«ما متهم میکنیم» پاسخ حزب کمونیست ایالات متحدهٔ آمریکا به اتهام توطئه در سال ۱۹۴۸/ ۱۳۲۷
بنگاه خبری “سی ان ان” (CNN) در ۳ فوریه ۲۰۲۱/ ۱۵ بهمنماه ۱۹۹ مطلبی بهقلم الیوت سی مک لافلین منتشر کرد که در آن حزب کمونیست ایالات متحده را در کنار اوباش ترامپ و یک سازمان نونازی قرار می داد زیر این عنوان که اینها تنها گروههایی بودهاند که در حمله ۶ ژانویه ۲۰۲۱ / ۱۷ دیماه ۱۳۹۹ به ساختمان کنگره تلاش کردهاند “علیه ایالات متحده اقدام به کودتا کنند.” بنگاه “سی ان ان” و مک لافلین سابقۀ بسیار خراب است.
در ماه ژوئیه ۱۹۴۸/ تیر- مردادماه ۱۳۲۷، دولت ایالات متحده، بر پایه قانون “اسمیت”، رهبران ملی حزب کمونیست ایالات متحده را به “توطئه برای آموزش یا حمایت از سرنگونی دولت ایالات متحده با زور یا خشونت” متهم کرد. طرح اتهامها و دادگاههای بعدی بر اساس کارزارهای کمونیستهای ایالات متحده نبود، بلکه فقط بر پایه باورهای سیاسی آنان بود. اعضا یا رهبران حزب کمونیست ایالات متحده هرگز تلاشی یا توطئهای برای انجام کودتا نکردند.
در عوض، دادگاههای قانون اسمیت در سالهای دهههای ۱۹۴۰/۱۳۱۹ و ۱۹۵۰/ ۱۳۲۹ در واقع یورشهایی بودند به حزب کمونیست ایالات متحده، جنبشهای کارگری و هواداری از صلح-یعنی بدترین صورت مککارتیسم و “هراس از سرخ” بودند. بسیاری از متهمان این دادگاهها، در ارتباط با تلاششان در دفاع از قانون اساسی و دموکراسی سالها پشت میلههای زندان بهسر بردند.
در ۲ اوت ۱۹۴۸/ مرداد- شهریورماه ۱۳۲۷، دقیقاً چند روز پس از نخستین دستگیریهای رهبران حزب کمونیست ایالات متحده، یوجین دنیس، دبیرکل حزب کمونیست ایالات متحده، در برابر جمعیتی بیست هزار نفری در پارک مدیسون نیویورک سخنرانی کرد. او در سخنرانیاش از حزب کمونیست آمریکا دفاع کرد، و با اعلام كیفرخواستی در محکومیت سرمایهداری، امپریالیسم، و فاشیسم، دادستانهای دادگاههای قانون اسمیت را متهم دانست. ما گزیدهای از سخنان او را که نخستین بار در روزنامهٔ کارگری “دیلی وُرکِر” منتشر شد در اینجا بازگو میکنیم، سخنانی که سپس در بخشی از کتاب “ایدههایی را که نتوانستند زندانی کنند” بهچاپ رسید.
من امشب در پیشگاه شما، تنها از دوازده رهبر حزب کمونیست که به “طرفداری از زور و خشونت” و “توطئه برای سرنگونی دولت ایالات متحده” متهم شدهاند، دفاع نمیکنم. من اینجا آمدهام تا آدمهای تراستها و دولت آنها را هم محاکمه کنم- یعنی طرفداران و مجریان اعمال فشار و خشونت امپریالیستی بر ضد مردم آمریکا و همه انسانهای ترقیخواه. من بهنام طبقهٔ کارگر آمریکا و حزب کمونیست پیشآهنگ آن، نیروهای ارتجاعی سرمایهداری انحصاری را متهم میکنم که: مدتی پیش از پایان جنگ دوم جهانی، درحال توطئه بودند تا بر ضد مردم عادی آمریکا و جهان حمله ای را آغار کنند. من دولت ترومن را متهم میکنم که: بلافاصله پس از مرگ فرانکلین روزولت در ۱۲ آوریل ۱۹۴۵(۱۳۲۴)، با همراهی حزب جمهوریخواه و سازمان “ان آ ام” (انجمن ملی تولیدکنندگان)، همچون شریکی تمامعیار، بهاین توطئه جنایتکارانه پیوست. افزون بر این، من این توطئهگران، از هر دو حزب، را متهم میکنم که: در دوران بین آوریل ۱۹۴۵ و ژوئیه ۱۹۴۸ (۱۳۲۴ و ۱۳۲۷)، بارها و بارها از استفاده از زور طرفداری کردند، و برای رسیدن به هدفهای ارتجاعیشان در داخل و خارج کشور، آشکارا به اقدامهایی خشونتآمیز دست زدهاند.
من دسیسهچینی هولناک بر ضد مجمع ملی حزب ما که بخشی جداناپذیر از این توطئه جنایتکارانه است را متهم می کنم که: سعی دارد تا با استفاده از قدرت قانون، حزب کمونیست، اتحادیههای کارگری، جنبش صلح درحال رشد، و حزب جدید ترقیخواه را شکست دهد. من این جرم جنایی اخیر را بدان متهم میکنم که: برای پیشبرد جنایتهایی وحشتناکتر طراحی شده است که مهمترینشان اعمال زور و خشونت دیکتاتوری فاشیستی و وحشیگری جنگی اتمی بهضد مردم آمریکا و جهان است.
من این توطئه شوم بهضد مجمع ملی ما را متهم میکنم که: پوششی است برای دزدیهای بزرگ سودجویان سرمایهداری انحصاری و کلاهبرداران سوداگر مواد غذایی. من همچنین این توطئه را متهم میکنم که: تقلبی در انتخابات است تا بتوانند حزب دموکرات را از شکست انتخاباتی در ماه نوامبر و پاسخگویی در قبال خیانتهای اخیر نجات داده و سیستم ارتجاعی دو حزبی را حفظ کنند.
اینها برخی از اتهامهاییاند که ما کمونیستها مطرح خواهیم کرد. ما آمادهایم تا این اتهامها را با انبوهی از شواهد و سندهای معتبر ثابت کنیم. ما جزئیات را طی یک لایحه ارائه خواهیم کرد. ما اقدامهای آشکار سلاطین اقتصادی که از طریق قانون تافت-هارتلی سعی در براندازی اتحادیههای کارگری را دارند، یک بهیک برمیشماریم. ما جزئیات تلاشهای مکرر آنان برای براندازی قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی را شرح خواهیم داد. ما اقدامهای جنایتکارانه آنان علیه صلح و حاکمیت ملتهای دیگر که در طرحهای والاستریتِ ترومن و طرح مارشال انجام شدهاند، شرح خواهیم داد.
ما ثابت خواهیم کرد که این اقدامهای جداگانه، اجزای تشکیل دهنده طرح ارتجاعیای واحدند و با هدف جنایتکارانه دستیابی به سود هنگفت حاصل از نیروی کار کارگران آمریکایی و انباشت سودهای فوقالعاده عظیم از استثمار ملتهای خارجی انجام شدهاند. ما اظهارات فتنهانگیز جنگافروزانی مانند ویلیام بولیت، جیمز بایرنز، ویلیام راندولف هرست، هربرت هوور، و جان فوستر دالس را بهعنوان مدرک ارائه خواهیم داد. تحریکات آنان برای بمباران اتمی اتحاد جماهیر شوروی، نشان دفاع آنان از استفاده از زور و خشونت در مخوفترین و جنایتکارانهترین هدفهای امپریالیستی است.
ما این اتهام را که هم دولت ترومن [از حزب دمکرات] و هم حزب جمهوریخواه در دفاع جنایتآمیز از جنگی “پیشگیرانه” شرکت دارند، بهصورتی کاملاً مستند عرضه خواهیم کرد. ما بیهیچ تردیدی اثبات خواهیم کرد که در حال حاضر سیاستمداران هر دو حزب [دمکرات و جمهوریخواه] مسئول جنایتکاریها و نسلکشی در یونان، چین، و اسرائیل هستند. برای حضور شاهدانی که میتوانند بر ضد سرکوب وحشیانه و خشونت نسبت به سیاهپوستان بهوسیلهٔ ارتجاع شهادت دهند هیچ دادگاهی ظرفیت و فضای کافی نخواهد داشت. آنان در همه جا، در اتحادیههای کارگری و کلیساها، در تجمعهای عظیم، بیرون کارخانهها و گوشه خیابانها، بهنفع ما شهادت خواهند داد. …
ما از سخنگویان یهودیان میخواهیم تا بگویند که چگونه یهودیستیزی ارتجاع رشد جنایت، زور، و خشونت را موجب میشود. ما از بیوههای کارگران معدن زغالسنگ میخواهیم تا بگویند چگونه طمعورزی در کسب سود بیشتر، قتل همسرانشان را در اعماق زمین باعث میشود. ما مادران و خواهران اعتصابکنندگان را که در صف اعتراضها کشته شدهاند، فرا خواهیم خواند تا مجرمان ضد کارگر و عاملان خشونت را شناسایی کنند. و ما از کمونیستها و غیرکمونیستها می خواهیم تا شهادت دهند که کمونیستستیزی سرمایهداری انحصاری، تهاجم خشونتآمیز اوباش به گردهماییهای خصوصی و عمومی مردم و همچنین تحت تعقیب قرار دادن قضایی و قرار گرفتن کمونیستها و غیرکمونیستها در لیست سیاه کارفرمایان را موجب میشود.
کارزار هراسافکنی ضد کمونیستیای در میانهٔ خیزش کارزارها و اعتصابهای کارگری بر پا کردند. اگرچه آماج رسمی حزب کمونیست بود، اما این حملهها بهمنظور فلج کردن اتحادیه ها و محروم کردن کارگران از بهترین رهبران و سازمان دهندهها بود. در اینجا، پلیس در ۲۸ فوریه ۱۹۴۶/ ۱۳۲۵ به کارگران اعتصابی کارخانه جنرالالکتریک در فیلادلفیا هجوم میبَرَد.
من از همین جا دادخواستم را صادر میکنم. شماهایی که زور و خشونت ستم سرمایهداری را احساس کردهاید، شماهایی که از زور و خشونت فاشیسم و جنگ امپریالیستی متنفرید، نشریهٔ کمونیستی دنیای مردم از یک یک شما میخواهد تا قدم به پیش گذاشته و در دادخواهی مردم از انحصارهای سرمایهداری شهادت دهید. ما دادخواهان با کارنامهای پاکیزه وارد دادگاه میشویم. در خلال یک قرن گذشته، نظریهها و عملکردهای مارکسیستی هرگونه تهمت کهنهٔ ضد کمونیستی ارتجاع را رد کردهاند. ما همهٔ آنچه که از زمان تأسیس مجدد حزب کمونیست خود در ژوئیه ۱۹۴۵/ ۱۳۲۴ نوشته و گفتهایم را بهعنوان شواهد و مدارک ارائه خواهیم کرد. از همه مهمتر اینکه، ما میگذاریم کردارمان نشان دهد حزب ما نزدیک به سی سال چگونه با فداکاری به طبقهٔ کارگر و مردم آمریکا خدمت کرده است.
آری، ما در سالهای دهه ۱۹۳۰/ ۱۳۰۹ میلیونها نفر از بیکاران را کمک و رهبری کردیم تا “هووروِیل”ها را برانداختند (زاغههایی که میلیونها کارگر بیکار در پی مخالفتهای رییسجمهور هوور با ارائه کمک به بیکاران، در آن زندگی میکردند) و زمینههای تأمین اجتماعی را فراهم کردند. زمانی که انحصارگران سرمایه برای درمان بحران قریبالوقوع اقتصادی زهر فاشیسم و جنگ را تجویز میکنند، آیا وکیل محترم شرکتهای کلاهبرداری والاستریت آن کار ما را هم جرم میداند؟
بله، ما نقش عمدهای در مبارزه برای از بین بردن رویکردهای ضد سندیکایی (کارگاههای باز لو دادن و جاسوسی از کارگران) و تشکیل جنبش بزرگ کارگری آمریکا داشتیم. آیا وکیل محترم دادخواست “هری”، مطلبی در مخالفت با این موضوع دارد، در زمانی که اتحادیههای کارگری برای موجودیت خود و علیه ستم و خشونت قانون تفت- هارتلی متعلق به سازمان “ان آ ام” (انجمن ملی تولیدکنندگان)، مبارزه میکنند؟
ما کمونیستها همیشه پیشتاز مبارزه در زدودن قانون “جیم کرو” از سرزمین خود بودهایم. بله، هدف ما از بین بردن برتری نژادی سفید پوستان در جنوب و نابودی نهادهای بردهداری همچون سیستم فئودالی و مالیات سرانه است.
بگذارید دادستان کل، کلارک، به سیاهپوستان بگوید که در بعدازظهر ۲۰ ژوئیه، هنگامی که بیشتر ما دستگیر میشدیم، پلیس اف بی آی در خیابان ۱۲ شرقی شهر نیویورک، مقر حزب کمونیست آمریکا، چه کاری انجام میداد. درحالی که اوباش و خشونتطلبان در استون مانتین و بیرمنگام با ایجاد وحشت برای براندازی “منشور حقوق شهروندان” و جلوگیری از اجرای آن تلاش میکردند، چرا پلیس اف بی آی با توطئه گروه کوکلاسکلان و حزب نژاد پرست دیکسیکرات مقابله نکرد؟
ما کمونیستها در گروههای پاک ضد فاشیست و ضد امپریالیست وارد دادگاه میشویم. بله، ما کمونیستها در اسپانیا و در هر جبههای از جنگ جهانی دوم خون فاشیستها را ریختهایم. اما دست ما آلوده به خون سوداگری از جنگ نیست. ما هرگز با فاشیستها پیمانی نبستهایم و معاملهای با کارتلیست ها انجام نداده ایم. ما با پیشینهای بینظیر در مبارزه برای امنیت ملی و صلح وارد دادگاه میشویم. در صلح و جنگ، ما همیشه از منافع واقعی مردم و آمریکا دفاع کردهایم ، دفاع میکنیم و همیشه دفاع خواهیم کرد. با کارگران همه کشورها همبستهایم، ما از همه جنبشهای آزادیبخش ملی حمایت میکنیم و پشتیبان استقلال ملی و حاکمیت همه خلقها دفاع هستیم… ما از سازمان ملل متحد پشتیبانی میکنیم و میخواهیم آن را بر پایه و اساس همکاریهای آمریکا و شوروی مستحکم کنیم.
توطئهگران دو حزب که سیاستهای صلح روزولت را کنار گذاشتند، اکنون سعی دارند تا خود صلح را براندازند. ما کمونیستها طرفدار این هستیم که مردم آمریکا در اقدام تودهایای مؤثر بهمنظور خنثی کردن این طرح شیطانی، متحد شوند. ما کمونیستها با دستان پاک ضد سرمایهداری وارد دادگاه میشویم و با دادن کمک و آسایش به دشمنان کار و مردم مخالفت میکنیم. قانون بدنام اسمیت که بهموجب آن مجمع ملی ما متهم شد، از سال ۱۹۴۰/ ۱۳۱۹ در دستورکار قرار گرفته است. این قانون برای فلج کردن اتحادیههای کارگری و اعمال سیاست جلوگیری از اعتصابها وضع شد. چرا طی هشت سال گذشته هرگز برای استناد به قانون اسمیت بهضد حزب کمونیست ما تلاشی انجام نشد؟ زیرا – همانطور که حتی دادستان کل کشور در آوریل ۱۹۴۸/ ۱۳۲۷ در کمیته مجلس نمایندگان اعتراف کرد – هیچ مدرکی وجود ندارد که بتوان بر اساس آن چنین پیگرد قانونیای را انجام داد.
ما کمونیستها طرفدار صلح، دموکراسی، و پیشرفت اجتماعی هستیم. ما از سازماندهی تودهای، اقدام تودهای، و مبارزه تودهای بهمنزلهٔ ابزاری برای دستیابی به هدفهایی بهمنظور بهبود کار و زندگی مردم حمایت میکنیم. ما برای عمل سیاسی ارزش بالایی قائلیم. بههمین دلیل است که ما از حزب مستقل مترقی جدید حمایت میکنیم و با مالیات سرانه و با دیگر محدودیتها در زمینهٔ حق رأی مردم مبارزه میکنیم. ما برای اَعمال اقتصادی طبقه کارگر ارزش بسیار بالایی قائلیم. بههمین دلیل ما از اتحادیههای کارگری حمایت میکنیم و پشتیبان اتحاد طبقه کارگر هستیم. با وجود همه افسانهپردازیها و دروغبافیها، ما کمونیستها طرفدار زور و خشونت نیستیم. ما بهعنوان مارکسیست، اصولاً با ماجراجویی، ترور، قتل، توطئه، و کودتا مخالفیم.
ما بهعنوان مارکسیست میدانیم که هیچ سیستم اجتماعی و حداقل سیستم سرمایهداری را نمیتوان با توطئه یا فشار اقلیت سرنگون کرد. همانطور که لنین تأکید کرد: سازمان یک جامعه تنها پس از پایان دوران سود دهی خود، تغییرپذیر است و فقط زمانی میتوان آن را تغییر داد که انسانهایی که در آن سیستم زندگی میکنند دیگر آن را تحمل نکنند و به ایجاد نظم اجتماعیای جدید تصمیم بگیرند. این امر همیشه مستلزم این است که اکثریت بهاتفاق یک طبقه رشد یافته جدید- با در نظر گرفتن منافع اکثریت بهاتفاق و عظیم مردم- مبارزه برای پیشرفت اجتماعی و تغییرهای اساسی را رهبری کند.
همیشه و در همه جا، این طبقه قدیمی و درحال احتضار است که برای حفظ حکومت رو بهزوالش از زور و خشونت حمایت کرده و بهره میبرد. سلطنتطلبان بریتانیایی نیز اینگونه سعی میکردند تا طبقه انقلابی تجاری آمریکا را شکست دهند. حکومت فئودالی هم بههمین رویه سعی در جلوگیری از رشد انقلابی بورژوازی صنعتی در آمریکا داشت بنابراین، سرمایهداری انحصاری در تلاشی بیهوده برای متوقف ساختن پیشرفت طبقه کارگر آمریکا و متحدان محبوب آن و پیشرفت اجتماعی همه مردم، به فاشیسم و جنگ امپریالیستی متوسل میشود.
ما کمونیستها در استفاده از حقمان برای دفاع از منافع فوری و حیاتی طبقه کارگر و مردم آمریکا، از حق مسلممان در حمایت از تغییرهای اجتماعی (سوسیالیسم) نیز استفاده میکنیم. ما طرفدار سرنگونی قهرآمیز دولت ایالات متحده نیستیم. اما طرفدار اصول اساسی حکومت هستیم که حق فسخناپذیر مردم آمریکا برای زندگی، آزادی، و خوشبختی است. ما اعلامیه استقلال را تأیید میکنیم که میگوید: “هرگاه هر شکلی از حکومت پایمالکنندهٔ این هدفها شود، حق مردم است که آنها را تغییر دهند یا براندازند و حکومتی تازه بر پا دارند و بنیان آن را بر چنان اصولی بگذارند و قوای آن را بهچنان صورتی سازمان دهند که بیش از همه بهنظرشان محتمل میرسد که به امنیت و سعادتشان بینجامد.”
من سرمایهداری انحصاری و قدرت دولتی آن را متهم میکنم که: درحال توطئه بهمنظور از بین بردن زندگی، آزادی، و خوشبختی مردم آمریکا هستند. من آنها را متهم میکنم که: بههمین منظور هماکنون در پی نقض و لغو اعلامیه استقلال و منشور حقوق شهروندی هستند.
کارزار ضد کمونیستی در داخل کشور با جنگ امپریالیستی در خارج از کشور مطابقت داشت. این عکس هواپیماهای بمبافکن نیروی هوایی ایالات متحده را در ۱۸ ژانویه ۱۹۵۱/۱۳۳۰ هنگام بمباران تخریبی کره شمالی نشان میدهد. در طول این جنگ، حدود چهارصد هزار بمب فقط روی پیونگ یانگ انداخته شد، یعنی برای هر یک از ساکنان آن زمان این شهر، یك بمب و تا زمان آتش بس در سال ۱۹۵۳/ ۱۳۳۲، در پایتخت این کشور فقط دو ساختمان مدرن پابرجا مانده بود. در طول این جنگ، ایالات متحده درمجموع ۶۳۵ هزار تُن بمب روی کره انداخت که بیشتر آن در شمال کره و ۳۲ هزار و پانصد تُن بمب ناپالم را شامل بود.
اینها، بهطور خلاصه، مواردی هستند که ما کمونیستها در برابر هیئت منصفه دادگاه رفقای کارگر آمریکاییمان مطرح میکنیم. مهم نیست که جامعه سرمایهداری چه واکنشی نشان میدهد. مهم نیست که طرفداران انحصارهای سرمایهداری در دو حزب، تهمت “جاسوسی” و دیگر پاپوشهای تازه برای تقویت دفاع نکبتبارشان از خود بسازند. ما قصد داریم کیفرخواستمان را برای افراد این انحصارها صادر کرده و آن را پیگیری کنیم. ما به مردم آمریكا یادآوری میكنیم كه کسانی كه سعی داشتند كمونیستهای آلمان را به آتش زدن ساختمان مجلس رایش هیتلر محکوم کنند، بهجرم جنایتهای خودشان با حکم دادگاه نورنبرگ به دار آویخته شدند. اما قبل از این اتفاق، میلیونها نفر در آتش جهنمی جنگ جهانی دوم جانشان را از دست دادند. اتحادیههای کارگری و دیگر تشکلهای تودهای مردم آمریکا، با خشم یکپارچهشان، میتوانند آتشافروزی ساختهٔ دو حزب و ترومن را خاموش کنند. بهنام صلح، دموکراسی، و پیشرفت اجتماعی، ما کمونیستها از کارگران و همه آمریکاییهای ترقیخواه میخواهیم در انجام این وظیفهٔ بزرگ – پیش از اینکه خیلی دیر شود – با ما همراه شوند.
نوشتهٔ یوجین دنیس، روزنامهٔ دنیای مردم، ۵ فوریه ۲۰۲۱ / ۱۷ بهمنماه ۱۳۹۹