هیئت نمایندگی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در ۲۱مین نشست بینالمللی حزبهای کمونیست و کارگری جهان
مبارزه برای در اولویت قرار دادن گزینهٔ سوسیالیستی در جهان، ضرورتی عاجل است
* نمایندهٔ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران در روز نخست برگزاری این نشست، در سخنرانیاش با بررسی وضعیت میهنمان ایران، موضوعیت شعار حزب یعنی “نه به تحریمهای غیرانسانی، نه به جنگ، و نه به دیکتاتوری حاکم” را تشریح کرد.
بیستویکمین نشست سالانهٔ حزبهای کارگری و کمونیستی جهان با حضور نمایندگان رهبری هفتادوچهار حزب، از ۲۶ تا ۲۸ مهرماه (۱۸ تا ۲۰ اکتبر) در ازمیر (ترکیه)، برگزار شد. در این نشست که در شرایط بغرنج و ملتهب منطقه خاورمیانه برگزار میشد، ۱۳۷ نمایندهٔ حزبهای کارگری و کمونیستی از ۵۸ کشور جهان شرکت داشتند. هیئت نمایندگی کمیته مرکزی حزب تودهٔ ایران نیز در این نشست شرکت داشت. نشست پس از پخش سرود انترناسیونال که همنوایی همهٔ شرکت کنندگان را همراه داشت، با سخنرانی رفیق “کمال اوکیان”، دبیرکل حزب کمونیست ترکیه، گشایش یافت. بیستویکمین نشست بینالمللی حزبهای کارگری و کمونیستی امسال بهمیزبانی مشترک حزبهای کمونیست یونان و ترکیه برگزار شد. با توجه به اینکه حزبی بتواند مسئولیت و اجرای پیششرطهای لجستیکی، مالی، تکنیکی، و تشکیلاتی میزبانی نشست را بپذیرد، حزب کمونیست یونان- باوجودی که خود درگیر انتخابات اروپا و بهدنبال آن انتخابات پارلمانیای حساس در کشورش بود- بهشرط اینکه نشست در ترکیه برگزار شود، همکاری مشترک در برگزاری و میزبانی آن را پذیرفت.
بهدلیل همزمان بودن با صدمین سالگرد “انترناسیونال کمونیستی” (کمینترن)، مضمون اصلی نشست امسال “صدمین سالگرد بنیادگذاری انترناسیونال کمونیستی، مبارزه در راه صلح و سوسیالیسم ادامه دارد!” تعیین شده بود. نماینده کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران در روز نخست نشست، در چارچوب شرایط کشور در ارتباط با این مضمون سخن گفت و با ارائه تحلیل حزبمان از شرایط بغرنج سیاسی میهنمان ایران، منطقه، و جهان موضوعیت شعار حزب یعنی “نه به تحریمهای غیرانسانی، نه به جنگ، و نه به دیکتاتوری حاکم” را تشریح کرد. متن این سخنرانی در همین شماره “نامه مردم” آمده است. سخنرانی نمایندگان حاضر در نشست، بسته به شرایط مبارزاتی حزبهایشان، بر یکی از دو بخش مضمون اصلی متمرکز بود. رفیق “دیمیتریس کوتسومپاس”، دبیرکل حزب کمونیست یونان، در سخنرانیاش ازجمله گفت: “رفقای عزیز، نمایندگان عزیز حزبهای کمونیستی و کارگری، از حضور شما در نشست امسال بهگرمی استقبال میکنیم. نشست امسال بر اساس تصمیم کارگروه نشستهای بینالمللی، با همکاری و هماهنگی حزب کمونیست ترکیه و حزب کمونیست یونان، در اینجا، در ساحل آسیای صغیر، در سواحل دریای اژه، برگزار میشود، دریایی که باید دریای صلح و همکاری باشد و نه تجاوز و تحریک، زیر سؤال بردن حق حاکمیتها در چارچوب تضادهای طبقات بورژوازی در کشورهای منطقه.
طبقه کارگر، مردم ما، حتی فراتر از این، مردم همسایه، مردم یونان و ترکیه نیز منافع یکسانی دارند. همه ما نگرانیم و همچنین مصمم هستیم که در صلح، دوستی، پیشرفت، و سوسیالیسم با هم شریک شویم.”
رفیق کوتسومپاس افزود: “حزب کمونیست یونان با توافقنامه ادامهٔ حضور و گسترش پایگاههای آمریکا و ناتو در یونان مخالف است. ما با مداخله کشورمان در برنامههای امپریالیستی بر ضد مردم دیگر مبارزه میکنیم. ما برای کنارهگیری و خروج کشور از اتحادیههای امپریالیستی ناتو و اتحادیه اروپا مبارزه میکنیم.”
او در ادامه گفت: “حزب کمونیست یونان حمله اخیر ارتش ترکیه به سوریه را محکوم میکند و همبستگیاش را با مردم سوریه، که عواقب سخت جنگ طولانی امپریالیستی را تجربه میکنند، ابراز میکند. “
رفیق همچنین گفت: “باید تأکید کرد که نشست امسال بهطوری ویژه در مقطع زمانیای حساس برگزار میشود که مشخصههای آن عبارتند از: تشدید خصومتها و تضادهای امپریالیستی، ادامه جنگها و درگیریهای محلی و منطقهای برآمده از مداخلهٔ امپریالیسم، تشدید استثمار طبقه کارگر و قشرهای مختلف تودهها، بحرانهای اقتصادی سرمایهداری، نگرانی فزاینده از خطر بحران بینالمللیای جدید و شاید عمیقتر و هماهنگتر در سالهای آینده، تشدید معضلهای زیستمحیطی و تغییرات جوی، پناهندگان، و مهاجران، محدودیت حقوق و آزادیهای مردمی، ظهور ضد کمونیسم، نژادپرستی، ناسیونالیسم، و جز اینها.”
رفیق کوتسومپاس افزود: “ولیکن امسال همچنین سالی کاملاً نمادین برای مبارزات بینالمللی و همبستگی ما با یکدیگر است، زیرا امسال صد سال از تأسیس انترناسیونال کمونیستی میگذرد.”
رفیق کمال اوکیان، دبیرکل حزب کمونیست ترکیه و همچنین در مقام میزبان نشست، اولین سخنران بیستویکمین نشست بزرگ حزبهای کمونیست جهان بود. او /در نخستین بخش از سخنرانیاش برداشت خود از شرایط تاریخی ایجاد بینالملل کمونیستی در ۱۹۱۹ یعنی دو سال پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه و دلیلهای موضوعیت داشتن این تصمیم و درسهای آن برای دوره کنونی، اظهار داشت: ”در سال ۱۹۱۹ احزاب کمونیستی هم بهلحاظ کمی و هم از نظر کیفی بسیار ضعیف بودند. امروز وقتیکه اوضاع جهان را بررسی میکنیم قابلدرک است که از ضعف جنبش کمونیستی گلهمند باشیم، اما در سال ۱۹۱۹، زمانی که انترناسیونال کمونیستی ایجاد شد هم جنبش کمونیستی قدرت عظیمتری نداشت. “
رفیق در ادامه و در ارتباط با نکته مورد اشاره گفت: “ولیکن تفاوت چه بود؟ در نگاه اول تحرک و درجه سازماندهی تودههای کار و زحمت بلافاصله به ذهن خطور میکند. اگرچه طبقه کارگر زیر کنترل حزبهای سوسیالدموکرات بود، اما بهطور گستردهای درگیر مبارزه سیاسی بود، در برخی کشورها اتحادیههای کارگری از پتانسیل جدی برخوردار بودند. پدیده دیگری را که میتوان بهعنوان تفاوت یادآور شد، واکنش نشان دادن در برابر خرابیها و فقر ناشی از جنگ امپریالیستی [جهانی اول] بود و این واقعیت که جنگ نهتنها به بحران عمیق اقتصادی پایان نداده بلکه ابعاد جدیدی به آن داده بود. با این حال، هیچکس نمیتواند مدعی شود که سرمایهداری بینالمللی امروز قویتر و با دوام تر از ۱۰۰ سال پیش است. امپریالیسم از هر نظر با مشکل روبرو است و در هیچ جای جهان از نظر اقتصادی، ایدئولوژیکی یا سیاسی چیزی جدید در خود برای ارائه به بشریت ندارد. “
رفیق کمال اوکیان افزود: “رفقا، من سعی ندارم بگویم ما در شرایطی مشابه صد سال پیش زندگی میکنیم. واقعیت امر چنین نیست. آنچه ما باید به آن جامه عمل بپوشانیم اینست که شرایط مشخص امروز را تحلیل کنیم و بر پایه این تحلیل، با ابزار و روشهایی مناسب مبارزهمان را سازمان دهیم. بههر تأویل، بدون درنظر گرفتن تفاوتهای بسیار بزرگ میان صد سال قبل و امروز، ممکن نخواهد بود که سالم و منزه وظایف امروزمان را تعیین کنیم.”
او در ادامه مطلب گفت: “رفقا، صد سال قبل- اگر شرایط طبقه کارگر صد سال قبل را درنظر داشته باشیم- برای تودههای وسیعی از مردم، برای صدها میلیون نفر، سوسیالیسم یا نظمی مبتنی بر عدالت و برابری خواست و شعار روز بود. از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد، همهٔ مبارزان طبقه کارگر به سرنگونی نظام سرمایهداری تمایل و گرایش داشتند، گرچه این گرایش هنوز خام بود. من اینجا از وجود استراتژی و برنامههای سیاسی صحبت نمیکنم. آرزوی تغییر دادن نظم حاکم در آن مقطع یک واقعیت اجتماعی بود. این خواست و تمایل از انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ هم ناشی نشد. اما انقلاب اکتبر انرژی و واقعیتی جدید به این آرزو بخشید و آن را در پهنه و جغرافیایی وسیعتر گسترد.”
او همچنین گفت: “میباید تکرار کنم که سرمایهداری امروز پایدارتر و با دوامتر از سرمایهداری ۱۰۰ سال قبل نیست. ممکن است که صدها میلیون انسان فعالانه در این مبارزه شرکت نداشته باشند، اما میلیاردها نفر از مردم دیگر نظم اجتماعی کنونی را قبول ندارند. اینچنین شرایطی در رشد نژادپرستی و جنبشهای پوپولیستی راستگرا در اطراف جهان نقش داشته است. البته این تنها دلیل اینکه چرا میلیونها مردم دنبالهرو کسانی میشوند که نمیشناسندشان یا اینکه چرا از ساختارهایی که به رهبری کاریزماتیک متکیاند حمایت میکنند تنها بهدلیل دنبالهروی از نژادپرستی و جنبشهای پوپولیستی راستگرا نیست، بلکه این مرتبط به این است که مردم در جستوجوی راهی برای خروج از نظم حاکماند.” او گفت: “آری، رفقا، باید بپذیریم که یکی از مهمترین تفاوتهای امروز با ۱۰۰ سال پیش اینست که این ایده که میتوان سرمایهداری را نابود و نظم برابری خواهانه را برقرار کرد، در حال حاضر بهطورعمده از تفکر بشریت امروز خارج است. این تنها با بررسی شرایط عینی توضیحشدنی نیست. وظیفه اصلی کمونیستها زنده نگهداشتن این ایدهآل و تجسم مشخص آن در تفکر و احساس و عاطفه تودهها است، و نقطه آغاز آن در درون طبقه کارگر است. این ایده را نمیتوان فقط با رجوع به موازنه نیروها در جامعه عقب زد. بلکه کاملاٌ برعکس، انتشار و گسترش این ایده است که موازنه نیروها را عوض خواهد کرد. رفقا، با نگاهی به ۱۰۰ سال گذشته، در اینکه امروز بشریت با صدایی رسا اعلام نمیکند که نظم عدالت خواهانه ممکن است و سرمایهداری نابودشدنی است، باید اعتراف کنیم که ما نیز مقصریم.”
رفیق “کریس متهالکو”، معاون دبیرکل حزب کمونیست پرقدرت آفریقای جنوبی، در سخنانی و در کوشش برای تدقیق و برجسته کردن ارثیه تاریخی “کمینترن” ازجمله اظهار داشت: “در ارج گذاشتن به میراث انترناسیونال کمونیستی (کمینترن)، برای همه ما بسیار مهم است که میراثهای مثبت آن را بشناسیم و در شرایط حاضر توسعه دهیم و بهپیش ببریم. امسال مناسبت صدمین سالگرد تولد بینالملل سوم- انترناسیونال کمونیستی (کمینترن)- یعنی سازمان حزبهای انقلابی معتقد به سوسیالیسم در سراسر جهان را جشن گرفتهایم.”
رفیق “متهالکو” در ادامهٔ مطلب افزود: “درواقع، ما بر این باوریم که کمینترن نمایش امید میلیونها نفر به این بود که نمونه انقلاب بلشویکی در روسیه بتواند در سطح جهانی گسترش یابد تا جهان را از بلایای امپریالیسم و سرمایهداری خلاص کند. او پرسید: “برای حزبهای ما ارثیه با ارزش کمینترن در شرایط حاضر چیست؟” او در پاسخ گفت: “نخست، تداوم ٬سنت کمینترن٬- در قالب این نشستهای بینالمللی مرتب سالانه حزبهای کارگری و کمونیستی، که از استقبال و قدردانی همهٔ ما برخوردار است. در همین راستا از کسانی که رهبری سازماندهی و برگزاری این جلسهها را پذیرفتند آن هم در شرایطی که صحبت از کمونیسم و برگزاری نشستهای حزبهای کارگری و کمونیستی از بسیاری جهات دشوار و تقریباً غیرممکن مینمود، قدردانی میکنیم. امروز ما در این محل بیستویکمین نشست حزبهای کارگری و کمونیستی جهان را تشکیل دادهایم.”
رفیق گفت: “حزب کمونیست آفریقای جنوبی همچنان به انترناسیونالیسم- ستون مهم مبارزه- توجه میکند و این کار را در آینده نیز ادامه خواهد داد. ما همچنین اهمیت مبارزات بینالمللی و برادری هماندیشان را که در تحقق تحولات دموکراتیک در سال ۱۹۹۴ در کشورمان بهدرستی سهمی بسزا داشتند، تصدیق کرده و گرامی میداریم.”
