جوانان و دانشجویان

پیام سازمان جوانان تودهٔ ایران به بیستمین مجمع عمومی فدراسیون جهانی جوانان دمکرات

به پیش برای ساختن آینده‌مان

متحد شویم و در راه حفظ و تحقق صلح، حقوق بشر و حقوق دموکراتیک، و سوسیالیسم پیکار کنیم

رفقای گرامی،

از طرف سازمان جوانان تودهٔ ایران به هیئت‌رئیسان بیستمین مجمع عمومی فدراسیون جهانی جوانان دموکرات، و همهٔ شرکت‌کنندگان در این مجمع از سازمان‌های جوانان ترقی‌خواه، سوسیالیست، و کمونیست، درود می‌فرستیم. همچنین، از رهبری فدراسیون جهانی جوانان دموکرات تشکر می‌کنیم که امکان شرکت ما را در این مجمع فراهم آورد. برای این مجمع در رسیدن به همهٔ هدف‌هایش آرزوی موفقیت داریم.رفقای گرامی،

امروزه در سراسر جهان، در مبارزه در راه اجرای سیاست‌های ترقی‌خواهانه به منظور حفظ صلح، پایان دادن به بی‌رحمیِ سرمایه‌داری، و حفاظت از محیط‌زیست در برابر وحشیگری استثمار خشن نولیبرالی، جوانان نیروی عظیمی هستند. به‌رغم تبلیغات منفی گسترده علیه سوسیالیسم و مارکسیسم، جوانان در سراسر جهان دریافته‌اند که سرمایه‌داری با بشریت در تناقض است و آیندهٔ نوع بشر روی کرهٔ زمین را تهدید می‌کند. جوانان برای نجات آینده و هموار کردن راه به سوی دنیایی به طور کیفی متفاوت- دنیایی سوسیالیستی- در خط مقدّم مبارزه در شکل‌های گوناگون آن قرار دارند.

در کشور ما ایران، مانند خیلی دیگر از کشورهای در حال توسعه، جوانان اکثریت چشمگیری از جمعیت را تشکیل می‌دهند. جمعیت ایران در چهل سال گذشته از ۳۶میلیون به ۸۲میلیون نفر افزایش یافته است، و امروزه سن ۶۰درصد جمعیت کشور زیر سی سال است. روشن است که این جمعیت عظیم جوان ثروت اصلی ملّت ما و نیروی عمده در شکل دادن آیندهٔ کشور ماست. پیکار مردم ایران در راه ایجاد دگرگونی‌های مترقیانه همیشه از پیکار جوانان در راه تحقق دموکراسی و عدالت اجتماعی تأثیر عمده‌ای گرفته است. از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تا کنون، و با توجه به افزایش جمعیت جوانان کشور، جوانان گردان عمده‌ای از مبارزه علیه دیکتاتوری دین‌سالار ایران بوده‌اند. همچنین، شایان توجه است که زنان جوان اکنون بخشی اساسی و عمده در مبارزهٔ مردم در راه تحقق حقوق بشر و عدالت اجتماعی علیه رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران‌اند.

انقلاب ملّی-دموکراتیک ۱۳۵۷ در اوایل دههٔ ۱۳۶۰ به شکست کشانده شد و چندی نگذشت که نیروهای ارتجاعی اسلام سیاسی قدرت دولتی را تصاحب کردند. همهٔ هدف‌های ترقی‌خواهانهٔ مردمی و بنیادی انقلاب به‌سرعت مخدوش و معکوس شد. از آن زمان به بعد، دیکتاتوری دین‌سالار حاکم، کشور ما را بیش از پیش در بحران داخلی و خارجی فرو برده است. پس از پایان یافتن جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷، رژیم دین‌سالار حاکم راهبردهای صندوق بین‌المللی پول را در پیش گرفت و موجی از بازسازی اقتصادی نولیبرالی را با شدّت به پیش برد که پیامدهای ویرانگری داشته است. مقررات‌زدایی از بازار نیروی کار و حفاظت محیط‌زیست همراه با خصوصی‌سازی لگام‌گسیخته و مالی‌سازی اقتصاد به میزان بالایی از استثمار انسانی و زیست‌محیطی و نابرابری در جامعه انجامیده است. در سه دههٔ گذشته، برنامه‌های اقتصادی کلان حکومت به انباشت نجومی سرمایه و ثروت شخصی در دستان سرمایه‌داران مالی و تجاری منجر شده است که پیوندهای نزدیکی با بورژوازی بوروکراتیک دارند. در نتیجه، جوانان کشور ما که با پیامدهای اقتصادی رانتی، وارداتی، و بی‌رمق روبرو هستند که اساساً بر صادارات نفت خام متکی است، آیندهٔ تاریکی را پیشاروی خود می‌بینند. حکومت اسلامی ایران اقتصادی غیرتولیدی و ضعیف و متکی بر دلار به وجود آورده است که طعمهٔ آسانی برای دولت آمریکاست که تحریم‌های اقتصادی و مالی بی‌رحمانه‌ای را بر آن تحمیل کرده، و پیامدهای ویرانگری برای مردم کشور ما داشته است.

بحران اقتصادی-اجتماعی ایران، همراه با نظام سیاسی‌ای سرکوبگر، شمار فزاینده‌ای از جوانان کشور را به ترک کشور به صورت مهاجر واداشته است که بسیاری از آنها زنان و مردانی با تحصیلات و تجربهٔ عالی‌اند. این وضعیت، فاجعه‌ای برای ایران است، زیرا که ثروت انسانی اصلی ایران جوانان آن است که در پی موج فزایندهٔ مهاجرت‌ها و پناه‌جویی‌های اقتصادی و سیاسی این جوانان، کشور از وجود آنها تهی می‌شود.

از دیدگاه مردم ایران، مبارزهٔ مستمرّ آنها با رژیم دین‌سالار خشن حاکم، در راه تحقق دموکراسی و عدالت اجتماعی، از سیاست‌های دولت ترامپ، یعنی تحریم‌های اقتصادی ویرانگر و تهدید به برخورد نظامی، به‌شدّت آسیب دیده است. شایان توجه است که واکنش حکومت ایران به دشواری‌های فزایندهٔ زندگی و افزایش سختی معیشت مردم، ادامهٔ بیش از پیش سیاست‌های اقتصادی نولیبرالی و تداوم سرکوب اعتراض‌های کارگران بوده است.

امّا به‌رغم همهٔ دشواری‌ها و سرکوب‌ها، ما در دو سال گذشته شاهد اعتراض‌ها و خیزش‌های توده‌یی فزاینده‌ای علیه دیکتاتوری و سختی‌های اقتصادی عظیمی بوده‌ایم که مزدبگیران و حقوق‌بگیران، بازنشستگان، و بیکاران با آن روبرو بوده‌اند. برای مثال، ماه گذشته، در روز جمعه ۲۴ آبان، دولت رئیس‌جمهور روحانی بدون هیچ آگاهی قبلی، و با هدف “آزادسازی بهای سوخت” اعلام کرد که قیمت بنزین از همان روز سه‌برابر می‌شود (۲۰۰درصد افزایش). این تصمیم دولت خیلی زود مورد پشتیبانی ولی فقیه علی خامنه‌ای قرار گرفت که بی‌درنگ اعتراض‌های توده‌یی گسترده‌ای را در ۱۰۰ شهر کشور در مدّت چند روز برانگیخت. حکومت اسلام‌گرای ایران از همان زمان با سرکوب خونین و مرگبار به این اعتراض‌ها پاسخ داد که به کشته شدن بیش از ۱۴۰ نفر و بازداشت شدن هزاران نفر منجر شد که بخش عمدهٔ آنها جوانانی‌اند که با دیکتاتوری خشن حاکم مخالف‌اند. استبداد و حکومت مطلق رهبری مذهبی در ایران سدّی در برابر هرگونه تغییر ترقی‌خواهانه است و آیندهٔ جوانان کشور ما را تیره و تار و نابود کرده است. حکومت اسلام‌گرای کنونی در ایران بی‌اعتبار شده است و مردم خواهان تغییر بنیادی‌اند. جوانان در خط مقدم این مبارزه قرار دارند. جریان‌های ترقی‌خواه جوانان ایران که در جنبش‌های دانشجویی و چپ‌گرا سازمان می‌یابند، آگاه‌اند که مبارزهٔ آنها در راه تغییرهای بنیادی و برای هموار کردن راه به سوی سوسیالیسم، از مسیر دموکراتیک کردن جامعه همراه با تحقق عدالت اجتماعی می‌گذرد.

به همین منظور است که آنها در راه تحقق دموکراسی و حقوق بنیادی مدنی مانند حق تشکل در سندیکاها و در سازمان‌های زنان و جوانان پیکار می‌کنند. هدف ما این است که در راه ایجاد جنبشی توده‌یی بکوشیم و برای حقوق خود مبارزه کنیم، و این به معنای مبارزه برای دموکراسی به منظور تحکیم و تقویت بنیادهای ضروری عدالت اجتماعی است. مبارزه برای محقق شدن تغییرهای بنیادی به موفقیت ما در پیکار برای تغییرهای دموکراتیک و ملّی وابسته است، و این به نوبهٔ خود، تغییرها و تحوّل‌هایی را به دنبال می‌آورد که این امکان را به مردم ایران می‌دهد که در هر مرحله از گذار به سوی سوسیالیسم، اولویت‌ها را معیّن و در مسیر آنها به پیش روند. ما اطمینان داریم که جوانان ایران ستون و گردان مهمی در مبارزه برای تغییرهای ترقی‌خواهانه و سوسیالیسم خواهند بود.

ما خواستار همبستگی شما با این پیکار پیچیده ولی حیاتی هستیم.

ما معتقدیم که آینده از آنِ سوسیالیسم است و مصمّم هستیم که این آینده را گام به گام و از راه مبارزه‌مان بسازیم.

 

با درودهای رفیقانه،

سازمان جوانان تودهٔ ایران

 

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۹۳، دوشنبه ۲ دی ماه ۱۳۹۸

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا