جوانان و دانشجویانمسایل سیاسی روز

هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس فدراسیون جهانی جوانان دموکرات – مصاحبه «نامه مردم» با رفیق آریتس رودریگز، دبیرکل فدراسیون جهانی جوانان دموکرات

س:‌فدراسیون جهانی جوانان دموکرات در این ماه ۷۵مین سالگرد بنیادگذاری‌اش را جشن می‌گیرد. شما چه مسایلی را زمینه‌های عمده و اساسی فعالیت خود از اینجا به بعد می‌بینید؟
ج:دهم نوامبر ۱۹۴۵، کنفرانس جهانی جوانان که در لندن برگزار شد، فدراسیون جهانی جوانان دموکرات را تأسیس کرد. این کنفرانس تاریخی به ابتکار شورای جهانی جوانان تشکیل شد که در طول جنگ جهانی دوّم برای مبارزه با فاشیسم توسط جوانان کشورهای متفق تشکیل شد. برای اوّلین بار در تاریخ جنبش بین‌المللی جوانان، نمایندگان بیش از ۳۰میلیون جوان با ایدئولوژی‌های گوناگون سیاسی و باورهای مذهبی از ۶۳ ملّت گرد هم آمدند. فدراسیون تعهد کرد که برای صلح و همبستگی بین‌المللی تلاش کند. از زمان پایه‌گذاری فدراسیون جهانی جوانان دموکرات این فدراسیون علیه دشمن شمارهٔ یک ملّت‌ها، یعنی امپریالیسم، با این اعتقاد راسخ مبارزه کرده است که از راه وحدت، کار، و مبارزهٔ کارگران و دانشجویان جوان می‌توان دنیایی را ساخت که رؤیای آن را داشته‌ایم و برای آن جنگیده‌ایم.

س: از زمان شکست سوسیالیسم در اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی، محیط برای جوانان طبقهٔ کارگر به طور فزاینده‌ای خصمانه بوده است. اهداف بنیادی فدراسیون در به چالش کشیدن این وضعیت کدام‌اند؟
ج:پیامدهای این رویداد متعدد بود و به طور کلی روی همهٔ کسانی که آرزوی غلبه بر این نظامِ مبتنی بر بهره‌کشی را داشتند و دارند، اثر گذاشت. حتیٰ خود فدراسیون جهانی جوانان دموکرات و سازمان‌های عضو آن نیز تحت تأثیر این رویداد قرار گرفتند. از دست دادن منابع و مرجع‌ها، از دست دادن تجربه‌هایی که می‌توانستیم از آنها برای یاری‌رسانی به آنچه در هر کشور جریان دارد یاد بگیریم، و از دست دادنِ این احساس که این “دنیای ممکن دیگر” در حال دور شدن از ماست. تأثیری که آن شکست بر جوانان و ملّت‌ها گذاشت و هنوز هم دارد، بیش از آن است که مشهود است. امّا علاوه بر پیامدهای آشکار ایدئولوژیکی که در مورد از دست دادن منابع و مرجع‌ها و احساس شکست به آن اشاره کردیم، باید پیامدهای مادّی دیگری را نیز برجسته کرد. فقدان نیروهایی که توانایی عمل کردن به عنوان وزنهٔ تعادل در برابر پیشرَوی‌های امپریالیسم را دارند، یکی از پیامدهایی است که بر همهٔ ملّت‌های جهان تأثیر گذاشته است. و به‌ویژه، پیامدهای این وضع در کشورهایی که تحت سلطهٔ انحصارها باقی مانده بودند، فاجعه‌بار بوده است: خصوصی‌سازی‌ها، ناپدید شدن عملاً تمام حقوق اجتماعی، وخیم شدن شرایط زندگی و غیره. به‌رغم پیامدهای جدّی این شکست، قدرت ایدئولوژیکی فدراسیون و همچنین این اعتقاد راسخ رفقای شریف ما که “دنیایی فارغ از بهره‌کشی امکان‌پذیر است”، سازمان ما را قوی نگه داشته و این امکان را برای فدراسیون به وجود آورده است که تا امروز به مبارزه ادامه دهد. صِرفِ این واقعیت که فدراسیون از این بحران جان سالم به در برد، امروز زنده و فعال است، و به راه خود ادامه می‌دهد، در حال حاضر خودش پیروزی بزرگی است. امّا این پیروزی‌ای است که ما به آن کفایت نمی‌کنیم. حالا وقت آن است که دوباره نشان دهیم که دنیای دیگری امکان‌پذیر است، که می‌توان به این نظام امپریالیستی، ستمگر، و استثماری پایان داد.

س: نسل جوان در خاورمیانه قربانی اصلی مداخلهٔ بی‌پایان امپریالیستی، جنگ، و دیکتاتوری بوده است. فدراسیون از چه راه‌هایی توانسته است از مبارزهٔ جوانان در این منطقه حمایت کند؟
ج: امروزه فدراسیون متشکل از بیش از ۱۵۰ سازمان از تمام قاره‌های جهان است. ما کمیسیون‌های منطقه‌یی در آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، آمریکای لاتین و کارائیب، خاورمیانه و شمال آفریقا، و آمریکای شمالی و اروپا داریم. منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا، مثل مناطق دیگر، سازمان‌های خودش، هماهنگی‌ها و نشست‌های منطقه‌یی خودش، و بسیاری ابزارهای دیگر دارد که به تعمیق تحلیل فدراسیون کمک می‌کنند. این بدان معنی است که علاوه بر تجزیه و تحلیل و کاری که ما در سطح بین‌المللی در فدراسیون انجام می‌دهیم، این پایگاه منطقه‌یی را نیز داریم که به ما امکان می‌دهد آگاهی و اطلاعات بیشتری داشته باشیم و بر اساس واقعیت‌های مشخص کار کنیم. این امر به ما امکان داده است که در حمایت از مبارزهٔ والا و شرافتمندانهٔ جوانان و مردم فلسطین که سال‌هاست بدون وقفه در جریان است، بتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم. به ما امکان داده است از اعتراض‌های مردمی در عراق، لبنان، و در بسیاری از کشورهای دیگر، که رفقای ما نقش رهبری کننده‌ای در آنها داشته‌اند، حمایت کنیم. داشتن این پایگاه‌های منطقه‌یی، دانش عمیقی از تعرض‌ها و یورش‌های گوناگون امپریالیسم علیه مردم سوریه، لیبی، و بسیاری کشورهای دیگر در حال توسعه، در اختیار ما قرار داده است. به ما امکان داده است که کارزارهای بی‌شماری را در حمایت از مردم خاورمیانه و شمال آفریقا سازمان دهیم. نمونه‌ای از اینها، کارزاری بود که اخیراً در همبستگی با جوانان و مردم لبنان در پی انفجار بندر بیروت، پیامدهای همه‌گیری کووید-۱۹، و وضعیت نگران کننده‌ای که لبنان پیش از این فاجعه‌ها داشت، به راه انداختیم.

س: دیکتاتوری و اقدام‌های سرکوبگرانه‌ علیه جوانان، مانع از سازمان‌دهی مؤثر مبارزهٔ ضدامپریالیستی آنهاست. فدراسیون در بهبود این وضع چه کرده است؟
ج: سرکوب توسط طبقات حاکم برای متوقف کردن مبارزهٔ عادلانه ما و حفظ سلطهٔ آنها استفاده می‌شود؛ ابزار سلطه و ارعاب علیه جوانان و طبقهٔ کارگر است. متأسفانه وضع در ایران، و بلکه تقریباً همهٔ کشورهای منطقه، چنین است. در مورد ایران، ما همبستگی خود را با مردم ایران در مبارزهٔ آنها برای صلح، حق حاکمیت، حقوق بشر و حقوق دموکراتیک و عدالت اجتماعی اعلام کرده‌ایم. این بدان معنی نیست که ما از مداخلهٔ خارجی حمایت می‌کنیم، گزینه‌ای که مورد حمایت امپریالیسم است؛ ما این راه را رد می‌کنیم و از این امر دفاع می‌کنیم که آیندهٔ کشور توسط خودِ مردم ایران تعیین شود. ما همچنین حکم‌های اعدام سه جوان ایرانی را- سعید تمجیدی، محمد رجبی، و امیرحسین مرادی- به دلیل شرکت در اعتراض‌های مسالمت‌آمیز علیه دولت ایران، محکوم کردیم. ایستادن و کار کردن در کنار مردمان مظلوم جهان کار ساده‌ای نیست. در هر مورد، هر سازمان از تمام ابزارهایی که در اختیار دارد برای مقابله با سرکوب استفاده می‌کند: کارزارهای آگاهی‌رسانی در مورد سرشت سرکوبگر دستگاه حکومتی، صندوق های کمک به پرداخت خسارات ناشی از مقاومت، ساختارهای حمایت از زندانیان، و غیره. در فدراسیون جهانی جوانان دموکرات ما سازمان‌هایی داریم که باید در کشورهایی که تحت اشغال‌اند، در کشورهایی که امپریالیسم در آنها برخوردهای شدیدتری دارد، در کشورهایی که مردم مدام مورد آزار و اذیتِ دستگاه سرکوبگر طبقات حاکم قرار می‌گیرند، یا در جاهایی مبارزه می کنند که تلاش برای جرم‌انگاری رفقای ما چشمگیر است. به طور کلی، در مبارزهٔ همهٔ رفقای ما، همه‌چیز علیه آنهاست. همه‌چیز به‌جز تاریخ. تاریخ همیشه در طرفِ کسانی از ما خواهد بود که خواهان غلبه بر این نظام هستند که ما را به زندگی در سختی و فلاکت محکوم می‌کند.

س:جوانان ایران بهای سنگینی برای مبارزه‌شان در راه صلح، حقوق بشر و حقوق دموکراتیک، تغییرهای مترقی، و علیه دیکتاتوری مذهبی پرداخته‌اند. فدراسیون چگونه می‌تواند همبستگی خود را با جوانان مترقی در ایران گسترش دهد و عمیق‌تر کند؟
ج: در چنین شرایطی، همیشه سه خط روشن فعالیت وجود دارد. نخست، بدیهی است که در این شرایط از رفقایمان- در این مورد، از رفقای ایرانی توده‌ای- حمایت کنیم. دانستنِ واقعیتِ وضعیتِ کار و تلاش آنها، تهاجم‌هایی که در معرض آنها قرار دارند، وضعیت کشور، و غیره، لازم و اساسی است، تا بتوانیم آگاهانه در کارزار همبستگی کار و تلاش کنیم. دوّم، در سطح بین‌المللی است، یعنی نشان دادن وضعیت جوانان و مردم ایران به جهانیان. به عبارت دیگر، به مثابه حلقهٔ پیوندی عمل کنیم که واقعیت کار و زندگی کارگران و دانشجویان جوان در هر کشور را به گوشه‌های گوناگون جهان می‌برد و نشان می‌دهد. و سوّم، بدون شک، محور اساسی کار ماست: اینکه در هر کشور، ما باید در هر محله، در هر مرکز مطالعه، در هر محل کار، به همه نشان دهیم که رفقای ما، دوستان، برادران و خواهرانمان در نقاط گوناگون دنیا چه وضعیتی دارند. نشان دهیم که با اینکه مرزها ما را از هم جدا می‌کنند، مبارزه یکی است، زیرا دشمن یکی است: امپریالیسم. به این ترتیب، می‌توانیم همبستگی جوانان و ملّت‌های جهان با ایران و همچنین با همهٔ ملّت‌های جهان را نشان دهیم، و کارگران و دانشجویان جوان را در کشورهای خودمان از این وضعیت آگاه کنیم، و به این مبارزهٔ بین‌المللی با دشمن شمارهٔ یک ملّت‌ها- امپریالیسم- بپیوندیم.

س: در حال حاضر فعالان دانشجو و جوان زیادی در ایران زندانی‌اند. برخی به خاطر حضور در تظاهرات ضددولتی در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به اعدام محکوم شده‌اند. برای اولویت دادن به کار فدراسیون در دفاع از این جوانان، و دفاع از حق جوانان برای مشارکت در مبارزهٔ سیاسی و اجتماعی برای رسیدن به خواست‌هایشان، چه می‌توان یا باید کرد؟
ج:همان‌طور که در سؤال قبلی گفتم، با توسعهٔ این سه خطِ کاری می‌توانیم تضمین کنیم که خواست‌ها و نظرهای ما در محکومیت احکام زندان و اعدام به گوش کل جوانان و مردم جهان برسد. کاری که شما رفقای توده‌ای ما در ایران می‌کنید، برای این که ما بدانیم در ایران چه می‌گذرد، چه مبارزاتی در حال انجام است، وضعیت کشور چطور است و غیره، کاری اساسی است. به همین ترتیب، مشارکت رفقای توده‌ای در کار فدراسیون برای بازتاب مسائل مربوط به جوانان ایران در سطح بین‌المللی کاری اساسی است تا هر سازمان عضو بتواند در هر محله، در هر مرکز مطالعه، و در هر محل کار واقعیت ایران و وضعیت کارگران و دانشجویان جوان را به جهانیان نشان دهد.

س: با توجه به تحوّلات منفی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در بخش بزرگی از جهان در طول دههٔ گذشته، و به‌ویژه سوء‌مدیریت فاجعه‌بار همه‌گیری کووید-۱۹و تهدیدِ تغییرهای زیانبار آب‌وهوایی، تحلیل فدراسیون از آیندهٔ جوانان و مبارزه برای تغییرهای اساسی چیست؟
ج:درست چند روز قبل از اینکه وجود کووید-۱۹ شناخته شود و شروع به گسترش در سراسر جهان کند، در نیکوزیا (قبرس)، صدها جوان در بیستمین مجمع عمومی فدراسیون با یکدیگر دیدار و گفت‌گو کردند. شاید فکر کنید که همه‌گیری جهانی کنونی، تحلیل‌های ما در پیش از اطلاع از پیامدهای فاجعه‌بار ویروس جدید را باطل می‌کند. متأسفانه چنین نیست. در طول همه‌گیری، ما دیدیم که تمام تحلیل‌های ما درست از آب درآمد. ما گفته بودیم که چگونه خصوصی‌سازیِ خدمات عمومی-دولتی اساسی مانند بهداشت و درمان می‌تواند پیامدهایی جدّی در میان جوانان و طبقهٔ کارگر داشته باشد؛ و این همه‌گیری پیامدهای نظام خصوصی‌سازی شدهٔ بهداشت و درمان و نظام ویران‌شدهٔ بهداشت و درمان عمومی-دولتی را نشان داده است. ما گفتیم که وضعیت اشتغال، چه در میان جوانان به طور خاص و چه در طبقهٔ کارگر به طور عام، ناپایدار و شرایط بسیار بد است؛ و این همه‌گیری کنونی آنچه را که ما در تحلیل خودمان ارائه دادیم، وخیم‌تر از قبل کرده است. ما گفتیم که امپریالیسم دشمن شمارهٔ یک ملّت‌هاست؛ و در جریان همه‌گیری جاری، تنها مشغولیت ذهنی نیروهای امپریالیستی افزایش قدرت آنها بوده است و آنها برای این هدف، دخالت‌های امپریالیستی، محاصره‌ها و تحریم‌های غیرقانونی، و یورش‌های بی‌پایان بیشتری را علیه ملّت‌ها دنبال کرده‌اند. در این شرایط، چندین مسیر کار روشن است: افشای اینکه چگونه این نظام سرمایه‌داری پیامدهای منفی همه‌گیری را چند برابر کرده است؛ تشخیص اینکه چگونه کشورهای ضدامپریالیستی در مدیریت همه‌گیری کنونی- در مقایسه با مدیریت نیروهای امپریالیستی- نمونه‌های موفق بوده‌اند؛ نشان دادن تجربه‌های خودسازمان‌دهی مردم که در طول همه‌گیری برای مقابله با پیامدهای بحران شکل گرفته‌اند، و حفظ کردن این تلاش‌های سازمان‌یافته در شرایطی که بحران نظام سرمایه‌داری همچنان ادامه دارد و هزینه‌اش بر دوش طبقهٔ کارگر می‌افتد؛ و از همه مهم‌تر، نشان دادن اینکه نظام امپریالیستی مقصر بدبختی‌هایی است که در آن زندگی می‌کنیم، ریشهٔ مشکل است، و غلبه بر آن برای ساختن دنیایی که رؤیای آن را داشته‌ایم و برای آن جنگیده‌ ایم، ضرورتی مبرم است.

به نقل از «نامهٔ مردم»، شمارهٔ ۱۱۱۶، ۱۹ آبان ماه ۱۳۹۹

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا