مسایل سیاسی روز

«تهاجم تبلیغاتیِ «نولیبرال» ‌های وطنی ضدِ «مادورو

تحول اوضاع سیاسی ونزوئلا در رسانه‌ها و فضای مجازی داخل و خارج کشور یا با سکوت یا با حمله به دولت “مادورو” پیگیری یا بازتاب پیدا کرد. سایت “رویداد ۲۴” که به هنگام فعالیتش، خبرگزاری ایسنا، ۲۹ آذرماه ۱۳۹۴، رویکرد آن را اعتدالی گزارش کرده بود، در گزارشی که سعی داشت جنبه خبری آن را برجسته کند، درنهایت از خط اعتدالی خارج شد و در ذیل این گزارش ازجمله نوشت: “افزایش اعتراضات در ونزوئلا ناشی از بحران و سوءِمدیریت مادورو بوده است.

درنتیجه میلیون‌ها تن از ونزوئلایی‌ها که از وضعیت اَبَرتورم و قطع برق و کمبود مواد اولیه ازجمله غذا و دارو به‌ستوه آمده بودند، به خیابان آمده و علیه دولت تظاهرات کردند.” و در جایی دیگر و با استناد به “نظرسنجی‌ها”، نوشت: “بر اساس این گزارش همه نظرسنجی‌های معتبر در ونزوئلا نشان داده که بیشتر مردم از مادورو خسته شده‌اند، اما این بدان معنا نیست که به ‌دنبال هر اقدامی برای بیرون کردن او هستند.” روزنامه خراسان، ۶ بهمن‌ماه، به‌نقل از حامد رحیم‌پور، می‌نویسد: “آمریکا با کنترل نفت ونزوئلا می‌تواند روی جریان انرژی دنیا تأثیرگذار باشد، هم نفت ونزوئلا با پالایشگاه‌های آمریکا سازگاری دارد و هم اگر کشوری مثل ونزوئلا با عربستان در جریان کنترل نفت همراهی کند، شرایط در صحنه بین‌المللی تغییر می‌کند.” آفتاب یزد، ۶ بهمن‌ماه، با پرداختن به موضوع این تحول اوضاع و به‌نقل از علی بیگدلی، استاد حقوق بین‌الملل، می‌نویسد: “توده‌های مردم با مشکلات شدیدی روبه‌رو هستند، به‌گونه‌ای که یکی از ونزوئلایی‌ها در مصاحبه‌ای گفت من خانه‌ام را دو دلار فروختم. این وضعیت وحشتناک کنونی نشان می‌دهد که برخی از مردم می‌خواهند مادورو هر طور که شده برود و ساختار اساساً تغییر کند.” صلاح‌الدین هرسنی، در روزنامه قانون، ۶ بهمن‌ماه، نوشت: “همه امیدها به خوان گوایدو، ريیس پارلمان ونزوئلا و از رهبران  اپوزیسیون  است که این روزها به جهت گرایشات راست میانه بر علیه دولت ونزوئلا از محبوبیت زیادی در حیات  سیاسی ونزوئلا برخوردار شده است و از سوی آمريكا، کانادا، برزیل، آرژانتین، پرو، گواتمالا و کلمبیا نیز موردحمایت قرار گرفته است. درواقع اقدامات دموکراسی‌خواهانهٔ  گوایدو می‌تواند امید به بقای صدارت مادورو را به‌چالش گیرد و تا میزانی به سامان و ثبات سیاسی این کشور کمک کند. تحقق این امر مستلزم تقویت اپوزیسیون و همچنین مقاومت در برابر اقدامات مردم‌فریب مادورو است.” بهار نیوز، ۵ بهمن‌ماه، مطلبی از مهدی ندینی انتشار داد که در آن آمده است: “رخدادهای این روزهای ونزوئلا را به‌ هر شکلی روایت کنیم بعید است بتوان عنوان ٬کودتا٬ به آن داد. نیازی نیست طرفدار مادورو یا مخالفانش باشیم  (و اصلاً کاسۀ داغ‌تر از آش شدن شیوۀ معقولی نیست)، مهم نیست حق را به چه کسی می‌دهیم، اما وقتی حضور گستردۀ مردم را در خیابان‌ها مشاهده می‌کنیم، عنوان ٬کودتا٬ معقول به‌نظر نمی‌رسد، حتا اگر مخالفان صد درصد در موضع ناحق باشند.” روزنامه ایران، ۶ بهمن‌ماه، در مطلبی از منصور معظمی می‌نویسد: “آنچه این روزها در ونزوئلا درحال وقوع است را می‌توان تلفیقی از جریانات داخلی و جریانات بیرونی دانست که البته منشأ بخش قابل‌توجهی از جریانات داخلی هم از بیرون است و از خارج از مرزهای این کشور امریکای لاتین هدایت می‌شود. امریکا، متحدان اروپایی‌اش و متأسفانه برخی از کشورهای امریکای لاتین با اعلام حمایت از فردی که خود را رئیس‌جمهوری موقت ونزوئلا نامیده، بدعت بسیار خطرناکی را گذاشتند که اگر جامعه بین‌الملل واکنش مناسبی نشان ندهد این بدعت خطرناک می‌تواند به دیگر کشورها هم سرایت کند و به روح دموکراسی آسیب‌های جدی برساند.” خبرگزاری ایلنا، ۸ بهمن‌ماه، گفت‌وگویی با احمد سبحانی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا، زیباکلام و علی بیگدلی دربارهٔ اوضاع در ونزوئلا به‌چاپ رساند. در این گفت‌وگو احمد  سبحانی گفت: “اگر سفری به کاراکاس داشته باشید متوجه خواهید شد که جمعیت بسیار زیادی طی چندین نسل متعدد، در زاغه‌ها زندگی می‌کنند. اینان افرادی هستند که بیش از صد سال در زاغه‌های تپه‌های اطراف کاراکاس زندگی کرده‌اند. می‌توان گفت یک جامعه دوقطبی ثروتمند ـ فقیر، سالیان متمادی با زور کودتاها و فشارهای سیاسی ـ امنیتی فراوان، تا به امروز روزگار خود را در این کشور سپری کرده‌اند. هنگامی‌که دولت انقلابی چاوز بر سر کار می‌آید و مردم را در حکومت شریک می‌کند، مردم حتی قدرت مراجعه به پزشک یا رفتن به مدرسه را نداشتند. دولت آقای چاوز سی درصد از فقر عمومی را کاهش می‌دهد، بی‌سوادی را ریشه‌کن می‌کند و برای مردمی که در بسیاری از موارد اصلاً به‌حساب نمی‌آمدند و حتی شناسنامه نداشتند، امکان آموزش رایگان در مدارس و دانشگاه‌های دولتی فراهم می‌کند. او همچنین دسترسی مردم به امکانات بهداشتی و مسکن را بسیار تسهیل کرد.” علی بیگدلی لُب مطلب را چنین ادا می‌کند: “جناح چپ در دوران پس از جنگ جهانی دوم بسیار موفق عمل کرد و به‌طور مثال در آلمان خانم رزا لوکزامبورگ و لیبکنشت توانستند بسیار موردتوجه واقع شوند ولی اکنون به این نتیجه رسیدند که اندیشه چپ دیگر فضای کاربردی پیشین را ندارد و باید در آن تغییراتی ایجاد شود.”

