کارگران و زحمتکشان

فقط در جمهوری اسلامی چنین فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد!

یک سال است که ساکنان روستای “ابوالفضل”  از توابع شهرستان اهواز با ادعای مالکیت بنیاد مستضعفان بر خانه‌هایشان روبرویند. اکنون ۳۰۰ خانوار با بیش از ۳۰  سال سکونت در این روستا برای تخلیه خانه‌های خود و ترک روستا زیر شدیدترین فشارهای نیروهای امنیتی قرار گرفته اند.

خبرگزاری مهر، ۳۰  مردادماه ۹۹،  با اعلام این خبر در ادامه نوشت: “داستان روستایی به نام ٬ابوالفضل٬ با ساکنانی با قدمت بالای ۳۰ سال سکونت…  مدتی است بنیاد مستضعفان با ادعای تملک و حق مالکیت اراضی این روستا، اهالی آن را مجبور به‌تخلیه خانه‌های خود و ترک روستا کرده است. ”  روستای “ابوالفضل”  در حد فاصل بین شهرک زردشت و کیانشهر اهواز قرار دارد. یوسف موسوی، امام جماعت این روستا، با اعلام این خبر اظهار داشت: “اگر چنین ادعایی صحیح است چرا در این چند سال مطرح نشد؟ چرا بعد از اینکه ۳۰۰ خانوار بیش از ۳۰ سال در این روستا خانه ساختند و زندگی تشکیل دادند، یاد این موضوع افتاده‌اند؟! آن هم در روزها و ایامی که بیماری کرونا از یک طرف و شرجی و گرمای طاقت فرسا و وضعیت نا به‌سامان اقتصادی از سویی دیگر عرصه را بر مردم تنگ کرده است. “

 در طول سال‌های گذشته، دولت‌های مختلفی که همه از حمایت محرومین دم می‌زدند، آمدند و رفتند، و جز بر محرومیت و ظلم بر این روستائیان نیفزودند. کار بنیاد مستضعفان امروزه به‌جایی رسیده است که باوجود مصادره ،غارت، و چپاول کردن اموال مردم، اکنون پا بر گلوی محروم‌ترین و ستم کشیده‌ترین قشرهای جامعه گذاشته و زندگی آنان را سیاه کرده است. این بنیاد با خراب کردن خانه‌‌های روستای”ابوالفضل” قصد “ملاخور کردن” زمین‌های آن را دارد.  سیطره حکومت مذهبی زمینه را برای غارتگری فراهم آورده و برای زندگی مردم، به‌ویژه توده‌های میلیونی محروم جامعه، شرایطی توانفرسا به‌وجود آورده است. در این ارتباط، سایت خبری “عصر جنوب”،  گزارش داده است که نهاد ضد مردمی بنیاد مستضعفان خود را مالک این روستا معرفی کرده و در حال تخریب خانه‌های اهالی آن است. تا کنون برخی اهالی روستا به‌دلیل مقاومت در برابر این تخریب‌ها و اعتراض به آن بازداشت شده‌اند. مردان روستا برای آزادی از زندان باید وثیقه‌های میلیونی بگذارند. آنان غیر از خانه‌های موجود در آن روستا، نه شغلی رسمی دارند و نه ملکی دیگر، پس این چه شرط ظالمانه‌ای است که برای آزادی آنان از زندان گذاشته‌اند؟  میان بازداشت شدگان کسانی با ناراحتی قلبی و کهولت سن و حتی جانباز روانه زندان شده‌اند. در ادامه این گزارش آمده است: “وارد روستا که می‌شویم عجیب است که هیچ کودکی در خیابان بازی نمی‌کند و این سکوت را نمی‌توان به شرجی این خطه ارتباط داد چون کودکان اهوازی با گرما و شرجی بیگانه نیستند. “در این راستا پایگاه خبری آفتاب نیوز، از زبان این مردم و در پاسخ به ظلمی که از سوی کارگزاران رژیم ولایت فقیه و کلان سرمایه‌داران کشور به آنان روا داشته می‌شود، می‌نویسد: “بنیاد مستضعفان از اداره برق خواست که پایه‌های برق را نصب نکنند.  “آنان با ناراحتی گوشه‌ای می‌نشینند و می‌گویند: “نمی‌دانستیم که نتیجه رزمنده  بودن و هشت سال جنگیدن برای کشور این است و یا اینکه بنیاد مستضعفان چنین برخوردی با خانواده شهید دارد. اینجا زمین‌های پدری همه ماست و معلوم نیست چه از جان ما می‌خواهند. ”  مادری نسبتاً میان‌سال شلیته‌اش را زیر عبا جابه‌جا می‌کند و با چشمانی ترس‌آلود می‌گوید: ” اینجا خانه‌های ما را خراب می‌کنند، من پنج فرزند کم‌توان دارم که یکی از آنها فوت کرده است. کاش با رأفت بیشتری به ما نگاه می‌کردند تا این چنین در عذاب و دلهره از دست دادن سرپناه خود نباشیم. “مردی که لباس‌هایش از عرق خیس شده و از گرما و بی‌برقی ناله می‌کند، می‌گوید: “همه کودکان، زنان و مردان روستا جرأت خروج از خانه را ندارند. برق‌رسانی به روستا خیلی ضعیف شده است چون بنیاد مستضعفان از اداره برق خواست که پایه‌های برق را نصب نکنند. “او ادامه می‌دهد:” وقتی برق ضعیف باشد دیگر کولر هم جواب نمی‌دهد و در این گرما و شرجی مجبور به تحمل این درد هستیم چون کسی دوست ندارد به فکر مردم مظلوم روستای ابوالفضل باشد! پسر جوان دیگری که از دستگیری پدرش گلایه دارد، می‌گوید: ” مردان اینجا، کشاورز، راننده، نگهبان و یا کارگر ساختمانی هستند. آنان قاتل و جانی نیستند که به جرم ترک نکردن خانه‌های خود دستگیر شده‌اند و امیدوارم مسئولان برای مردم بی‌گناه روستای ابوالفضل چاره اندیشی کنند. ما معاند نیستیم؛ ما فقط و فقط ساکنان عادی یک روستا هستیم. مگر ما ایرانی نیستیم که کمر به تخریب خانه‌هایمان بسته‌اند. “بنا به‌گزارش ۳۰ مردادماه ۹۹ خبرگزاری مهر، کریم حسینی، رئیس مجمع نمایندگان خوزستان، می‌گوید: ” پیگیر مشکل این اهالی بودیم و بسیاری از آنها از قدیم در روستا ساکن شده‌اند. ” او در ادامه می‌افزاید: “ما معاند نیستیم؛ ما فقط و فقط ساکنان عادی یک روستا هستیم که به انقلاب خود وفادار هستیم. “خبرگزاری مهر در ادامه  این گزارش از قول یکی از  پیرمردان  ساکن این روستا می‌نویسد: “احترام و جایگاه معلم بر همگان روشن است ولی در این روستا خانه معلم را تخریب می‌کنند. این همه بنیاد مستضعفان جشن اهدای سند برگزار کرده مگر ما ایرانی نیستیم که کمر به تخریب خانه‌هایمان بسته است. “

در پی بالا گرفتن این مسئله، عصر روز چهارشنبه، ۵ شهریورماه ۹۹، مأموران شهرداری با حمایت نیروی انتظامی با چند دستگاه لودر و بولدوزر به‌قصد تخریب خانه‌ها وارد این روستا شدند. با مقاومت اهالی در برابر تخریب، کار به درگیری کشید و مأموران انتظامی در اقدامی خشونت‌آمیز با گاز اشک‌آور و تفنگ ساچمه‌ای به سوی معترضان شلیک کردند. از چند روز گذشته ویدئوهایی از درگیری‌ پلیس با اهالی این  روستا در شبکه‌های اجتماعی دست به‌دست می‌شوند. علی بیرانوند، معاون دادستان اهواز، برخی از اهالی این روستا را “مفسد” و “زمین‌خوار” نامیده است. او گفته بود: “با توجه به استعلامات انجام شده، روستای ابوالفضل در تقسیمات سیاسی و کشوری دارای کُد مصوب نیست. … “بنیاد مستضعفان درحالی مالکیت روستای ابوالفضل را متعلق به خود می‌داند که حتی مسئولان حکومتی‌ای همچون محمدعلی موسوی جزایری، نماینده علی خامنه‌ای در خوزستان، با ارسال نامه‌‌ای به بنیاد مستضعفان سکونت اهالی در این روستا را در پیش از انقلاب ۵۷ تأیید کرده بود. پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان روز ۱۸ مرداد در تلویزیون حکومتی ایران مدعی شد که این بنیاد می‌خواهد تحت حمایت علی خامنه‌ای و ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه، ساختمان‌هایی را که در تملک خود دارد از برخی از “افراد خاص” و نهادها پس بگیرد و مبلغ فروش آن‌ها را صرف “محرومان و محرومیت‌زدایی” کند!!  ادعای مالکیت بنیاد مستضعفان تنها به این روستای کوچک در اهواز محدود نمی‌شود. در روزهای اخیر اخباری مبنی بر سندسازی از سوی این نهاد حکومتی برای مصادره پنج روستا با نام‌های مامازند، قوهه، قلعه نو، ارمبویه و پلشت در حومه شهرستان پاکدشت واقع در شرق استان تهران رسانه‌ای شده است.

با گذشت چهل و یک سال از انقلاب ۵۷‌ هیچ‌یک از وعده‌های خمینی و میراث خوارانش در کشور تحقق نیافته است. به‌جای حکومت “کوخ نشینان”، میهن ما امروز اسیر حکومتی عمیقاً ضد مردمی، خودکامه، تاریک‌اندیش و مدافع و خدمتگزار کلان‌‌سرمایه‌داران است. ثمرهٔ چهار دهه حاکمیت استبداد با رهبری خمینی و خامنه‌ای، زندگی میلیون‌ها ایرانی در محرومیت و فقر مطلق و رسیدن جان به‌لب‌‌شان از ظلم دایمی کارگزاران‌ حکومت  است. امروز دیگر سران رژیم با شقاوتی بیش از ستمگران افسانه‌ها که همینان مرتب در ‌گوش مردم می‌خوانند، خانه روستانشین “ابوالفضل” را ویران و خود او را بازداشت  و حکم زندان‌ برایش صادر می‌کنند. تا زمانی که ستمدیدگان و زحمتکشان رنج دیده مبارزۀ خود را سازمان ندهند، جلوگیری از تعرض نهادهای انگلی از جمله بنیاد “مستضعفان” به صاحبان راستین این آب خاک امکان‌پذیر نخواهد بود.

 به نقل از «نامهٔ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۱، ۱۰ شهریور ماه ۱۳۹۹

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا