جنبش دانشجویی کشور سنگر رزمنده پیکار با ارتجاع حاکم! فرخنده باد ۱۶ آذر، روز تولد شعار «اتحاد، مبارزه، پیروزی«
با فرارسیدن ۱۶ آذرماه ۱۳۹۸، شصتوشش سال از تولد شعار “اتحاد، مبارزه، پیروزی”، شعار تاریخی جنبش دانشجویی کشور میگذرد. شصتوشش سال پیش مزدوران رژیم شاه با یورش به دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران حرکت اعتراضی دانشجویان مبارز را با بهشهادت رساندن مصطفی بزرگنیا (عضو رهبری سازمان جوانان تودهٔ ایران)، مهدی شریعت رضوی (عضو سازمان جوانان تودهٔ ایران)، و احمد قندچی (عضو جبههٔ ملی ایران) بهخون کشیدند و بدین ترتیب در تاریخ مبارزات جنبش دانشجویی کشور فصلی نو گشودند.
سنت مقاومت قهرمانانهای که در ۱۶ آذرماه ۱۳۳۲ از سوی پیشتازان جنبش دانشجویی کشور پایهگذاری شد تا بهامروز همچنان ادامه یافته است و جنبش دانشجویی کشور با وجود همه دشواریهای سالهای اخیر با وجود شهدا و مبارزان بیشماری که در طول بیش از شش دهه گذشته جان شریف خود را بر سر این آرمان فدا کردهاند، همچنان به پیکار دلیرانهشان بر ضد استبداد و ارتجاع حاکم ادامه دادهاند و میدهند.
مراسم امسال ۱۶ آذر، چندین روز پس از اعتراضهای گستردهٔ مردمی در صد شهر کشور، نشانی روشن از همبستگی جنبش دانشجویی کشور با مبارزه ضد استبدادی مردم میهن ما بر ضد رژیم ولایت فقیه با خود همراه داشت. دانشجویان در حرکتهای اعتراضیای گوناگون در دانشگاههای مختلف کشور، با وجود روبرو بودن با تهدید یورش نیروهای امنیتی، این روز تاریخی را بزرگ داشتند و ضمن محکوم کردن سرکوب خونین حرکت اعتراضی مردم در آبانماه، همبستگیشان را با مبارزات کارگران و زحمتکشان کشور و خواستهای آنان و خود را برای برقراری آزادیها و عدالت اجتماعی اعلام داشتند و آزادی دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی را خواستار شدند. دانشجویان با شعارهای: “نان، کار، آزادی، ادارهی شورایی”، “همکاری اطلاعات و حراست دانشگاه محکوم است”، “ایران، فرانسه، عراق، لبنان و شیلی، مبارزه یکی است: سرنگونی نولیبرالیسم”، “زندهباد زندگی، زندهباد مقاومت”، ”ازهفت تپه تا تهران زحمتکشان در زندان“، فقر، فساد، گرانی، مردم شدند قربانی، جواب ما تفنگ نیست، این همه کشته کم نیست، خیابونا خونین شد، آزادی قربانی شد، و کارگر، معلم، دانشجو اتحاد اتحاد ارادهٔ خللناپذیرشان برای ادامهٔ مبارزه اعلام کردند. برخلاف روال همیشگی، حسن روحانی از حضور در مراسم ۱۶ آذر در دانشگاه تهران خودداری کرد. رژیم استبدادی، در حرکتی بسیار معنیدار، اعلام کرد که امسال ابراهیم رئیسی به دانشگاه تهران خواهد رفت که این عمل با اعتراض گستردهٔ دانشجویان کشور روبهرو شد.
در بیانیهای که از سوی جمعی از فعالان صنفی در گردهمایی ۱۶ آذر دانشگاه تهران قرائت شد، ازجمله آمده است: “اینجا و اکنون، در آستانهی یکی از مهمترین بزنگاههای تاریخی که در آن نفس میکشیم، تودههای نقاط مختلف جهان، علیه ستمهای منتج از نظام سرمایهداری بهپا خاستهاند. خیرش تودهای ایران نیز در حد فاصل کمتر از دو سال، بار دیگر به خروش آمد. انباشت تضادها و ناتوانی حکومت سرمایه داری- دینمدار موجود، منجر به خیزشهای متعددی ازجمله خیزش دیماه ۹۶ شد. سرکوبهای خونین پیشین، نهتنها آتش خشم فرودستان را خاموش نکرد، بلکه شررهای باقیمانده از شعلههای ۹۶، با بنزین ۳۰۰۰ تومانی دوباره زبانه کشید. این بار در آبان ۹۸، وسعت و شدت اعتراضات گستردهتر شد و به همان میزان وسعت و شدت سرکوب نیز. سرکوب بهصورت سربهایی درآمد که نیزارهای ماهشهر تا برزنهای کردستان، شهرکهای شیراز، بیابانهای سیستان تا خیابانهای تهران را، در سکوت کامل خبری و قطع سراسری اینترنت، به خون آغشت. اما ما دانشجویان، در این بزنگاه و در حین فرود آمدن سهمگینترین شلاقهای ستم و استثمار بر گردهی فرودستان، که خود زخمخورده همین شلاقهاییم، نظارهگری منفعل نیستیم و نخواهیم بود. طنین این شلاقها را سالهاست که میشنویم، همچنان که صدای فریاد توده را. اما تکرارِ این اصوات، با طول امواج مختلف آن در تاریخ، موجب خو گرفتن ما بدان نشده است. صدای سرکوب و خروش فرودستان را همه شنیدهاند؛ حتی آنهایی که منافعشان در نشنیدن بود. تقلاهای مذبوحانهی جریانهای اصلاحطلب، عدالتخواه، سلطنتطلب و… در مصادره، تحریف و انکار این صداها گواه این ادعاست.” این بیانیه در جایی دیگر میافزاید: “زندانها این واقعیت را به خشنترین شکل بازنمایی میکنند. امروز زندانها شمار وسیعی از زندانیان سیاسی مختلف را در خود جای دادهاند. در کنار فعالین صنفی دانشجویی، فعالین حقوق زنان، فعالین حقوق کودک، فعالین محیط زیست، فعالین معلمی، فعالین کارگری، فعالین سیاسی عرب، بلوچ، کُرد و…، فعالین هویتهای مذهبی و دیگر فعالین سیاسی در بند، بعلاوه بیش از هفت هزار تن از تودهای که مبارزات آبانماه را بهپیش بردند، بهجرم مبارزه برای حیات برابر و آزاد در زنداناند. ما دانشجویان سرکوب و دستگیری تمام فعالین سیاسی در بند را محکوم و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی هستیم.”
بیانیهٔ دانشجویان در انتها نتیجه میگیرد: “جنبش دانشجویی مستقل صنفی دهه ۹۰ نیز همانند سایر جنبشهای مستقل در دهههای پیشین، بهپیش میرود تا اجازه ندهد نهاد دانشگاه نهادی ایدئولوژیک باهدف بازتولید هرچه بیشتر وضع موجود باشد. ما و رفقای دربندمان بهعنوان بخشی از همین توده، همواره بر خود ملزم دانستیم که نهتنها به حمایت از استثمارشدگان برخیزیم، بلکه پیام خود را به جامعه برسانیم. واکنش نیروهای سرکوب بنا به وظایفشان تهدید، ارعاب و سرکوب بوده است. آنها بیوقفه ما را از عواقب کارمان میترسانند اما ماشین سرکوب نه توانست خیابان را خفه کند و نه دانشگاه را. بگذارید این بار صریح و رسا بگوییم: ما دانشجویان خونهای خشکیده بر کف خیابان را فراموش نمیکنیم. این را هم به درخونخفتگان و هم به خونریزانشان قول میدهیم.”
خصلت ضد دیکتاتورى و آزادیخواهانهٔ جنبش دانشجویى ایران و سهم مؤثری که این جنبش در نهضت عمومى و ضد امپریالیستى و دموکراتیک مردم ایران دارد، همواره خشم ارتجاع ایران را برانگیخته و آماجهای اصلی سرکوبگریاش بوده است. روز ۱۶ آذر در شش دهه اخیر هرساله فرصتى براى تجدید عهد فعالان جنبش دانشجویى با مبارزات آزادیخواهانه زحمتکشان کشور نیز بوده است. نیروهای ارتجاعى از همان آغاز استقرار حکومت سرکوبگرشان با علم به خطرهایی که جنبش دانشجویی کشور میتواند برای آنها در بر داشته باشد، دانشگاهها را هدف تاختوتازهایشان قرار دادند. حمله به دانشگاهها زیر عنوان “انقلاب فرهنگى” در سالهای دههٔ ۱۳۶۰ بهخاک و خون کشاندن دانشجویان مبارزى که به تمکین به نیروهاى ارتجاعى و تمامیتگرا تن ندادند و سپس حمله خونین تیر ۷۸ که با فرمان ”سرکوب و منکوب کنید“ رهبر ، از جمله برنامه های رژیم برای خاموش ساختن صدای رسای جنبش دانشجویی کشور و زدودن خاطرهٔ مبارزات انقلابى و اتحادجویانه دانشجویان و پیام رساى ۱۶ آذر تاریخی بوده است. رژیم “ولایت فقیه” در سالهای اخیر از سویى سیاست سرکوب دانشجویان و از سوی دیگر چیدن توطئههایی رنگارنگ بهمنظور تغییر موازنهٔ نیروهاى مردمى و جو مبارزاتی در دانشگاهها بهنفع ارتجاع و جلب و فریب و حتى بیطرف نگهداشتن دانشجویان در قبال تحولهای سیاسی کشور بهطور پیگیر دنبال کرده است. در سال های اخیر جنبش دانشجویی با یورش مدام و سرکوب خشن نیروهای انتظامی رو به رو بوده است و از اینرو از پراکندگی صفوف و عدم توانایی در سازماندهی حرکت های اعتراضی گسترده در کنار دیگر گردانه های اجتماعی . رژیم در سالهای اخیر کوشیده است که با بهتشنج کشیدن جو و ایجاد درگیرى، مبارزه افشاگرانه دانشجویان را مانع شود و سدی در برابر پیوند و رابطه توده و دانشجو بشود. دانشجویان آگاه باید با شکستن دیوارهایی که تا کنون جنبش دانشجویی کشور را، در حکم جنبشی روشنفکری- انقلابی، از دیگر نیروهای اجتماعی، قشرها، و طبقات وسیع مردم جدا میکرده است، در صفی یگانه به مقابله با سیاستهای ارتجاع حاکم برخیزند. روشن است که هماهنگ کردن و پل زدن بین پیکار جنبش دانشجویی و مبارزهٔ دیگر لایههای محرومان و زحمتکشان جان بهلب رسیده باید با حرکتهایی حسابشده و با شعارهایی زنده، و مشخص همراه باشد و براى آنان لمسشدنی باشد چندان که جانبداری و همدردى نیک خواهانه آنان را در پی داشته باشد. حفظ و تحکیم و توسعه پیوند جنبش دانشجویى با جنبش خلق است که میتواند هم براى حفظ و تعمیق خصلت پیکارجویانه و انقلابى جنبش دانشجویى و هم براى پیروزى مبارزه صنفى و سیاسى آن، تضمینی جدى و واقعى باشد. همانطور که اعتراضهای گسترده مردمی در آبانماه ۹۸ نشان داد، ارتش انبوه جوانان بیکار که از تأمین حداقل یک زندگی درخور شأن انسانیشان محروماند و در چنگ رژیمی ظالم و فساد اسیرند، نیروهایی توانمند در بهچالش کشیدن ارتجاع حاکماند، نیروهایی توانمند که درصورت سازمانیافتگی و عمل مشترک با دیگر گردانهای مبارز اجتماعی و با در هم تنیدن حرکتهای اعتراضیشان با اعتصابهای کارگران و زحمتکشان، گردهماییهای اعتراضی معلمان و بازنشستگان و زنان میهن میتوان نیروهای اجتماعیای گسترده، منسجم و متحدی را بهمنظور بهچالش طلبیدن ارتجاع حاکم بسیج کرد و به میدان مبارزه آورد.
کوتاه سخن! جنبش دانشجویی ایران در سالروز ۱۶ آذر ماندگار همچنان باشهامت و پایداری پرچم “اتحاد، مبارزه، پیروزی” را بر دوش میکشد. جوانان و دانشجویان تودهای نیز همچنان که تاریخ گذشتهشان نشان میدهد، استوار و پیگیر در کنار جنبش دانشجویی کشور در راه رهایی میهن از بندهای استبداد و ارتجاع میرزمند.
۱۶ آذر، روز دانشجو، گرامی باد!
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۹۲، دوشنبه ۱۸ آذر ماه ۱۳۹۸