او گفت: “بحران و فروپاشی بلوک کشورهای سوسیالیستی با محور اتحاد جماهیر شوروی، برای واقعیتهای سیاسی جاری در سطح جهان پیامدهایی گسترده داشته است. با وجودی که برخی از کشورهای سوسیالیستی هنوز بهحیاتشان ادامه میدهند، اما دیگر بلوک دومیای کاملاً گسترده و جهانی وجود ندارد که قدرت جایگزینی در عرصههای تجارت بینالمللی، کمک، کمکهای نظامی و سیاسی را داشته باشد. بنا بر این، بهیک معنا، جهان در دورهٔ پس از جنگ سرد جهانی یکقطبی است، بهویژه از نظر سیاسی- نظامی. نظم جهانی یکقطبی همزمان با چندقطبی، ساختوسازی در حولوحوش گروههایی از کشورهای اصلی در بلوکهای تجاری منطقهای، همزیستی دارد.”
“حزب کمونیست افریقای جنوبی درحالحاضر در راستای تحقق تحولاتی مفید و معقول، که دارای ارزش ذاتی خود هستند، و همچنین پایه و اساس تحولات سوسیالیستی آینده را ایجاد خواهند کرد، مبارزه میکند. …. “نه رهایی ملی و نه سوسیالیسم دستاوردهایی نیستند که به خودی خود تحقق پیدا کنند و یا در سینی به مردم تقدیم شوند بلکه درواقع آنها فرآیندهای درحال پیشرفت و مداوم در مسیر رهایی تودهها و طبقه کارگر بهدست های خودشان میباشد.”
رفیق در ادامه سخنانش گفت: “در دورهٔ تعیین کنندهٔ پیشِ رو، حزب کمونیست آفریقای جنوبی در بسیج، سازماندهی، و تحول ایدئولوژیک کلیه نیروهایی که احتمال دارد در مبارزات انقلابی ما شرکت کنند- بهویژه طبقهٔ کارگر آفریقای جنوبی- نقشی مهم دارد. مبارزه برای رهایی ملی- که در جریان و درحال پیشرفت است- نابودی استعمار نوع ویژه، و گذار به سوسیالیسم در آفریقای جنوبی به حزب پیشتاز مارکسیستیلنینیستیای نیاز دارد که سازمانی بسیار منضبط و چراغ راهنمایی هدایت کنندهٔ ایدئولوژی سوسیالیسم علمی بتواند ارائه کند که ریشه در واقعیتهای آفریقای جنوبی داشته باشد.”
یک روز پیش از برگزاری نشست بیستویکم حزبهای کارگری و کمونیستی جهان، دومین جلسهٔ كارگروهِ سازماندهى نشست در محل گردهمایی برگزار شده بود. هيئت نمايندگى كميتهٔ مركزی حزب تودهٔ ایران كه عضو اين كارگروه است در اين جلسه شركت داشت و در ارتباط با موضوعهای موردبحث حزبهای برادر، نظرهای حزب ما را مطرح كرد و در بحثها و تصمیمگیریهای کارگروه شرکت داشت. در اين جلسه طرح بيانيهٔ نهایی بیستویکمين نشست پس از بحث و تبادلنظر مفصّل براى ارائه به نشست اصلی بهتصویب رسید. در بحثهایی که در جلسه کارگروه صورت گرفت، پیشنهادهای هيئت نمايندگى حزبمان برای گنجاندن بندى در بیانیهٔ نهایی مورد موافقت قرار گرفت. پیشنهادهای هيئت نمايندگى حزب تودهٔ ایران عبارت بودند از: محکوم کردن تهدیدهای امپریالیسم آمریکا علیه ایران و به آغاز جنگ بر ضد میهنمان که میتواند صلح در منطقه و جهان را بهمخاطره بیندازد، محکوم کردن تحریمهای اقتصادی و بانکی آمریکا علیه کشورمان، ابراز همبستگى با مردم کشورهایی مانند ايران که در معرض تحریم و محاصره اقتصادی امپریالیستها قرار دارند و حمایت از پیکار مردم این کشورها، اعلام همبستگی با همهٔ خلقهايی كه با حملهها و تهديدهای امپرياليستى مواجههاند. كارگروه سازماندهى نشست همچنين با گنجاندن موضوعهایی در بیانیه موافقت کرد که عبارت بودند از: تقبیح و محکوم کردن سیاستهای تضییقآمیز در رابطه با فعالیت حزبهای کمونیست و نیروهای مترقی و زحمتکشان در رژيمهاى ارتجاعى، بنیادگرایی مذهبی، سیاست سركوب اجتماعى، سركوب جنبشهای سنديكايی و طرفداری از حقوق و آزادیهای مدنی و سنديكايی. کارگروه همچنین در ادامه بررسی ترکیب خود که هر سه سال یک بار در آن تجدیدنظر میشود و در مورد لیست حزبهای عضو کارگروه بهتوافق رسید و آن را برای تصویب به بیستویکمین نشست ارائه داد که در آخرین اجلاس بهتصویب نهایی رسید. بر این اساس، حزب تودهٔ ایران برای سه سال آینده عضو رسمی کارگروه خواهد بود. كارگروه در ادامهٔ كار خود پيشنهادهایی مرتبط با پيوستن حزبهاى كارگرى و كمونيستی به شبكهٔ “سوليد نت” و همچنين کارزارهاى مشترک بینالمللی در سال ٢٠۲۰ را بررسى كرد و برای ارائه به بیستویکمین نشست و تصویب در آنجا تصميمهایی مشخص گرفت. جلسهٔ كارگروه سازماندهى نشستها با موفقيت كار خود را به پایان برد.
در حاشیهٔ بیستویکمین نشست، هیئت نمایندگی حزب تودۀ ایران دیدار و گفتوگوهایی رسمی نیز با هیئتهای نمایندگی حزبهای کمونیست نپال، پاکستان، کانادا، لبنان، سودان، ایالاتمتحده، آفریقای جنوبی، کوبا، پرتغال، هند، کردستان عراق، قبرس، و ترکیه داشت که در آنها به تبادلنظر دربارهٔ موضوعهای ملّی و بینالمللی موردعلاقه طرفین پرداخته شد.
متن سخنرانی نمایندهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در ۲۱مین نشست بینالمللی حزبهای کمونیست و کارگری
ازمیر، ترکیه، ۲۶-۲۸ مهر ۱۳۹۸
رفقای گرامی،
از این فرصت استفاده میکنم و از طرف کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران از حزبهای برادر، حزب کمونیست ترکیه و حزب کمونیست یونان، برای سازماندهی مشترک بیستویکمین نشست بینالمللی حزبهای کمونیست و کارگری در بحبوحهٔ شرایط دشوار کنونی، تشکر میکنم. همچنین، از دو حزب برادر به خاطر برنامهریزی عالی و فراهم آوردن امکانات لازم برای برگزاری این نشست تشکر میکنم. اجازه دهید از این دو حزب و دیگر حزبهای برادر حاضر در این نشست به خاطر ابراز همبستگی با مردم ایران در مبارزهشان در راه صلح، دموکراسی، و عدالت اجتماعی سپاسگزاری کنم.
بیست و یکمین نشست بینالمللی حزبهای کمونیست و کارگری در صدمین سالگرد شکلگیری انترناسیونال کمونیستی در سال ۱۹۱۹ برگزار میشود. انترناسیونال کمونیستی در پی جنگ ویرانگر و امپریالیستی جهانی اوّل و در دورهای از بحران سرمایهداری جهانی و توسعهطلبی امپریالیستی شکل گرفت. انترناسیونال کمونیستی به منظور متحد و هماهنگ کردن مبارزات طبقهٔ کارگر جهانی در پی پیروزی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در سال ۱۹۱۷ شکل گرفت که انقلابی الهامبخش و تشویقکنندهٔ انقلابیون سراسر جهان در تدارک و پیشبُرد مبارزات خود در راه صلح، پیشرفت، و سوسیالیسم بود.
انترناسیونال کمونیستی ادامهٔ کار مارکس و انگلس بود که در سال ۱۸۴۷ اتحادیه بینالمللی کمونیستی را بنیاد گذاشتند و در سدهٔ نوزدهم در صدد تقویت جنبش بینالمللیِ در حال رشدِ کمونیستها و متحدان آنها در مبارزه برای صلح و سوسیالیسم برآمدند.
هدف انترناسیونال کمونیستی پیشبُرد منافع طبقهٔ کارگر جهانی و تشویق و یاریرسانی به مقاومت در برابر سلطهٔ امپریالیستی در سراسر جهان بود، و تأکید خود را بر اهمیت محوری نقش طبقهٔ کارگر و پیشاهنگ انقلابی آن در مبارزه در راه تحقق سوسیالیسم گذاشت. صد سال پس از انقلاب اکتبر، امروزه علّتهای بنیادیِ پیکار جهانی در مسیر تحوّل و گذار سوسیالیستی و حل تضاد میان کار و سرمایه، همچنان هدفهای اصلی مبارزهٔ طبقاتی میان طبقهٔ سرمایهدار و طبقهٔ کارگر متحد در سراسر جهان برای دستیابی به شرایط مناسب کار و زندگی زحمتکشان، برای سوسیالیسم، و در نهایت تحقق جامعهٔ بیطبقهٔ کمونیستی، به قوت خود باقی است. تلاشهای مشترک حزبهای کمونیست و کارگری جهان عاملی ضروری در این مبارزهٔ حیاتی است.
بیست و یکمین نشست بینالمللی احزاب برادر در حالی برگزار میشود که سرمایهداری جهانی هنوز درگیر پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بحران ساختاریای است که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد. نهفقط نرخ رشد در اقتصادهای پیشرفتهٔ سرمایهداری همچنان ناچیز است، بلکه از نظر سیاسی نیز شاهد ظهور و یورش خطرناک نیروهای نوفاشیستی هستیم. چهار دهه تسلط اقتصاد نولیبرالی به گستردهترین و شدیدترین نابرابریها در سطح بینالمللی، نظامیگری، تجاوز امپریالیستی، و ظهور نیروهای راست افراطی از آمریکا و برزیل گرفته تا اروپای مرکزی و هند منجر شده است.
حزب تودهٔ ایران معتقد است كه در شرایط امروزی، جنبهٔ مهمی از مبارزهٔ ما در راه تحقق دگرگونیهای بنیادی مترقی و سوسیالیسم، مشاركت طیف گستردهٔ نیروهای اجتماعیِ مخالف استثمار سرمایهداری بشریت و غارت منابع طبیعی در این مبارزه است. ما اکنون همهجا شاهد جنبشهای رشدیابنده علیه ریاضت اقتصادی و فساد و نابرابری، و در حمایت از حقوق و آزادیهای دموکراتیک و انسانی در کنار جنبشهای ضد تبعیض نژادی و جنسیتی و مبارزات مردمی برای حفاظت از محیط زیست و نجات سیارهٔ زمین هستیم. تلاش مشترک نیروهای اجتماعی ترقیخواه و جوانان و دانشجویان رادیکال در اعتراض به تخریب زیستمحیطی توسط سرمایهداری یغماگر بسیار چشمگیر است.
از نظر ما، هدف اصلی پیکار کمونیستها در هر دو عرصهٔ ملی و جهانی این است که این جنبشهای مترقی با مبارزه با سرمایهداری انحصاری و برای جهانی سوسیالیستی ادغام شوند.
رفقای گرامی،
در طول قرن بیستم و بیستویکم، جنبش کمونیستی نیروی مهمی در پیکار برای حفظ صلح و علیه طیفی از نیروهای ارتجاعی بوده است. امروزه ما در دنیایی بسیار خطرناک زندگی میکنیم که در آن، بقای بشریت توسط سرمایهداری تهدید میشود. و باز هم کمونیستها و سایر نیروهای ترقیخواه هستند که مبارزهٔ ضد جنگ و ضد نظامیگری را به پیش میبرند و برای آزادی، در برابر نیروهای ارتجاعی طرفدار امپریالیسم، از جمله در برابر تاریکاندیشی، دینسالاری، ملیگرایی افراطی، و نوفاشیسم ایستادگی میکنند.
وجه دیگر وضعیت کنونی جهان، بهویژه در ارتباط با منطقهٔ از لحاظ استراتژیکی حیاتی خاورمیانه از اوایل دههٔ ۱۹۸۰ [۱۳۶۰]، ظهور و سلطهٔ رژیمهای ارتجاعی، غیردموکراتیک، و سرکوبگر بوده است. پیدایش اسلام سیاسی در خاورمیانه و شمال آفریقا یکی از پیامدهای غیرمستقیم سقوط دولتهای سوسیالیستی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی در اواخر دههٔ ۱۹۸۰ و اوایل دههٔ ۱۹۹۰ بوده است. ضعیف شدن چپ در خاورمیانه و نبود یک وزنهٔ تعادل جهانی منسجم و قوی، فضا را برای فعالیت نیروهای “اسلام سیاسی” و تغییر کیفی موازنهٔ نیروها در منطقه فراهم آورد. از دههٔ ۱۹۸۰ تا کنون، این نیروها در چارچوب سیاستهای امپریالیستی، به عنوان نیروهایی در خدمت امپریالیسم و به صورت نیروهایی ارتجاعی و دشمن با غرب، نقشی دوگانه ایفا کردهاند. “اسلام سیاسی” در هر نقشی که بازی کرده، تأثیری زیانبار بر پیکار در راه صلح و پیشرفت گذاشته و در نظامیگری امپریالیستی و ادامهٔ جنگهای فاجعهبار نقشی مؤثر داشته است. در زیر پرچم “اسلام سیاسی” طیفی از انواع نیروهای بنیادگرای اسلامگرا در خاورمیانه و جاهای دیگر پدید آمده که تأثیر بسیار ارتجاعی و مخربی بر زندگی سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی بسیاری از ملّتها داشتهاند. نیروهای “اسلام سیاسی” در موارد معیّنی ژست خصمانه- اما ظاهری- ضدامپریالیستی میگیرند، در حالی که همزمان، حکومت دینسالار تاریخگذشتهای را در داخل کشور بیرحمانه به مردم تحمیل میکنند. آنها با سکولاریسم [حکومت غیرمذهبی]، حقوق بشر، دموکراسی، و برابری جنسیتی بهشدّت مخالفاند. آنها بهشدّت ضدسوسیالیستیاند، و جهانبینی اجتماعی-اقتصادی آنها آشکارا ارتجاعی است. در تحلیل نهایی، این نیروها به طور عمده طرفدار سرمایهداری و ضد طبقهٔ کارگرند و سیاستهای آنها، اندوختن ثروتهای نجومی خصوصی از طریق فساد و کلاهبرداریهای مالی را تسهیل کرده است، همانطور که در جمهوری اسلامی ایران شاهد دست اوّل آن هستیم.
در مورد نقش بنیادگرایی اسلامی در عرصهٔ جهانی، شرایط کنونی خلیج فارس میتواند آموزنده باشد. در چند ماه گذشته، شاهد شدّت گرفتن خطرناک تنشهایی بودهایم که منطقهٔ ما را به احتمال درگیریهای نظامی فاجعهبار تهدید کرده است. مردم ایران با تحریمهای اقتصادی غیرانسانی امپریالیستی روبرو هستند و در معرض تهدید تجاوز نظامی آمریکا با حمایت رژیم ارتجاعی عربستان سعودی و دولت نژادپرست اسرائیل قرار دارند. در عین حال، ایران زیر حکومت دینسالار سرکوبگری است که با هرگونه تلاش زحمتکشان و نیروهای ترقیخواه برای سازماندهی جنبش ضدجنگ مؤثر در کشور به منظور دفاع از صلح بهشدّت مخالف است و آن را سرکوب میکند.
این گونه است که تحریمهای بیرحمانهٔ اقتصادی و بانکی اعمال شده توسط دولت آمریکا و متحدان آن و تهدید مداوم رویارویی نظامی، تأثیری منفی و بازدارنده بر تلاش مردم ایران در راه حفظ صلح، و تحقق حقوق و آزادیهای دموکراتیک و عدالت اجتماعی گذاشته است. آمریکا و متحدان آن در منطقه قصد خود را برای “تغییر رژیم” در ایران از طریق اعمال فشارهای شدید بر اقتصاد کشور پنهان نمیکنند، گرچه اعلام کردهاند که میتوانند با “رژیمی آمادهٔ همکاری در ایران” که در خدمت منافع آمریکا در خاورمیانه باشد، کار کنند. قربانیان اصلی اقدامها و تهدیدهای شیطانی آمریكا و متحدان آن، زحمتكشان و محرومان ایراناند. هدف آمریکا ایجاد اختلال گسترده و فروپاشی اجتماعی به منظور ربودن جنبش اعتراضی فزایندهٔ مردم ایران در برابر دینسالاری حاکم است، جنبشی که در اعتصابها و اعتراضهای روزانه شاهدش هستیم. خواست این حرکتهای اعتراضی، تأمین حقوق اجتماعی بنیادی، آزادی بیان، پایین آمدن قیمتها، خدمات اجتماعی مناسب و شایسته، پرداخت مزدهای عقبافتاده، اشتغال و امنیت شغلی، حق تشکیل و عضویت در سندیکاهای کارگری، و لغو خصوصیسازی صنایع عمده و کلیدی است. آمریکا با نگه داشتن همهٔ گزینههای خود، “جایگزینهای سیاسی” طرفدار امپریالیسم را که دستپروردهٔ وزارت امور خارجی آمریکا و سیا هستند نیز به میان میآورد. سلطنتطلبانِ خواهانِ بازگرداندن شاه، و فرقهٔ اسلامی طرفدار امپریالیسم به نام سازمان مجاهدین خلق (MEK)، جزو این جایگزینها هستند. اینها هر دو نیروهایی بسیار ضددموکراتیک هستند و هیچگونه حمایت و پایگاه جدّی در میان زحمتکشان ایران ندارند، اما از نظر مالی و سیاسی توسط آمریکا و متحدان منطقهیی آن پشتیبانی میشوند و برای مداخلهٔ نظامی آمریکا در ایران به منظور سرنگون کردن رژیم کنونی مستقیماً لابی میکنند. یکی از وظایف مهم حزب تودهٔ ایران و دیگر نیروهای دموکراتیک ملی ترقیخواه، مبارزه با این سیاست حیلهگرانهٔ دولت آمریکا و افشای آن بوده است.
رفقای گرامی،
پس از پایان جنگ ایران و عراق، به منظور تسهیل در انباشت سرمایهٔ خصوصی در داخل و فراهم کردن زمینه برای شرکتهای بزرگ جهانی برای غارت ثروت ایران، همهٔ دولتهای پیدرپی جمهوری اسلامی ایران، با پشتیبانی ولی فقیه علی خامنهای، سه دهه است که سیاستهای نولیبرالی صندوق بینالمللی پول را به پیش بردهاند که پیامدهای ویرانگری بر زندگی زحمتکشان و محیط زیست داشته است.
در حالی که فشار بر وضعیت معیشت مردم شدّت یافته است، پاسخ رژیم دینسالار ایران به این وضع، سرکوب و زندان، تحقیر، و ارعاب کارگران و فعالان سندیکایی و حقوق مدنی بوده است. در سالهای اخیر، همراه با رشد مداوم اشکال گوناگون جنبشهای اعتراضی، مردم به اهمیت پیوند مبارزهٔ خود در راه عدالت اقتصادی با پیکار در راه تحقق آزادیهای دموکراتیک و حفاظت از محیطزیست پی بردهاند. تلاش برای ایجاد سندیکاهای کارگری مستقل در ایران رو به رشد است و اکنون رژیم حاکم دینسالار این تلاش را تهدیدی برای امنیت ملی محسوب میکند.
حزب تودهٔ ایران با قاطعیت تصریح میکند که جنبش مردم ایران در تلاشش برای جلوگیری از مداخلههای امپریالیستی در ایران و در دفاع از دموکراسی و عدالت اجتماعی به حمایت و همبستگی حزبهای کمونیست و کارگری بینالمللی نیاز دارد. طبقهٔ کارگر ایران بنا به ماهیت خود مخالف سیاستهای نولیبرالی رژیم دینسالار حاکم است و در مبارزهٔ سراسری ملّت ایران در راه صلح، دموکراسی، و عدالت اجتماعی نقش پیشاهنگ دارد. جنبش طبقهٔ کارگر در زیر پرچم “نان، کار، آزادی” به طور مداوم در حال رشد و گسترش است.
حزب تودهٔ ایران معتقد است كه ادامهٔ جنگ اقتصادیای که آمریكا علیه ایران به راه انداخته است در نهایت میتواند به درگیری نظامی با پیامدهایی فاجعهبار برای مردم ایران و سایر كشورهای منطقهٔ خلیج فارس منجر شود. در این روند، محاسبات غلط رهبری جمهوری اسلامی ایران در مورد توازن بینالمللی نیروها نیز عاملی به همان اندازه مهم است. رژیم ایران درک نمیکند که کشورهای امپریالیستی در عین رقابت با یکدیگر، در حمایت از منافع سرمایهداری جهانی در مجموع متحد یکدیگرند. اقتصاد ایران اقتصاد رانتی، وابسته به واردات، و غیرتولیدی ضعیفی است که بر اثر سه دهه اجرای سیاستهای نولیبرالی سستبنیاد شده است. نیروهای مولد اقتصاد ایران ویران و قربانی سودوَرزی شدهاند. واقعیت این است که پس از سی سال پیروی کورکورانهٔ رژیم ایران از نسخههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای اجرای الگوی اقتصادی نولیبرالی در ایران، دولت آمریکا اکنون قادر است اقتصاد ضعیف ایران را به گروگان بگیرد. هیچ اندازه تظاهر بیاساس و سطحی ضدغربی یا ضدامپریالیستی یا گرفتن ژستهای نظامیگرایانه نمیتواند این واقعیت عینی و پیامدهای آن را تغییر دهد.
تنها راه دفاع از منافع مردم ایران کاهش تنش از طریق گفتوگوهای دیپلماتیک همراه با بسیج گستردهترین جنبشهای صلح در ایران و سراسر جهان است. گزینهٔ نظامی باید از روی میز همهٔ طرفها برداشته شود.
رفقای گرامی،
حزب کمونیست ایران تقریباً ۱۰۰ سال پیش در سال ۱۹۲۰ تأسیس شد و برنامهٔ تحول ترقیخواهانهٔ آن در ۷۸ سال گذشته توسط حزب تودهٔ ایران ادامه داده شده که تأثیر عمیقی در کشور ما داشته است. ما تلاش خود را در راه صلح و سوسیالیسم با درکی عینی از مرحلهٔ کنونی توسعهٔ اقتصادی-اجتماعی و مبارزهٔ طبقاتی در کشورمان ادامه میدهیم. وظیفهٔ اصلی ما در شرایط پیچیده و خطرناک کنونی، دفاع از صلح به هر وسیلهٔ ممکن، و در عین حال ارتقای جنبش زحمتکشان ایران در پیکار برای تحقق آزادیهای دموکراتیک و عدالت اجتماعی است. به همین دلیل است که ما میگوییم: نه به تحریمهای غیرانسانی، نه به جنگ، و نه به دیکتاتوری. ما در پیشبُرد این وظیفهٔ مهم خواهان همبستگی بینالمللی همهٔ حزبهای کمونیست و کارگری و همهٔ نیروهای ترقیخواه در سراسر جهان هستیم.
ما اطمینان داریم که زحمتکشان ایران و پیشاهنگ سیاسی آنها در مبارزهٔ طبقاتی برای آیندهای سوسیالیستی، علیه جنگ و سرکوب، و در راه صلح جهانی موفق خواهند بود.
پیروز باد مبارزهٔ مردم ایران در راه صلح، دموکراسی، و عدالت اجتماعی
پاینده باد همبستگی انترناسیونالیستی
پیروز باد پیکار در راه صلح و سوسیالیسم
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۸۹، دوشنبه ۶ آبان ماه ۱۳۹۸