دشواری های روز افزون جامعه ورزشی و سیاست های مخرب رژیم
اعدام نوید افکاری، ورزشکار مردمی کشورمان، علاوه بر بازتاب گسترده داخلی و خارجی آن و خیزش موجی تازه از خشم و تنفر عمومی از رژیم ولایت فقیه، موضوع مهم بودن وجود ورزشکاران و معیشت آنان نیز را در اندیشههای همگانی به بحثی اجتماعی تبدیل کرد. ورزش و جامعه ورزشی کشور ما سالها است که با معضلهایی متعدد و ریشهای دستبهگریبان است. برخلاف تبلیغات رسمیای مشمئزکننده که تصویری “لوکس” از جامعه ورزشی ایران ارائه میکند و از این طریق و در پیوند با دلالهای عرصه ورزش کشور مبالغی هنگفت بهجیب آقازادهها، فرماندهان سپاه، و شرکتهای خصوصی سرازیر میکند، وضعیت ورزشکاران بهلحاظ درآمد و گذران زندگی بسیار ناگوار است و با تبعیضها و زورگوییها از سوی نهادهای امنیتی و حکومتی توأم است.
با وجود مسئولان و کارگزارانی فاسد در رأس امور ورزش کشور که جز حفظ قدرت با زبان زور و همراه آن چپاول کردن ثروت کشور که بهدست توانای تودههای کار و زحمت حاصل میشود، هدفی دیگر ندارند، انتظار پاکدستی از مسئولان ریزودرشت نهادهای مختلف ورزشی حکومت جمهوری اسلامی انتظاری است بس بیهوده. فساد ساختاری در تمام نهادها ازجمله نهادهای وابسته به رژیم که بر عرصه های گوناگون ورزش کشور دست انداخته اند دشواری های زیادی برای پیشبرد امر ورزش در کشور ایجاد کرده است.
گروه بزرگی از مسئولان ورزش رژیم ولایت فقیه با پیشینه عضویت در سپاه و بسیج با این دلالها ارتباط تنگاتنگ دارند. وزیر ورزش دولت روحانی، مسعود سلطانیفر، به بسیجی بودن خود میبالد و درعینحال حلقه پیوند دلالهای عمده با فدراسیونهای ورزشی کشور است.
ورزشکاران و مربیان ورزش کشور ما بارها نسبت به گسترش فساد و تبعیض در ورزش کشور بهشکلهایی گوناگون انتقاد و اعتراضشان را بیان کردهاند و هرگاه که شعلههای این اعتراضها زبانه کشیده است، اجرای نمایشهای مضحک مبارزه با فساد از طرف رژیم بهروی صحنه آورده شده است. بهطور مثال، ایلنا، ۳۰ خردادماه ۹۹، نوشته بود:”سران فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر بهدنبال پر کردن جیب خود بودند تا اینکه فوتبال را در ایران توسعه دهند. … عیب قطعاً از توپ فوتبال و مستطیل سبز نیست. مشکل افرادی هستند که باکمال وقاحت در فدراسیون فوتبال حاضر میشوند و میخواهند دوباره به قدرت بازگردند تا از صندلی فدراسیون فوتبال سوءاستفاده کنند. صندلی ریاست فدراسیون دیگر صندلی خدمت به فوتبال نیست، صندلیای است برای تجارت کردن و سوءاستفاده برخی از افراد از این جایگاه. در فوتبال میگویند درستی و صداقت از دفتر رئیس به زمین فوتبال منتقل میشود.” بهعبارتی، آب از سرچشمه گلآلود است و معضل یادشده فقط مختص به فدراسیون فوتبال نیست. در هر گوشهای از فوتبال و دیگر رشتههای ورزشی کشورمان که نظر افکنده میشود، نامی از سرداران سپاه پاسداران و دخالتهای آنان دیده میشود. ميلياردها تومان درآمد فوتبال ايران ازجمله تجارت پرسود پخش تلويزيونى مسابقات و آگهىهاى آن تحت نظر سردار عزیز محمدی مديريت مىشود، یعنی فردى كه هماكنون رئیس سازمان ليگ ايران است و مسابقات ليگ برتر ايران تحت نظر و مديريت او برگزار مىشود. هنگامیکه رسوایی قرارداد با ویلموتس بلژیکی در رسانههای همگانی درز پیدا کرد، روزنامه شهروند دراینباره نوشت: “هنوز بسیاری از اهالی فوتبال نتوانستهاند عمق این فاجعه را درک کنند… اما اگر فکر میکنید ضرر مارک ویلموتس برای فوتبال ایران همین ۸٫۵ میلیون یورو است، سخت در اشتباه هستند.”
تبعیض جنسیتی و حقکشی در ورزش و آسیبهای اقتصادیای که به ورزشکاران و بهویژه ورزشکاران زن روا داشته میشود، در مدیریت همین سرداران فاسد و متحجر سپاه پاسداران انجام شدهاند. هیچكس نمیتواند منكر وجود تبعیض جنسیتی در ورزش شود، دارنده سهمیه تیراندازی المپیك ۲۰۱۶ ریو میگوید: “وقتی بهعنوان یك زن ایرانی توانستم بالاترین رنكینگ جهانی در تیراندازی را كسب كنم، متأسفانه هیچ عکسالعملی یا واكنشی از سوی مسئولان یا مدیران ورزشی با این موفقیت ندیدم.” همچنین حمیده عباسعلی، كاراتهكار وزن بهاضافه ۶۸ كیلوگرم كشورمان، یادآور شد: “نتایج خوب زنان در مسابقات مختلف حكایت از این دارد كه اگر ورزش زنان به همان اندازه كه ورزش مردان موردتوجه و حمایت قرار میگیرد، حمایت شود، آنان میتوانند همپای مردان و حتی بیشتر از آنان موفقیت كسب كنند. متأسفانه حامیان مالی گروههای ورزشی مردان حاضر نیستند قراردادی همسطح مردان برای ورزش زنان امضا كنند این درحالی است كه حتی برخی از زنان ورزشكار دارای جایگاهی بالاتر از مردان در سطح آسیا و جهان هستند”. برخورد امنیتی و اعمال تبعیض در حق خواهران منصوریان، از ستارههای ورزش ووشوی ایران، نشانهای دیگر از بیعدالتی و تبعیض در جامعۀ ورزشی ایران است. روزنامه شرق، ۲۶ مردادماه امسال، مینویسد: “موضوع تازهای که باعث بهحاشیه بردن فدراسیون ووشو شده، حکم محرومیتی است که کمیته انضباطی این فدراسیون برای خواهران پرافتخار منصوریان صادر کرده است. … حالا نزدیک به یک سال از مسابقات قهرمانی جهانی شانگهای گذشته و با مثبت شدن نمونه دوپینگ مریم هاشمی داغ دل خواهران منصوریان تازه شده تا بهگفته خودشان دنبال حق ازدسترفتهشان باشند. … خبر میرسد که مریم هاشمی از این دو خواهر که سالها با آنها همتیمی بوده، به کمیته انضباطی فدراسیون ووشو شکایت برده است. فدراسیونی که تازه روی کار آمده و شایع شده در تصمیمگیری چندان مستقل نیستند. … این کمیته دو روز پیش با انتشار بیانیهای باعث غافلگیری و تعجب خیلیها شد، از اهالی ورزش گرفته تا عموم جامعه. بیانیه کمیته انضباطی بهقدری تند بود که حتی در متن آن از عبارت ٬اقدامات ضد منافع ملی٬ استفاده شده است. اعضای کمیته انضباطی بهاستناد بند ٤ ماده ٨ آییننامه انضباطی مسابقات ورزشی، شهربانو منصوریان را بهمدت ٢٠ ماه و سهیلا منصوریان را… بهمدت هشت ماه محرومیت از حضور در میادین ورزشی محکوم کردند. سؤال اینجاست… چرا باید در متن حکم صادره از عبارت ٬اقدامات ضد منافع ملی٬ استفاده شود؟ حکم محرومیت خواهران پرافتخار ووشوکار سمیرمی بهقدری عجیب بهنظر میرسد که تا کنون مشابه آن در هیچ رشتهای دیده نشده است.” شایان ذکر است که مریم هاشمی، ورزشکار دوپینگی، مدال خود را به ولی فقیه هدیه داده بود درحالیکه خواهران قهرمان منصوریان حاضر بهاین کار نشدند. با این افتضاح اینک بهدلیل دوپینگ ورزشکار بسیجی، یعنی مریم هاشمی، مدال از سوی فدراسیون جهانی از ولی فقیه بازپس گرفته میشود. موضوع خواهران منصوریان تنها موردی نیست که با اعمال نفوذ در فدراسیون بهتبعیض و حقکشی منجر میشود. نمونه دیگر، تبعیض در حق زنان تیم ملی هندبال است. فدراسیون هندبال از چهارم تیرماه قرار است اسامی کادر فنی تیم ملی زنان را که مشخص شده اعلام کند، ولی بهدلیل شیوع کرونا امور اداری زمانبر شده است. البته این اقدامی حساب شده بههدف ساکت کردن صدای اعتراض زنان هندبالیست است و کرونا فقط بهانه اعمال این تبعیض است. وضعیت شطرنجبازان کشورمان هم چنگی بهدل نمیزند، تا جایی که حتی عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس نیز اعتراف میکند: “انتخابات فدراسیون شطرنج با حاشیههایی همراه بوده.”
عضو پیشین کمیسیون ورزشکاران در کمیته ملی المپیک در گفتوگو با ایسنا، ۶ مردادماه سال جاری، درباره اینکه این کمیسیون نتوانست اهداف و برنامههای خود را دنبال کند، گفت: “زمانی که انتخابات کمیسیون برگزار شد… مدتی زمان جلو رفت، متوجه شدیم کار بهنحو احسن پیش نمیرود. بیشتر بهصورت شخصی و برای خود فرد انجام میشد. در چنین شرایطی نیز اعضا رغبت خود را از دست دادند… وقتی این موارد را میبینی متوجه میشوی موضوع سلیقهای بوده است.” شیوه بحثبرانگیز انتخابات یا بهعبارتی انتصابات در کمیته ملی المپیک نیز با اعتراض اعضای آن روبرو شد. … نکته درخور توجه و باورنشدنی انتخابات کمیسیون ورزشکاران این بود که فرید فتاحیان، مسئول امور بینالمللی کمیته ملی المپیک، وسط مجمع یکباره اعلام کرد که از سوی ٬ای. او. ث٬ پیامی دریافت کرده که آییننامه جدید مورد تأیید قرار گرفته، پس برگزاری انتخابات بلامانع است. سرانجام با تهدید و فریب و وعدههایی دروغین این انتخابات پرشبهه برگزار شد. در حقیقت انتخابات در کمیته ملی المپیک و سایر فدراسیونهای ورزشی کاملاً مهندسیشده و در راستای منافع دلالها و مقامات ریزودرشت رژیم بهویژه سپاه پاسداران انجام گرفته و میگیرد.
با توجه به معضلها و چالشهایی که از طرف رژیم بر سر راه ورزشکاران زن و مرد میهن ما قرار داده شده و معیشت و سلامتی آنان را بهمخاطره انداخته است، میتوان یقین داشت که جامعه ورزشی کشور بهشدت از شرایط موجود ناراضی است. ورزشکاران از میان مردم و متعلق به همین مردم هستند. منافع آنها جدا از خواستها و منافع مردم نبوده و نیست. سنت های مردمی ورزشکاران مردمی میهن ما مانند غلامرضا تختیها، حسین فکریها، ناصر حجازیها، و جز اینان، در میان ورزشکاران پایدار است. نمونه کشتیگیر قهرمان نوید افکاری گواه این حقیقت بوده و نشان میدهد که جامعه ورزشی ایران سکوت نخواهد کرد و همراه مردم و در کنار مردم با ستم و استبداد و فقر میستیزد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۳ ، ۷ مهرماه ۱۳۹۹