سُراینده: احسان طبری ترانهٔ بدرود! به یاد ولادیمیر مایاکوفسکی
اگر خبر را شنیدید
مرد را نکوهش نکنید:
او خورشید را و مردم را دوست داشت
و در گنجای توان خود کوشید.
برای کینهورزی ساخته نشده بود
و خواری را نیز بر نمیتافت
نه سَروَری میدانست
و نه بندگی میتوانست.
پایان سرخ را از پایان سیاه برتر میشمرد
ولی چون همهٔ درها بسته شد
از تنها دری رفت که گشاده بود.
در پس چهر خندانش
ملالی ژرف لانه داشت
نمیدانم آیا گناه او بود
یا گناه کسانی که به او رشگ میبردند
و آیا مردی مانند او
در خوردِ رشگ بود؟
و جای را بر کسی تنگ میکرد؟
او حزب را و انقلاب را دوست میداشت
و در این جان پرغوغا
که جز برای دوست داشتن نبود
شگفتا که خموشیِ مرگ در آن راه یافت.
آن مرد را و سرنوشت واژگونش را از یاد نبریم!
سرود جاندارش را
بدرودِ دل آزارش را
آرمان پاکش را
تلاش دردناکش را…
********************
در باره عکس: تصویر سمت راست احسان طبری ـ تصویر سمت چپ ولادیمیر مایاکوفسکی
به نقل از ضمیمهٔ فرهنگی «نامهٔ مردم»، شمارۀ ۲، ۲۵ فروردین ۱۳۹۹