روستائیان اسیر در چنگال فقر و فلاکت
روزگار فلاکتبار و پررنج دهقانان که هر روز دامنهای گستردهتر بهخود میگیرد، امری تازه در میهن ما نیست. این طبقه زحمتکش که به واسطۀ نقش آن در تولید بسیاری از نیازهای غذایی جامعه باید از توجه هرچهبیشتر مسئولان حکومتی برخوردار باشد، نهتنها از هیچ حمایتی برخوردار نیست، بلکه حاصل زحمت و جانفشانیاش در اقتصاد دلالی حاکم بر کشور بیمحابا بهیغما میرود. کشاورزان برای رهایی از تیرهروزی و بهامید یافتن کار و برخورداری از یک گذران قابل تحمل چاره را در مهاجرت میبینند. ازاینروی، جمعیت حاشیه شهرهای کشور هر روز افزایش مییابد که خود به معضل عمیق اجتماعی دیگری دامن می زند.
از سوی دیگر، روستاها پیوسته سوت و کورتر گردیده و امکانات ناچیز احتمالیای که تا کنون در دسترس بود نیز تحلیل میروند. در بسیاری از روستاها امکانهای درمانی و تحصیلی وجود ندارد. مشکلات آب آشامیدنی، نبود جاده مناسب هم از معضلهای این روستاهاست. بر اساس گزارش۶ بهمنماه خبرگزاری ایلنا، کشاورزان جنوب استان کرمان روزهایی سخت و مصیبت بار را سپری میکنند.علاوه بر کمآبی و خشکی زمینهای کشاورزی، این روزها طوفان شن تمامی دارایی و محصولات کشاورزان زحمتکش و محروم منطقه رودبار جنوب را بهیغما برده و خسارتهایی هنگفت و جبران ناپذیر به کشاورزان جنوب این استان وارد کرده است. جواد احمدینژادمیری، نماینده شورای شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان، اظهار داشت: “۹۰ درصد محصول و کشاورزی جازموریان در طوفان شن چند روز پیش از بین رفت و کشاورزان دچار خسارتهای مالی غیرقابل جبرانی شدند. وقتی کشاورزی برای یک هکتار هندوانه ۴۰ میلیون و برای سیب زمینی ۱۰۰ میلیون تومان هزینه میکند و بعد بر اثر طوفان شن و سرما از بین میرود با مبالغ ناچیز بیمه که برای هر هکتار بین ۴ تا ۶ میلیون تومان می پردازد این خسارت سنگین جبران نمیشود. حالا در نظر بگیرید این کشاورز با ۳۰ هکتار چقدر متضرر شده و در واقع این انسان تمام دارایی خود را از دست داده است.” طوفانی شنی که اگر در طول ۴۰ سال گذشته تا کنون برای آن از سوی مسئولان تدبیری اندیشیده میشد امروز شاهد نابودی محصولات چند میلیونی و دسترنج ۷۰ هزار کشاورز جنوب استان نبودیم.
خانم مریم بازوند، روزنامهنگار، در گزارشی دراینباره مینویسد: “هنوز برخی از روستاهای این منطقه حمام ندارند و اصلاً نمیدانند حمام و وسایل استحمام چیست و در جوی آب خود را میشویند و از همین آب برای شستشوی ظروف، البسه و حتی برای مصارف شربشان استفاده میکنند و ۴۰ درصد روستاهای جازموریان با این مشکل مواجهاند و در فقر و محرومیت مطلق بهسر می برند. مردم روستاهای رودبار جنوب درد و رنج زیادی را تحمل میکنند و از حداقل امکانات اولیه مانند بهداشت، آموزش، راه، و آب محروماند. شهرستانی با بیش از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت هنوز بیمارستان درست و حسابی ندارد و از داشتن پزشک متخصص محروم هستند که برای تمام این محرومیتها مستنداتی در دست دارند.” در این منطقه دانشآموزان در مدرسه کپری درس میخوانند. آنان نمیتوانند از فضای مجازی استفاده کنند. چرا که اصلاً آنتنی وجود ندارد چه رسد به اینکه بخواهند از اینترنت استفاده کنند. مردم حتی گوشی تلفن ندارند. خانم مریم بازوند از قول یکی از کشاورزان محروم “نازدشت جازموریان”۱ مینویسد: “این سومین طوفانی بود که در بخش جازموریان اتفاق افتاد و تمامی محصولات کشاورزیمان را نابود کرد. هیچ مسئولی بهفکر ما مردم محروم نیست. بخشدار برای بازدید وضعیت اسفناک روستا آمد اما از خودرو پیاده نشد. نماینده شهرستان هیچگونه تلاشی تا کنون برای رفع مشکل طوفان شن در منطقه نکرده است” [ایلنا، ۶ بهمنماه ۱۳۹۹].
مشکلهای عدیدهای که گریبان روستانشینان میهن ما را گرفته است پایانی ندارند و عرصه زندگی برای آنان روز بهروز تنگتر میشود. اقتصاد روستایی و کشاورزی سنتی در هم در چهار دهه پس از انقلاب و هم پیش از آن آسیب فراوان دیده است. حکومتهای شاهنشاهی و ولایی چه در سیاستهای کلی و چه در بیبرنامگیشان در مورد روستاها و روستانشینان اقتصاد روستایی را از نفس انداختهاند.
بسیاری روستاها در سراسر کشور هماکنون از جمعیت تهی گشتهاند، خانهها ویران یا نیمویران، قناتها مخروبه، و روستاییان به حاشیه شهرها پناه بردهاند. بهگزارش “صنایع” (پیوست رسانهای صنایع کشور)، ۱۰ مهرماه ۱۳۹۹، ۱۹ میلیون ایرانی در ۳ هزار منطقه حاشیهشهر کشور سکونت دارند که این یکی از حادترین مسائل امروز و فردای کشور ماست. براساس گزارش خبرگزاری مهر، اول تیرماه ۱۳۹۹ “هزار و ۷۰۰ روستای استان خراسان جنوبی بهدلیل کمآبی و کمبود زیرساختها خالی از سکنه شده است” [!]. در حال حاضر انتقال آب آشامیدنی به این مناطق بهوسیله تانکرهای آبرسانیای انجام میشوند که فاقد هرگونه استاندارد بهداشتیاند. درصورتی که این وضعیت ادامه یابد دورنمایی تیرهتر در برابر روستاها و زندگی روستانشینان پدیدار خواهد شد که نظیر آن را شاید در کمتر نقطهای از جهان بتوان یافت، و این مشکلی افزون بر مشکلات دیگر برای نسلهای آینده بهجای خواهد گذاشت. لازم بهیادآوری است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مهرماه ۱۳۹۸ اعلام کرده بود بیش از ۳۵ هزار روستا در سراسر ایران خالی از سکنه شدهاند. معضل دیگر، کشت سنتی و نبود برنامه علمی برای کشت است. کشت هر محصولی امروزه بر اساس نیاز بازار و طبق برنامۀ سراسریای که دولت تدوین کرده باشد میبایست انجام گیرد. دولت همچنین خرید محصول کشاورز را تضمین میکند. ولی در کشور بلازده ما بازار محصولات کشاورزی جولانگاه واسطهها و دلالان ریز و درشت شده است و چنان هرجومرج و آشفتگی بر کل امور و بهخصوص اقتصاد کشاورزی حاکم است که در آن بههیچوجه برنامهای برای نوع کشت و مقدار آن وحتی تعیین قیمتی تقریبی برای محصول نمیشود درنظر گرفت. در این ارتباط، علیقلی ایمانی، نایبرئیس بنیاد ملی گندمکاران، میگوید: “ما نمیتوانیم برای چند ماه و یک سال قیمت تعیین کنیم یا پیشبینی کنیم که تورم و هزینههای تولید چقدر خواهد بود. تراکتور که ۱۱۰ میلیون تومان است یک دفعه میشود ۲۰۰ میلیون تومان، کود ۱۰۰ هزار تومان است یک دفعه ۵۰۰ هزار تومان می شود” [ایلنا، ۱۱ مهرماه ۱۳۹۹]. بسیار پیش می آید، که کشاورز محصولش را ناچار زیر قیمت تمام شده میفروشد و متحمل ضرر هنگفت شده و ورشکست میشود. حکومت جمهوری اسلامی بیاعتنا به سرنوشت زحمتکشان، ساز دلخراش ماجراجوییاش را در شیپوری بد آهنگ میدمد که پژواکش فقر و فلاکت کشاورزان و فرو ریختن آوارش بر سر خانوادههای آنان و ظهور صحنههایی دلخراش از رنجهای جسمی و روحی و عذاب گرسنگی، بیکاری، و درماندگی است. در کنار این مصائب، نبود هیچ دورنمایی روشن برای آینده فرزندان روستاییان است، فرزندانی که در برابر دیدگان غمبار و نگران پدران و مادران زحمتکششان نه از امکان تحصیلی مناسب برخوردارند و نه توان دسترسی داشتن به بهداشت و درمان و تغذیهای درخور و جایگاه انسان و شأن انسانیشان. این طبقه زحمتکش میهنمان نمیتواند طعم رفاه را بچشد. مبارزه در راه احقاق حقوق دهقانان و زحمتکشان روستاها بخشی از مبارزه مهم مردم میهن ما بر ضد رژیم دیکتاتوری حاکم است که همواره باید از توجه جدی نیروهای ترقیخواه و مبارز کشورمان برخوردار باشد.
————————————————-
۱. نازدشت، روستایی از توابع بخش جازموریان، شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان ایران است.
به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۱۲۲، ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