حزب کمونیست آمریکا: «ترامپ را همین حالا برکنار کنید»
در پی وقایع روز چهارشنبه ۶ ژانویه (۱۷ دی) در شهر واشنگتن و حملهٔ طرفداران ترامپ به ساختمان کنگرهٔ آمریکا (محل مجلسهای نمایندگان و سنا)، حزب کمونیست آمریکا در روز ۷ ژانویه (۱۸ دی) بیانیهای منتشر کرد که ترجمهٔ فارسی آن را در اینجا میخوانید.
حملهٔ دیروز (17 دی ماه/6 ژانویه ) به کاخ کنگرهٔ آمریکا چیزی جز شورش برتریطلبان سفیدپوست نبود. تردیدی نداشته باشید که این حمله را خود ترامپ، همراه با رودی جولیانی، استیو بَنِن، و دیگر حمایت کنندگان سرمایه داری کلان سازمان داده بود. هدف از آن حمله بَر هم زدن روند کار کنگره در جلسهٔ تأیید رأی مجمع انتخاباتی (اِلِکتورال کالج)، و در نهایت باطل کردن انتخابات نوامبر بود [که در آن جو بایدن برنده شد]. این یورش به کنگره عمل آشوبگرانهٔ مجرمانهای بود که با همین عنوان هم باید با آن برخورد کرد.
باید بیدرنگ تحقیق کاملی از وقایع منتهی به تظاهرات و شورش دیروز صورت بگیرد، و به دنبال آن، همهٔ کسانی که در این یورش دست داشتند، مطابق قانون بدون اغماض مورد پیگرد و محاکمه قرار بگیرند. دادستان ویژهای باید برای تحقیق و بازجویی از ترامپ منصوب شود.
اینکه تحريککنندگان مسلّح به «خانهٔ ملّت» حمله کردند، جای تعجب ندارد. بذرهای این میوهٔ مسموم را ترامپ و خود حزب جمهوریخواه پاشیده بودند: با دامن زدن مداوم به تفرقه، با تمجید از دارودستههای نو-نازیها و کوکلاکس کلانها در شارلوتسویل، با فراخوانهای متعدد به شبهنظامیان برای «آزادسازی» کنگرههای ایالتی در زمانی که قرنطینه بهخاطر کووید-۱۹ برقرار بود، و با دروغهای روزانهشان دربارهٔ اینکه پیروزی در انتخابات را از آنها دزدیدهاند.
آنچه تعجبآور بود این بود که با وجود هشدارهای کافی که از قبل داده شده بود، از جمله توسط خود رئیسجمهور، که روز ۶ ژانویه «روزی ناآرام» خواهد بود، چماقداران چقدر راحت و تقریباً بدون مقاومت وارد ساختمان کنگره شدند. فکرش را بکنید: در آن روز، در جایی که در هر روز دیگرِ سال یکی از محافظتشدهترین شهرهای جهان است، پلیس محافظ کنگره و دیگر نیروهای اتنظامی کجا بودند؟ به این موضوع فکر کنید و حضور کمرنگ نیروهای انتظامی در آن روز را با قدرتنمایی عظیم نیروهای انتظامی در تابستان گذشته علیه اعتراضهای «زندگی سیاهپوستان اهمیت دارد» مقایسه کنید.
حملهٔ روز چهارشنبه به سالنهای کاخ کنگره صرفاً یکی از اعتراضها یا اشغالهای مثل سابق نبود؛ بلکه آخرین اقدام مذبوحانه در روندی بود که به کودتایی بهسرعت در حال وقوع تبدیل شده است. در یک کلمه، اقدامی فاشیستی بود. و این سؤال باقی است که: آیا این روند به پایان رسیده است، یا در حالی که ترامپ و شریکانش مشغول طراحی حرکتهایی دیگر در این روند هستند، باید منتظر تحریکهای بعدی باشیم؟
اشتباهی بسیار بزرگ خواهد بود اگر منتظر پاسخ بمانیم. ترامپ را باید همین حالا برکنار کرد، یا طبق متمم بیستوپنجم قانون اساسی، یا از راه استیضاح. در واقع، چه بهتر که هر دو کار انجام شود! از الآن تا 20 ژانويه ممکن است صدمههای زیاد و عظیمی وارد شود.
اینکه خشونتها باعث کوچک شدن پایگاه آشوبگران طرفدار ترامپ شده و عرصهٔ مانور را محدود کرده است، به احتمال زیاد درست است، امّا این امر نباید مقامهای منتخب کشور را از اقدام فوری باز دارد؛ این رئیسجمهوری که روزهای قدرتش رو به پایان است، هرچه تکافتادهتر باشد، خطرناکتر میتواند بشود.
اما برکنار کردن ترامپ، ضمن اینکه لازم است، خطر جنبش تودهیی بهخوبی سازمانیافته، مسلّح، و دارای پشتیبانی مالی را که وی رهبری میکند، از بین نخواهد برد. [در انتخابات اخیر] در حدود ۷۳میلیون نفر به ترامپ رأی دادند. این جنبش گسترده است، همانطور که اخیراً در جلوگیری نمایندگان حزب جمهوریخواه پنسیلوانیا از حضور نمایندهٔ دموکرات تازه انتخاب شده در مجلس قانونگذاری ایالتی، یا در توطئهٔ آدمرُبایی فرماندار ایالت میشیگان، و در تلاشهای متعدد برای متوقف کردن شمارش آرای انتخابات دیده شد.
این جنبش در کنگرهٔ فدرال آمریکا و مجلسهای قانونگذاری ایالتی نیز نمایندگانی دارد، افرادی مثل مارجوری تِیلور حامی کیوئِنان [QAnon، هواداران نظریهٔ توطئه در رخدادهای اجتماعی] که در انتخابات ایالت جورجیا کرسی مجلس نمایندگان آمریکا را به دست آورد، یا باب تورپ نمایندهٔ جمهوریخواه در مجلس نمایندگان ایالت آریزونا، که با گروه نفرتپراکن «فدراسیون اصلاحات مهاجرت آمریکا» برای تدوین لایحهٔ ضدمهاجر همکاری میکرد. ایدئولوژی فاشیستی این جنبش برآمدِ طبیعی گروههای راستگرایی مانند بنیاد هِریتِیج (Heritage)، اندیشکدهٔ مؤسسهٔ کِیتو (Cato Institute)، «شورای مشاورهٔ قانونگذاری آمریکایی» (ALEC)، و دیگران است.
مفسران در مورد خشونت [روز چهارشنبه] در واشنگتن بارها گفتند که آنچه رخ داد نمایانگر آنچه ما هستیم، نیست. «آمریکا اين نيست.» ولی ما اگر از دموکراسی دفاع نکنیم، این همان چیزی است که ما میتوانیم باشیم؛ یک ملّت فاشیست.
اکنون موقع آن است که به آن دسته از رأیدهندگان به ترامپ توجه کنیم که دچار تردید شدهاند، و ممکن است از خود بپرسند: «آیا ما واقعاً میخواهیم با این فعالیت اوباشِ خودسر همراه باشیم؟» ما باید شبکههای فاشیستی را افشا کنیم، که نهفقط شامل کیوئِنان، «پراد بویز» [بچههای گردنفراز]، و «رزمندگان» راستافراطی در اعماق تاریک وِب [اینترنت]، بلکه شامل افرادی در هیئتمدیرههای شرکتها، ادارههای پلیس، مقامهای دولتی، و کمیتهٔ ملّی حزب جمهوریخواه است. اینها را نیز باید جدا و منزوی، خنثیٰ، و در برابر دیدگان همهٔ جهان افشا کرد.
اما حتیٰ این هم کافی نخواهد بود. ریشههای این بحران، ساختاری است. بحرانهای اخیر سلامت، اقتصادی، و اجتماعی ناشی از همهگیری کووید-۱۹ نشان داده است که بحران عمومی چقدر عمیق و همهجانبه است. رفع کامل این بحران نخستین گام لازم در راه واکنش نشان دادن به کودتا خواهد بود. مردم عصبانیاند، آسیب دیدهاند، و هر روز مستأصلتر میشوند.
دو راه برای رفع این استیصال و ترمیم وضعیت شکنندهٔ دموکراسی وجود دارد. یکی در واشنگتن به نمایش گذاشته شد، و دیگری را در دور دوّم انتخابات سنای ایالت جورجیا دیدیم. بله، مردم خوب جورجیا را در جنبش تودهییشان دیدیم: حرکتِ پُرانگیزه، متحدانه، و آرزومندانهٔ رفتن به پای صندوقهای رأی [برای شکست دادن موفقیتآمیز نامزدهای جمهوریخواه و انتخاب نامزدهای دموکرات]، راهِ رو به جلو را نشان داد.
کشور با دنبال کردن این مسیر، وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد.
سایت حزب تودۀ ایران