مسایل بین‌المللی

مراکش هم به توطئه خیانت ارتجاع عرب به خلق فلسطین پیوست!

*مناسبات اسرائیل با مراکش عادی می‌شود، ایالات متحده هم اشغال‌ منطقهٔ “صحرای غربی” از سوی دولت مراکش را به‌رسمیت می‌شناسد!
*شورای‌جهانی صلح، در بیانیه‌ای، “دادوستد” غیرقانونی اخیر میان اسرائیل و مراکش به‌وسیلهٔ این دو رژیم اشغالگر را محکوم کرد.
در نتیجهٔ یکی دیگر از شگردهای امپریالیستی ایالات متحده، اسرائیل و مراکش مناسبات میان خود را از سر خواهند گرفت. رئیس‌جمهور دونالد ترامپ روز پنجشنبه ۱۰ دسامبر ۲۰۲۰/ ۲۰ آذرماه ۹۹ این خبر را اعلام کرد و گفت: دولت آمریکا حاکمیت کشور پادشاهی شمال آفریقا [مراکش] بر منطقه اشغالی مورد اختلاف صحرای غربی را به‌رسمیت خواهد شناخت و چهار فروند هواپیمای بدون سرنشین پیشرفته (پهباد) به این کشور فروخته خواهد شد.
زمان‌بندی اعلام فروش پهبادهای آمریکایی به مراکش تنها چند ساعت پس از این که رباط اعلام کرد مراکش عادی‌سازی مناسبات خود را با اسراییل از سر می‌گیرد به‌طور آشکار مشابه فروش ۲۳ میلیارد دلار اسلحه آمریکایی به امارات متحده عربی است. رسانه‌های فرانسوی گزارش دادند مراكش در بهمن‌ماه سال گذشته با میانجی‌گری فرانسه سه هواپیمای بدون سرنشین به‌قیمت ۴۸ میلیون دلار را از اسرائیل خریده است. بدین ترتیب مراکش چهارمین کشور عربی است که پس از امارات متحده عربی، بحرین، و سودان، در خلال چهار ماه گذشته با اسرائیل مناسبات کامل دیپلماتیک برقرار می‌کند. ترامپ در تویتی نوشت: “امروز من بیانیه‌ای را امضا کردم که حاکمیت مراکش بر صحرای غربی را به‌رسمیت می‌شناسد. پیشنهاد خودمختاری جدی، ارزش‌مند، و واقع‌گرایانه مراکش تنها مبنای یک راه حل عادلانه و پایدار برای صلح و رفاه است!”
کاخ سفید- و نه نخست‌وزیر راست‌گرای افراطی اسرائیل- خبر این تحولات با مراکش را چند هفته پیش از همگانی شدن آن به‌اطلاع گابی اشکنازی، وزیر امور خارجه، و بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، رساند و برخلاف شکل اطلاع‌رسانی توافق‌ها با امارات متحده عربی، بحرین، و سودان بود که در آخرین لحظه آن‌ها را مطلع کرده بود. در اسفندماه سال گذشته، رسانه‌های اسرائیلی گزارش دادند نتانیاهو با لابی‌گری ایالات متحده را در به‌رسمیت شناختن “حاکمیت مراکش بر صحرای غربی” به‌ازای اقدام رباط برای عادی‌سازی مناسبات با اسرائیل، توانسته است مجاب کند.
به‌گفتهٔ آوفِر کاسیف، نماینده مجلس اسرائیل از حزب “جبهه دمکراتیک برای صلح و برابری” (حداش) در ائتلاف لیست مشترک، “موافقت‌نامهٔ اسرائیل و مراکش که از سوی رئیس‌جمهور ترامپ در آخرین لحظه‌ها از دورهٔ ریاست جمهوری‌اش اعلام شد، دادوستدی فرصت‌طلبانه و انزجارآور است که باید از هر جهت مردود شناخته شود. این اتحادی است بین ستم اسرائیل در منطقه کرانهٔ باختری اشغال شده و ستم مراکش در صحرای غربی اشغالی، توافقی تبه‌کارانه میان دو ستمگر. این موافقت‌نامه هیچ ارتباطی با صلح ندارد. ما با هرگونه اشغال و ستم در هر جای دنیا مخالفیم.”
رابطهٔ مراکش با آژانس‌های اطلاعاتی اسرائیل پیشینه‌ای طولانی داشته است. به‌گفتهٔ شلومو گازیت، رئیس اطلاعات پیشین ارتش اسرائیل و رافی ایتان، وزیر اطلاعات پیشین و وزیر کنونی دولت، حسن دوم پادشاه مراکش اسناد صوتی ضبط شده‌ای از یکی از نشست‌های اتحادیه عرب را تحویل اسرائیل داد که باعث شد این کشور برای جنگ شش روزه در ۱۹۶۷/ ۱۳۴۶ [با مصر در دوران جمال عبدالناصر که به‌شکست مصر انجامید] خود را آماده کند. برخی گزارش‌ها حاکی از آن هستند که در سال ۱۹۶۵/ ۱۳۴۴، موساد، سازمان ضد جاسوسی اسراییل، به‌مراکش کمک کرد تا یک رهبر سیاسی مخالف را از فرانسه برباید: مهدی بن برکه، رئیس اتحادیهٔ ملی نیروهای مردمی (UNPF)، رئیس سازمان همبستگی با مردم سه قارهٔ آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین، مستقر در هاوانا، و مخالف امپریالیسم فرانسه و حسن دوم پادشاه مراکش، در سال ۱۹۶۵/ ۱۳۴۴ در پاریس “ناپدید شد”.
جبهه پولیساریو، جنبش استقلال‌طلبانهٔ صحرای غربی اشغالی، اعلام کرد: “از تصمیم ترامپ بسیار متأسف است اما از پیکار خود دست نخواهد کشید.” صحرای غربی، مستعمرهٔ پیشین اسپانیا در ۱۹۷۵/ ۱۳۵۴ از سوی مراکش اشغال شد. این منطقه ذخیره‌های نفتی و معدنی دریایی هنگفتی دارد. جمعیت بومی این منطقه حاکمیت مراکش را سرسختانه رد کرده است. جبههٔ پولیساریو پس از اشغال صحرای غربی و حضور قدرت مرکزی مراکش از ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۱/ ۱۳۵۴ تا ۱۳۷۰ به مقاومت نظامی در برابر نیروهای اشغال‌گر روی آورد.
در حالی که نیمی از جمعیت صحرای غربی در اردوگاه‌های پناهندگان و در تبعید در انتظار برگزاری همه‌پرسی به‌سر می‌برند پولیساریو بارها دولت مراکش را به‌بهره‌برداری از ذخیره‌های طبیعی این منطقه متهم کرده است. سخنگوی وزارت اطلاعات‌رسانی دولت صحراوی۱ گفت: “پولیساریو و دولت صحراوی عملکرد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور بازنده شدهٔ ایالات متحده آمریكا از اینکه چیزی را به‌مالكیت مراکش درمی‌آورد كه متعلق به این كشور نیست به‌شدت محکوم می‌کند.”
دربار سلطنتی مراکش گفت ایالات متحده به گشودن کنسولگری در صحرای غربی دست خواهد زد. ماه گذشته، بحرین نیز که در ماه سپتامبر/ شهریور- مهرماه مناسبات سیاسی‌اش را با اسرائیل برقرار کرد چندی پیش گفت در حال گشایش کنسولگری در این منطقه است. پس از به‌رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر منطقه اشغالی صحرای غربی از سوی ایالات متحده، سازمان ملل در آغاز این ماه اعلام کرد که موضع‌گیری این سازمان در مورد اختلاف میان دولت مراکش و صحرای غربی “بدون تغییر” باقی می‌ماند. سخنگوی سازمان ملل گفت آنتونیو گوترش، رئیس این سازمان براین اعتقاد است که “هنوز هم می‌توان بر اساس قطعنامه‌های شورای امنیت به‌گشایش این گره اقدام کرد.”
بر اساس مصوبهٔ سازمان ملل یک گروه حافظ صلح قرار است به منطقه صحرای غربی گسیل شود تا بر آتش‌بس و گویا برای سازمان‌دهی همه‌پرسی در مورد وضعیت منطقه نظارت کند. این قطع‌نامه برای سال ۱۹۹۲/ ۱۳۷۱ تعیین شده بود، اما با مخالفت مراكش با ثبت نام پیشنهادی انتخاب‌کنندگان کنار گذاشته شد. پس از آن حاکمیت مراکش از پذیرفتن هر رأی‌گیری كه گزینه استقلال سیاسی در آن مطرح باشد خودداری و اعلام کرد: ” تنها گزنیه خودمختاری می‌تواند روی میز باشد.”

بیانیهٔ شورای‌جهانی صلح در مورد “دادوستد” اخیر میان اسرائیل و مراکش
شورای جهانی صلح موافقت‌نامه اخیر پیرامون عادی‌سازی مناسبات دیپلماتیک میان پادشاهی مراکش و دولت اسرائیل در اِزای به‌رسمیت شناختن “حاکمیت مراکش بر سراسر قلمرو صحرای غربی” از سوی ایالات متحده را نکوهش کرد. در بیانیه شورای‌جهانی صلح آمده: اسرائیل با سرپرستی ایالات متحده آمریکا، در “دادوستدی” دیگر با یک کشور عربی قرار گرفت که این بار به‌روشنی می‌توان این موافقت‌نامه را با نام “اشغال‌گری در ازای اشغال‌گری” مشخص کرد، که اشاره بیانیه به اسرائیل و مراکش است که اشغال‌گری سرزمین‌های دو کشور دیگر یعنی فلسطین و صحرای غربی را ادامه می‌دهند.
موافقت‌نامه شرم‌آور اخیر که با کارگزاری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور بازنده در انتخابات ایالات متحده به‌پیش برده شد سازش بی‌سروصدای اتحادیهٔ اروپا را به‌همراه داشت که در برابر مسئلهٔ فلسطین و صحرای غربی موضع‌گیری‌ای خودسرانه دارد و با این عمل به رژیم اشغال‌گر مشروعیت می‌بخشد. این تازه‌ترین موافقت‌نامه همچون موافقت‌نامه‌های مشابه اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین، و سودان، ادامه بخشی از برنامه امپریالیستم برای خاورمیانهٔ گسترده‌تر از جمله آفریقای شمالی است که به‌طور‌تحریک‌آمیزی حقوق مسلم مردم فلسطین و صحرای غربی برای تعیین سرنوشت و پایان رنج و گرفتاری چند ده‌ساله‌شان زیر اشغال را ندیده می‌گیرد.
اقدام به عادی‌سازی مناسبات دیپلماتیک دولت‌ها با اسرائیل برخلاف همه قطعنامه‌های سازمان ملل است. درحالی‌که اورشلیم به‌تدریج پایتخت بخش‌ناپذیر و همیشگی اسرائیل شناسانده می‌شود و ساخت و گسترش شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری رود اردن از سوی ایالات متحده آمریکا مورد تأیید قانونی قرار می‌گیرد، مردم فلسطین در آزمون نسل‌کشی‌ای تدریجی، در منطقهٔ نوار غزهٔ محاصره شده و دیواری جداکننده در منطقه کرانه باختری رود اردن زندگی می‌کنند. این همچنین نشان‌گر ریاکاری اتحادیه اروپا است که با اشغال سرزمین‌های فلسطینی مخالفت نمی‌کند، ولی در همان حال به‌طوررسمی از “راه‌کار دو کشور” سخن می‌گوید. امپریالیسم ایالات متحده و همچنین امپریالیست‌های اتحادیهٔ اروپا با استقبال از این موافقت‌نامه، از ادامهٔ اشغال صحرای غربی از سوی پادشاهی مراکش- آخرین مستعمرهٔ باقی‌مانده در قارهٔ آفریقا- حمایت آشکار کردند.
با وجود تصویب قطعنا‌مه‌های پر‌شمار از سوی سازمان ملل، دولت اسرائیل به گفت‌وگو با رهبران فلسطین به‌منظور دستیابی به صلحی واقعی و صادقانه برای تشکیل کشوری مستقل در مرزهای پیش از سال ۱۹۶۷/ خردادماه ۱۳۴۶ با پایتختی اورشلیم شرقی علاقه‌ای ندارد. و این امر در مورد مراکش هم صدق می‌کند. با وجود چندین قطعنامهٔ به‌تصویب رسیده در سازمان ملل که به‌صراحت همه‌پرسی را به‌منزلهٔ راه‌کاری برای بیان آزادانه رأی مردم صحرای غربی در مورد آینده خود توصیه می‌کند، دولت مراکش هیچ رغبتی به اجرایی کردن آن‌ها ندارد.
هر گونه موافقت‌نامه دو جانبه، سه جانبه، و جز آن، اگر حقوق مردمی را که به سبب طرح‌ها و سیاست‌های امپریالیستی در اشغال به‌سر می‌برند نادیده بگیرد، نمی‌تواند برای گسترش صلح و ثبات در منطقه سودمند واقع گردد. این “داد و ستد” میان اسرائیل و مراکش ریاکاری اتحادیهٔ عرب را هم برملا می‌سازد که گویا حامی طرح‌های “ابتکار عربی” است در صورتی که این و همه موافقت‌نامه‌های دیگر اسرائیل با دولت‌های عرب به‌روشنی در راستای پایمال کردن این طرح‌ها عمل می‌کنند.
———————————–
۱.‌ “دولت جمهوری عربی دمکراتیک صحرا”، حکومت خودمختار موقت صحرای غربی (ثبت شده در لیست سازمان ملل) که بر منتهاالیه شرقی و یک‌پنجم این منطقه کنترل دارد.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۹، ۱ دی ۱۳۹۹

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا