آیا ورزشکاران به سندیکا احتیاج دارند؟
عمر طولانی رواج دلالی، تبعیض ،حقکُشی، و فساد در دستگاههای حکومتی جمهوری اسلامی بهقدمت حیات استبداد مذهبیای از نوع حاکم درحال حاضر است. فساد ساختاری در تمام نهادهای این رژیم ازجمله در دستگاههای ورزشی کشور ما سالهاست که ریشه دوانده است.
بیشتر ورزشکاران و مربیان کشور ما با قلبی آکنده از امید به آیندهٔ روشن این مرز و بوم، قهرمانیها نمودهاند و برای سربلندی میهن و کسب افتخارات ورزشی تلاشهایی تحسینبرانگیز از خود در عرصه ورزش نشان دادهاند که خاطرههایشان در ذهن و زندگی مردم ما بهجا ماندهاند. این ورزشکاران و مربیان بارها نسبت به گسترش فساد و تبعیض در ورزش به شکلهایی گوناگون انتقاد و اعتراضشان را بیان کردهاند، اما بهجای رسیدگی و حل مشکلها همواره با تهدیدها و خطر از دست دان موقعیت شغلی- ورزشی و درآمدشان روبرو شدهاند. در هر گوشهای از عرصه ورزش فوتبال و دیگر رشتههای ورزشی کشور که نظری بیفکنیم، نامی از سرداران سپاه پاسداران و نفوذ و دخالتهایشان شنیده و دیده میشود. پارسال فرمانده سپاه استان زنجان گفته بود که پنجاه سالن ورزشی در استان زنجان بهوسیلهٔ سپاه و بسیج مدیریت و اداره میشوند. ميلياردها تومان درآمد فوتبال ايران از جمله تجارت پرسود پخش تلويزيونى مسابقات و آگهىهاى آن زیر نظر “سردار سپاه عزیز محمدی” مديريت و کنترل مىشود. رسوایی اخیر در رابطه با قرارداد ویلموتس- سرمربی سابق تیم ملی- را از این مدیریتها و کنترلها که بهجز فساد مالی و اجحاف در حق ورزشکاران چیزی دیگر نام ندارد نمیتوان جدا دانست. روا داشتن تبعیض جنسیتی و حقکُشی در ورزش و آسیبهایی که بهلحاظ درآمد به ورزشکاران و بهخصوص ورزشکاران زن وارد میشوند، در مدیریت و کنترل همین سرداران فاسد و مالاندوز سپاه پاسداران پدید آمدهاند. امروز هیچكس نمیتواند منكر وجود تبعیض جنسیتی در ورزش کشور شود. حقکُشی در مورد خواهران منصوریان، ستارههای ورزش ووشوی ایران، نشانهای از بیعدالتی و تبعیض در جامعۀ ورزشی کشور است. این دو خواهر ورزشکار از سوی کمیته انضباطی فدراسیون ووشو ایران به “اقدامات ضد منافع ملی” متهم شدند. یگانه جرم نا بخشودنی این دو زن قهرمان دفاع از حقوق صنفی- ورزشی خود و دیگر ورزشکاران بوده است. مورد خواهران منصوریان تنها موردی نیست که با اعمال نفوذ بر فدراسیون، به تبعیض و حقکشی منجر میشود. وضعیت شطرنجبازان کشورمان هم ناگوار است. شیوه بحثبرانگیز انتخابات یا بهعبارتی انتصابات در کمیته ملی المپیک نیز با اعتراض کارشناسان، ورزشکاران، و مربیان روبرو است. حال با سلطهٔ این شرایط بر عرصه ورزش کشور چه باید کرد؟
تجربه نشان میدهد که ورزشکاران نیز برای تأمین حقوق صنفیشان باید از حق ایجاد تشکل مستقل خودشان یعنی سندیکای ورزشکاران و کارکنان تربیت بدنی برخوردار شوند. آیا وقت آن نرسیده است که ورزشکارن نیز در راه ایجاد تشکل سندیکایی مستقل خودشان اقدام کنند؟ درصورت برپا شدن سندیکای ورزشکاران و کارکنان تربیت بدنی این سازمان مستقل صنفی میتواند از منافع ورزشکاران، کارکنان، زحمتکشان، و مربیان عرصه ورزش کشور در رویارویی آنان با آسیبهای اقتصادی و معیشتیشان و همچنین مقابلهشان با تبعیض، فساد، و نفوذ دلالان ورزشی دفاع کند.
به نقل از ضمیمه کارگری «نامهٔ مردم»، شمارۀ ۳۷، ۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۹