فاجعه ملیمسایل سیاسی روز

گردهمائی برای محکومیت کشتارجمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ (سی‌و‌دومین سالگرد فاجعهٔ ملی)

به‌روال پائیز هرسال که در تورنتو کانادا برنامه‌ای در محکومیت کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ برگزار می‌شود، در ۱۲ مهرماه ۹۹/ ۳ اکتبر ۲۰۲۰ نیز برنامه‌ای در محکومیت این جنایت به‌مناسبت سی‌و‌دومین سالگرد آن برگزار شد. با توجه به شرایط متفاوتی که در اثر همه‌گیری کووید-۱۹ به‌وجود آمده است، این برنامه به‌صورت مجازی تدارک و اجرا شد. این برنامه با همکاری سه حزب و سازمان: “حزب چپ ایران (فدائیان خلق)- کانادا”، “کومله زحمتکشان کردستان- کانادا”، و “حزب توده ایران- واحد کانادا”، به‌اجرا درآمد. پس از خوشامدگویی از سوی مجریان به حاضران در برنامه، پیام کمیته مرکزی حزب کمونیست کانادا به‌وسیلهٔ رفیق “درو گاروی” (Drew Garvey) ، عضو کمیته مرکزی و رهبر حزب کمونیست کانادا- انتاریو، خوانده شد. در این پیام ازجمله آمده است: “حزب کمونیست کانادا به‌‌رغم امکان نداشتن گردهمایی معمول به‌علت درخطر قرار گرفتن سلامت عمومی، گردهمائی‌هایی مانند این را که به‌منظور یادکردِ جنایت بزرگی که در سال ۱۹۸۸/ ۱۳۶۷ انجام شد برگزار می‌شود، بسیار ضروری ارزیابی می‌کند. کشتار دستجمعی‌ای که ۳۲ سال پیش به‌منظور از بین بردن نیروی رهبری کننده زحمتکشان ایران صورت گرفت هرگز نباید فراموش شود. ” رفیق گاروی در ادامه گفت: “حزب کمونیست کانادا خواهان خروج تمامی نیروهای آمریکائی و ناتو از منطقه [خاورمیانه] است. حزب کمونیست کانادا همچنین ابراز مخالفت دولت کانادا با توطئه‌های دولت آمریکا و همچنین تمامی دخالت‌های خارجی و تجاوز علیه ایران را خواهان است.”
سپس بخش‌هایی از اعلامیه‌های سه حزب و سازمان سیاسی به‌مناسب کشتار سال ۱۳۶۷ خوانده شد و نمایندگان سه حزب و سازمان در ارتباط با این جنایت سخنانی‌ ایراد کردند. رفیق “محمد اعظمی”، عضو کمیته مرکزی و هیئت سیاسی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، در سخنانش زیر عنوان: “درهما‌میزی دادخواهی با مصلحت سیاسی، قربانی کردن عدالت است!”، گفت: “ابتدا مایلم توضیح دهم به‌دلیل اینکه موضوع بحث پرداختن به مسئولیت اصلاح‌طلبان و آقای موسوی در آن دوره است صحبت من بیشتر روی این تم متمرکز می‌شود. ازاین‌رو بار دیگر تأکید می‌کنم که نقش دستگاه ولایت و شخص خمینی در کشتار، تعیین کننده و اصلی بوده است.” او در ادامه و در بخشی دیگر از سخنانش گفت: “اصلاح‌طلبان با توجه به موقعیت‌شان و با فرض آلوده نبودن دست‌شان در [این] جنایت اما حداقل به‌خاطر ندادن اطلاعات برای دستیابی به حقیقت، متهم هستند و می‌بایست پاسخگو باشند. تا کنون از راز کشتار زندانیان چه گفته‌اند؟ تقریباً اطلاعی به‌نام‌شان ثبت نشده است. دانسته‌های ما از کشتار زندانیان سیاسی اساساً توسط قربانیان جان بدر برده به‌دست آمده است. از میان حکومتیان فقط آیت‌الله منتظری در این زمینه اطلاعات ارزشمندی البته با تأخیر در اختیار مردم قرار داده است. نمی‌توان تصور کرد که این‌همه مقامات بلندپایه که در پست‌های کلیدی بوده‌اند از این کشتار سراسری بی‌اطلاع بوده‌اند. در افریقای جنوبی شعار مشهور “می‌بخشیم اما فراموش نمی‌کنیم” به دادن اطلاعات صادقانه مشروط شده بود. یعنی اگر دست‌اندرکاران در زمینه دستیابی به حقیقت همکاری نمی‌کردند، موضوع بخشش بی‌معنا می‌شد.”
رفیق اعظمی همچنین افزود: “برای برآمد جمعی پیشنهادم این است حول خواست دستیابی به حقیقت به‌منظور اجرای عدالت کار مشترک کنیم. محورهای مورد تأکید می‌تواند دادخواهی علیه جمهوری اسلامی در کلیتش باشد. جمهوری اسلامی به‌شمول جناح‌ها و مقاماتش در قبال این جنایت متهم‌اند و باید پاسخگو باشند. ما جریانات سیاسی می‌توانیم در این چارچوب فعالیت مشترک کنیم و جنبش دادخواهی را تقویت کنیم.”
سخنران بعدی نماینده حزب توده ایران- واحد کانادا بود که در سخنانش به نکته‌هایی مختلف اشاره کرد. او گفت، اول اینکه جنایت در جمهوری اسلامی محدود به سال ۶۷ نبوده است و قیل از آن و بعد از آن به‌اشکال مختلف ادامه داشته است و امروز هم در این رابطه ما شاهد اعدام نوید افکاری هستیم. دوم اینکه رژیم با تمام توان خود سعی کرده است این جنایات را پوشیده نگه دارد و هرگونه اطلاع‌رسانی به‌خصوص پیرامون اعدام‌های سال ۶۷ را در نطفه خفه کند، ولی اطلاعات از طرق مختلف از درون و برون رژیم به‌بیرون درز کرده است. سوم، بخش اصلاح‌طلب در رژیم ایران باوجود دم زدن از “مردم‌سالاری” و “حکومت قانون”، در برابر جنایت سال ۶۷ و معرفی آمرین و عاملین آن سکوت اختیار کرده است. این تنها چراغ سبزی است به این آمرین و عاملین برای کشتارهای بعدی. و چهارم، آمرین و عاملینی که در مورد اعدام‌های ۶۷ اظهارنظر کرده‌اند آنان اعدام‌ها را واکنشی به عملیات مجاهدین در جبهه‌های جنگ معرفی کرده‌اند. اما شمار قابل توجهی از اعدام ‌شدگان عضو سازمان مجاهدین نبوده‌اند و اعتقادی هم به مبارزه مسلحانه نداشته‌اند.
رفیق در ادامه سخنانش نتیجه گرفت که بین مبارزه برای روشن ساختن ابعاد کشتار ۶۷ و مبارزه برای آزادی و دمکراسی پیوند تنگاتنگی وجود دارد. نظامی که در چارچوب آن می‌توان چنان جنایتی را سازمان‌دهی و اجرا کرد هرگز اصلاح‌پذیر نیست. حکومت فقط در نام جمهوری است و در ماهیت دیکتاتوری‌ای خون‌ریز و خون‌خوار است و عزیزانی که در برابر چوبه‌های اعدام قرار گرفتند آرزویی جز زندگی بهتر برای همه ایرانیان نداشتند و این ممکن نیست مگر با اتحاد همه نیروهای مردمی.
آقای شهرام وحدانی، عضو کمیسیون کمیته‌های خارج کشور کومله زحمتکشان کردستان و مسئول کمیته خارج کشور سوئد، سخنران سوم جلسه بود. ایشان در بخش‌هایی از بیاناتش گفت: “بی‌گمان اعدام‌های سال ۶۷ یکی از سیاه‌ترین صفحات تاریخ ایران و منفورترین پرده‌های نمایشی تراژیک از به‌قدرت رسیدن نیروهای ضد انسانی، زن‌ستیز، و ضد آزادی [بود] که شوربختانه این نمایش کریه بیش از چهار دهه به‌درازا کشیده است. ما مبارزه می‌کنیم، تلاش می‌کنیم به‌امید روزی که با گردهم آمدن تمام نیروهای آزادی‌خواه، پیشرو سیاسی و اجتماعی بتوانیم این رژیم ارتجاعی را به‌زیر بکشیم و تاریخی دگرگون و شایان نام و شأن انسان آزاد رقم بزنیم.” ایشان در ادامه اظهار داشت: “با تمام احترام و ارزشی که برای مبارزات و تاریخ مبارزات طلائی و برگ‌های زرینی که در مبارزات جریانات چپ به‌خصوص حزب توده و فدائیان، چریک‌های فدائی خلق، رقم خورده در تاریخ ما و با احترام به جانبازی‌های فعالین جریانات سیاسی مختلف و به‌ویژه فکر چپ… من امیدوارم که این یادمان و این‌گونه یادمان‌ها سبب‌ساز آغاز تحولی بنیادین باشد در ذهن و تفکر هر ایرانی، هر انسان ایرانی، با هرگونه رویکرد فکری و ایدئولوژیک و تعلق به حزب و جریان سیاسی. تحولی باشد که همه آزادی را برای همگان بخواهیم.”
در آخرین بخش برنامه سه تن از زندانیان سال‌های دهه ۱۳۶۰ در زندان‌های جمهوری اسلامی، در ارتباط با تجربه‌های‌شان در زندان‌های مختلف و همچنین در مورد امر دادخواهی به‌گفت‌وگو پرداختند.
در پایان این گردهمائی مجازی، قطع‌نامه‌ای در محکومیت کشتارجمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ توسط یکی از مجریان خوانده شد.
در طول این گردهمائی مجازی، اشعاری مختلف و داستانی کوتاه از علی‌اشرف درویشیان در ارتباط با این یادمان به‌وسیله مجریان برنامه خوانده شد و اسلایدهایی در همین زمینه نشان داده شد.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۴ ، ۲۱ مهرماه ۱۳۹۹

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا