مسایل بین‌المللی

به مناسبت صد سالگی حزب کمونیست چین:شرائط جدید برای ایجاد جامعه ای سعادتمند و مدرن

حزب کمونیست چین صدمین سالگرد بنیادگذاری این حزب در سال ۱۹۲۱ را جشن می گیرد. حزب کمونیست چین که اکنون با حدود ۹۵ میلیون عضو بزرگ‌ترین حزب کمونیست جهان است، در سراسر تاریخ خود با اتکا به انضباط بی‌نظیر تشکیلاتی و برخورداری از حمایت مردم چین، توانسته است در مبارزه با استعمار و امپریالیسم به پیروزی رسد و با رهبری طبقاتی زحمتکشان و اداره و هدایت دولت در کشور پهناور و پُرجمعیت و فقرزدهٔ چین، راهی مبتکرانه برای پیشرفت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن کشور ارائه دهد و این پیشرفت را عملی کند. حزب کمونیست چین پس از بنیادگذاری در اوّل ژوئیه ۱۹۲۱ (۱۰ تیر ۱۳۰۰) در پی مبارزه‌ای طولانی و دشوار که ۲۸ سال ادامه داشت، سرانجام توانست انقلاب چین را به پیروزی برساند و با پایه‌گذاری جمهوری خلق چین در اوّل اکتبر ۱۹۴۹ (۹ مهر ۱۳۲۸) تحول‌های شگرفی را در زندگی خلق چین ممکن سازد. تحت رهبری حزب کمونیست چین، مردم این کشور تا کنون مسیر دشوار گذار از چالش‌هایی جدّی را پشت سر گذاشته‌اند. در سال ۱۹۷۸/۱۳۵۷ برنامهٔ دگرگون‌کنندهٔ نوسازی و گسترش صنعتی کشور با هدف رشد سریع نیروهای مولد و در نتیجه رشد اقتصاد و تحکیم زیرساخت‌های بنیادی ملّی و بالا بردن سطح زندگی مردم آن کشور، در راستای ساختمان سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی، آغاز شد. بر پایهٔ تحلیل اقتصادی بسیاری از کارشناسان چینی و غیرچینی، این کشور اکنون قدرت اقتصادی تعیین‌کننده و برتر جهان است و به لطف موفقیت‌های برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فنّاوری‌اش توانسته است جایگاه برجسته‌ای در جهان در قرن بیست‌ویکم پیدا کند. حزب تودهٔ ایران سالگرد بنیادگذاری حزب کمونیست چین را گرامی می‌دارد.

نشست سوم از یازدهمین گردهمایی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین که در دسامبر ۱۹۷۸/ ۱۳۵۷ برگزار شد، نشستی تاریخی بود. در این گردهمایی برای تصحیح انحراف‌های چپ تصمیم‌های بسیار مهمی گرفته شد که حزب را موظف می‌کرد وظیفه بازگشت به مسیر صحیح از نظر سیاسی و سازمانی را در دستورکار قرار دهد.
حزب کمونیست چین تصمیم گرفت ساختمان سوسیالیسم در چین را همساز با “ویژگی‌های چینی” به‌پیش برد که بر اساس پیشرفت‌های نخستین پس از تشکیل جمهوری خلق چین شکل گرفته بود. چنین تعهدی از چهار اصل بنیانی پیروی می‌کرد: پایبندی به راه سوسیالیسم، دیکتاتوری دمکراتیک توده‌ای، رهبری حزب کمونیست و اتکاء به دانش مارکسیسم لنینیسم و اندیشه‌های مائو تسه تونگ. ارزیابی حزب کمونیست چین چنین بود که این کشور هنوز در مسیر گام‌های نخستین ساخت سوسیالیسم قرار دارد. این امر بیان می‌داشت که هر مرحله از این مسیر عرصه‌های گوناگونی را در بر می‌گیرد و به این جمع‌بندی رسید که مرحلهٔ نخست ساختمان سوسیالیسم ممکن است دهه‌ها به‌طول بینجامد. برای دستیابی به چنین هدفی، چین باید برنامه اقتصادی‌اش را با گشودن اقتصاد در برابر سرمایه‌گذاری خارجی اصلاح کند. “ما باید با اتکا به خویشتن و بر اساس برابری و سود متقابل با سایر کشورهای جهان اقتصاد خود را توسعه داده، فناوری‌ها و تجهیزات پیشرفته در جهان را به کشور خود آورده و با تلاش و کوشش برای بهسازی کار علمی و آموزشی را که برای نوین‌سازی جامعه ضروری بود، سازمان بدهیم.”
در سال ۱۹۷۹/ ۱۳۵۸، استان‌های گوانگ دونگ و فوجی‌آن – با مناطق ویژه صادرات در شنزن و ژوهای – در نظر گرفته شدند تا زیر نظر دولت با نظام مدیریت مالی جدید برای چنین هدفی به آزمون گذاشته شوند. حزب کمونیست چین گرایش‌های نادرستی را که بیش از اندازه نگران دستا‌وردهای شتابنده بود اصلاح کرد و برطرف ‌ساختن ناموزونی‌های جدی حاصل در بین شاخه‌های اصلی را آغاز کرد و اقدام‌های مشخصی را برای هماهنگی بخش‌های اقتصادی و بهسازی ساختار مدیریت اقتصاد تعیین کرد.
برای نوسازی کشاورزی، تصمیم حزب کمونیست جمهوری خلق چین بر این روال بود که مزایای مادی دهقانان را تضمین کرده و حقوق دموکراتیک آنان را به‌رسمیت بشناسد و پشتیبانی مادی‌ای کارساز ازجمله تجهیزات فنی را برای آنان فراهم کند. در این راستا کشاورزی، جنگل‌داری، دام‌داری، محصولات حاشیه‌ای و شیلات، به‌طور مجزا از تولید غلات، تشویق شدند. نظام دولتی مسئول برای فراهم‌سازی نیازمندی خانوارها، به کشاورزان امکان داد که از راه قراردادهای طولانی‌مدت زمین‌های جمعی روستایی را برای کشت به‌کار گیرند و پس از پرداخت مالیات محصول خود را نگه دارند. این امر بهره‌وری را بالا برد، بارآوری محصولات کشاورزی را افزایش داده و زمینه را برای صنعتی شدن و شهرنشینی هموار ساخت.
حزب کمونیست جمهوری خلق چین بر آن شد تا از برتری‌جویی در مناسبات بین‌المللی پرهیز کند، صلح جهانی را پاس بدارد و برای وحدت دوباره سرزمین چین بکوشد. دنگ شیائوپینگ وظیفه پاسخ‌گویی به چهار پرسش را برای دستیابی به این هدف‌ها مطرح و بر آن‌ها پافشاری کرد:
” یک، خط‌مشی سیاسی یکپارچه و استوار.
دو، وحدت و ثبات سیاسی.
سه، مسئولان حزبی سخت‌کوش وبا روحیه‌ای پیشتار.
چهار، اعضای حزبی‌ای که پایبندی‌شان به سمت سوسیالیسم بی‌خدشه باشد و در دانش مارکسیستی کاردانی و مهارت داشته باشند.”
تدبیرهای سازمانی برای نیرومندسازی حزب انجام گرفت. اعضای فعال حزب موظف شدند خود را در برابر آسیب‌های ناشی از ایدئولوژی بورژوازی در امان نگه دارند و اثرهای باقی‌مانده از دوران فئودالیسم را بزدایند. درواقع حق ماندگاری در مسئولیت‌های کلیدی برداشته و تصمیم گرفته شد که به‌تدریح اعضای فعال “انقلابی، جوان‌تر، آموزش‌دیده‌تر و شایسته‌تر” برای انجام امور پرورش یابند. شماری از رهبران کارآزموده و پیش‌کسوت رهبران انقلاب به‌دليل سن بالا کنار گذاشته شدند و اعضای جوان‌تر به‌تدريج ارتقا مقام پیدا کردند و به‌منظور گسترش بیشتر دموکراسی سوسیالیستی، از سال ۱۹۸۱/ ۱۳۶۰ همه‌پرسی مستقیم در سراسر کشور مرسوم شد.
حزب کمونیست جمهوری خلق چین در سال ۱۹۸۱/ ۱۳۶۰ تمام کوشش خود را برای یکپارچگی هنگ‌كنگ، ماكائو، و تایوان با سرزمین اصلی چین زیر نام “یك كشور، دو نظام” آغاز كرد و در سال ۱۹۹۷ / ۱۳۷۶حاكمیت خود را بر هنگ‌كنگ و در سال ۱۹۹۹ / ۱۳۷۸بر ماكائو از سر گرفت.
در سال ۱۹۸۲/ ۱۳۶۱، حزب کمونیست چین تصمیم خود را برای گشودن اقتصاد، بهره‌برداری از منابع موجود در درون و بیرون از كشور، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، آوردن فنا‌وری پیشرفته از خارج و افزایش صادرات چین عملی ساخت. حزب کمونیست چین نسبت به رونوشت‌برداری کورکورانه از آزمون‌ها و الگوهای خارجی هشدار داد. تدبیرهای ویژه‌ای برای اطمینان یافتن از بی‌راهه نرفتن در مسیر ساختمان سوسیالیسم پیشنهاد شد. وظیفه عمده‌ای که برای برنامه اصلاحات اقتصادی تعیین شده بود ایجاد یک ساختار اقتصادی سوسیالیستی متناسب با شرایط چین بود که می‌بایست به رشد نیروهای مولده یاری رساند. بنا کردن یک فرهنگ و جهان‌بینی سوسیالیستی، مبارزه با فعالیت‌های جنایتکارانه اقتصادی و اصلاح شیوه عملکرد حزب، انظباط سفت و سخت، پشتیبانی و بهسازی کارکرد رهبریت حزب، مورد تأکید قرار گرفت.
در سال ۱۹۸۳/ ۱۳۶۲، هیئتی از سوی حزب کمونیست هند (مارکسیست) به‌سرپرستی دبیر اول حزب “امس نامبودی ریپاد” از چین بازدید کرد و پس از ساعت‌ها بحث و گفتگوهای مفصل با رهبری حزب کمونیست چین، مناسبات دو حزب از سر گرفته شد. حزب کمونیست چین در سال ۱۹۸۵ / ۱۳۶۴ به بازنگری روند توسعه اقتصادی پرداخت. برنامه راهبردی توسعه اقتصادی و اجتماعی از پیگیری یک سویه افزایش فراوری، به‌ویژه در صنایع سنگین با تأکید بر نیاز به توسعه متوازن در کشاورزی، صنایع سبک و صنایع سنگین و همه جانبه اقتصادی، علمی، فنا‌وری، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی تغییر یافت. بین فرهنگستان علوم چین و صنایع گوناگون ارتباط تنگاتنگی برقرار شد که زمینه را برای ادغام پژوهش‌ها و توسعه فنا‌وری با نیازهای کشت و صنعت برپا گردید. از دیگر سو سیاست ۹ سال سواد‌آموزی اجباری نیز تدوین شد. رهبری حزب کمونیست چین بارها به خطر‌آمیز بودن آزادسازی بورژوازی تأکید کرد. دنگ شیائوپینگ درنشست کمیته مرکزی حزب در سال ۱۹۸۶/۱۳۶۵ اذعان داشت که آزادسازی بورژوازی تلاشی است برای بر گرداندن سمت و سوی سیاست‌های چین در راستای سرمایه‌داری و اگر به گرایش ایدئولوژیکی آزادسازی فرصت رشد و گسترش داده شود، ثبات و یکپارچگی سیاسی ما را دچار خدشه خواهد کرد که زیان آن دامن‌گیر ساختمان سوسیالیسم خواهد شد. وی بر اهمیت چهار اصل بنیادی همچون پشتیبانی از رهبریت حزب کمونیست تصریح و تأکید کرد که عنصر اصلی آزادسازی بورژوازی مخالفت آشکار با رهبریت حزب است. به‌همین دلیل تصمیم گرفته شد که رونوشت‌‌برداری از دموکراسی بورژوازی متوقف شود و دفاع همه‌جانبه از دموکراسی سوسیالیستی و نظام حقوقی سوسیالیستی در دستور کار قرار بگیرد. نخستین تأثیر ویران‌گر لیبرالیسم در پکن زمانی نمایان شد که در سال ۱۹۸۹ / ۱۳۶۸ دانشجویان با به‌تصرف در آوردن میدان تیانان‌من تلاش کردند نظم سوسیالیستی را به‌هم بریزند. کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۰ / ۱۳۶۹ برای جلوگیری از پیش‌آمدن دوباره چنین رویداد‌هایی تصمیم گرفت که ارتباط تنگاتنگ حزب با توده‌ها را هرچه بیشتر تقویت کند. این رهنمون به تمامی اعضا توصیه می‌كند تا به اصل “از توده‌ها به توده‌ها” تکیه کنند و به اصل تضمین سیاست‌ها و اجرای آن‌ها متناسب با سودمندی‌شان برای توده‌ها پایبند باشند، رهبران حزب در هر سطحی که باشند باید برای پیشبرد خط‌مشی و سیاست‌های حزب با مردم عادی در ارتباط تنگاتنگ باشند، تا کارها را واقع‌بینانه انجام بدهند، نظارت را در درون حزب و توانایی‌های حزب تشدید کرده، در جهت بالا بردن سطح آگاهی بکوشند، سازمان‌دهی توده‌ها و پیشگامی آنان را در راه پیشرفت همگانی هموار سازند.
چهاردهمین کنگره حزب در سال ۱۹۹۲/۱۳۷۱ برنامه برپا ساختن اقتصاد بازار سوسیالیستی را معین کرد. چین، با رشد تولیدات صنعتی و کشاورزی در سال ۱۹۹۳ /۱۳۷۲ چرخه پخش کوپن‌های سهمیه‌ای را لغو کرد چرا که بیشتر کالاهای اساسی در دسترس مردم قرار گرفت. در سال ۲۰۰۵/ ۱۳۸۴، پرداخت مالیات از سوی کشاورزان که برای بیش از ۵ هزار سال ادامه داشت، لغو شد و یارانه جدیدی برای کشاورزان در نظر گرفته شد. در سال ۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ یک طرح پزشکی جهت تعاونی روستایی در سراسر کشور همچون سامانه‌ای بنیادی بهداشت و درمان روستایی برپا شد. سیاست‌هایی که از سال ۱۹۷۸ / ۱۳۵۷ پیگیری شدند به رشد شگرف نیروهای مولده منجر شد. چین صنعتی‌سازی کشور را پُرشتاب آغاز کرد، تولید ناخالص داخلی آن از رشد چشمگیری برخوردار گردید، فقر مطلق را ریشه‌کن ساخت، حجم تجارت را به چندین برابر رساند و در زمینه‌های آموزش، علوم و فنا‌وری پیشرفت زیادی به‌دست آورد. در سال ۱۹۹۷ / ۱۳۷۶چین هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بود و تا سال ۲۰۱۰ /۱۳۸۹ تبدیل به دومین اقتصاد بزرگ جهان شد.
از سال ۱۹۷۸/ ۱۳۵۷، افزون بر ۸۵۰ میلیون نفر با “دو اطمینان و سه ضمانت” (اطمینان از تأمین نیازهای غذایی و پوشاک و تضمین دسترسی به آموزش اجباری، خدمات پایه‌ای پزشکی و مسکن امن) از فقر شدید رهایی یافتند. چین در آستانه پایانی دهه ۱۹۷۰/ ۱۳۴۹، مسئولیت کاهش بیش از ۷۰ درصد فقر در جهان را برعهده داشت. سرانه درآمد ناخالص ملی چین از دویست دلار در سال ۱۹۷۸ / ۱۳۵۷به ده هزار و چهارصد و ده (۱۰۴۱۰) دلار در سال ۲۰۱۹ ۱۳۹۸ افزایش یافت. پیش‌بینی می‌شود این میزان از سقفی که بانک جهانی تعیین کرده است از سقف کنونی بانک جهانی یعنی دوازده هزار دلار و پانصد و سی شش دلار فراتر رود و تا سال ۲۰۲۳ / ۱۴۰۲به‌صورت کشوری با درآمد بالا درخواهد آمد.
در سال ۱۹۷۸/ ۱۳۵۷، تولید ناخالص داخلی چین حدود ۳۶۷/۸۷ میلیارد یوان، برابر با ۵۷/۳۸ میلیارد دلار بود، در حالی که در سال ۲۰۲۰ /۱۳۹۹ به حدود ۱۰۱/۶ تریلیون یوان، برابر با ۱۴/۷ تریلیون دلار یعنی به چیزی در حدود ۱۷ درصد اقتصاد جهان رسید. امروز ارزش ذخیره‌های ارزی چین در سال ۲۰۲۰ /۱۳۹۹ برابر با ۳/۲ تریلیون دلار یعنی بالاترین میزان دارایی در جهان است.
چین در واکنش به بحران اقتصادی جهانی سال ۲۰۰۸/۱۳۸۷، برنامه راهبردی اقتصادی‌اش را به‌سمت توسعه تقاضای داخلی تغییر داد. افزایش درآمد شخصی همراستا با رشد اقتصادی چین بود. تا سال ۲۰۲۰/ ۱۳۹۹ درآمد سرانه ملی قابل استفاده، ۱۰۰/۸ درصد بیشتر از سال ۲۰۱۰ / ۱۳۸۹ بود. رشد درآمد روستانشینان سریع‌تر از رشد شهرنشینان بود و همین امر موجب کاهش فاصله توسعه بین مناطق شهری و مناطق روستایی شد. نسبت سرانه درآمد قابل استفاده بین ساکنان شهری و روستایی از ۲/۶۴ به ۲/۵۶ در سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸ کاهش یافت. سهم مصرف داخلی از تولید ناخالص ملی از ۴۸ درصد در سال ۲۰۱۰ / ۱۳۸۹ به ۵۵ درصد در سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸ افزایش یافت که بیش از ۷۰ درصد از رشد اقتصادی در تمام چین است. در طول این ده سال، سهم صادرات از ۳۳ درصد به کمی بیشتر از ۱۰ درصد کاهش یافت.
کل غلات تولید شده در سال ۲۰۲۰ / ۱۳۹۹ و برای شش سال متوالی از مرز ۶۵۰ میلیارد کیلوگرم فراتر رفته است. تولید سوخت همه ساله به‌طور منظم افزایش نشان می‌دهد و هزینه‌های بهداشت ملی ۱۵/۲ درصد، هزینه‌های مسکن ۱۰/۵ درصد و هزینه‌های تأمین اجتماعی و اشتغال ۱۰.۹ درصد رشد داشته است. برمبنای نمودار نوآوری جهانی، چین در سال ۲۰۲۰ / ۱۳۹۹ رتبه ۱۴ قرار داشت. چین یگانه کشور در حال توسعه در بین ۲۰ کشور برتر است. چین به دستاوردهای شگرفی در فرایند کاوش‌گری‌های ماه و بهرام یا کره مریخ، ناوبری ماهواره‌ای، ژرفای اقیانوس و برآورد یا شمارش کوانتومی دست یافته است. فنا‌وری های نوین مانند شبکه جی‌۵ و آکسس لیست به‌طور گسترده‌ای به‌کار گرفته می‌شوند. در سه ماهه نخست سال ۱۳۹۹، روزانه به‌طور میانگین ۲۲ هزار شرکت جدید تأسیس شده و در سرتاسر کشور ۱۱/۸۶ میلیون شغل جدید در شهرها ایجاد شده است که بیشتر از هدف سالانه‌ای است که در سال ۱۳۹۹ در نظر گرفته شده بود.
جمهوری خلق چین اعلام کرد که به نخستین هدف از “دو هدف صد ساله” خود که ساختن جامعه‌ای به نسبت مرفه تا سال ۱۳۹۹ (مصادف با صد سالگی حزب کمونیست چین در سال ۱۴۰۰) دست یافته است. این کشور اکنون به سوی غلبه بر دومین هدف خود در حرکت است که در سال ۲۰۵۰ / ۱۴۲۹(مصادف با صدمین سال برپایی جمهوری خلق چین در سال ۲۰۴۹/ ۱۴۲۸) خواهد بود. این هدف بنا نهادن “یک کشور سوسیالیستی شکوفا، نیرومند، دموکراتیک با فرهنگی پیشرو، همدل و هم‌صدا، و خوش‌منظر را در بر می‌گیرد.” حزب کمونیست چین برنامه بلند‌مدت و کوتاه‌مدت خود را برای دست‌یابی به این هدف‌ها طرح‌ریزی کرده است. برنامه پنج ساله چهاردهم از۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ / ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ بیست هدف عمده را در عرصه‌های رشد اقتصادی، توسعه رانده با نوآوری، رفاه مردم، حفاظت از محیط زیست وپادمان‌های امنیتی مشخص کرده است. این برنامه بر توسعه با کیفیت بالا، بسط و گسترش فراتر تقاضای داخلی، ایجاد بازار ملی قدرتمند و ایجاد پیوند بین نهادهای تولیدی، توزیع و مصرف تأکید دارد. برنامه بلندمدت تدوین شده در گزارش مصوب در نوزدهمین کنگره حزب کمونیست چین در سال ۲۰۱۷ / ۱۳۹۶می‌گوید: “در گام نخست از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۵/ ۱۳۹۹ تا ۱۴۱۴، ما پایه و اساس یک جامعه مرفه را با ۱۵ سال سخت‌کوشی پی‌ریزی خواهیم کرد تا مطمئن شویم که جامعه نورسته سوسیالیستی در اساس تحقق یافته است. در گام دوم از سال ۲۰۳۵ / ۱۴۱۴ تا میانه سده ۲۱، ما بر اساس پیشرفتی که بطور بنیانی به نوسازی دست یافته‌ایم، ۱۵ سال دیگر تلاش خواهیم کرد تا بتوانیم چین را به یک کشور بزرگ نوخاسته سوسیالیستی ارتقا دهیم.” امروز، حزب کمونیست چین ۹۰/۵۹ میلیون عضو و ۴/۶۱ میلیون حوزه حزبی دارد. ۲۷/۲ درصد اعضای آن را زن‌ها تشکیل می‌دهند، بیش از ۵۰ درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد یا بالاتر، ۳۴ درصد زیر سن ۴۰ سال، ۱۹/۷ درصد بین ۴۰-۵۰ سال‌اند (یا به عبارتی ۵۳/۷ درصد زیر ۵۰ سال). ۳۵/۳ درصد اعضای حزب به طبقه کارگر و روستانشینان تعلق دارند و ۱۵/۵ درصد دیگر نیز در شرکت‌های مختلف، نهادهای عمومی و سازمان‌های اجتماعی کارشناس‌اند. ۸/۳ درصد در ارگان‌های حزب و دولت کار می‌کنند. سازمان‌های اصلی حزب در ۹۹ درصد محله‌های شهری، ۹۰/۹ درصد شرکت‌های دولتی، ۹۵/۲ درصد نهادهای مرتبط با دولت و بیش از ۱/۵۹ میلیون شرکت خصوصی وجود دارد. این آمارتفصیل دستاوردهای حزب کمونیست چین و میزان حضور فعال آن در جامعه است.
شی جین پینگ، دبیر اول حزب کمونیست چین، با شروع جشن‌های صد سالگی اظهار داشت: “تاریخ حزب ما تاریخ سازگاری دمادم مارکسیسم با متن چینی آن است. حزب کمونیست چین در طول ۱۰۰ سال پیشینه خود با مردم هم‌رأی بوده است، در همان هوایی تنفس می‌کند که مردم تنفس می‌کنند و در درد و رنج مردم سهیم بوده است. با پشتگرمی و پشتیبانی توده‌هاست که حزب کمونیست چین در برابر هرگونه راه‌بندی شکست‌ناپذیر می‌گردد. این وظیفه حزب کمونیست است که یکپارچگی یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر از مردم چین را بهم پیوند دهد تا بتواند نیرویی مهارنشدنی‌ای را برای پیشبرد نوسازی بزرگ ملت چین را در دستور کار خود قرار دهد.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۳۳، ۱۴ تیر ۱۴۰۰

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا