«بدون فرهنگ، انقلابی وجود نخواهد داشت. هر انقلابی محصول ویژگیها و اندیشههای خود است»
بن چاکو، سردبیر جوان روزنامه مورنینگ استار، در گزارش خود از بزرگترین همایش روزا لوکزامبورگ در برلین، به دفاع هیئت کوبایی شرکتکننده در این همایش از انقلاب و پایبندی مردم کوبا به کمونیسم اشاره میکند که جمعیت بزرگ حاضر در این مراسم تاریخی را به تحسین و تشویق یکپارچه واداشت. امسال همایش سالانۀ روزا لوکزامبوگ در برلین، به بزرگترین و شایستهترین همایشی تبدیل شد که تا کنون به این مناسبت برگزار شده بود. امسال از قتل دو انقلابی برجسته روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت صد سال سپری شد.
این همایش، که بیست و چهارمینِ آن است که از سوی نشریهٔ “یونگه ولت”- همتای آلمانیِ روزنامهٔ “مورنینگ استار”- ترتیب داده میشود، از سوی چپ آلمان به گستردهترین عرصهٔ گفتوگو و تبادلنظر دربارهٔ سیاستهای سوسیالیستی تبدیل گردیده است و همه چپگرایان، از پیشروترین اعضای حزب سوسیال دمکرات، حزب چپ و حزب کمونیست آلمان گرفته تا طیف گستردهای از سازمانهای کوچکتر را بهخود جلب میکند. در طول برگزاری این همایش دربارهٔ جنبشهای ضدِ امپریالیسم، دگرسانیِ ماهیت جنگها، بحران آتی سرمایهداری، شدت سرکوبهای گسترشیابنده در ترکیه، و دربارهٔ بسیاری گرههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دیگر، نشستهایی برگزار شد و با اجراهای قطعههایی نمایشی و ترانههایی دربارۀ روزا و کارل همراهی گردید.
در همایشهای پیشین رسم بر این بود که تمام روز به بحثهای سیاسی پرداخته میشد و موسیقی و نمایشهای هنری شبِ آن روزها اجرا میشدند. اما “دیتمار کوشمیدر”، مدیر اجرایی یونگهولت، توضیح داد که امسال در سرتاسر روزهای برگزاری همایش، به اهمیت و مرکزیت ویژگیهای فرهنگی در هر انقلابی پرداخته میشود. در یکی از نشستهای بعدازظهر که جمعیت بزرگی در آن حضور یافت، موضوع مهم ساختمان و پرورش یک فرهنگ انقلابی بررسی شد. در ادامه، بهمناسبت گرامیداشت سالگرد انقلاب کوبا و دستاوردهای آن برنامهای با نام “۶۰ سال انقلاب و فرهنگ نوین در کوبا” در این زمینه عرضه شد.
“آبل پریتو”، وزیر فرهنگ کوبا، نظر کارشناسانه خود را در زمینهٔ هنر، ادبیات و فیلم بیان کرد. او با گفتهای از فیدل کاسترو آغاز کرد که میگفت: “بدون فرهنگ، انقلابی وجود نخواهد داشت. هر انقلابی محصول ویژگیها و اندیشههای خود است.” او بسیار کوشید تا نشان دهد که این افزونهای گزینشی نبوده، بلکه رویکرد کوبا به پایهگذاری فرهنگی انقلابی در حفظ انقلاب در شرایط خصومتآمیز بینالمللی کارساز بوده است. “برای فیدل، برای رائول، برای حزب کمونیست و دولت کوبا آشکار بوده و است که شرایط مادی زندگی میتوانند تغییر یابند، زندگی انسانها بهبود یابد، زمین به دهقانان داده شود اما همزمان با این تغییرها اگر بهمنظور پدید آوردن فرهنگی نو تلاش نشود و آگاهی تازهای بر شالودهٔ همبستگی شکل نگیرد، بازگشتپذیر شدن هر انقلابی ممکن است. ایستادگی کوباییها در برابر هرگونه محاصره و دروغی، و دلیل ماندگاریمان پس از فروریزی سوسیالیسم در اروپای شرقی که کشور را از متحدان اصلی و شریکهای اقتصادیاش محروم کرد، تنها میتواند بر مبنای این حقیقت توضیح داده شود که نوع تازهای از آگاهی در کوبا پدید آمده است.”
او در استدلال خود به دولتهای ضد انقلابی آرژانتین، برزیل و اکوادور که هماکنون سرگرم بازپس گرفتن دستاوردهای انقلابی و بیثبات کردن دولتهای پیشرو در ونزوئلا و نیکاراگوئه و حمایت از مخالفان دستراستی مسلح و خشونتطلب هستند اشاره میکند و میگوید: “ما امروز ناظر پسرویهایی در آمریکای لاتین هستیم. نبودِ چنین آگاهی یکی از علتها است. مردم از مزیتهای دولت سوسیالیستی بهره میبرند و برخی ممکن است خود را عضو طبقهٔ متوسط بدانند. آنگاه که لازم باشد ممکن است بهدفاع از این مرتبه برآیند و شما مردم تهیدست را میبینید که علیه حق و سهم قانونی خود رأی میدهند.”
آبل پریتو میافزاید: “مدافعان انقلاب بولیواری در ونزوئلا مانند حزب کمونیست این کشور که در سمت چپ دولت قرار دارند، بر اهمیت درگیر کردن تمامی طبقۀ کارگر بهمنظور تلاش ورزیدن در ساختمان سوسیالیسم و رویارویی فعالانه با قدرت اقتصادی سرمایهداری بهصورتی که دولت توانست چندی پیش در هنگام افزایش بهای نفت از صدمه آن مصون بماند تأکید دارند. جامعۀ سوسیالیستی کوبا برخلاف ونزوئلا سرمایهداری را چندی است که پشت سر گذاشته است. اما حتی در جاهایی مانند اتحاد شوروی که از چنین شرایطی برخوردار بودند تاریخ نشان میدهد که اگر مردم بهاندازه ضرور در فرآیندهای سیاسی مشارکت نداشته باشند در بزنگاه حمله و تهاجم برای دفاع از انقلاب از جا برنخواهند خاست و درنتیجه بازگشتهای ناگهانی شگرف امکانپذیر است. کشور نیرومند شوروی در مدت هفت دهه حاکمیت خود نتوانست چنین مشارکتی را تضمین کند. در این ارتباط کوبا با چه رویکرد متفاوتی توانسته است از پس چنین گرههایی برآید؟”
پریتو میگوید: “نمونهٔ کوبا نشان میدهد که اگر با شنوندگان خود همراهی و همکاری کنی میتوانید به آفرینههای هنری و ادبی دست یابید.” او به برنامههای گیرای تودهای مانند برنامهٔ تلویزیونی “دانشگاه برای همه” اشاره میکند که نخستین بار در سال ۲۰۰۰ پخش شد و سبب شد مردم با هنرمندان و نویسندگانی نامدار آشنا شوند. ما به ادبیات، فرهنگ، و شیوههای گوناگون هنری برای بیان روی آوردیم و آنها را بهکار گرفتیم. ما به پدید آوردن فرهنگ کتابخوانی موفق شدهایم. توانمندسازی مردم کاراتر از ارشاد است و بهنظر ما رمز موفقیت است. فیدل میگفت: ٬ما به مردم نمیگوییم که ایمان بیاورند. به آنان میگوییم مطالعه کنند٬. ما به انتشار ارزانقیمت آفرینههای نویسندگان و هنرمندان برجسته و نامدار دست زدیم. هر کتاب را ۲۴ سنتاوز (۱۰ سنت) قیمتگذاری کردیم. همه میتوانستند کتاب دون کیشوت را بخوانند. ولی نمیدانم که همه آن را خواندهاند یا نه.” او در ادامه سخن دیگری از فیدل بازگویی میکند: “ما نمیخواهیم مردم را به افرادی کوتهفکر و خشکاندیش تبدیل کنیم، ما میخواهیم مردمی آموخته و آگاه، مردمی آزاد بار آوریم. عملکرد کوبا در این ارتباط نیز چون همیشه انترناسیونالیستی بود.” پریتو توضیح میدهد که چگونه انجمن انتشار کتاب کوبا برای یافتن کتابهای ارزشمند جدید بهمنظور برگرداندن آنها به زبان اسپانیایی تمامی جهان را زیر پا گذاشت و به انتشار کتابهایی از بیش از ۵۰ نویسنده از ۱۵ کشور دست زد. در مورد بسیاری از نویسندگان آفریقایی نخستین بار بود که کتابشان ترجمه و به این زبان [اسپانیایی] برگردانده میشد. “یکی از آنان وله سوینکا بود، شاعر و نمایشنامهنویس نیجریهای که دیرتر جایزۀ ادبی نوبل را از آن خود ساخت. بنابراین ما نخستین معرفیکنندهٔ یکی از مهمترین نویسندگان آفریقایی به اسپانیایی زبانها بودیم.”
“تقویت سنتهای کوبا و ارجگذاری میراث آن ضرورت داشت زیرا در سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ میراث ما دچار فراموشی و بیتوجهی شده بود، بهویژه میراث آفریقایی ما. فرهنگ مردمی کوبا غنی، گوناگون و ریشهدار است. اما پیش از انقلاب ۱۹۵۹ ثروتمندان کموبیش از فرهنگ ایالاتمتحده دنبالهروی میکردند. کوبا باید با حمایت از فرهنگ خودش در برابر آن فرهنگ استیلایی مقاومت میکرد و مقاومت میکند.”
بخشی از آن میتواند از سوی صنعت گردشگری برآورده شود. “این صنعت سرچشمه مهمی برای درآمد میباشد اما میتواند وسیلهای برای رواج فرهنگمان هم باشد. اما چگونه میتوان از تبدیل شدن آن به فرهنگ مصرفی برای صنعت گردشگری جلوگیری کرد؟ پاسخی که یافته شد گسترش فرهنگ واقعی و زنده بود که از سوی کودکان و جوانان کوبا آفریده میشد: “ما به آموزشوپرورش آموزگاران بیشتری در زمینه هنر سنتی روی آوردیم تا هنرهای دبستانی و دبیرستانی تشویق و گسترش یابند. ما بر تربیت آموزگاران بهقصد حفظ فرهنگ سنتی تمرکز کردیم. ما برآنیم که به جنبش جوانان نزدیک شویم تا از چیزهایی که در گوشهوکنار میبینیم حمایت کنیم.”
“ما با تشویق و پذیرش گوناگونی نژادی و فرهنگی، در برابر استیلای صنعت عظیم سرگرمیهای تصویری و نمایشی مانند شرکتهای سازنده فیلم و موسیقی ایالاتمتحده که جایی برای کارهای هنری دیگر باقی نمیگذارند ایستادگی میکنیم.” از دید او موفقیت بزرگ سال گذشته فستیوال سینمای آمریکای لاتین نموداری از درستی این رویکرد است. او یادآوری کرد که کوبا همواره برای آوردن و شناساندن اندیشههای نو از خارج آمادگی دارد، اما به عملکرد دولت ایالاتمتحده اشاره میکند که با کمکهای مالی خود در فعالیتهای شبکههای اینترنتی و رسانههای اجتماعی در جهت بهراه انداختن محفلهای ضد سوسیالیستی در کشور دست دارد. “ما اقدامهای جاسوسی آنها را درنظر داریم، در هنگام انتخابات دخالت منفی این رسانهها را در شبکههای اجتماعی میبینیم. با کوششهای آنها در وارد کردن ارزشهای نولیبرالی و رقابت، و تأکید بیش از اندازه بر پول را میبینیم که میتوانند در تضاد با ارزشهای سوسیالیستی و یکپارچگی مردم کوبا قرار بگیرند.” لیکن میزان پایداری کوبا را باید در دسترسی فرهنگ تربیتی و آموزشی آن در سراسر کشور یافت.
او در میان کف زدنهای حاضران اعلام کرد: “در کوبا هیچ کودکی نیست که معلم نداشته باشد. ممکن است کامپیوتر نداشته باشند. اما همه از داشتن تلویزیون، رادیو، و ابزار گسترش فرهنگ برخوردارند و اینها هرگز خصوصی نخواهند شد.”
با آنکه پریتو سخنرانی مفصلی درباره کوبا ایراد کرده بود، اما نشست کوبا خاتمه نیافت. در بخش پرسش و پاسخ، آرنولد شوئلتزل، سردبیر پیشین یونگهولت، نظر لیانا هرناندز، عضو کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست کوبا، درباره مطلبی مرتبط با پیشنویس قانون اساسی کوبا پرسید که در آلمان پوشش رسانهای گستردهای یافته است.
در پیشنویس قانون اساسی کوبا که برای نظرخواهی در اختیار همگان گذاشته شد، گزارهای بدین مضمون: “جامعهٔ کمونیستی” به منزله هدف قانون اساسی را با “جامعهٔ سوسیالیستی” جایگزین کرده بود. اما پس از اینکه پیشنویس برای بحث و گفتوگو دربارهٔ اصلاح و ترمیم بیشتر در اختیار همگان و در همه سطحهای جامعه قرار گرفت، بیش از یک میلیون پیشنهاد جداگانه به تدوینکنندگان سند ارسال شد که خواستار گنجاندن دوبارهٔ گزارهٔ “جامعهٔ کمونیستی” در پیشنویس قانون اساسی را خواستار شده بودند.
لیانا هرناندز نمیخواهد اهمیت تغییر گزاره را بزرگنمایی کند، اما میگوید: “بههر حال ما مردمی فرهیخته داریم. مردمی انقلابی. و آنان پیشنهاد دادند که ما “کمونیسم” را برگردانیم. این فرهنگ مردم ماست.”
یونگهولت و مورنینگ استار
همایش روزا لوکزامبورگ هرساله از سوی روزنامهٔ سوسیالیستی یونگهولت سازمان داده میشود.
روزنامهها در همهجا با چالشهای کاهش یافتن تعداد خواننده نشریۀ چاپی و افزایش خوانندگان آنلاین و شبکههای اجتماعی روبرو هستند که میل دارند برای خواندن کمتر هزینه بپردازند، و به “وفاداری به نام نشریه” اهمیت کمتری نشان میدهند، خوانندگانی که تکههایی از نوشتههای فراوان را میخوانند اما بهطور مرتب روزنامه را نمیخرند. این پدیده برآیند مثبتی در زدودن کنترل انحصارهای رسانهای داشته است اما چالشهایی را هم در حفظ روزنامهنگاری حرفهای پدید آورده است و به نابودی نشریههای محلی انجامیده که پیامد سنگینی برای دمکراسی محلی دارد.
روزنامههای سوسیالیستی که از انتشار تبلیغات بازرگانی پرهیز میکنند و اغلب از سوی دیگران مورد تحریم هستند، در وضع دشوارتری قرار دارند. بههمین علت یونگهولت نشستی با دیتمار کوشمیدر، مدیر اجرایی این نشریه، و همکاران بهمنظور بررسی این دشواریها ترتیب داد.
مدیریت مورنینگ استار مدتی است که با برخی از دشواریها مانند افزایش بهای کاغذ و پخش روزنامه دست بهگریبان است. ما نیز از سوی اغلب رسانهها نادیده گرفته میشویم. کوشمیدر اشاره کرد که یونگهولت از منع تبلیغات در دویچهبان [راهآهن آلمان] زیان میبیند و ایستگاههای رادیویی نیز از پخش آگهیهای آن خودداری کردهاند.
او هشدار میدهد هنگامیکه ما “به سوی بربریت میغلتیم که سوسیالیسم تنها جایگزین آن است” خوشایند نیست که ببینیم نشریههای پیشرو روزانه بهصورت نشریههای هفتگی درآیند یا تنها در پایگاههای اینترنتی یافت شوند.” او به حاضران گفت که “ما برای داشتن یک نشریۀ روزانۀ چپگرا و غنی فرهنگی باید مبارزه کنیم. به داشتن یک روزنامۀ سوسیالیست بهشدت نیاز هست و باید از چنین نشریهای پاسداری شود.”در پایان این نشست یکی از همکاران گفت: “هنگامیکه فرزند شما میپرسد: ٬پدر و مادر عزیز، شما در آن روزهای هولناک بحران سرمایهداری به چه کاری دست زدید؟ آیا نمیخواهید پاسختان: ٬من آبونهٔ یونگهولت شدم٬ باشد؟٬.”
پیامی که در مورد همهٔ بریتانیا و نشریه مورنینگاستار نیز صادق است.
نامۀ مردم، شمارۀ ۱۰۷۰، ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۷