واقعیت غمانگیز آب در سرزمین ما
دستگاه اداری بیکفایت و فسادپرور رژیم جمهوری مسئله آب را آنگونه مدیریت کرده است که این معضل بهبحرانی ملی و همهجانبه تبدیل شده است. سد سازیهای بیرویه توسط “مافیای سد “یکی از دلایلی است که وخیم شدن هرچه بیشتر اوضاع در حوزه آب را موجب گردیده است. قبل از سال ۱۳۵۷ و استقرار جمهوری اسلامی، در ایران ۱۹ سد بزرگ با گنجایش ۱۳ میلیارد مترمکعب وجود داشت. اکنون ۱۷۲ سد با گنجایش حدود ۵۱ میلیارد مترمکعب آب وجود دارد. [نگاه کنید به مقاله ایسنا با عنوان ”سد سازی در ایران از آغاز تاکنون“، ۲۹ دی ماه ۱۳۹۷]. پروژههای بیرویه سد سازی بدون درنظر گرفتن آثار جانبی آن همچنان ادامه دارد که عمده قراردادهای این نوع پروژهها برای انجام در دست سپاه پاسداران است. سپاه پاسداران و دهها شرکت وابسته بهاین نهاد نظامی- امنیتی، سال هاست که سیطرهاش را بر حیات اقتصادی کشور گسترده و هنوز هم میگسترد. درحالی که با ساختن هر سد نهتنها مناطق اطراف آن زیر آب می روند و حاصلخیزترین زمینها نابود میشوند، بلکه اکوسیستم منطقه نیز دچار آسیب های جدی می شود. تازه ۲۵ درصد آب ذخیره شده در پشت سدها هم تبخیر شده و به هدر می رود و وضعیت بیآبی ابعاد بسیار گسترده ای پیدا کرده است.
محیالدین سعیدی، نماینده چابهار در مجلس شورای اسلامی، در جلسه مجلس مقداری آب آشامیدنی مردم منطقه را آورده و خطاب به مجلسنشینان گفت: “از همین آب بدهید که رئیس جمهور و قالیباف و رئیسی هم بخورند.” آقای سعیدی این سخنان را نه از سر همدردی با مردم که برای عوامفریبی بر زبان میآورد. او و دیگر همپالگیهایش در مقام نماینده مجلس بیخاصیت و گوش بهفرمان در بهوجود آمدن این اوضاع مشقتبار نقشی اصلی داشته و دارند. کسانی که بهوجود آورنده چنین وضعیت دهشتناکی هستند، هرگز نمیتوانند برای رفع آن اقدامی مؤثر انجام دهند یا زمینه چنین اقدامی را فراهم کنند. آقای سعیدی در ادامهٔ سخنانش گفت: “استان سیستان و بلوچستان در حوزه آب فاصله معناداری با محرومترین نقاط کشور دارد و فریاد تشنگی مردم این منطقه سالهاست بهبلندای خود و آسمان رسیده است. “بر زبان آوردن چنین سخنانی از سوی آقای سعیدی نشان عمق فاجعهای است که بر سر مردم بلادیده و زجرکشیده میهن ما آورده می شود. خبرگزاری ایسنا، ۴ مردادماه ۱۳۹۹، مینویسد:”آب آلوده در استان خوزستان باعث ابتلای چند نفر بهبیماری هپاتیت در این استان شده است. بنا به اعلام بانویی اهل اهواز که فرزندش دچار بیماری هپاتیت شده، آب این شهرستان دارای بویی نامطبوع و رسوبات بوده و فاقد هرنوع استاندارد بهداشتی است. ”
خوزستان از استانهای حاصلخیز و نفت خیز کشورمان است که حاکمان جمهوری اسلامی تمام منابع نفتی و زیر زمینی آن را با حرص و ولعی سیریناپذیر بهیغما میبرند و تنها سهم مردم خوزستان از این منابع، تنفس پسگاز بسیار بدبوی حاصل از استخراج و تصفیهٔ نفت و گاز است. مردم ستمدیده این استان نیز بسان مردم بسیاری از نقاط دیگر کشور از دسترسی به آب شرب سالم محروم ماندهاند.
بهگزارش ایلنا، ۱۳ آبانماه ۱۳۹۹، آقای کریم حسینی، نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی، میگوید: “هماکنون ۱۰۰۰ [هزار] روستا در استان خوزستان مشکل آب شرب دارند و هنوز برخی از روستاها را با تانکر آبرسانی میکنند. ” خبرگزاری ایلنا، ۲۰ آبانماه ۱۳۹۹، بهنقل از مسعود کنعانی، فعال محیط زیست و اجتماعی، می نویسد:”استان خوزستان دارای ۳ میلیون هکتار اراضی است که از این سه میلیون هکتار ، ۲ میلیون هکتار آن مناسب برای کشاورزی است.” کارگزاران حکومتی بهجای تشویق کشاورزان به کشت محصول و حمایت از آن ها در برابرشان سنگاندازی میکنند. انتقال آب کارون به استانهای یزد، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، نهتنها ضربهای مهلک به استان خوزستان وارد میآورد، بلکه هیچ سودی هم به حال اهالی استانهای منطقه ندارد. این درحالی است که برای دستاندرکاران حکومت از اجرای چنین پروژههایی کسب سود میشود و بررغم همهٔ اعتراضهای مردمی به آنها، این پروژههای ضد مردمی همچنان انجام میشوند. در این اوضاع بحرانی با طرح قرارگاه خاتمالانبیا، پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران با هدف تأمین آب مورد نیاز صنایع بزرگ در هرمزگان، کرمان، و یزد با صرف هزینهای هنگفت بالغ بر ۱۶هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان عملیاتی شده است. بهگزارش ایسنا، ۱۵ آبانماه ۱۳۹۹، بهرهمند سازی صنایع مجتمع معدنی و صنعتی گل گهر، مجتمع مس سرچشمه، و صنایع فولادی و معدنی استان یزد هدف اصلی این طرح است. این طرح، بهگفتهٔ “دبیر کانون تفکر آب دانشگاه یزد”، سبب تخریب ۶ هزار هکتار از اراضی و از بین رفتن ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار بوته و باعث آلودگی ، شوری و نابودی بخشی از آبزیان و اکوسیستم خلیج فارس میشود. تهیه آب آشامیدنی هم در این طرح محلی از اعراب ندارد. اقدامهای ضد مردمی کارگزاران حکومتی حد و مرزی نمیشناسند. زایندهرود، بهعنوان بزرگترین جریان آبی منطقهٔ مرکزی ایران، همواره در معرض سوءاستفادهٔ مسئولان و عمال حاکمان اسلامی است. بهجای دادن حقآبهٔ کشاورزان اصفهان، اجازهٔ برداشت آب این رود را به استانهای چهارمحال و بختیاری، یزد، و صنایع اصفهان دادهاند. این امر سالهاست که کشاورزان اصفهان در سطحی وسیع به این اجازهٔ برداشت آب معترضاند. روز دوشنبه ۱۹ آبانماه ۱۳۹۹، کشاورزان اصفهان تجمعی برگزار کردند و به رعایت نشدن حقآبهشان که خسارتهایی جبرانناپذیر بر آنان وارد کرده و موجب ناتوان شدن آنان در اداره زندگی و معیشتشان گردیده، اعتراض کردند [ایسنا، ۱۹ آبانماه ۱۳۹۹].
بسیاری از روستاهای کشورمان فاقد حداقل امکانات رفاهیاند. درصد بالایی از این روستاها آب آشامیدنی تصفیه شده ندارند. مصرف آب ناسالم موجب مرگ زودرس، ابتلا بهانواع بیماریها، نابینایی نوزادان، سل، حصبه، مالاریا، سنگ کلیه، گواتر، بیماریهای انگلی، و جز اینها گردیده است. محمدجواد فدایی، استاندار کرمان، از ۷۶۰ روستا در استان کرمان که شبکه آب آشامیدنی ندارند و آب مصرفی آنها با تانکر تأمین می شود خبر داد [ایسنا، ۱۷ شهریور ماه ۱۳۹۹]. در قرن بیستویکم زیر سایه حکومت “اسلامی” هنوز هم در برخی از روستاها از آب باران برای آشامیدن استفاده میشود. بر اساس گزارشهای انتشار یافته، استانهای ایلام، خراسان جنوبی، خوزستان، زنجان، سیستان و بلوچستان، قزوین، کرمان، کرمانشاه، یزد، و کهگیلویه و بویراحمد با “بحران آب” مواجهاند.
سیاست های رژیم ولایت فقیه در عرصه تحول روستاهای کشور از جمله حل معضا آب که برای این تحول کلیدی است تنها به تخریب محیط زیست و فربه تر شدن کلان سرمایه داران کشور منجر شده و این روند تا طرد این رژیم ادامه خواهد یافت.
به نقل از «نامهٔ مردم»، شمارهٔ ۱۱۱۷، ۳ آذرماه ۱۳۹۹