مسایل سیاسی روز

جمشید مشایخی، بازیگر هنرمند و توانای تئاتر و سینمای ایران درگذشت

 “… بعدها در خیابان جنوبی پارک‌شهر ٬سالن ۲۵ شهریور٬ که امروز سنگلج٬ نام دارد راه اندازی شد. مردم هم کم کم به نمایشنامه‌های ما که از تلویزیون پخش می‌شد عادت کردند و به کارهای ما علاقه‌مند شدند و تئاتر رونق پیدا کرد. جعفر والی، رکن‌الدین خسروی، علی نصیریان، عباس جوانمرد، محمدعلی کشاورز، اسماعیل شنگله، اسماعیل داورفر و بعدها عزت‌اله انتظامی، فخری خوروش، حسین کسبیان، مهین شهابی و پرویز بهرام از جمله کسانی بودند که با هم کار می‌کردیم

و نمایش‌هایی همچون “امیرارسلان نامدار”، “بهترین بابای دنیا” [نوشته غلامحسین ساعدی] و “کوروش پسر ماندانا” را به‌روی صحنه بردیم. در تلویزیون هم نمایش‌هایی را به‌صورت زنده اجرا می‌کردیم که کار بسیار مشکلی بود. فعالیت ما در تئاتر ادامه داشت تا اینکه دکتر فروغ [با همکاری رکن‌الدین خسروی] دانشکده هنرهای دراماتیک را تاسیس کرد. … البته اساتید بزرگی چون آریان‌پور، محجوب و باستانی بودند که دروس غیربازیگری را تدریس می‌کردند و برای من بسیار مهم بودند” [بازخوانی گفت‌وگوی ایسنا، ۱۴ فروردین‌ماه ۹۸].                                                           

                ”                         * * *

روز شنبه، ۱۷ فروردین‌ماه ۹۸، پیکر جمشید مشایخی، هنرمند برجسته و نامدار تئاتر و سینمای ایران، با حضور جمعیت کثیری از هم‌میهنان هنردوست کشورمان تشییع شد. در این مراسم بسیاری از هنرمندان سرشناس ایران حضور داشتند و در تجلیل از کار و هنر و ویژگی‌های مشایخی سخن گفتند. بنا بر گزارش‌های خبرگزاری ایسنا، علی نصیریان بازیگر برجسته تئاتر و سینمای ایران در این مراسم گفت: “آقای مشایخی عزیز یکی از ستون‌های اساسی هنرهای نمایشی ایران بود و وقتی این‌ها می‌روند، این بنا به‌نظرم سست می‌شود. هر چند مطمئنم هر نسلی هنرمندان با استعداد و خلاق خود را دارد و جای ما پُر می‌شود اما این را هم نمی‌شود نگفت که هر کس جایی دارد و کسی مثل مشایخی جایش پُر نمی‌شود.”  ایرج راد، رییس هیئت‌مدیرهٔ خانه تئاتر، با اشاره به اینکه دردانه‌ای دیگر از عالم هنرهای نمایشی از میان ما رفت، گفت: “چنین هنرمندانی عاشق مردم و عاشق کار فرهنگی و هنری بودند و جمشید مشایخی یکی ازشایسته‌ترین‌هایی است که همیشه همراه مردم بود. صحنه تئاتر برای او مقدس بود و همیشه وقتی به صحنه می آمد خاک صحنه را می بوسید. او زندگی خود را سال‌ها وقف هنر کرد و اینجا همه با عشق آمدند. … جمشید مشایخی همواره در تاریخ هنرهای نمایشی این مملکت باقی می‌ماند.” منوچهر شاهسواری، مدیر عامل خانه سینما، در وداع با مشایخی، گفت: “جمشید مشایخی از آنان بود که نان به‌نرخ روز نخورد و نان به‌خون جگر خورد. ماندگاری فرهنگ و هنر جز به‌خون جگر خوردن حاصل نمی‌شود و ما ریزه‌خواران سفرهٔ این هنرمندان هستیم.” حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی ایران، با خواندن قطعه شعر ٬ارغوان٬ از هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه)،  به سیل اخیر در کشور و درگذشت جمشید مشایخی اشاره کرد و گفت: “کسانی که این هنرمند را از نزدیک می‌شناختند، می‌دانند که امضای او همیشه خاک پای مردم بود.”

هنرمند نامدار جمشید مشایخی، و بازیگران قدر دیگری همچون عزت‌اله انتظامی، محمدعلی کشاورز و علی نصیریان، کارهایی ماندگار در تئاتر و سینما را در نقش‌هایی در کنار یا در برابر یکدیگر بازی کردند و با بازی‌های‌شان به‌طرزی کم‌سابقه کیفیت اثر را  ارتقا دادند و به هنر بازیگری جلوه و درخشش تازه‌ای بخشیدند. این سنخ هنرمندان که در تئاتر ۲۵ شهریور با نمایشنامه‌های ساعدی و رادی و بیضایی… و با کارگردانی چهره‌هایی مانند عزت‌الله انتظامی، جعفر والی و عباس جوانمرد و محمدعلی جعفری از میراث هنری و ادبی نویسندگان و هنرمندان ایرانی پیشکوت در دهه‌های بیست و سی خورشیدی بهره‌مند بودند، میراثی که حاصل ‌عرق‌ریزان روحی و رنج بسیار آنان در شرایطی دشوار به‌لحاظ اجتماعی و سیاسی به‌منظور شناساندن هنر واقعی تئاتر به مردم بود. هنرمندانی همچون مشایخی، پس از فترتی برآمده از آشوب مداخلهٔ امپریالیسم در امور مردم و میهن ما، تئاتر و سپس سینمای ایران را زیر تأثیر گرفته و به‌بالندگی آن‌ها کوشیدند. حضور بازیگرانی از سنخ جمشید مشایخی، به‌دلیل ویژگی‌های کم‌نظیر بازیگری‌شان، در فیلم حاصل تلاش کارگردانانی حتا تازه‌کار مانند داریوش مهرجویی در آن هنگام و ازجمله در فیلم “گاو” او (نوشته غلامحسین ساعدی)، در ابعادی بی‌سابقه به‌موفقیت می‌رسانید و از استقبال پرشور دوستداران هنر سینما و تئاتر برخوردارشان می‌کرد. بازی بسیار کوتاه مشایخی در فیلم خشت و آینه در اوائل کار هنری‌اش در فیلم ٬خشت و آینه٬ یعنی فیلمی که تجربه‌ نخست کار بلند کارگردانش بود، به فیلم وزن ‌داد. بازیگری چون مشایخی رویداد جاری در فیلم را به تماشاچی می‌باوراند و بر او تأثیر می‌گذاشت. مشایخی در سریال “هزار دستان”- صرف‌نظر از دیدگاه تاریخی کارگردان آن دربارهٔ رویدادهای مشروطه- در جذب علاقه هنردوستان به یک اثر سینمایی نقشی بسزا داشت. در این کار علاوه بر مشایخی، انتظامی و کشاورز و نصیریان بازی‌هایی بسیار هنرمندانه ارائه کردند که حاصل کوشش و تفکر آنان در جدی گرفتن هنر بازیگری بود. گویی بازی یکایک آنان یا جمعشان جاذبه‌ای در فیلم  خلق می‌کرد که بنا به‌روال معمول در سینمای ایران از نقشه و انتظار کارگردان‌ها به‌مراتب فراتر می‌رفت. در “کمال‌المک” نقش مرکزی با مشایخی بود و بازی آن سه تن نیز در تکمیل اثرگذاری هنری فیلم نقشی همسان داشت. بازیگرانی در زمرهٔ جمشید مشایخی گویی خود سوای نقشه کارگردان، فیلم را خلق می‌کردند. و این همان ویژگی در کار بازیگری است که نام و کار مشایخی را در تاریخ  تئاتر و سینمای میهن ما ماندگار می‌کند. حزب تودهٔ ایران درگذشت این هنرمند نامی را به مردم هنردوست ایران، هنرمندان تئاتر و سینمای ایران، یاران و همکاران جمشید مشایخی و خانواده محترم مشایخی تسلیت می‌گوید. یادش گرامی باد.

 

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۷۵، ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۸

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا