مسایل بین‌المللی

در نشست گروه ۲۰ در اوزاکا چه گذشت؟

نشست سران گروه ۲۰ در اوزاکای ژاپن در روزهای ۷ و ۸ تیر، چهاردهمین نشستِ سرانِ گروه بود. گروه ۲۰ یا جی۲۰ مجموعه‌ای از مقام‌های دولتی و مسئولان بانک‌های مرکزی ۱۹ کشور جهان و اتحادیهٔ اروپاست که روی‌هم‌رفته بخش اعظم اقتصاد جهان (نزدیک به ۹۰درصد تولید ناخالص و ۸۰درصد تجارت جهانی) را در دست دارند. از آسیا، کشورهای چین، اندونزی، ژاپن، هند، کرهٔ جنوبی، ترکیه، و عربستان سعودی عضو این گروه‌اند.

تنها کشور آفریقایی عضو این گروه، آفریقای جنوبی است. گروه ۲۰ در سال ۱۹۹۹، یعنی دقیقاً ۲۰ سال پیش، به منظور تنظیم سیاست‌های کلان اقتصادی-سیاسی و تأمین ثبات مالی جهانی شکل گرفت. از سال ۲۰۰۸ تا کنون سران کشورها نیز فعالانه در همایش‌های این گروه شرکت کرده‌اند که نشست اوزاکا تازه‌ترین آنها بود.

گفت‌وگوهای سران گروه 20 در اوزاکا تا حدّ زیادی متأثر از تلاش‌هایی بود که با هدف مهار کردن سیاست‌های غیرمعمول و غیردیپلماتیک دونالد ترامپ صورت می‌گیرد، سیاست‌هایی که در دو سال و نیم گذشته بخشی از دستاوردهای جهانی شدن را برای رقیبان اقتصادی آمریکا به خطر انداخته است. یکی از عرصه‌های اصلی این کوشش‌ها برای جلوگیری از وسعت‌گیری جنگ تجاری بین اقتصادهای عمدهٔ جهان، بستنِ تعرفه‌های سنگین بر واردات است. از زمانی که دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده است، آمریکا به طور تهاجمی از اعمال تعرفه به مثابه سلاحی برای کاهش موازنهٔ تجاری خود با چین و مکزیک و اروپا و حتّی کانادا و هند استفاده کرده است. همایش‌های گروه ۲۰ اغلب فرصتی است برای اینکه برخی از اختلاف‌های میان اقتصادهای بزرگ دنیا از راه گفت‌وگو حل‌وفصل شود. امّا اینکه نشست اوزاکا از این لحاظ نتیجهٔ مثبت درازمدّتی داشت یا نه، روشن نیست. باید صبر کرد و دید.

نشست سران گروه ۲۰ در اوزاکای ژاپن شاید بیشتر به خاطر آنچه در پیرامون خودِ رهبران کشورها گذشت اهمیت پیدا کرد، تا آنچه در دستور کار برگزاری این نشست اقتصادی-سیاسی بود. همان‌طور که انتظار می‌رفت، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در حاشیهٔ این نشست با شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین دیدار و گفت‌وگو کرد. امّا برخلاف انتظار، ترامپ نظر خود را در مورد منع همکاری شرکت‌های آمریکایی با شرکت ارتباطاتی و مخابراتی غول‌پیکر چینی “هوآوی” عوض کرد و اعلام کرد که این همکاری مجاز است به شرط آنکه امنیت ملّی آمریکا تهدید نشود. او همچنین موافقت کرد که «دست‌کم فعلاً» اِعمال تعرفه‌های بیشتر بر ۳۰۰ میلیارد دلار واردات چینی را تعلیق کند. به این ترتیب، گفت‌وگوهای تجاری بین بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا که متوقف شده بود، دوباره ادامه خواهد یافت. ولی هنوز روشن نیست که آن‌طور که بعضی‌ از تحلیلگران معتقدند، این عقب‌نشینی ترامپ به معنای شکست آمریکاست، یا آن‌طور که برخی دیگر از تحلیلگران می‌گویند، صرفاً آتش‌بس و مصالحه‌ای موقت در جنگی ادامه‌دار است. تردیدی نیست که شماری از شرکت‌های بزرگ فناوری و گروه‌های تجاری آمریکا فشار زیادی به ترامپ آورده بودند که ممنوعیت اِعمال شده در مورد هوآوی را لغو کند یا دست‌کم تغییرهایی در آن بدهد تا کسب‌وکار این شرکت‌ها به روال مناسب و سودآوری ادامه پیدا کند. به گفتهٔ انجمن آمریکایی فناوری مصرفی، ترامپ «تصمیم عاقلانه‌ای» دربارهٔ تعلیق تعرفه‌های بیشتر گرفته است، و انجمن صنایع نیم‌رساناها (نیمه‌هادی‌ها، که کاربرد گسترده و بنیادی در تجهیزات الکترونیکی دارند) نیز این عقب‌نشینی را «خبر خوب» تلقی کرد. در سال ۲۰۱۸، ارزش صادرات نیم‌رساناها از آمریکا به چین ۷٫۱۲ میلیارد دلار بود، و هرگونه اختلال و وقفه‌ای در این تجارتِ سودآور، اشتغال هزاران نفر را در شرکت‌های آمریکایی به خطر می‌اندازد. شاید بتوان گفت که تحریم هوآوی و فشار بر آن در این چند ماه گذشته، بزرگ‌ترین خطای ترامپ تا کنون در جنگ تجاری با چین بوده است و تغییر نظرش و پذیرش ضمنی اشتباهش، آبروریزی بزرگی برای او تلقی می‌شود.

ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی پس از برگزاری نشست سران در اوزاکا گفت: «ما مذاکره را ادامه می‌دهیم و من قول می‌دهم که دست‌کم فعلاً تعرفه‌های بیشتری اعمال نخواهیم کرد… با چین مذاکره می‌کنیم که ببینیم اگر بشود به توافق برسیم. چین با ما رایزنی خواهد کرد و مقدار عظیمی مواد غذایی و فرآورده‌های کشاورزی از ما خواهد خرید، و این خریدها را تقریباً فوری آغاز خواهد کرد.» رسانه‌های چینی هنوز واکنش زیادی به این مصالحه‌های آمریکا نشان نداده‌اند،‌ که می‌شود گفت حاکی از آن است که پکن همچنان اساساً نسبت به سیاست‌های تجاری آمریکا بدگمان است و به‌ویژه به ترامپ اعتماد ندارد که بتواند به توافق‌های ماندگار پایبند باشد.

دوّمین رویداد خبرساز، در جریان توقف ترامپ در کرهٔ جنوبی پس از ترک اوزاکا رخ داد که االبته از پیش برنامه‌ریزی شده بود. وقتی ترامپ در منطقهٔ غیرنظامی در مرز بین کرهٔ جنوبی و شمالی به همراهی مون جِی-این رئیس‌جمهور کرهٔ جنوبی، با کیم جونگ اون رهبر جمهوری دموکراتیک خلق کره ملاقات کرد و سپس به طور غیرمنتظره به آن سوی خط مرزی پا گذاشت و وارد خاک کرهٔ شمالی شد، رسانه‌ها غوغایی به پا کردند. این نخستین بار بود که یک رئیس‌جمهور آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری‌اش وارد خاک جمهوری دموکراتیک خلق کره می‌شد. جزئیات دیدار کوتاه ترامپ و جونگ اون خیلی روشن نیست، ولی این اقدام ترامپ را می‌توان حاکی از آن دانست که عناصر افراطی و جنگ‌طلب آمریکا، به‌ویژه جان بولتون مشاور امنیت ملّی ترامپ (که پیش از این خواستار بمباران کرهٔ شمالی شده بود و در زمان این دیدار، او را به مغولستان فرستاده بودند) موقتاً به حاشیه رانده شده‌اند. جالب است که کارلسون تاکر، مجری شبکهٔ فاکس نیوز، که پیش از این ترامپ را ترغیب کرده بود که به ایران حمله نکند، در این سفر و دیدار ترامپ با کیم جونگ اون همراه ترامپ بود، ولی بولتون غایب بود! گفتنی است که حل‌وفصل موضوع‌های اساسی مطرح شده در نخستین دیدار ترامپ با رهبر کرهٔ شمالی در سنگاپور طی این مدّت پیشرفت چندانی نداشته است، ولی ملاقات در منطقهٔ غیرنظامی بین دو کره،‌ فرصت‌هایی را برای ادامهٔ گفت‌وگوها به وجود می‌آورد که به نظر می‌آید پس از دیدار دوّم آنها در ویتنام متوقف شده بود.

برگردیم به نشست سران گروه ۲۰ در اوزاکا. در آن همایش هیچ موضوع غیرمنتظره‌ای مطرح نشد و پیشرفت تازه و قابل‌توجهی حاصل نشد. گفت‌وگوها هم دستاوردهای خیلی مهمی هم نداشت. رهبران کشورهای شرکت‌کننده به توافق‌هایی رسمی و آرام و کم‌حاشیه‌ای در مورد موضوع‌هایی متفاوت رسیدند: از اقتصاد دیجیتال جهانی گرفته تا مقررات مربوط به زباله‌های پلاستیکی؛ ولی مناقشه پیرامون تغییرهای آب‌وهوایی به‌ویژه میان فرانسه و آمریکا، چندان بدون دردسر و آرام نبود و بگومگوی زیاد صورت گرفت. تصمیم ترامپ در سر باز زدن از تعهدهای آمریکا در زمان دولت اوباما که در توافق پاریس در سال ۲۰۱۵ تنظیم شده است، همچنان سبب جدایی آمریکا از بیشتر کشورهای اروپایی و مقابلهٔ این دو با یکدیگر است. تردیدی نیست که تغییرهای آب‌وهوایی موضوعی نیست که بتوان به آینده و دیدارهایی دیگر موکول کرد، و خودداری آمریکا از بازگشت به توافق ۲۰۱۵ پاریس، موضعی بسیار خطرناک است که پیامدهای فاجعه‌باری برای همهٔ جهان دارد.

در روزهای پیش از نشست اوزاکا، ترامپ طبق معمول مصاحبه‌هایی با رسانه‌ها کرد و توییت‌های فرستاد که در آنها حتّی نزدیک‌ترین شریکان سیاسی آمریکا را هم تمسخر کرد و گاه بدگویی هم کرد. همین روش ترامپ برای حمله به نزدیک‌ترین متحدانش، آن هم در آستانهٔ گفت‌وگوهای اوزاکا، در پشت پرده موجب نگرانی شدید تیم نخست‌وزیر شینزو آبه، میزبان نشست سران، شد. از جمله، ترامپ به پیمان امنیتی آمریکا-ژاپن علنی حمله کرده بود. این پیمان در سال ۱۹۵۱ امضا شد، و پیش از موضع‌گیری‌های اخیر ترامپ، بنیاد پایدار سیاست خارجی و نظامی آمریکا در شرق آسیا قلمداد می‌شد. ترامپ در مصاحبه‌هایش با رسانه‌ها این پیمان را یک‌جانبه خوانده بود، به این دلیل که اگر آمریکا مورد حمله قرار بگیرد، ژاپن مجبور نیست به کمک آمریکا بیاید. ولی این را نگفت که این وضع بدان علت است که قانون اساسی ژاپن پس از جنگ جهانی دوّم قدغن کرده است که این کشور نیروهای دفاع از خود را به مأموریت‌های خارج از کشور بفرستد. وضعیت ناجوری که پیش آمد، به‌ویژه برای خود نخست‌وزیر آبه مایهٔ آبروریزی بود، چون دولت راست‌گرای او چند سال است که تلاش دارد بندهای ضدجنگ را از قانون اساسی آن کشور حذف کند و نیروهای دفاعی کشور را به نیروهای نظامی متعارف‌تری تبدیل کند که آزادانه بتوانند در بیرون از مرزهای کشور نیز وارد عملیات بشوند. همین‌جا گفتنی است که نیروهای دفاع از خود ژاپن، به‌رغم محدودیت‌هایی که مطابق قانون اساسی آن کشور دارد، از هر لحاظ ارتشی است که یکی از بزرگ‌ترین بودجه‌های نظامی جهان را دارد. به‌علاوه، ژاپن سهم زیادی در پشتیبانی مالی پایگاه‌های نظامی آمریکا در خاک خودش دارد که همواره باعث نارضایتی خیلی از ژاپنی‌ها از چپ و راست بوده است. ترامپ احتمالاً ناخواسته موضوعی را به میان کشید که شینزو آبه شاید نمی‌خواست مطرح بشود، به‌ویژه آنکه چین و کرهٔ جنوبی هر دو دلیل‌های خوبی برای مخالف با ظهور دوبارهٔ نظامیگری ژاپن دارند.

در مورد هند نیز به نظر می‌آید که ترامپ متحد بالقوهٔ دیگری را رنجانده و علیه خود برآشفته است. ماه مارس سال پیش (۲۰۱۸) آمریکا تعرفه‌هایی را بر واردات فرآورده‌های آلومینیوم و فولاد هند برقرار کرد. امسال نیز آمریکا اعلام کرده است که امتیاز تجارت ترجیحی با هند و چند کشور در حال توسعهٔ دیگر را که در چارچوب برنامهٔ «نظام کلی اولویت» تجارت‌ها برای این کشورها قائل شده بود،‌ لغو خواهد کرد. چیزی از این اعلام نگذشت که هند اعلام کرد که به تلافی این اقدام آمریکا، هند نیز تعرفه‌هایی بر ۲۹ قلم از واردات آمریکایی وضع خواهد کرد. علاوه بر این، هند در حدود ۱۰درصد از نفت مورد نیازش را از ایران وارد می‌کند و چون بر اثر فشار تحریم‌های آمریکا بر ایران زمان کافی برای پیدا کردن منبع تأمین تازه‌ای نداشته است، از این وضع ناراضی و شاکی است.

دیدار و گفت‌وگوی ترامپ با ولادیمیر پوتین رهبر روسیه، در ظاهر دوستانه بود، ولی هیچ نشانه‌ای از اینکه تحریم‌های اعمال شده توسط آمریکا بر روسیه برداشته خواهد شد، دیده نشد. ترامپ به خاطر رفتار ظاهراً دوستانه‌اش با روسیه، زیر فشار و حملهٔ مخالفانش در داخل خود آمریکاست، و هر تلاشی برای لغو محدودیت‌های تجاری و تحریم‌های اعمال شده بر روسیه، بی‌تردید او را زیر آتشبار سیاسی ناخواسته و شدیدتری قرار خواهد داد.

سوای این دشمن‌تراشی‌های آمریکا، یکی از رخدادهای جالب‌تر در حاشیهٔ همایش گروه ۲۰ در اوزاکا، گرد هم آمدن روسیه و هند و چین بود. امسال، این دوّمین بار بود که جلسهٔ غیررسمی سه‌جانبهٔ این سه کشور تشکیل شد، که این بار دوّم در حاشیهٔ همایش اصلی گروه ۲۰ بود. البته نشست کامل اعضای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی) نیز برگزار شد، که در آن ژاییر بولسونارو، رئیس دولت راست‌گرای افراطی برزیل، به خاطر گرایش سفت و سختش به واشنگتن و ترامپ، کاملاً منزوی شده بود.

حضور خانم ترزا مِی نخست‌وزیر بریتانیا در همایش گروه ۲۰، آخرین حضور او در مجامع بین‌المللی عمده در مقام دولتی بریتانیا بود، چون که او پس از کنار رفتن از رهبری حزب توری، حالا آخرین هفته‌های صدارتش را می‌گذراند و به‌زودی از قدرت دولتی نیز کنار می‌رود. با توجه به ناخشنودی بریتانیا از سیاست‌های روسیه و قیافهٔ غیردوستانهٔ خانم مِی در کنار ولادیمیر پوتین، می‌توان گفت که حضور او در آن جمع از لحاظ سیاسی کاملاً بی‌ربط جلوه می‌کرد. گذشته از این، با توجه به اینکه مسئلهٔ برگزیت هنوز حل نشده باقی مانده است، و هنوز تکلیف جانشین ترزا مِی روشن نیست، نقش و تأثیر بریتانیا در نشست اوزاکا در واقع خیلی ضعیف بود.

و بالاخره اینکه به نظر می‌رسد تلاش برای همراه کردن اعضای گروه ۲۰ با سیاست‌های آمریکا در مورد ایران به توفیقی نیافت و مورد توجه جدّی قرار نگرفت. یک استثنا در این مورد، عربستان سعودی بود که نماینده‌اش در اوزاکا، شاهزاده محمد بن‌سلمان بود.

بیانیهٔ کاخ سفید حاکی از آن بود که دو رهبر (آمریکا و عربستان سعودی) در مواردی از قبیل «نقش مهم عربستان سعودی در تضمین ثبات در خاورمیانه و بازارهای جهانی نفت، مقابله با تهدید فزایندهٔ ایران، افزایش داد و ستد و سرمایه‌گذاری بین دو کشور، و اهمیت موضوع‌های مربوط به حقوق بشر» بحث و گفت‌وگو کردند. ترامپ به موضوع قتل جمال خاشقچی توجهی نکرد و فقط گفت که قبلاً دربارهٔ این موضوع تحقیق و بررسی شده است. امّا در مورد تصمیم عربستان سعودی به خرید میلیاردها دلار تجهیزات نظامی آمریکایی، ترامپ گفت:‌ « برای من این اهمیت دارد.»

روی‌هم‌رفته، نشست اوزاکا هیچ راه‌حل قابل‌توجه تازه‌ای برای مسائلی که اقتصاد جهانی با آن روبروست ارائه نداد. برخورد به مسئلهٔ تغییرهای آب‌وهوایی هم به لطف نقش منفی آمریکا، به نتیجه‌گیری یکپارچه و هماهنگی منجر نشد. همایش بعدی گروه ۲۰ در سال ۲۰۲۰ در ریاض، در عربستان، برگزار خواهد شد. با توجه به اینکه تنش در خلیج فارس به احتمال زیاد همچنان در حدّ بالایی خواهد ماند، و اینکه کشمکش دربارهٔ تولید نفت همچنان بر اقتصاد جهانی سایه خواهد انداخت، احتمال دارد که در نشست سال آینده به میزبانی عربستان سعودی، شاهد رودررویی‌ها و کشمکش‌های بیشتری باشیم.

 

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۸۱، دوشنبه ۱۷ تیر ماه ۱۳۹۸

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا