حزب کمونیست ویتنام کنگره سیزدهم خود را برگزار کرد! ویتنام درادامهٔ راه استوار پیش می رود!
سیزدهمین کنگرهٔ ملی حزب کمونیست ویتنام روز دوشنبه ۲۵ ژانویه ۲۰۲۱/ ۵ دیماه ۹۹ در هانوی، پایتخت ویتنام، گشایش یافت. این کنگره که بهمدت هشت روز تا ۲ فوریه/ ۱۴ بهمنماه ۹۹ در جریان خواهد بود در شرایطی برگزار میگردد که ویتنام در چالشهایش در برابر کووید-۱۹ به موفقیتهایی دست یافته است. شمار مبتلایان در آن ۱/۵ هزار، و مرگومیر ۳۵ مورد (در زمان نوشتن این مقاله) تا کنون در کشوری با ۹۵ میلیون نفر جمعیت مشاهده شده است. این تنها بهدلیل سیاستهای بهداشتی ویتنام نیست، بلکه بهاین دلیل است که سلامتی مردم از نظر اهمیت در قیاس با سودورزی در درجه دوم قرار ندارد. گزارش برنامه پیشرفت و توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) خاطرنشان میکند که ۸۹٪ مردم ویتنام از اولویت دولت در توجه به بهداشت همگانی بیش از پیشرفت در اقتصاد حمایت میکنند. در بقیه جهان این حمایت ۶۷٪ است.
مبارزه آزادیبخش ویتنام یکی از پدیدههای سرنوشتساز سده بیستم میلادی بود. کمونیستهای ویتنام موفق شدند در خلال جنگ جهانی دوم به اشغال کشورشان از سوی ژاپن پایان دهند. این رویداد به انقلاب اوت۱ فرا رویید، و هوشیمین، عضو بنیانگذار حزب کمونیست فرانسه و نخستین رهبر کمونیستها و مردم ویتنام، استقلال کشور را از استعمار ژاپن و فرانسه اعلام کرد. فرانسه با همدستی انگلیس مستعمرههای پیشین خود را در هندوچین دوباره بهدست آورد که سبب شد پیکار مردم ویتنام برای استقلال ادامه پیدا کند. در سال ۱۹۵۴/ ۱۳۳۳ ، نیروی امپریالیسم فرانسه در منطقهای به نام “دییِن بییِن فو” (Dien Bien Phu) در نبرد با نیروهای اتحاد برای استقلال ویتنام بهرهبری ژنرال “وو گوین جیاپ” (Vo Nguyen Giap) با شکستی خفتبار روبرو شد. پس از چندی کشور ویتنام به دو بخش تقسیم شد: “جمهوری دموکراتیک ویتنام” در شمال و بهرهبری هوشیمین، و در جنوب کشور، ویتنام جنوبی در حاکمیت مستبدان متکی به غرب.
همگان از بقیه ماجرا آگاهاند: جبهه آزادیبخش ملی ویتنام همراه با ارتش مردمی ویتنام شمالی در یکی از قهرمانانهترین رویدادهای سرنوشتساز علیه امپریالیسم، با ایالات متحده جنگیدند. در سال ۱۹۷۵/ ۱۳۵۴ هنگامی که نیروهای امپریالیسم آمریکا و متحدانش در گریزی تماشایی و پرماجرا دیوانهوار به هلیکوپترهای جنگنده Huey هجوم میبردند نیروهای کمونیست به آزادسازی شهر “سایگون”، پایتخت ویتنام جنوبی- اکنون شهر هوشیمین نامیده میشود- سرگرم بودند.
صدها هزار تن از مردم انقلابی ویتنام در جنگ یا در کشتارهای گروهی جان باختند، بسیاری از کارخانهها، مزرعهها و تولیدات کشاورزی در سراسر ویتنام با بمبارانهای ایالات متحده و بهکار بردن سلاحهای شیمیایی ازجمله آفتهای گیاهکُش در جنگ ویران شدند. چیزی که پیروزی ویتنامیها را ممکن میساخت اندیشههای کمونیستی رهبرانشان بود که نیروهای ناهمگون استقلالطلب ویتنامی را راه مینمودند و بهاین ترتیب توانستند از کسب پشتیبانی مردم برای مبارزهٔ انقلابیای تودهای برآید. هوشیمین هم، درست مانند جیمز کانلی ایرلندی (یکی از محبوبترین رهبران انقلابی و سیاسی)، بهاین دریافت رسیده بود که یک انقلابی سوسیالیست نمیتواند میهنپرست نباشد، و اینکه تنها سوسیالیسم میتواند کشور را به استقلالی راستین هدایت کند.
ویتنام پس از وحدت به رودر روییهایی چند ناچار شد که عبارت بودند از: در برابر تحریمهای غربی، حملههای خمرهای سرخ رژیم پلپات (پلپوت) در کامبوج که از سوی غرب و چین حمایت میشد (رژیم پلپوت به نسلکشی در کشور خودش دست زده بود و تنها با مداخله نظامی نیروهای ویتنام این کشتار پایان یافت) و سپس حمله نظامی چین به ویتنام در سال ۱۹۷۹/ ۱۳۵۸ بهخاطر مداخله ویتنام در کامبوج. دوران “کمونیسم جنگی” ویتنام به این معنا بود که این کشور بدون هیچ صنعت تولیدیای پایهای و داشتن سطحی پایین از زندگی توانست به جامعهای برابرگرا دست یابد و برنامه اصلاحات Doi Moi را در سال ۱۹۸۶/ ۱۳۶۵ پیاده کند که کسبوکارهای خصوصیای کوچک را ممکن میساخت.
پیدایش ضد انقلاب در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، ویتنام را ناچار ساخت که برنامه اصلاحات خود را تا پایان سده گذشته تشدید و ادامه دهد. ویتنام برنامه اقتصادیاش را “اقتصاد بازار سوسیالیستگرا” مینامد. این سیاست کم وبیش مانند برنامه اقتصادی کشورهای اسکاندیناوی است که برای نیرومند ساختن نظام سرمایهداری، زمینه تشکیل دولتهای رفاهبخش فراگیری را فراهم ساختند. ویتنام همراه با چین و لائوس بخش خصوصی و سرمایهداریای سودزا را فراهم ساختهاند که بر بستر آن نظام سوسیالیستیشان را فراگیر کنند.
بیل هیتون در کتابش بهنام “ویتنام: اژدها درحال برآمدن”، میگوید: “برخی ممکن است به توصیف رسمی ٬اقتصاد بازار سوسیالیست٬ پوزخند بزنند، اما این شعاری تهی نیست. واقعیت امر این است که امروز حزب کمونیست بر بیشتر فعالیتهای اقتصادی نظارت میکند و مدیریتشان را در دست دارد. این نظارت و مدیریت یا بهطور مستقیم بهوسیله شرکتهای دولتی که بخشهای اصلی تولید اقتصادی را در انحصارشان دارند، یا از طریق سرمایهگذاریهای مشترک بین بخش دولتی و سرمایهگذاران خارجی، یا، بهطور فزاینده، از طریق شبکههای برگزیدگان که حزب کمونیست را به بخش خصوصی جدید میپیوندد اعمال میشوند.”
جالب این است که اصلاحات در ویتنام درواقع نظارت دولت بر اقتصاد یا بر بخش دولتی را تقویت کرده است. همانطور که هایتون می نویسد: “پیش از این هر کشور کمونیستی که گذار به نظام اقتصادیای دیگر را آغاز میکرد، سهم بخش دولتی به شکست دچار میشد. ولی در ویتنام این سهم افزایش هم یافته است: از ۳۹ درصد در سال ۱۹۹۲/ ۱۳۷۱ به ۴۱ درصد در سال ۲۰۰۳/ ۱۳۸۲ رسیده است، و این آمار بنگاههای سرمایهگذاری خارجی را که اغلب با شرکتهای وابسته به دولت سرمایهگذاری مشترک دارند دربر نمیگیرد. یک جنبش تعاونی گسترده با بیش از ۸ میلیون عضو تا ۲۰۲۰/ ۱۳۹۹ در کنار بخش دولتی فعالیت دارد.
درواقع، بخش سرمایهداریای که در اقتصاد ویتنام وجود دارد از سوی حزب کمونیست و دولت مدیریت میشود. اقتصاد سرمایهداری بهشکل آغازینش در هر کشور سوسیالیستی وجود داشته و برخاسته از سرمایهداری است. حتی دیرتر در اتحاد جماهیر شوروی، شکلی از اقتصاد سرمایهداری در برنامه اقتصادی دوم وجود داشت.
در سالهای اخیر، رهبر کنونی ویتنام، نگوینپو ترونگ، خطمشیای گسترده را بر ضد فساد آغاز کرده است که آماجش از بین بردن شبکههای فساد در حزب و دولت است که با طبقهٔ رو بهرشد سرمایهداری ارتباط برقرار کردهاند. ثروت نوکیسه این امکان را فراهم کرده است که گرایشهایی منفی از گونه خویشاوندسالاری، فساد، فردگرایی و اصول اخلاقی سرمایهداری در حزب کمونیست ویتنام رخنه یابند. مبارزه با این گرایشهای منفی هدف عمده این خطمشی ضد فساد بوده است، و برای نمونه، برکناریِ تان دانگ، نخست وزیر طرفدار لیبرالیسم، را امکانپذیر ساخت.
حزب کمونیست ویتنام شایستگی و قانونمندی پیشاهنگ بودنش را از کاربست تدبیرهایی مانند “فرمان دموکراسی مردمی” کسب میکند که در چارچوب آن دهقانان میتوانند دربارهٔ بودجهٔ محلیشان تصمیم بگیرند یا سازمانهای تودهای دیگر همچون کمیتههای مردم و اتحادیه زنان و همچنین ساختارهای نظارت محلی بهنام “تودَنفو” یا محل زندگی، اتحادیههای کارگری، و جزاینها، که در سراسر سرزمین ویتنام در پویشاند.
چالشهای بزرگ
روزنامه “عصر ما”، ارگان حزب کمونیست آلمان (د.ک.پ)، در گزارشی بهقلم اشتفان کونِر، اطلاعاتی در رابطه با چگونگی تدارک سیزدهمین کنگره حزب کمونیست ویتنام منتشر کرد.
به گز ارش “عصر ما”، کنگرههای حزبی ویتنام، بهلحاظ اهمیت سیاسی، مفهومی قیاسشدنی با انتخابات در ایالات متحده آمریکا یا در آلمان را دارند. در این کنگرهها که پنج سال یک بار برگزار میشوند، دگرگونیهایی راهگشا بهتصویب میرسند و بهکار انداخته میشوند. یکی از مشهورترین نمونهها، کنگره ۱۹۸۶/ ۱۳۶۵ حزب کمونیست ویتنام بود که در آن “دویی مویی” (Doi Moi)، سیاست آزادی فعالیتهای خصوصی اقتصادی، بهتصویب رسید.
برای نخستین بار و بهدلیل همهگیری کرونا، در کنگره امسال هیچ هیئت نمایندگی خارجی و هیچ نمایندهای از سوی خبرگزاریهای جهانی شرکت ندارند. با وجود این، در بسیج کنگره بههیچروی هیچ سخنی از پنهانکاری نمیتواند گفته شود. از آغاز ماه اکتبر ۲۰۲۰/ مهرماه ۱۳۹۹، حزب کمونیست ویتنام برای بسیج کنگره یک پایگاه اینترنتی برپا داشته است. در آنجا نهتنها مهمترین تزهای کنگره همگانی میشوند، بلکه آگاهیها و گفتگوهایی دربارهٔ چالشهای ملی و جهانیای که کنگره زیر هنایش (تأثیر) آنها برگزار میگردد نیز ارایه میشوند. این پایگاه به شش زبان (ویتنامی، چینی، روسی، فرانسوی)، اسپانیایی، و انگلیسی) در دسترس است. همزمان با برگزاری کنگره، کنفرانسهای مطبوعاتیای اینترنتی برگزار خواهند شد که خبرنگاران از همه جهان اجازه شرکت در آن را دارند.
کنگره در شرایط بغرنج
در واپسین نشست کمیتهٔ مرکزی حزب پیش از کنگره، “نگویِن فو ترونگ”، دبیرکل حزب که رئیسجمهور هم است، برای مواجهه با چالشها به حزب آمادهباش داد: “کنگره ملی پیشِ رویِ حزبمان در زمینهای از تحولات شتابان، بغرنج، و پیشبینیناپذیر در منطقه و جهان برگزار میشود. همهگیری به ویتنام هم رسیده است. این خود بحرانی جدی و چندلایه را که تندرستی، اقتصاد، پیوندهای اجتماعی، و امر رهبری دولت را زیر تاثیر گرفته است، شدت میبخشد. جدالهای راهبردی، رقابتهای اقتصادی، و جنگهای تجاری سختتر شدهاند. همزمان سراسر منطقه پاسیفیکِ آسیایی آرایش استراتژیک روزافزون بهمنظور جهانیتر شدن گزیده است. در جنوبشرقی آسیا اختلافهای حاکمیتی و امنیتی در حوزه دریای شرقی درهم میپیچند.” نگویِن فو ترونگ ادامه داد: “تغییرات وارونه آبوهوایی، فاجعههای طبیعی، همهگیریها، و دیگر مسئلههای نامرسوم قدرتی فزاینده و اثرهایی پرلایه بروز میدهند و توسعهٔ پایدار و نیرومند را در جهان، منطقه، و ویتنام در بیم میاندازند.”
کنار این چالشها که از خارج بر ویتنام اثر میگذارند، کردار کمونیستهای ویتنام است در ساختن پیکر آیندهٔ جامعهشان، درون میدان پر از تنش میان چهرههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نوسازی. بر آسای مرکز ثقل این تنشها چیرگی شکاف میان رشد اقتصادی از سویی و پیشرفت فرهنگی و انسانی، پیاده کردن برنامههای بهبود اجتماعی و عدالت، یافتن راهکار مؤثر برای رفع ناهنجاریهای اجتماعی، مراقبت از ذخایر طبیعی و زیستبوم از سوی دیگر، همچنین تنش میان توسعه اجتماعیاقتصادی و دفاع ملی و تضمین امنیت. بزرگترین نمود رشد جامعه در آموزش و پرورش، کارآموزی، و امکان بهرهوری از دانش و تکنیک بازتابیده میشود. بهاین زمینهها در تزهای تقدیمی به کنگره بهطور بسیار گسترده پرداخته خواهد شد.
هدفگیری سوسیالیسم
چشماندازهایی که کمونیستهای ویتنام را سخت بهخود مشغول کردهاند، از پنج سال آینده بسیار فراتر میروند. ویتنام باید تا میانه سدهٔ بیستویکم به ملتی رشد یابنده در راه سوسیالیسم تبدیل گردد. ارتقای شرایط مادی زندگی و سطح دستمزدها هدف اساسی این رشد و توسعه است. ویتنام تا سال ۲۰۳۰/ ۱۴۰۹،صدمین سالگرد پایهگذاری حزب کمونیست ویتنام، باید کشوری گردد در حال رشد با صنعتی مدرن و نرخ درآمدی بالاتر از میانه. بالندگی و شکوفایی اقتصادی، روی گرداندن از هدفِ ساختمان سوسیالیسم در ویتنام نیست. “اقتصاد بازار سوسیالیستیِ” بنیاد نهاده شده، همچنان بهپیش برده خواهد شد.
نگویِن فو ترونگ بیان داشت: “استوار ماندن و کاربست خلاقانهٔ مارکسیسم- لنینیسم و اندیشههای هوشیمین، پیشرفت نستوه و پیوسته تا آماج استقلال ملی و سوسیالیسم و پاسداری از راه نوسازی ابتکاری حزب برای ساماندهی ایمنشهرِ ویتنام سوسیالیستی، آرمان پاسخگویانهٔ سراسری تمامی حزب، ملت، و نیروهای مسلح است.”
————————————–
در جریان جنگ جهانی دوم، هندوچین بهتصرف نیروهای دولت فاشیست ژاپن درآمد که جزو دولتهای محور و متحد آلمان هیتلری و ایتالیای فاشیست بود. بدین ترتیب نیروهای ژاپن جایگزین نیروهای فرانسه گردید که پیش از آن نیروی مستعمراتی آن منطقه بود. با مبارزات قهرمانانهٔ مردم ویتنام و کمونیستهای ویتنام بهرهبری هوشیمین، مبارزه مردم ویتنام بر استعمار فرانسه و ژاپن پیروز شد و در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ / ۱۳۲۴هوشیمین تشکیل کشور مستقل ویتنام را در هانوی اعلام کرد.
به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۱۲۲، ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