مسایل سیاسی روز

تأمین نان به‌قیمت جان

سلیم تارس، چراغعلی عبدی، و هادی امیدی، سه کارگر روزمزد برای به‌دست آوردن لقمه نانی و کمک‌خرجی برای کودکان و خانواده‌شان در روزهای سنگین و بیکاری کرونایی ، به دل کوهستان‌های مرزی شهرستان “مهران” در استان ” ایلام” زدند به‌فکر اینکه در این منطقه عسل کوهستانی جمع کنند، ولی گرفتار حادثه‌ای ناگوار و تکان‌دهنده و سرنوشتی تلخ و دردناک ‌شدند.

این سه زحمتکش در اثر انفجار “مین‌ “های پنهان و کمین کرده در ارتفاعات مهران با مرگی دل‌خراش جان‌شان را از دست می‌دهند و خانواده و کودکان‌شان که چشم‌انتظار آمدن‌شان بودند خبر شوم مرگ‌شان را شنیدند. کودکان‌شان اکنون می‌باید رنج  محروم ماندن از سایه پدر و یتیمی و نداشتن  نان‌آور را تحمل کنند.

خانم مریم بازوند، روزنامه‌نگار، در گزارشی درباره مرگ این سه تن می‌نویسد: ” آن جمعه مصیبت‌بار برای کودکان مهرانی با غم از دست دادن پدران‌شان رقم خورد. مردانی که برای پیدا کردن روزی و کمک‌خرج خانواده دل به قلب کوهستان زدند تا با توشه‌ای از عسل بازگردند غافل از اینکه این راه هرگز بازگشتی نخواهد داشت و شیرینی زندگی جای خود را به تلخی مرگ خواهد سپرد “[خبرگزاری ایلنا، یکم مردادماه  ۱۳۹۹]. صفرخان خویه، پسرعموی سلیم تارس، با اندوه تمام حادثه انفجار مین باقیمانده از جنگ خانمان‌سوز عراق و ایران را به خبرگزاری ایلنا چنین توضیح می‌دهد: “پسرعمویم در گمرک مرزی مهران کارگری می‌کرد که با شیوع بیماری کرونا و بسته شدن مرز در گمرک وضعیت کار خیلی سخت شد و اغلب جوان‌ها بیکار هستند. اینجا همه مردم فقیرند و بضاعت مالی خوبی ندارند فقط تعدادی کمی از اهالی منطقه کشاورز و دامدار هستند و مابقی کارگرند. “

بر اساس گزارش‌های انتشاریافته، از سال ۶۷ تا ۹۹، ۵۸۱ نفر بر اثر انفجار مین مجروح و ۳۴۵ نفر غیرنظامی در استان ایلام کشته و زخمی شده‌اند. در این ارتباط، “هه‌نگاو [گام]”، سازمان حقوق‌بشری کُرد، ۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۸، اعلام کرد: “در این ماه ۱۹۴ نفر از کولبران بر اثر شلیک مستقیم، ۴۲ نفر بر اثر حوادث طبیعی، ۱۲ نفر بر اثر انفجار مین، و چهار نفر به دلیل سوانح رانندگی زخمی و یا جان خود را از دست داده‌اند. در این آمار همچنین اعلام شده است که دستکم ۷۷ درصد از این کولبران با شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی قربانی شدەاند. ” این آمار همچنین نسبت به سال ۱۳۹۷، که تعداد کشتە و زخمی شدگان ٢٣١ نفر اعلام شده بود، با افزایش ۸.۳ درصدی روبرو بودە است. به‌گزارش ۲ مردادماه ۱۳۹۹ این سازمان حقوق بشری: “۱۰ تن از فعالین مدنی اهل بانه از سوی دستگاه قضایی حکومت به‌اتهام حمایت از کولبران و اعتراض به کشتار کولبران، به حبس، جریمه و شلاق محکوم شدند. ” بر پایهٔ همین گزارش، هویت افرادی که  هرکدام از آنان به تحمل ۳ ماه حبس، ۲۵ ضربه شلاق و پرداخت ۲۵ میلیون تومان جریمه محکوم شدەاند عبارتند از:  ‌محسن قادری،  سردار امین پور، یاسین عثمانی، برزان رحیمی،  آزاد محمود زادە، شهرام صالحی، آکام احمدی، عزت احمدی، مهدی ارخوانی، ریبوار صالحی. آنان  ۱۴ شهریورماه ۱۳۹۶، در جریان تجمع اعتراضی مردم بانه در مقابل فرمانداری این شهر به‌منظور محکوم کردن قتل دو کولبر اهل این شهر، از سوی نیروهای امنیتی با اقداماتی خشونت‌آمیز بازداشت شدە بودند. در ‌گزارشی در روزنامه ایران، ۲۸ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، در ارتباط با کولبران در کردستان آمده است:”سن کولبری به ۱۳ سال رسیده است و هم‌زمان با تحصیل به حمل بار در مسیرهای خطرناک کوهستانی و پرتگاه‌ها برای کسب درآمد و تأمین مخارج خانواده می‌پردازند. “جثه کوچک کودکان کولبر،‌ تلاش برای تأمین هزینه‌های خانواده بدون سرپرست، حمل بارهای بزرگ و سنگین‌، عبور از گردنه‌های خطرناک و در هوای سرد و گرم، مه‌آلود و بدون دید، برف و باران، و همچنین درخطر بودن لحظه به لحظه جان آنان ازجمله موردهایی است که در این گزارش به آن‌ها اشاره شده است. در این ارتباط، ۱ مردادماه ۱۳۹۹، سندیکاهای فرانسوی، فدراسیون سندیکایی متحد (اف اس او – فرهنگیان)، اتحادیه سندیکائی برای همبستگی (سولیدر)، بیانیه‌ای انتشار داده‌اند و متوقف کردن کشتار کولبران در ایران را خواستار شده‌اند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “هرروزه هزاران کارگر زن و مرد، ازجمله کودکان و افراد مسن، برای آن‌که نانی به‌کف آورند و معیشت روزانه خود و خانواده‌شان را به‌سختی تأمین کنند به پیشواز خطر می‌روند و در طول این مرزها جان خود را به‌مخاطره می‌اندازند. در صورت مرگ و یا زخمی شدن یک کولبر، خانواده‌اش دیگر هیچ منبع درآمدی نخواهند داشت. به‌لحاظ قانونی وضعیت کولبری مبهم است، گاه قانونی، گاه روا و گاه غیرقانونی. … علاوه بر خطرات ناشی از کوه‌های صعب‌العبور و منطقه پر از مین‌های منفجر نشده، مرزبانان به سوی آن‌ها تیراندازی می‌کنند و هرساله بر تعداد تلفات می‌افزایند. هم‌چنین تعداد بسیاری از کولبران به مجازات زندان و یا جریمه‌های سنگین محکوم می‌شوند.” سازمان‌های سندیکایی فرانسوی، توجه زنان و مردان کارگر و جامعه بین‌المللی را به فاجعه انسانی و اجتماعی کولبران جلب کرده و قانونی شدن [وضعیت] کارگران این شغل را خواستار شده‌اند تا از این طریق بتوانند از حقوق مربوط به امنیت‌شان برخوردار شوند. سران خیانت‌پیشهٔ رژیم جمهوری اسلامی نیز همچون  سلف شاهی‌اش از تاریخ پند نگرفته و درک نکرده‌اند که مردمی را که به خاطر معیشت و حقوق انسانی‌شان می رزمند نمی‌توان با قتل و کشتار مرعوب ساخت. ساکنان مناطق کردنشین میهن ما، سیاست‌های پر از تبعیض‌ و سرکوبگرانه‌ای که از سوی رژیم ولایی به‌کار گرفته می‌شوند هر گز نخواهند پذیرفت، چراکه مردم کردستان اندرز گران‌بهای تاریخ را نیک آموخته‌اند: حق گرفتنی است نه دادنی. آنان به حکام ارتجاعی در هر لباسی که باشند هیچ‌گاه سر فرود نخواهند آورد.

  به نقل از «نامهٔ مردم»، شمارۀ ۱۱۰۹، ۱۳ مرداد ماه ۱۳۹۹

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا