنیتی رژیم جهل و جنایت جمهوریاسلامی رفیق کامبیز را در زندان مخوف تبریز به بند کشیدند و زیر شکنجههای وحشیانه بردند. گویی باید تاریخ یک قرن کشور و تاریخ پرافتخار جنبش مردمی بهویژه حزب توده ایران را بازگو کرد تا به جهالت و نادانی بازجویان پاسخ داد و زنگار از ٔذهن کور و تاریکاندیششان تا حدی زدود. رفیق در پاسخ به این سؤال که چه چیزی موجب ماندگار شدن شما در این راه بوده است؟ با شهامتی درخورد پاسخ داد: “آزادی و آزاد زیستن، رهایی همهٔ ستمدیدگان، محرومان و زحمتکشان میهن!”
رفیق کامبیز ضمن دفاع سرسختانه از عقاید خود و حزب توده ایران با شهامتی ستودنی تسلیم هیچیک از خواستهای بازجویان نشد. بازجوها بارها ترفندهایی را بهکار بردند تا روحیه رفیق کامبیز را تضعیف کنند. آنان برای تسلیم کردن رفیق به خواستهای اهریمنیشان، مدام شوهای مشمئزکننده تلویزیونی قربانیان شکنجه را یادآور میشدند. رفیق کامبیز با شکیبایی و اعتمادبهنفسی ویژه، آموختهها و اندوختههای فکریاش را بهکار میگرفت. گفتههای پدرش درباره نسلهای پیشین و سنن مبارزات خانوادگی ازجمله عمویش ژنرال بدیع الدوله کبیری را که حکومت ننگین پهلوی در سال ۱۳۲۵ پس از ماهها شکنجه در مراغه سرآخر اعدامش کرده بود، در ذهن خود مرور میکرد. او در زندان، با تکیه بر تجارب شخصی و خانوادگی و نیز استدلالهایی منطقی، علل شرایط پیشآمده و مسائل طرح شده بین رفقا را توضیح میداد و باعث تقویت روحیه آنان میشد.
رفیق کامبیز بیش از ده سال از بهترین دوران زندگیاش را در سیاهچالهای رژیم جهل و جنایت “ولایت فقیه” سپری کرد. او در سال ۱۳۷۲ از زندان آزاد شد. شرافت، صداقت و پایمردی رفیق کامبیز را همۀ همبندان او در زندان تبریز و رشت ستودهاند و از این انسان شریف بهنیکی و شایستگی یاد میکنند.
رفیق کامبیز پس از آزادی از زندان در رشت به زندگی شرافتمندانه خود ادامه داد و همواره مورداحترام اهالی رشت بود. شرکت انبوهی از اهالی شهر در مراسم خاکسپاریاش از محبوبیت این فرزند خلف حزب تودهها در نزد مردم حکایت میکند. او در طول زندگی پربارش، چه در عرصه حیات سیاسی و چه در انجام وظایف اداری و اجتماعی مرحلههایی مختلف از سر گذراند و فعالیتهایی پرثمر را در تمامی آنها و در جهت بهبود زندگی مردم تجربه کرده و آن تجربهها را بهخوبی بهکار گرفت.
زخم و آثار شکنجههای جانکاه، سالها بر جسم و جان رفیق کامبیز کبیری پنجه درافکنده بود و تا آخرین روزهای زندگی او را رها نکرد تا جایی که پس از سالها تحمل، تن رنجورش بیش از آن تاب نیاورد و سرانجام برای همیشه با رفقا، یاران، خانواده و دیگر بستگان خویش وداع گفت، و آنان را در غم نبودش فروبرد. رفیق کامبیز کبیری تا آخرین روزهای زندگیاش بر اندیشه و آرمانهای انسانی خود پای فشرد و استوار و پابرجا همانند عمو، پدر و برادر که در حقیقت نمونههایی مثالزدنی در جنبش مردمی میهن ما و جهاناند، در صفوف حزبش باقی ماند. حزب توده ایران فقدان این رفیق را به خانواده و بازماندگانش و نیز به همه اعضا و هواداران حزب، به دوستان، آشنایان و همکارانش تسلیت میگوید. یادش گرامی و راهش جاودانه و پر رهرو باد.
نامۀ مردم، شمارۀ ۱۰۶۷، ۳ دی ماه ۱۳۹۷