حزب سبز، واکسنها، و رزمایشهای نظامی
در این نوشته، ویکتور گروسمن، تحلیلگر ترقیخواه آلمانی، پیشرفتهای حزب سبز در آلمان- کشوری که بهطور فزاینده نظامی و تهاجمی میشود- و واکنش چپهای واقعی را بررسی میکند.
هوا در آلمان در ماههای اخیر خفهکننده شده است، اما این مِه، غلیظ مثل لندن قدیم، مرطوب نبود، بلکه سیاسی بود. غلیظترین مِه، کووید بود. چند مورد جدید؟ تعداد فوت شدهها؟ چه کسانی میتوانند بیرون بروند، در چه زمانی، در گروههایی چند نفره و تا چه ساعتی؟ محدودیتها در کدام منطقه سختتر و در کدام منطقه کمتر است؟ آیا تصمیمها باید از سوی دولت فدرال گرفته شوند یا پارلمان یا مقامهای ایالتی؟ کدام واکسن صد درصد ایمن است و کدام ممکن است ایمن نباشد و چرا؟ پزشکان خانواده چه زمانی میتوانند واکسن تزریق کنند و کی واکسن کافی دریافت میکنند و به چه گروههایی سنی و کدام بیماران تزریق کنند؟
دو سیاستمدار برای انتخاب شدن بهرهبری حزب اتحادیه دموکرات “مسیحی” و جانشینی آنگلا مرکل در انتخابات ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱/ ۴ مهرماه ۱۴۰۰، بهشدت درگیر شدند. آرمین لاشِت، ۶۰ ساله، از نخبگان سیاسی در پرجمعیت ترین ایالت آلمان یعنی وستفالن (واقع در شمال رود راین) و رهبر جدید منتخب حزب دموکرات مسیحی (سِ دِ او)، باید بهخودی خود پیروز و جانشین آنگلا مرکل میشد تا این که مارکوس سوئدر، ۵۴ ساله، شخص اول بزرگترین ایالت آلمان یعنی باواریا همراه با حزب “مسیحی” این ایالت- اتحادیه سوسیال مسیحی (سِ اَس او) پرید وسط میدان. این حزب از شرکای حزب دموکرات مسیحی است و اغلب با تصمیمهای آن موافقت میکند اما گاهی نیز مستقل و حتی راستگرایانهتر از آن عمل میکند.
بهنظر میرسید که همه چیز بر وفق مراد حزب سوسیال مسیحی باشد که همچون بیشتر مواقع و نه همیشه با حزب بزرگتر همسویی میکرد. سوئدر باواریایی ولی خواهان این بود که نامزد هر دو حزب باشد زیرا نظرسنجیها نشان میدادند که وی محبوبیت بیشتری در سراسر آلمان دارد. گرچه کار به رویارویی مستقیم نکشید اما زمزمههایی از “خیانتکار بودن” او به حزب بزرگتر هم مطرح شد
زمانی که ابرها کنار رفتند، سوئدر که با طعنه از شیطان داستان فاوست یاد میکرد، در مقابل کارزار پرقدرت لاشِت شکست خورد. او پس از لبخندی و “تبریک”ی تصنعی، غمگین به گوشهای رفت. بهنظر نمیرسید که این دو نفر در مورد برنامهها یا سیاستهایشان هیچ اختلافی داشته باشند. اتحادیه دموکرات مسیحیِ نهچندان متحد، هزینهای بسیار سنگین برای این نبرد پرداخت کرده بود. طبق نظرسنجیها، تعداد آرای آن که از سال ۱۹۴۹/ ۱۳۲۸ همیشه بیش از ۳۰ درصد بود، ۲۳ درصد شده است.
ولی این بار خطری از جانب رقیب سنتی محافظهکاران راست آلمان یعنی سوسیالدموکراتها (اِس پِ دِ) که هنوز با محافظهکاران راست در ائتلافی متزلزل و متضاد قرار دارند آنها را تهدید نمیٔکند. چهار سال ائتلاف و در موضعی غیرمخالف بودن برای حزب سوسیالدموکرات که رأی دهندگانی از طبقه کارگر نیز دارد هزینه داشته است. طبق نظرسنجیها، آرای احتمالی حزب سوسیالدموکرات تنها ۱۴ درصدِ کل آرا است.
نامزد سوسیالدموکراتها در مقابل دموکراتمسیحیها، برای معاونت صدراعظم و وزارت دارایی، اولاف شولز است. هنگامی که یک شرکت خلقالساعهٔ مالی با ساختمان مرکزیای عظیم اما با دفترهایی تنگ و سوراخمانند در جنوب آسیا ناگهان به همراه ۲ میلیارد یورو ناپدید شد، او در مقام معاون وزیر مسئول و ناظر بر عملیات این شرکت، درحال چرت زدن غافلگیر شد.
برای نخستین بار در آلمان، رقیب اصلی سوسیالدموکرات ها، حزب دموکرات مسیحی نیست بلکه حزب سبز است که زنی جوان و مادر ۲ کودک را بهرهبری انتخاب کردهاند. گفته میشود که انتخاب او بیشتر بهدلیل شادابیاش بوده تا موضعگیریهای سیاسیاش. بااینهمه، بهنظر میرسد که ظاهر این رقیب یعنی آنالینا باوربوک از دیدگاههایش تروتازهتر باشد.
حزب سبز در ابتدا گروه چپی ساختارشکن و حتی تندرو بود. نمایندگانش اغلب زنانی بودند که درحال بافتن ژاکتی پشمی و با لباسی پشمین بر تن در برابر پارلمان ظاهر میشدند و هراس محافظهکاران را موجب میشدند. این حزب، ضمن تأکید بر حفظ محیط زیست، در مورد حقوق زنان، همجنسگرایان، و خلعسلاح نیز فعالیت میکرد. ولی تندروها پیر شدند و هنگامی که حزب سبز در سال ۱۹۹۸/ ۱۳۷۷ در ائتلافی فدرال به حزب سوسیالدموکرات پیوست همراه با یوشکا فیشر “رئالیست” در مقام معاون صدر اعظم و وزیر امور خارجه، در کاهش کمک به بیکاران، افزایش سن بازنشستگی، کاهش مالیات بر ثروتمندان، و مشارکت کامل در بمباران ناتو در صربستان، توافق کرد. بدین ترتیب، آلمانِ سرانجام متحد در دوران خروج آلمان دموکراتیک (شرقی) از صحنه، بدون هیچ مانعی آزاد ماند تا دوباره جنگافروزی کند.
عقب نشینی و بهحاشیه رفتن سبزها از آن زمان ادامه داشته است. وزیران کابینه سبزها در ایالت هِسِن [بهپایتختی ویسبادن. فرانکفورت از شهرهای مهم این ایالت است] در ائتلافی با مسیحیان دموکرات مسیحی (سِ دِ او) /و در مخالفت/ رو در روی همه اعتراضهایی که شهروندان علیه قطع درختان بخشی از یک جنگل محبوب- بهخاطر گسترش یک اتوبان- بر پا کرده بودند ایستادند و با خواست مردم مخالفت کردند. وینفرد کرچمن، تنها نخستوزیر سبز آلمان که در دوران دانشجوییاش مائوئیست بود، در بادن- ووتمبرگ، ائتلافش با حزب اتحادیه دموکرات مسیحی(سِ دِ او) و دوستیاش با رؤسای دیملر- بنز در اشتوتگارت را حفظ میکند. آنالینا باوربوک میتواند صدراعظم بعدی آلمان شود. او در مورد فوریترین مسئلهٔ پیشِ رو در جهان چه نظری دارد؟ آیا او بهدنبال مقابله بیشتر یا کمتر است؟ او دربارهٔ هزینههای نظامی چه نظری دارد؟
باوربوک نمیتواند این امر را نادیده بگیرد که بیشتر اعضای حزب سبز نیز مانند اکثر آلمانیها با هرگونه گام برداشتن بهسوی جنگ مخالفاند. بنابراین، ممکن است او در فکر تهیه پهبادهایی نظامی نباشد اما در جهت “تشکیل ارتش اروپایی” گام بردارد. هنگامی که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، اقدامهای نظامی “پر قدرت” اروپایی را خواستار شد، پاسخ باوربوک این بود: “فوری پاسخ داده شود. این بهمعنای اعزام و استقرار نیرو به خارج است که امر سادهای نخواهد بود. ولی ما نمیتوانیم از این گزینه چشم پوشی کنیم.”
باوربوک در مورد مشارکت آلمان در جنگ افغانستان چه نظری دارد؟ در آخرین رأیگیری، سبزها دوباره منشعب شدند: ۱۷ رأی موافق، ۲۸ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع، و نظر باوربوک چه بود؟ این بود: “در تمام این سالها من همیشه ممتنع بودهام. سیاست دقیقاً همین دوسوگرایی است. سیاست بسیار پیچیده است. … هرچه باشد، زندگی فقط سیاه یا سفید نیست.”
اما او در یک مورد بلاتکلیف نیست: “آلمان بهطور عاجل به موضعگیریای شفاف در سیاست خارجیاش در برابر رژیم روسیه نیازمند است.” این موضعگیری شفاف تحریمهایی شدیدتر بر ضد “سیستم پوتین” و بهپایان نرساندن خط لوله انتقال گاز آلمان- روسیه از راه منطقه بالتیک (نورد استریم ۲) را شامل میشود. نه بهدلیلی زیستمحیطی، بلکه بهاین دلیل که این پروژه (نورد استریم ۲) با “منافع ژئواستراتژیک اتحادیه اروپا” در تقابل است. این منافع چیستند؟ او علاقه ندارد بمبهای اتمی (بهصورت غیرقانونی) در آلمان نگهداری شوند و آمادهٔ پرواز بهسمت شرق باشند. اما درعینحال هم میافزاید: “ما نمیتوانیم بهسادگی بگوییم که سلاحهای اتمی را به ایالات متحده بازمیگردانیم. … مهمترین امر، هم اکنون، افزایش فشار بر ضد روسیه است.”
بهرغم تمامی تمایلات صلحطلبانه (“پاسیفیستی”) پیشین، رهبران برجسته سبزها پرسروصداترین طرفداران آلمانی چنین دیدگاههایی جنگطلبانهاند. آنان همراه با رهبران دیگر حزبهای عمده در هر دو سوی اقیانوس اطلس، همسفران مشتاق در موجسواری و نان بهنرخ روز خوردن جمع پنتاگون- نرتراپ-ریتیان- راین متال۱ عظیم و قدرتمند هستند.
این وسیله و طریقی بسیار خطرناک شده است. “مدافع ۲۱ ” نام گمراه کنندهٔ طیفی گسترده از مانورهای نظامی را در بر میگیرد که سی هزار سرباز ایالات متحده همراه با نیروهای نظامی ۲۵ کشور دیگر تا پایان ماه ژوئن/ ۹ تیرماه ۱۴۰۰ در آن شرکت دارند تا تمرینهای جنگیشان را در ۱۲ کشور بهویژه در استونی، رومانی، و بلغارستان انجام دهند. آلمان در مقام میزبان اصلی، مأمور تدارکات و تهیه مسیرها و تقویت پلها برای عبور قطارهای حامل تانکهای ۶۰ تا ۸۰ تنی خواهد بود. ژنرال کریستوفر جی کاوولی، فرمانده ارتش آمریكا در اروپا، با تشریح این رزمایش، تأكید كرد که دلیل انجام آن “نمایش قدرت، اتفاق، اتحاد، و آمادگی شرکا در هر زمان برای انتقال سریع و ایمن بخشهای مختلف نیرو به مسافتهای طولانی” است. او البته به منتقدان احتمالی اطمینان داد: “البته این رزمایش علیه کشور بهخصوصی نیست.” بااینحال، اینکه همهٔ این تحرکهای نظامی از سمت غرب به سمت شرق و تمامی تمرینها در مناطق نزدیک به روسیه انجام میگیرند تصادفی نمیتوانند باشند.
“حزب چپ” (دی لینکه) در پارلمان آلمان تنها حزبی است که به این رزمایشها، درگیریهای نظامی، و تسلیحات، چه برای ارتش آلمان و چه برای کشورهایی نظیر عربستان سعودی، رأی منفی داده و با آنها مخالفت ورزیده است. تلاشهایی که بهمنظور تغییر دادن این موضعگیریهای اساسی انجام گرفته که در زمرهٔ آنها تلاشهایی در آخرین کنفرانس ملی حزب چپ بوده است، همیشه مردود شناخته شدهاند و محکوم گردیدهاند. حزب چپ اما پس از انتخابات ماه سپتامبر [۴ مهرماه ۱۴۰۰،انتخابات جانشینی آنگلا مرکل] با گزینههایی بسیار بحثبرانگیز میتواند روبرو شود که برای برخی امیدوارکننده و برای برخی دیگر پرواهمه میتواند باشد. با کاهش شدید آرای دموکرات مسیحیها و سبزها که در نظرسنجیها- باوجود همه سازشها و ابهامها- بیشترین آرای اخیر را (۲۳ درصد) دارند، دستیابی به اکثریتآرائی از سوی ائتلافی از سبزها و سوسیالدموکراتها و حزب چپ برای تشکیل دولت آینده- مانند آنچه در سطح ایالتها در برلین و ایالت تورینگن اتفاق افتاد- امکانپذیر شده است.
این ائتلاف احتمالی برای پیروز شدن به آرای حزب چپ نیاز دارد. آرای حزب چپ طبق نظرسنجیها به ۷ یا ۸ درصد رسیده است و هماکنون ضعیفترین حزب بین این سه حزب است. در سطح فدرال، سبزها و سوسیالدموکراتها اصرار میورزند که حزب چپ مخالفتش با استقرار نیروی خارجی و ناتو را کنار بگذارد. برخی چنین میخواهند تا حزب چپ بتواند گستردهتر شده و ۲ یا ۳ کرسی در پارلمان و مشاغل مربوط به این کرسیها را صاحب گردد. برای برخی دیگر این عقب نشینی بهمنزله از دست دادن آرمانها و دلیل موجودیت حزب چپ یعنی تنها حزب صلحطلبِ آلمان خواهد بود. این مسئله واقعاً پیچیده و واقعاً تفرقه افکنانه است. ولی تجربه همچنین نشان داده است که با چنین عقب نشینیای و حتی بهفرض پس از دست یافتن به پیروزی، چنین پیروزیای نهفقط بیمعنی بلکه دستاوردی کمتر از گذشته برای این حزب خواهد داشت.
————————————–
۱. اشاره کنایهآمیز به وزارت جنگ آمریکا و غولهای صنعتی.
به نقل از«نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۳۰، ۳ خرداد ۱۴۰۰