مسایل بین‌المللی

از روش‌های نژادپرستانه تا شیوه‌های نواستعماری توزیع واکسن

پرابیر پورکایاستا (دبیرکل سابق شبکه علمی مردم سراسر هند و سردبیر نشریه نیوز کلیک)

ما هنگامی که به فقر جهانی و فاصله بسیار زیاد بین کشورهای فقیر و ثروتمند فکر می‌کنیم، حد و حدودها برای‌مان عادی هستند. پرداختن به موضوع فقر، مسئله‌ای است سخت و به‌معنای برعکس کردن صدها سال از تاریخ غارت استعماری مستقیم آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین است که کماکان تحت لوای استعمارنو ادامه دارد.تهیه کردن واکسن برای همه مردم در جهان مسئله‌ای بسیار ساده‌تر است. حتی کشورهای ثروتمند نیز در این امر سهیم هستند. محاسبه‌های صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد که با ادامه یافتن همه‌گیری ویروس، تا سال ۲۰۲۵/۱۴۰۴، به اقتصاد جهانی مبلغ ۹ تریلیون دلار زیان وارد خواهد کرد. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، تنها با نیم درصد از این ۹ تریلیون دلار- یا با مبلغ ۵۰ میلیارد دلار- ما می‌توانیم همه جهان را تا میانهٔ سال ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱ واکسینه کنیم و به همه‌گیری پایان دهیم. در عوض، طبق آمار مؤسسهٔ “جهان ما در داده‌ها” (” ourworldindata.or”) که در تاریخ ۱۱ ژوئن ۲۰۲۱/۲۱ خردادماه ۱۴۰۰ منتشر شد، کم‌تر از یک درصد از مردم آفریقا و کم‌تر از ۲٫۵ درصد از مردم آسیا و حدود ۴۲ درصد از مردم ایالات متحده و بریتانیا به‌طور کامل واکسینه شده‌اند. با این سرعت، همه مردم کشورهای ثروتمند در ۳ تا ۶ ماه آینده و مردم بقیه کشورهای جهان تا ۳ سال دیگر واکسینه خواهند شد. این ملی‌گرایی واکسن نیست بلکه آپارتاید واکسن در مقیاس جهانی است. چرا كشورهای ثروتمند به‌رهبری آمریكا مسیری را طی نكردند كه به همه‌گیری خیلی زودتر از آنچه كه امروز امکان‌پذیر است پایان دهند؟ آیا این صرفاً خودخواهی ثروتمندان است یا بازی استراتژیکی‌ای عمیق‌تر در زمینه گسترش آپارتاید واکسن در جریان است؟ برای پاسخ به این سؤال، ما باید گزینه‌هایی را بررسی کنیم که برای افزایش تولید واکسن وجود داشته‌اند و با روند فعلی به‌طرزی فزاینده عملی نیستند. ما همچنین سیاست کلان آیندهٔ جهان، نقش چین در مقام قدرت اقتصادی‌ای جدید در جهان، و ضعیف شدن ایالات متحده در مقام قدرتی برجسته در اقتصاد جهانی پس از جنگ دوم جهانی، را تصویر و بررسی خواهیم کرد.واکسیناسیون جهان در برابر کووید – ۱۹ به توزیع واکسن در سراسر جهان نیازمند بود. برای مثال، آفریقا با ۱٫۳ میلیارد نفر جمعیت، ۹۹ درصد از واکسن مورد نیازش را از خارج وارد می کند و تا زمانی که امکان تولید تعداد زیادتر وجود نداشته باشد، تهیه واکسن تحت تأثیر تولیدکنندگان بزرگ مانند ایالات متحده و هند خواهد بود که نیاز داخلی این دو کشور می‌تواند تعهدات بین‌المللی‌شان را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. نظامی قوی از توزیع واکسن نباید گلوگاه‌هایی نظیر آنچه شاهد بودیم داشته باشد. ایالات متحده با استفاده از قانون (تولید مواد طی جنگ کره) در ۱۹۵۰/ ۱۳۲۹، صادرات واکسن را بر اساس اولویت بندی نیاز خودش تنظیم کرد، و هند هم پس از موج دوم افزایش مبتلایانش در فروردین- خردادماه سال جاری، صادرات واکسن را متوقف کرد. هفتادوسومین مجمع جهانی بهداشت در ماه مه ۲۰۲۰/خردادماه ۱۳۹۹، قطعنامه‌ای در مورد به‌اشتراک گذاشتن فناوری تولید واکسن، دارو، و وسائل تشخیصی برای مقابله با تهدید ویروس کووید – ۱۹ تصویب کرد. تنها مخالف این قطعنامه ایالات متحده بود. سازمان بهداشت جهانی در جهت به اشتراک گذاشتن دانش، فناوری، و اختراعات در این زمینه، یک بانک اطلاعاتی ( TAP – C ) برای تولیدکنندگان در سراسر جهان ایجاد کرد. اقدام آفریقای جنوبی و هند در سازمان تجارت جهانی مبنی بر تعلیق حق ثبت اختراعات و دیگر حقوق مالکیت فناوری، بخش دیگری از این طرح بود.
انحصارهای بزرگ دارویی برای واکسن‌ها، داروها، و وسایل تشخیصی، به بازار جهانی‌ای تازه دست پیدا کرده‌اند و برای استفاده [درواقع سوءِ‌استفاده] از این بازار با چنگ و دندان جنگیدند. بیل گیتس معروف هم به آن‌ها کمک کرد و پس از ثروت اندوزی‌ای هنگفت از رانت‌های انحصاری در سیستم عامل ویندوز خودش، در مقام امپراتور خصوصی بهداشت جهانی ظاهر شد. بیل گیتس و بنیادهایش دومین تأمین کننده مالی بزرگ سازمان بهداشت جهانی‌اند. بیل گیتس، بنیادهای خصوصی دیگر، و انحصارهای بزرگ داروسازی، به‌جای حمایت از بانک اطلاعات فناوری، از مکانیزمی جایگزین به‌نام “تسریع دسترسی به ابزار کووید – ۱۹ ” ( ACT ) حمایت کردند.
تفاوت این دو طرح ساده است: در بانک اطلاعاتی سازمان بهداشت جهانی ( C-TAP )، فناوری و دانش برای هر کسی که توانایی ساخت واکسن یا محصولات دیگر را داشته باشد، دسترسی‌پذیر است و او را خودکفا می‌سازد. در طرح “تسریع دسترسی به ابزار کووید – ۱۹ ” متعلق به بیل گیتس (ACT )، انتقال فناوری به‌سهولت انجام می‌گیرد ولی مالکیتش از آنِ انحصارهای بزرگ دارویی می‌شود. دولت‌های کشورهای ثروتمند و خیریه‌های مختلف نیز پول زیادی برای این “نوع دوستی” به این انحصارها می‌دهند. همین امر به سیاست وابستگی به انحصارهای دارویی تداوم می‌بخشد و از تولید واکسن و تشکیل صنعت داروسازی در کشورهای جهان سوم جلوگیری می‌کند.
طرح “تسریع دسترسی به ابزار کووید – ۱۹” (ACT)، هستهٔ استراتژی انحصارهای بزرگ به‌منظور از بین بردن اعتماد به‌نفس و تولید محلی است. در خلال همه‌گیری ایدز، انحصارهای بزرگ دارویی سعی کردند از آفریقای جنوبی به‌خاطر خریدن داروهای ارزان قیمت و عمومی ایدز از هند به‌بهای یک سی‌ام داروهای ثبت شده خودشان، شکایت کنند. تولید داروهای ایدز در هند با هزینه‌ای کم‌تر- به‌دلیل قوانین ثبت اختراع و ظرفیت محلی در هند- امکان‌پذیر بود. این امر برای انحصارهای بزرگ دارویی یک فاجعه برای روابط عمومی‌شان به‌شمار می‌رفت. آن‌ها با درسی که از این ماجرا آموختند، مروج سیاستی شده‌اند که با اجرای آن، تفاوت سود انحصاری و مبلغ پرداخت‌شدنی از سوی زحمتکشان، به‌وسیلهٔ کمک مالی كشورهای ثروتمند و نهادهای بشردوستانه تأمین می‌شود. کشورهای ثروتمند حاضرند برای حفظ انحصارهای جهانی‌شان، این هزینه را، برای یک بار، متحمل شوند. به‌همین دلیل انتقال فناوری در مورد تولید واکسن، تهدیدی برای انحصارهای بزرگ دارویی به‌حساب می‌آید. در اینجا، وابسته نگاه داشتن کشورهای فقیر به انحصارهای بزرگ دارویی و جلوگیری کردن از دستیابی این کشورهای فقیر به قابلیت تولید مستقل واکسن مسئله اصلی است، آن‌گونه که بازار فروش برای انحصارها حفظ شود.
البته همه واکسن‌ها یکسان نیستند. برخی، همچون واکسن‌های mRNA ، به نگهداری در دمای منفی ۷۰ تا ۸۰ درجه نیاز دارند که اکثر کشورها برای انجام واکسیناسیونی گسترده نمی‌توانند چنین نیازی را برآورده کنند. ولی دو گروه دیگر از واکسن‌ها (گروه واکسن‌های ویروس غیرفعال و گروه واکسن‌های ویروس مهندسی شده) قابلیت انتقال به بسیاری از کشورهای دیگر را دارند. بیش از یک‌صد سال است که از واکسن‌های ویروس غیرفعال شده استفاده می‌شود و این ادعا که فناوری این نوع واکسن‌ها نمی‌تواند به کشورهای دیگر منتقل شود، بی‌معنی است. با ظهور و پیشرفت دانش و فناوری زیست شناسی در بسیاری از کشورهای آسیا و آمریکای لاتین، انتقال فناوری واکسن‌های ویروس مهندسی شده به بسیاری از کشورها نیز قطعاً امکان‌پذیر است. ایالات متحده با اعتقاد به استراتژی “گفتمان امنیتی چهارگانه” (“QUAD”)، درصدد است تا از هند همچون کانونی در جهت تأمین واکسن برای کشورهای کم‌درآمد و میانه‌حال استفاده کند. به‌همین دلیل، بیل گیتس با ابتکارهای مختلفش برای واکسن، روی مؤسسه سرم‌سازی هند که تولید کننده بیش‌ترین مقدار واکسن در جهان است، متمرکز شد. کشورهای ثروتمند، تولید mRNA و دیگر واکسن‌ها را برای خود نگه می‌دارند و واکسن خیریه‌ای “کواکس” سازمان بهداشت جهانی را که با محدودیت انتقال فناوری همراه است، در اختیار بقیه کشورها قرار خواهند داد هرچند با سرعتی بسیار کندتر از آن چه دنیا بدان نیاز دارد. توزیع کواکس به ۹۲ کشور کم‌درآمد و میانه‌حال وعده داده شده است که ۲۰ درصد از نیاز آن‌ها را در سال ۲۰۲۱ / ۱۴۰۰ پوشش می‌دهد. با ناتوانی دولت مودی در تولید سریع واکسن در داخل کشور و برخاستن موج عظیم دوم همه‌گیری که به کنترل آن موفق نشد، این سیاست به شکست انجامید. در مقابل، برای صدور واكسن‌ها از هند که بهای آن‌ها از پیش به‌وسیله کواکس پرداخته شده بود، محدودیت اعمال شد. در نتیجه، هم‌اکنون حتی برای ۲۰ درصد واکسنی که کواکس تأمین آن را به کشورهای کم درآمد و میانه‌حال قول داده بود، وقفه ایجاد شده است. واکسن‌های چینی که مورد تایید سازمان بهداشت جهانی‌اند برای جبران این وقفه به‌کار گرفته شده‌اند و اکنون در تعداد زیادی از کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا، و آسیا از آن‌ها استفاده می‌شود. چین همچنین تولید واکسن خود را به‌میزانی چشمگیر افزایش داده و طبق آمار مؤسسه “جهان ما در داده‌ها” (” ourworldindata.or”)، منتشر شده در۲۱ خردادماه ۱۴۰۰، بزرگ‌ترین طرح واکسیناسیون در جهان با بیش از ۸۰۹ میلیون نوبت واکسن در قیاس با ۳۰۴ میلیونِ ایالات متحده و ۲۳۳ میلیونِ هند، در دست اجرا است. کشور چین همچنین بزرگ‌ترین صادرکننده واکسن کووید – ۱۹ در جهان است و در حال انتقال فناوری واکسن به تعداد زیادی از شرکت‌های خارج از چین است. یک دلیل احتمالی دیگر که چرا انحصارهای بزرگ دارویی به پایان گرفتن همه‌گیری تمایلی ندارند این است که خواهان “بومی” شدن همه‌گیری‌اند تا به واکسن تقویتی به‌طور سالیانه نیاز به‌وجود آید. این راهی است که هم‌اکنون دارد طی می‌شود. با افزایش عدهٔ بیش‌تری از افراد واکسن نشده، واگیری بیشتر می‌شود و شرایط باروری برای جهش‌های بیشتر ویروس کووید فراهم می‌گردد که توانایی بیشتری برای مقاومت در مقابل واکسن‌ها پیدا کند. به‌نظر ما این مخاطره‌ای بزرگ است، زیرا شیوع انواع چنین ویروسی به اِعمال قرنطینه، حفظِ فاصلهٔ فیزیکی، و محدودیت در فعالیت‌های اقتصادی منجر خواهد شد. به‌همین دلیل است که می گوییم هیچ فردی ایمن نیست، مگر اینکه همه ایمن باشند. درحالی که همه ما رنج می‌بریم، اما انحصارهای بزرگ دارویی به سوداگری و سودورزی‌شان همچنان ادامه می‌دهند. سؤال دیگر این است که با مختل شدن اقتصاد کشورهای فقیر در ۲ یا ۳ سال آینده درحالی که کشورهای ثروتمند نسبتاً بدون ابتلا به کووید – ۱۹ خواهند ماند، نابرابری‌های جهانی بین کشورها به‌چه صورت درخواهد آمد؟ ما می‌دانیم که مردم فقیر بسیار بیشتر از ثروتمندان- ثروتمندانی که ثروت‌شان در این دوره حدود ۴ تریلیون دلار افزایش یافته است- از همه‌گیری آسیب دیده‌اند. آیا ما سرمایه‌داری‌ای ویژهٔ همه‌گیری، مشابه پدیدهٔ “سرمایه‌داری در فاجعه”، را شاهد هستیم؟ آیا واکسن‌ها راه دخول به اقتصاد کشورهای فقیر به‌منظور تقویت استعمار نو هستند؟

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۳۳، ۱۴ تیر ۱۴۰۰

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا