مسایل سیاسی روزمسایل نظری و تئوریک

همایش بزرگداشت فریدریش انگلس در دویستمین سالگرد تولدش!

به مناسبت دویستمین سالگرد تولد فریدریش انگلس، اندیشمند و فیلسوف برجستهٔ قرن نوزدهم، یار و همکار کارل مارکس، و از بنیادگذاران سوسیالیسم علمی، در روز شنبه ۸ آذر ( ٢٨ نوامبر) همایشی به میزبانی مشترک حزب کمونیست بریتانیا و حزب کمونیست آلمان برگزار شد. برنامه‌های این همایش را، که به طور مجازی برگزار و پخش می‌شد، نزدیک به هزار نفر از علاقه‌مندان فریدریش انگلس از کشورهای متعدد جهان به طور زنده دنبال کردند. شماری از میزبانان این همایش از رفقای حزب کمونیست بریتانیا، برنامه را از شهر منچستر، کلان‌شهر شمال‌غربی انگلستان، اجرا می‌کردند. منچستر شهری است که فریدریش انگلس ۲۰ سال اوّل اقامت خود در انگلستان را در آنجا گذراند. به دعوت برگزارکنندگان همایش، نمایندگان کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران نیز در این مراسم ویژه شرکت کردند.
برنامه‌های این همایش مجازی در سه بخش سیاسی، فرهنگی، و نمایش فیلم پرده‌برداری از مجسمهٔ عظیم فریدریش انگلس در مرکز شهر منچستر تنظیم شده بود. در بخش سیاسى که با مدیریت رفیق دکتر لیز پین، عضو هیئت سیاسی و صدر حزب کمونیست بریتانیا، برگزار شد، رفیق پروفسور جان فاستر، دبیر شعبهٔ روابط بین‌المللی حزب کمونیست بریتانیا، رفیق رناته کوپه دبیر روابط بین‌المللی حزب کمونیست آلمان، و همچنین آقای ژنگ شیوان،کنسول سفارت چین در منچستر، سخنرانى کردند.
سخنران حزب کمونیست آلمان دربارهٔ «انگلس و انترناسیونالیسم» صحبت کرد، و موضوع صحبت‌ رفیق جان فاستر «انگلس در بریتانیا و ایرلند» بود که در آنها بر اهمیت سهم انگلس در مارکسیسم و ارثیهٔ معنوی او تأکید شد. رفیق ژنگ شیوان سخنرانی خود را با عنوان «انگلس، چین، و تلاش برای صلح» به زبان چینی ایراد کرد که هم‌زمان توسط مترجم به انگلیسی ترجمهٔ شفاهی می‌شد. متن کامل دو سخنرانی رفقای حزب‌های کمونیست بریتانیا و آلمان در همین شمارهٔ “نامهٔ مردم” آمده است.
در بخش فرهنگی، خانم «ماکسین پیک»، بازیگر توانا و هنرمند پیشرو تئاتر بریتانیا، فراخوان انگلس به طبقهٔ کارگر را با توانایی و زیبایی خاصی دکلمه کرد. در بخش بعدی، شرکت‌کنندگان به شنیدن دو ترانهٔ زیبا با اجرای هنرمندانهٔ خانم بتانی الن، هنرمند کمونیست بریتانیایی، دعوت شدند. این دو بخش با اجرای سرود انترناسیونال که توسط بتانی الن رهبری می‌شد، به پایان رسید. در آخرین بخش، فیل کالینز، هنرمند و فیلم‌ساز موفق انگلیسی، نخست دربارهٔ پروژهٔ خود برای انتقال مجسمهٔ عظیم و باشکوه فریدریش انگلس از اوکراین به منچستر توضیح‌هایی داد. در ادامه، او فیلمی را که در همین مورد تهیه کرده است برای تماشای شرکت‌کنندگان به نمایش گذاشت. فیلم «مجسمهٔ انگلس- مراسم» دربارهٔ تلاش این هنرمند برای یافتن مجسمهٔ‌ فریدریش انگلس در دهکده‌ای در اوکراین و چگونگی خرید و انتقال آن با تریلی از مسیر زمینى به منچستر بود. یادآوری می‌شود که شهر منچستر به مدّت دو دهه محل زندگی و کار (در کارخانهٔ نساجی پدرش) و همکاری با کارل مارکس در زمینه‌های گوناگون بود. در ویژه‌نامهٔ دویستمین سالگرد تولد فریدریش انگلس به تاریخ ۳ آذر ۹۹ که به ضمیمهٔ «نامهٔ مردم» منتشر شد نیز مطلبی دربارهٔ همین مجسمه و انتقال آن از اوکراین به منچستر آمده بود. مجسمهٔ فریدریش انگلس که فیل کالینز از اوکراین به منچستر منتقل کرده، اکنون در قلب این شهر نصب شده است و روزانه مورد بازدید هزاران نفر قرار می‌گیرد.

فریدریش انگلس: سازمان‌دهنده، اندیشمند، و نویسندهٔ مشترک مانیفست کمونیستی – ادای احترام به فریدریش انگلس در ۲۰۰مین سالگرد تولد او
نوشتهٔ جان فاستر

در بزرگداشت ۲۰۰مین سالگرد تولد فریدریش انگلس هرچه از سهم او در شکل‌گیری و رشد جنبش بین‌المللی طبقهٔ کارگر و در تدوین و بسط آثار نظری خود مارکس و انتشار گسترده‌تر آن گفته شود، کم است.
انگلس سازمان‌دهنده بود. او منتقد ژرف‌اندیش جامعهٔ سرمایه‌داری بود. او تحلیلی نوآورانه از خاستگاه جوامع طبقاتی و روابط جنسیتی به دست داد. و همهٔ این کارها را در همکاری نزدیک با مارکس انجام داد، همکاری و مشارکتی که باعث حفظ کامل آثار پُرنبوغ خودِ مارکس شد تا در اختیار جنبش ما قرار بگیرد. قبل از هر چیز می‌خواهم بر اهمیت اوّلین کتاب انگلس به نام «وضعیت طبقهٔ کارگر در انگلستان» تأکید کنم. او این کتاب را در اوایل بیست و چند سالگی‌اش و به طور عمده قبل از شکل‌گیری کامل مشارکت کاری‌اش با مارکس نوشت. امّا این اثری بود که هم برای آن مشارکت و همکاری و هم برای بسط اندیشهٔ خودِ مارکس اهمیت زیادی داشت.
انگلس در این اثر نوآورانه برای نخستین بار تکوین و پیدایش جنبش واقعی توده‌یی طبقهٔ کارگر را توصیف کرد. این جنبشی بود که درست دو سال پیش از آن، در اعتصاب عمومی سال ۱۸۴۲، مستقیماً قدرت دولتی بریتانیا را به چالش کشیده بود.
همچنین، در سال های ۱۸۴۴ تا ۱۸۴۵، و بر اساس توصیف انگلس از این چالش طبقهٔ کارگر در برابر قدرت حاکم بود که مارکس تمایز بنیادی بین طبقه‌ای «در خود»- یک مقولهٔ توصیفی ساده- و طبقه‌ای «برای خود» را- طبقه‌ای بسیج شده که آگاهانه می‌تواند تاریخ را بسازد- مطرح کرد.
این شواهد زندگی واقعی از قدرت واقعی زحمتکشان، که در سفر خودِ مارکس به منچستر در سال ۱۸۴۵ تأیید شد، مقوله‌ای مرکزی در تکوین و تدوین مفهومی بود که بعدها به ماتریالیسم تاریخی شناخته شد. این طبقات‌اند که تاریخ را می‌سازند. تمام تاریخ ثبت شده، تاریخ مبارزهٔ طبقاتی است. همین درک مشترک از توان بالقوهٔ طبقهٔ کارگر برای نو کردن جامعه بود که سپس به تدوین نخستین طرح کامل ماتریالیسم تاریخی، و تهیهٔ مانیفست کمونیستی سال ۱۸۴۸ منجر شد، که مارکس و انگلس به طور مشترک نوشتند.
در دههٔ بعد، باز هم انگلس بود که رابطهٔ کاری نزدیکِ مارکس با رهبران برجستهٔ جنبش چارتیست‌ها مانند اِرنِست جونز را هدایت کرد، و در دههٔ ۱۸۶۰ زمینه‌های سازمانی برای تشکیل انترناسیونال اوّل را فراهم کرد.
این تجربه از لحاظ نظری نیز مهم بود. در این دوره، مارکس و انگلس مجبور بودند چرخش به راستِ اتحادیه‌های کارگری بریتانیا را توضیح دهند و با آن مقابله کنند؛ در واقع، یار سیاسی حزب لیبرال بشوند. آنچه پیش از آن، جنبش طبقاتی منسجمی بود، از هم پاشید. مارکس و انگلس، همراه با هم، توضیح فرهنگی ژرفی از این جدایی، و ظهور آنچه آنها اشرافیت کارگری توصیف می‌کردند، به دست دادند. همان‌طور که مارکس در «سرمایه» نوشت، در نتیجهٔ وضعیت سرمایه‌دارهای بریتانیا در برابر این چالش طبقاتی، سرمایه‌داران به برخی اصلاحات تن در دادند. آنها به طور عمده به نفع سازمان‌یافته‌ترین بخش‌های طبقهٔ کارگر مجبور به انجام این «اصلاحات لیبرال» شدند و به شیوه‌ای این اصلاحات را انجام دادند که از نظر ایدئولوژیکی بتوانند رهبری سیاسی کارگران را به تصرف خودشان در آورند. امّا اینها امتیازاتی بودند که فقط در مرحلهٔ جدید امپریالیسم، صدور سرمایه، و تبعیت مالی و اقتصادی بقیهٔ جهان امکان‌پذیر شد.
به موازات اینها، مارکس و انگلس موضوع بهره‌داری طبقهٔ کارفرما از نژادپرستی را با استفاده از «تهدید» مهاجرت ایرلندی‌ها در پی قحطی در ایرلند برجسته کردند، موضوعی که از آن برای ایجاد جدایی و تفرقه در میان زحمتکشان بهره‌برداری می‌شد. علاوه بر این، انگلس به نوبهٔ خود تحلیلی از خصلت انقلابی و نیمه پرولتری زحمتکشان محروم ایرلند ارائه کرد که زمینهٔ عمده‌ای شد برای فعالیت‌های جیمز کانلی [فعال جمهوری‌خواه و سوسیالیست ایرلندی قرن ۱۹-۲۰] و شکل‌گیری و رشد جنبش انقلابی خودِ ایرلند.
در عرصه‌ای دیگر، باز هم انگلس بود که به انتقال میراث نظری مارکس یاری رساند. لحن غمبار و تأثرانگیز صحبت‌های انگلس در مراسم تدفین مارکس در سال 1883 از یاد نرفته است: «یک‌ربع به ساعت سه بعدازظهر، بزرگ‌ترین اندیشمند زنده از اندیشیدن بازماند. او را کمتر از دو دقیقه تنها گذاشتیم، و وقتی برگشتیم، او را دیدیم که در صندلی راحتی‌اش با آرامش خوابیده است- امّا برای همیشه.»
انگلس پس از مرگ مارکس همهٔ کارهای خودش را کنار گذاشت و سه سال را صرف منظم کردن دست‌نویس‌های مارکس کرد و با دقت و وسواس تنظیم جلدهای دوّم و سوّم «سرمایه» را به عهده گرفت تا آن طور که مارکس می‌خواست به چاپ رسد. فقط پس از این بود که انگلس «منشأ خانواده» خود را تکمیل کرد، اثری که بر اثر کار مشترک او و مارکس شکل گرفت.
در سیاست عملی هم همین طور بود. در همین سال‌ها در دههٔ ۱۸۸۰ بود که انگلس میراث سیاسی مارکس را حفظ و ژرف‌تر کرد- همکاری با اِلِنور مارکس، تام مان، و ویلیام موریس برای بازآفرینی جنبش توده‌یی اتحادیه‌های کارگری در میان عموم کارگران، که همان‌طور که مارکس همیشه می‌گفت باید باشد، شالوده‌اش در میان تودهٔ کارگران در شرق لندن بود و نه در میان اشراف کارگری.
در این دویستمین سالگرد تولد فریدریش انگلس، ما به خاطرهٔ او درود می‌فرستیم، به او که سازمان‌دهنده، اندیشمند، و نویسندهٔ مشترک مانیفست کمونیستی بود، مانیفستی که در میان آشفتگی جنایتکارانهٔ نظام کهنه، هنوز الهام‌بخش دنیایی نوین است.

درود به خاطرهٔ فریدریش انگلس
در یادبودهای فرهنگی برای بزرگداشت این اندیشمند بزرگ آلمانی، باید به یاد داشته باشیم که او پیش از هر چیز، انقلابی بود.
متن صحبت‌های رناته کوپه، دبیر بین‌المللی حزب کمونیست آلمان (DKP).
فریدریش انگلس 200 سال پیش در ووپرتال، نه‌چندان دور از شهر بُن که من در آن زندگی می‌کنم، به دنیا آمد. فریدریش انگلس، در کنار کارل مارکس، بنیادگذار سوسیالیسم علمی بود. کتاب او با عنوان «وضعیت طبقهٔ کارگر در انگلستان» استثمار کارگران در انگلستان قرن نوزدهم را توصیف کرد. انگلس علاوه بر مشارکت در مبارزات کارگران، یکی از بنیادگذاران نظریه‌ای بود که این امکان را پدید آورد که بتوان به اهمیت تاریخی طبقهٔ کارگر برای رهایی همهٔ نوع بشر، برای برقراری سوسیالیسم، پی برد، و این دانش را در عمل به کار گرفت. او همراه با مارکس نویسندهٔ مانیفست حزب کمونیست بود.
در روند تدوین مشترک بینش ماتریالیستی تاریخ توسط انگلس و مارکس، انگلس به مطالعهٔ خاستگاه‌های جامعهٔ طبقاتی، پرسش‌های فلسفی، و خیلی موضوع‌های دیگر پرداخت. کار او، همراه با کار مارکس، نه‌فقط شالودهٔ سوسیال دموکراسی انقلابی زمان خودِ او و انقلاب‌های سوسیالیستی قرن بیستم را ایجاد کرد، بلکه امروزه همچنان برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان که علیه استثمار و ظلم مبارزه می‌کنند، موضوعیت و اعتبار دارد.
انگلس به‌هیچ‌وجه خودش را به کارهای نظری محدود نکرد. او انقلابی فعالی بود. او در انقلاب آلمان در سال‌های ۱۸۴۸ و ۱۸۴۹ در شهر سکونت خود اِلبرفِلد (Elberfeld) در نزدیکی ووپرتال رزمید.
پس از شکست آن انقلاب، او مجبور شد مانند بسیاری از انقلابی‌های دیگر به انگلستان فرار کند، به جایی که پیش از آن در شرکت نساجی پدرش (در منچستر) کار کرده بود. او در تمام عمرش فعالانه در جنبش سوسیالیستی شرکت داشت. او با جنبش انقلابی کار در آلمان و بریتانیا و همچنین در فرانسه پیوندهای نزدیکی داشت. او فعالانه در انجمن بین‌المللی کارگران، انترناسیونال اوّل، کار می‌کرد.
ولادیمیر ایلیچ لنین در سخنرانی یادبود خود در مرگ انگلس نوشت: «شایستگی‌های مارکس و انگلس برای طبقهٔ کارگر را می‌توان در چند کلمه به این صورت خلاصه کرد: آنها خودشناسی و اعتماد به نفس را به طبقهٔ کارگر آموزش دادند، و علم را جایگزین وهم و خیال کردند.»
مطالعهٔ ما در آثار انگلس، و نیز آثار مارکس، صرفاً ارزش تاریخی ندارد.
ما می‌توانیم از آنها درس‌های مهمی برای مبارزهٔ انقلابی امروزی خود بگیریم: ضرورت برقراری سوسیالیسم به‌منظور حل مسائل بشر و ایجاد- از طریق رهایی طبقهٔ کارگر- جامعه‌ای که منافع اکثریت بزرگ مردم را برآورده می‌کند.
انگلس در آثارش به دیالکتیک جامعهٔ بشری و طبیعت، و به اهمیت حفظ پایه‌های طبیعی زندگی در حکم امری بنیادی به سودِ طبقهٔ کارگر می‌پردازد. او بر نقش طبقهٔ کارگر و جنبش کارگری در مبارزه برای برقراری سوسیالیسم، و به‌ویژه بر این واقعیت تأکید کرد که حزب کمونیست پیش‌شرطی ضروری برای کامیابی مبارزات طبقاتی، برای پیشرفت در راه سوسیالیسم است. به‌رغم اینکه اتحادیه‌های کارگری بسیار مهم‌اند و فعالیت کمونیست‌ها در آنها اهمیت زیادی دارد، ولی حزب را نمی‌توان با جنبش‌های اجتماعی یا اتحادیه‌های کارگری جایگزین کرد.
در بحران سرمایه‌داری امروزی، بحرانی که همه‌گیری کرونا علّت آن نبود بلکه فقط آن را تشدید کرد، یک بار دیگر شاهد دنیایی هستیم که خواهان سوسیالیسم، برنامه‌ریزی مرکزی، و مالکیت عمومی/دولتی به‌جای حداکثرسازی سود از جیب مردم است.
همه‌گیری کنونی بار دیگر روشن می‌کند که آن دسته از کشورهایی که بر اساس نظریه‌های مارکس، انگلس، و لنین مسیر سوسیالیستی را دنبال می‌کنند، مانند کوبا، چین، و ویتنام، در موقعیتی بسیار متفاوت برای مقابله با چنین چالشی (بحران سلامت) قرار دارند. در این کشورها بهداشت و درمان در خدمت مردم است، نه در خدمت کسب سود.
وقتی می‌بینیم که امپریالیسم در سراسر جهان جنگ به راه می‌اندازد، روسیه و چین را از نظر نظامی محاصره می‌کند، کشورها را به نابودی می‌کشد، محاصره‌هایی را بر آنهایی تحمیل می‌کند که مطیع آن نمی‌شوند، باز هم می‌بینیم که جنبش انقلابی طبقهٔ کارگر، که در آن حزب کمونیست راه سوسیالیسم را نشان دهد، مطلقاً لازم است تا بتوان دنیایی صلح‌آمیز را برای بشر تأمین کرد.
به مناسبت ۲۰۰ سالگی تولد فریدریش انگلس، وظیفهٔ کمونیست‌ها این است که همهٔ این موضوع‌ها را برای دیگران روشن کنند و اجازه ندهند- همان‌طور که اغلب در کشور ما تلاش می‌شود- تولد او فقط مناسبتی بشود برای برگزاری رویدادهای فرهنگی، بدون هیچ ارتباطی با هویت فریدریش انگلس انقلابی.
در آلمان ما سعی کرده‌ایم در برابر این تلاش مقاومت کنیم. در ماه اوت گذشته، تظاهراتی در بزرگداشت انگلس در ووپرتال برگزار شد که در آن دیگر سازمان‌های چپ، در کنار حزب کمونیست آلمان شرکت کردند. ما می‌خواهیم این نکته را روشن کنیم که انگلس انقلابی بود، مبارزی در راه سوسیالیسم بود.
به‌تازگی فهمیدم که مجسمه‌ای از انگلس در منچستر وجود دارد که توسط فیل کالینز از اوکراین نجات یافته و به منچستر برده شده است. بقایای رنگ آبی و زردی که ملی‌گرایان افراطی و فاشیست‌های اوکراینی روی آن پیکره زده بودند، هنوز هم دیده می‌شود. این واقعیت که این مجسمه اکنون در منچستر است، نشانهٔ همبستگی بین‌المللی است، مانند همین برنامهٔ امروز شما.
همچنین، نشانهٔ همبستگی بین‌المللی با مردم اوکراین است که علیه فاشیسم می‌جنگند، و به‌ویژه همبستگی با مردم دونباس که با سلاح در دست خود، از خود دفاع می‌کنند. و مثل اینجا، مثل منچستر و سراسر جهان، کارگران در دونتسک نیز در برنامه‌های حزب کمونیست به مناسبت دويستمین سالگرد تولد فریدریش انگلس شرکت می‌کنند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۸، ۱۷ آذر ماه ۱۳۹۹

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا