الحاق سرزمین های فلسطینی به اسرائیل، تیر خلاص به تشکیل کشور مستقل فلسطینی خواهد بود! باید جلو آن را بگیریم!
در شمارههای اخیر “نامه مردم” چند مقاله در رابطه با الحاق اراضی اشغالی فلسطین در کرانه باختری بهوسیلهٔ طرح مشترک دولت راست افراطی و ارتجاعی اسراییل و دولت نژادپرست دونالد ترامپ منتشر شده است. در این مقالهها سعی بر این بوده است ابعاد خطرناک تصمیم دولت اسراییل – همراه با حمایت دولت آمریکا- که تلاش میکند بخشهایی از طرح فاجعهبار “معامله قرن” دونالد ترامپ را اجرا و نهایی کند برای افکار عمومی در میهنمان افشا شود.
بهباور حزب تودهٔ ایران با الحاق اراضی فلسطینی به خاک اسراییل، حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین از طریق تأسیس کشور مستقل فلسطینی در چهارچوب مرزهای موجود پیش از ۴ ژوئن ۱۹۶۷/ ۱۴ خردادماه ۱۳۴۶ و با پایتختی اورشلیم شرقی و حق بازگشت آوارگان مطابق با قطعنامههای بینالمللی، در اساس منتفی خواهند بود. چنین امری منطقه خاورمیانه را به آستانه یک فاجعه سوق خواهد داد.
دولت ائتلافی جدید اسراییل بهرهبری نتانیاهو که بهاجرای سریع طرح الحاق اراضی اشغالی در کرانه غربی مصمم است، در نیمه نخست تیرماه سال جاری رسمیت یافت. در این رابطه هفته گذشته در تبادلنظری با رفیق دکتر عقل طقز، عضو رهبری و مسئول شعبه امور بینالمللی حزب “مردم فلسطین”، سؤالهایی در قالب مصاحبه بهمنظور انتشار در “نامه مردم” مطرح کردیم. متن کامل این سؤالها و جوابهای رفیق طقز در زیر میآید.
سؤال: دربارهٔ موضوعهایی که پشت پرده تهدید الحاق زمینهای اشغالی فلسطینی بهوسیلهٔ اسراییل درحال حاضر مطرح است را لطفاً شرح دهید. مهمترین عاملها در پسزمینه این تهدید چه میتوانند باشند؟
عقل طقز: تشکیل گامبهگام “دولت بزرگ اسراییل” همواره پروژه صهیونیستها بوده است. در زمان بنیانگذاری اسراییل در ۱۹۴۸/ ۱۳۲۷، آنها بیش از ۲۶ در صد از سرزمینهایی که طبق قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد قرار بود جزو قلمرو کشور فلسطینی باشد را تصرف کردند. در ۱۹۶۷/۱۳۴۶ اسراییل اگر میتوانست تمامی کشور فلسطین را اشغال میکرد. بااینحال، با توجه به اوضاع بینالمللی و قومی آن روز این مناطق یعنی واقعیتهای موجود، برای اسرائیل این اشغال گزینه پایداری نبود. این بدان معنا نبود که دولتمردان اسراییل این طرح را کنار گذاشتند، چراکه تأسیس کشور مستقل فلسطینی، از اجرای طرحهای توسعهطلبانه پایهگذاران دولت اسراییل جلوگیری میکرد. جهتگیری کنونی اسراییل درواقع ادامه این تجربه تاریخی است که در شرایط کنونی با استفاده همهجانبه دولت بنیامین نتانیاهو از فرصت ریاست جمهوری دونالد ترامپ ممکن شده است. ترامپ با بهرسمیت شناختن اورشلیم بهعنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت ایالاتمتحده از تلآویو به آنجا و موافقت با حاکمیت اسرائیل بر ارتفاعات جولان در خاک سوریه یا ارائه طرح بهاصطلاح “معامله قرن” خود که با هماهنگی کامل میان دولت او و نتانیاهو تهیه شده است، در پشتیبانی كاملش از اسراییل توافقنامههای جهانی، پروتکلها، و حتی قوانین بینالمللی را زیر پا میگذارد. عامل تشدید کنندهٔ دیگر نیز تغییر موضع چند کشور عربی است که بهرغم سردادن دائمی شعار همبستگی با مردم فلسطین، برای همکاری سریع و همهجانبه با اسراییل در برابر دشمن مشترک قسمخوردهشان یعنی ایران، آمادهاند.
سؤال: خواهش میکنم توضیح دهید که چرا این مسئله (الحاق زمینهای اشغالی) با درنظر گرفتن خواستها، آمال، و امیدهای مردم فلسطین، ازنظر سیاسی و جز آن، مسئلهای بسیار اساسی و مقابله با آن ضروری است؟
عقل طقز: من باید کاملاً صریح و واضح بگویم که تهدید اسراییل میتواند به پایان هرگونه امکانی بهمنظور برپایی یک کشور پایدار فلسطینی و راهحل دو کشور منجر شود، یعنی به امکان تنها راه پذیرفتنی در حل مناقشه سخت دهها ساله در منطقه پایان دهد. الحاق زمینها میتواند بهقول معروف تیر خلاصی به رؤیای مردم فلسطین برای داشتن کشوری مستقل و خودمختار باشد. در حال حاضر- حتی با گسترش شهرکهای غیرقانونی در سراسر کرانه باختری- فضای لازم هرچند دائماً در حال کوچکتر شدن است، برای تشکیل کشور فلسطین وجود دارد. بااینحال، حتی این امکان نیز میتواند با الحاق زمینها کاملاً از میان برداشته شود. هر قطعه زمین فلسطینی که از سوی اسراییل محاصره شده و از همسایگی با اردن جدا گردد، بهمعنی اشغال دائمی فلسطین است. هیچ فلسطینی با عقل سلیم نمیتواند چنین چیزی را قبول یا تحمل کند.
سؤال: آیا دولت یا رهبری اسراییل در این مورد کاملاً اتفاقنظر دارند؟ آیا در درون سیاستمداران یا هیئت دولت اسراییل جریانی وجود دارد که بهویژه در رابطه با سیاستگذاری، نظری متفاوت و دیگر داشته و لزوماً پیرو نتانیاهو نباشد و نسبت به موضعگیریهای جناح او نگران باشد؟ و اگر وجود داشته باشد، تا چه حد قابلملاحظه است و چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
عقل طقز: بین جریانهای سیاسی اصلی در اسراییل هیچ اختلافنظر مهمی با اصل الحاق اراضی فلسطینی وجود ندارد، بهویژه در حکومت ائتلافی فعلی و دیگر سیاستمداران راستگرای اسراییل. بااینهمه، اختلافهایی میانشان وجود دارد که میتوان تاکتیکی نامیدشان. بهعنوان مثال، برخی از آنها بر این باورند که بهدلایل امنیتی موضوع الحاق باید با احتیاطی بیشتر، بهتدریج، و بدون ایجاد سروصدای زیاد بهپیش برده شود. میتوانید آن را سیاست الحاق و اشغال مخفیانه بنامید! تنها نیرویی که موضعگیری روشن، اصولی، و واضح در مورد سیاست الحاق اراضی دارد حزب کمونیست اسرائیل و “لیست مشترک” (با اکثریت فلسطینی) هستند. اوفر کاسیف تنها فرد یهودی در لیست مشترک است. البته، در چشماندازی گستردهتر برخی عناصر مترقی دیگر نیز وجود دارند که فعالان طرفدار صلح و چپاند ولی بر روند تصمیمگیریها در حال حاضر تأثیری چندان ندارند.
سؤال: مصلحت، موضعگیری، و سیاست دولت ترامپ در قبال این امر چگونه است؟ آمریکا بهدنبال چیست؟ آیا میان رویکرد خط ترامپ و سیاست کلی ایالات متحده، در صورت رأی نیاوردن ترامپ در انتخابات نوامبر آینده، تفاوتی بهوجود خواهد آمد؟
عقل طقز: من معتقدم ایالات متحده بهطورکلی و ترامپ بهطور خاص، به دو دلیل عمده پشتیبان و درواقع آغازگر این بحران بودهاند. نخست اینکه، ترامپ با وضعیت پرتنش پایگاه سیاسیاش نسبت به موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر آینده نگران است. بنابراین، او بهدنبال پشتیبانی گسترده لابیگران طرفدار اسراییل و نومحافظهکاران واشنگتن است. دوم اینکه، اسراییل تنها کشور منطقه خاورمیانه است که هم دولتش و هم بخش بزرگی از جامعه که زیر نفوذ دولت است، حافظ منافع آمریکا هستند و همچنین تنها کشوری است که آمریکا با آن اتحاد واقعی دارد. این بدان معنا نیست که من معتقدم در رهبری این کشور با تغییر رئیسجمهور یا دولت [از حزب] دموکرات تغییری چشمگیر در این زمینه ایجاد نخواهد شد بلکه معتقدم در سیاست کلی تمکین از اسراییل و سکوت دربارهٔ جنایتها و بیعدالتیهایی که در آن صورت میگیرد تغییری رخ نخواهد داد.
سؤال: فلسطینیها از کدام نیروی داخلی یا بینالمللی انتظار پشتیبانی دارند؟
عقل طقز: وضعیت خاورمیانه و بهویژه فلسطین بسیار پیچیده است و کاملاً آشکار است که فلسطینیها نمیتوانند تنها با نیروی اراده خویش خواستها و آرزوهایشان را تحقق بخشند. ارتباط متقابل بین تجاوزگری قدرتمندانه حکومت اسراییل و حمایت نکردن واقعی کشورهای عربی و جامعه بینالمللی از مردم درحصر قرار گرفتهٔ فلسطین به این معنی است که اسراییل با بیاعتنایی به قوانین بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل در مورد فلسطین و نقض آشکار آنها، کاملاً سرخود و بیقیدوبند عمل میکند. بنابراین، من اعتقاد دارم که تنها نیروهای چپ، دموکرات، صلحطلب، اتحادیههای کارگری و همه کسانی که به حقوق بشر و به حق داشتن آزادی، استقلال، و تعیین سرنوشت ملتها احترام میگذارند، تکیهگاهی برای مردم فلسطیناند.
سؤال: بهنظر شما مردمان عادی، یعنی کارگر، فعال کارگری، شهروند و مصرفکننده عادی برای حمایت از مردم فلسطین در شرایط حاضر چهکاری میتوانند بکنند؟
عقل طقز: همبستگی با مردم فلسطین در این لحظههای تهدیدآمیز و دشوار بسیار مهم است. ما معتقدیم که مردم و حزبها و سازمانهایی که نماینده مردماند، بهویژه در جنبش اتحادیههای کارگری، جنبش صلح، مدافعان حقوق بشر، و مدافعان حق خلقها برای تعیین سرنوشت خویش، در وادار کردن دولتهای جهان بهشناسایی رسمی کشور فلسطین با مرزهای ثبت شده در تاریخ ۴ ژوئن ۱۹۶۷ (۱۴ خردادماه ۱۳۴۶) و پایتختی اورشلیم شرقی و حل مسئله حق بازگشت پناهندگان فلسطینی مطابق قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل میتوانند نقشی بسزا داشته باشند. اطلاعرسانی دربارهٔ فجایع نیروهای اشغالگر در اراضی اشغالی باید بهطور مداوم انجام شود. با وارد آوردن فشار بر اسرائیل، این کشور را بهپایبندی به قوانین بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل باید وادار کرد.
آگاهی توده مردم از وضعیت فلسطین و مسائل یاد شده باید تا حد امکان افزایش یابد. با چنین تلاشهایی، واقعیت فلسطینیها را باید آشکار کرد و با روایتهایی دروغین که اغلب مطرح میشوند مقابله باید کرد. باید مردم را تشویق کرد تا از فعالیتهای جنبش تحریم اسرائیل BDS، بهخصوص در رابطه با محصولات تولید شده در شهرکهای غیرقانونی، حمایت کنند. همبستگی با مردم فلسطین همراه با محکوم کردن دائمی اشغالگران و عملیات غیرقانونی اسرائیل به پایان بخشیدن به این وضعیت که یکی از مهمترین مسائل روزگار ماست و صلح جهانی را بهطور دائم تهدید میکند کمک خواهد کرد. بدون حل مسئله فلسطین و اختلافهای موجود در این مسئله، نمیتوان به صلح یا ثبات در منطقه یا حتا در جهان امید داشت. پایان دادن به اشغاللگری خشن، ظالمانه، و غیرقانونی فلسطین یک ضرورت است!
به نقل از «نامهٔ مردم»، شمارۀ ۱۱۰۸، ۳۰ تیر ماه ۱۳۹۹