محیط زیست و آتش سوزی جنگلها
تغییرهای اقلیمی در جهان به مرز هشدار دهندهای رسیده است. سیستم اقتصادی جهانگیر بر پایه کسب سود هرچه بیشتر، آسیبهایی اساسی به چرخهٔ زیستی در گستره جهان وارد کرده است، آسیبهایی که موجودیت کره خاکی را در خطر نابودی قرار میدهد. مبارزه در راه حفظ محیط زیست و پاکی آب و خاک و هوا از عرصههای مهم نبرد بشریت علیه امپریالیسم و شرکتهای غول پیکر فراملیتی است که بهخاطر کسب سود و انباشت ثروت دمافزون، طبیعت را آلودهتر و بقای جانداران در آن را با دشواریهای بیمانگیز رو بهرو کردهاند. سازمان ملل متحد با این هدف که آگاهی جمعی برای محافظت از محیط زیست افزایش یابد و دولتها به اتخاذ تصمیمهایی بهمنظور جلوگیری از تخریب محیط زیست ترغیب شوند، از سال ۱۹۷۲ / ۱۳۵۱ روز ۱۵ خردادماه را روز محیط زیست نامگذاری کرده است. شعار سالِ پیش رو در روز جهانی محیط زیست، احیای اکوسیستمها انتخاب شده است. این شعار بر سه محور:” بازنگری”، “بازآفرینی” و “احیای اکوسیستم” ها تأکید دارد.
امسال روز جهانی محیط زیست در کشور ما درحالی فرارسید که بیش از۱۲۲۰ روز از بازداشت چند تن از فعالان محیط زیست میگذرد. هومن جوکار، امیرحسین خالقی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، و مراد طاهباز از بهمنماه سال ۱۳۹۶ در زندان گرفتارند. باندهای قدرتمند مافیاییِ زیر حمایت حکومت اسلامی، حکومتی با ارتجاعیترین و ضد مردمیترین سیاستها در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و همچنین در حوزه محیط زیست، ویرانیهایی جبرانناپذیر را موجب شدهاند. رژیم ولایت فقیه در عمل نشان داده است که به سلامت امور کشور در هیچ عرصهای ازجمله حیات طبیعت هیچ اعتنایی ندارد و بیمحابا در پی غارت و چپاول ثروتهای طبیعی و ملی است. در نتیجه این سیاستها و با حمایت از این باندهای مافیایی، جنگلهای کشور که نقشی مهم در چرخه زیست محیطی دارند، در آستانه نابودی کامل قرار گرفتهاند. مافیای چوب با چنان گستاخیای سرگرم نابود کردن جنگلهاست که به اعتراضهای مرم شهرها و روستاهای پیرامون جنگلها کمترین اهمیتی نمیدهد و دستگاههای رنگارنگ انتظامی و امنیتی هم مانعی در برابر اعمال ضد بشری این مافیای قدرتمند ایجاد نمی کنند.
از سوی دیگر، مسئلهٔ ملی آتشسوزی جنگلها- یا بهتر گفته باشیم آتش زدن جنگلها- است که بهمنظور سوءِاستفاده از زمینهای بایر و سوختهٔ باقیمانده از این آتشسوزیها صورت میگیرند، زمینهایی که به ساخت ویلا و تفرجگاه از سوی نوکیسگانی با جیبهای پر از پولهای باد آورده و در مقیاس نجومی اختصاص مییابند. مسئولان و کارگزاران حکومتی نهتنها به اعمال غارتگرانه این نوکیسگان بیاعتنایی میورزند، بلکه برای سهم بردن از این چپاول و غارت طبیعت، به حمایت از آنان نیز دست میزنند.
گرفتاریهای محیط زیست ایران در این چند مورد یاد شده خلاصه نشده و لیست بلند بالایی از موارد مختلف را در بر میگیرد. دردناکتر اینکه، این زخمها نهتنها التیامی نمییابند و از تعدادشان هم حتا اندکی کاسته نمیشود، بلکه روز بهروز موارد جدیدی به آنها افزوده میشود. در این ارتباط آقای مسعود منصور، رئیس سازمان جنگلها، در نشستی با حضور محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی، میگوید: “ما در کشور ۱۵ میلیون هکتار جنگل و ۸۳ میلیون هکتار مرتع داریم که حدود دو میلیون هکتار از اراضی کشور در معرض بیابانی شدن قرار دارند. همچنین سالانه ۱۵.۶ تُن در هکتار فرسایش خاک در کشور داریم “[روزنامه همدل،۱۲خرداد ماه ۱۴۰۰]. آقای منصور بسان دیگر مسئولان حکومتی کلمهای در مورد اینکه سودجویی حکام و مافیاها مسبب این وضع است بر زبان نمیآورد. بهگزارش ایسنا،۱۰ خردادماه ۱۴۰۰، آتشسوزی مهیبی جنگلهای روستای زاویه عزیب دزفول را فراگرفته است. رضا قپانچی، رئیس اداره حفاظت محیط زیست دزفول، در این باره میگوید: “در پی این آتش سوزی، ۵ هکتار از جنگلهای این محدوده دچار حریق شد و بیش از ۲۰۰ اصله درخت بین ۷۰ تا ۱۰۰ درصد سوختند. ” آقای قپانچی این آتشسوزی را عمدی دانسته و دسترسی به چوب جنگل، گسترش چراگاه برای چرای احشام و تصرف زمین را دلیل این آتشسوزی میداند. دشت و دمن و کوه و دریا از آسیبهایی که بیمبالاتی و فساد مسئولان بدانها وارد میآورند مصون نیستند. فقط در طول یک هفته گذشته یازده مورد آتشسوزی در جنگلها و منابع طبیعی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، آذربایجان، اصفهان، کردستان، و فارس رخ داده است که در پی آن ۳۲۴۵ هکتار مراتع جنگلی در آتش سوختند [هرانا، ۲۰ خردادماه ۱۴۰۰ ]. این درحالی است که میدانیم جنگلها پیوسته گازکربنیک هوا را جذب کرده و گاز اکسیژن پس میدهند، امری که بهگفتهٔ سعدی “مُمدِ حیات است”. خلیج فارس زیستگاه و اکوسیستمی غنی و ارزشمند است که از جمله معیشت صیادان بومی به حفاظت از این اکوسیستم بستگی دارد. اما خلیج فارس سالهاست که به آسیبهایی گسترده و آلودگیهایی گوناگون دچار است و مسئولان در غایت انفعال نظارهگر این آسیبها و آلودگیهایند. چندی پیش خرابی یکی از سکوهای نفتی در خلیج فارس مجدداً موجب ایجاد آلودگی در نزدیکی جزیره خارک شد. در این ارتباط، فرهاد قلینژاد، مدیرکل محیط زیست استان بوشهر، اظهار داشت: “این نشتی موجب ایجاد آلودگی نفتی در خلیج فارس و در اطراف جزیره خارک گردیده که باید اقدامات پاکسازی در جهت کاهش خسارتهای زیستمحیطی سریعاً انجام پذیرد “[نگاه کنید به: گزارش ایسنا در این زمینه، ۹ خردادماه ۱۴۰۰]. اینکه نشت سکوی نفتی نتیجه اهمال و قصور، عمدی یا سهوی، چه کسانی بوده است از سوی آقای قلینژاد در مقام مسئول مستقیم محیط زیست این نقطه به آن اشارهای نمیشود. این گونه لطمهها نخستین بار نیست که به خلیج فارس وارد میآید. تردید هم نیست که مانند موارد قبلی این هم شامل مرور زمان شده و به بوته فراموشی سپرده خواهد شد. همانطور که ورود پسابها و پسماندها و دیگر آلایندهها به خلیج فارس آسیب زدهاند، به دیگر مراکز محیط زیستی هم لطمههایی زیاد زده و خواهند زد. زیرا محیط زیست و حفظ سلامتی مردم با بیاعتنایی مسئولان مواجه است. عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در دولت روحانی، به آلودگی هوا اعتراف کرده و میگوید: “سالانه ۱۱ هزار نفر در کشور بهعلت آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند “[اسپوتنیک، ۱۷ خردادماه ۱۴۰۰]. اینکه استفاده از سوختهای بشدت آلاینده نظیر مازوت ازجمله دلایل این آلودگی است از سوی آقای کلانتری مسکوت گذاشته میشود. آتشسوزیهای وسیع کارخانهها و مراکز تولیدی و صنعتی که از مدتها پیش همچنان رخ میدهند و در رسانههای کشور نیز بازتاب مییابند و علتهای آنها هم تا کنون از سوی مسئولان پنهان نگه داشته شده و برای مردم روشن نشده است، ازجمله مهمترینشان آلودگی هوا در کشور است.
بهگزارش هرانا، ۱۳ خردادماه ۱۴۰۰، مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی، از خطر انقراض آهوی ایرانی در پی کاهش شدید جمعیت آن بهدلیل معدنکاری، شکار، و خشکسالی خبر داد. خطر انقراض نسل جانوران مختص آهوان نیست و نه تنها جانوران مختلف دیگر که حتی گونههای مختلف گیاهی را نیز در بر میگیرد. نابودی هر کدام از اینها در سیر طبیعی اکوسیستم کشور اختلالی بهوجود میآورد. این درحالی است که مسئولان بیکفایت بیاعتنا به این آسیبها همچنان به رویهٔ سیاست ضد مردمیشان درباره محیط زیست ادامه میدهند. بنا بر تحقیق دانشمندان، تخریب محیط زیست بر رفاه حدود ۴۰ درصد جمعیت جهان تأثیری منفی داشته است. کارنامه کشور ما در این عرصه بهعلت سیاستهای خانمانسوز رژیم ولایی بسی منفیتر است. درهمتنیدگی معضلهای زیستمحیطی با اعمال نابخردانه حاکمیت ولایی را آقای کاوه مدنی، پژوهشگر محیط زیست و معاون سابق سازمان حفاظت زیست در دولت حسن روحانی، چنین جمعبندی میکند:”برای حل معضلات باید مسئله ساختاری اقتصاد و مشکلات بنیادین حکمرانی را حل کنیم” [یورو نیوز، ۱۰ خردادماه ۱۴۰۰]. روشن است که حاکمیت ولایی مشکلها و معضلهای محیط زیست کشور را از سوی فعالان محیط زیست نه میشنود و نه میخواهد بشنود، بلکه با سرکوب و زندانی کردن آنان بهقول معروف میخواهد سر بهتن آنان هم نباشد.
انتقال آب از زمینهای دلخواه بهوسیله مافیای قدرت بدون جلب نظر کارشناسان صلاحیتدار و اخذ مجوز از سازمان حفظ محیط زیست، سالهاست که در اقصی نقاط کشور صورت میگیرد و کسی هم پاسخگوی آسیبهایش به محیط زیست منطقه نیست. نمونه آن طرح انتقال آب برای کشت برنج در زمینهایی که متعلق به منابع طبیعی است، زمینهایی که حتی کاربری زراعی هم ندارند، در اسفیان و تل زری واقع در استان فارس اجرا میگردد [نگاه کنید به: گزارش “پیام ما”، ۲۰ خردادماه ۱۴۰۰]. بنا بر تعریف کنوانسیون چارچوب تعریف اقلیمی سازمان ملل متحد unfccc))، تغییر اقلیم بهواقع تغییرات آب و هواییای است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با فعالیتهای انسانی نسبت داشته و ساختار اتمسفر زمین را در سراسر جهان تغییر میدهد. در این راستا سخنان ایرج حشمتی، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان، تأملبرانگیز است، به گزارش ایرنا، ۲۳ خرداد ماه ۱۴۰۰، او میگوید: “تغییرات اقلیمی پیامدها و آثار مخربی برای ۲۰ سال آینده این خطه خواهد داشت. که مقابله با آن نیازمند چارهاندیشی و برنامهریزی است. “حشمتی بسان دیگر مسئولان حکومتی در این گفتوگوی طولانی در مورد وخامت وضعیت محیط زیست کشورمان و علت تخریب آن به عملکرد ضد بشری کارگزاران حکومتی بهمنظور کسب سود و ثروت هیچ اشارهای نمیکند و صرفاً به اظهار سخنانی نمایشی برای انحراف اذهان مردم اکتفا میکند.
بیتردید با ادامه حکومت ضد مردمی ولایت فقیه مشکلات محیط زیست هردم افزونتر خواهد شد و آسیبهایی بیشتر به زیستبوم کشور وارد خواهد آمد. نسبت به این مشکل حیاتی هیچ میهندوستی نمیتواند بیتفاوت بماند. ما برای نجات کشور از یوغ جمهوری اسلامی دست یاری بهسوی همه نیروهای ملی، مترقی، و دمکراتیک میهنمان دراز میکنیم. حزب تودهٔ ایران مدافع سرسخت حفظ محیط زیست کشور است. مبارزه با سیاستهای چپاولگرایانه و نابخردانه حاکمیت در نابودی محیط زیست ایران از جمله نابودی جنگلها، دریاچهها، و تالابها که تغییرهای جدی جوی در میهنمان را باعث شده است وظیفهٔ مهم و فوری همه نیروهای مترقی و آزادیخواه میهن است.
به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۱۳۲، ۳۱ خرداد ۱۴۰۰