این اولین بار نیست که ما دخالت‌های آشکار امپریالیسم در ونزوئلا را شاهدیم. تحولات ونزوئلا را از هر منظر که بخواهیم ارزیابی کنیم  در  یک نکته باید تأکید بسیار  کرد و آن نکته این است که مسائل داخلی ونزوئلا به مردم ونزوئلا مربوط می‌شود. در این میان دولت فاشیست مآب حاکم بر آمریکا علناً با دخالت در امور ونزوئلا قصد مداخله آشکار در امور داخلی یک کشور دیگر را دارد. اظهاراتی که در بالا نقل شد و همچنین نظرهایی که تا کنون در داخل و خارج از کشور بیان شده‌اند، با مخدوش کردن موضوع مهم این تحول اوضاع در ونزوئلا، تمامی حملاتشان را متوجه دولت مادورو کرده‌اند و کم‌ترین توجهی به مداخلهٔ امپریالیسم  خارجی در اوضاع داخلی این کشور نکرده‌اند. در این میان حتی نیروهایی که با عنوان چپ شناخته می‌شوند یا سکوت کرده‌اند و یا ارزیابی‌های به شدت گمراه کننده و ناصحیح را رسانه‌ای کرده‌اند. مسائل داخلی و تعیین مسیر آینده نزوئلا مربوط به مردم آن کشور است و وظیفه نیروهای مترقی مخالفت با هرگونه مداخلهٔ خارجی در این کشور است.

نامۀ مردم، شمارۀ ۱۰۷۰، ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا