مسایل حقوق بشر

استبداد عریان و تجاوز به حقوق انسان‌ها در زندان ها

روز سه‌شنبه، ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۰، شاهین ناصری، یکی از شاهدان شکنجه‌های نوید افکاری که دراین‌باره شهادت داده بود، در زندان اوین به‌طرزی پرابهام جان باخت. به‌گزارش هرانا، ۲ مهرماه ۱۴۰۰، بابک پاک‌نیا، وکیل دادگستری که وکالت تعدادی از زندانیان سیاسی را بر عهده داشته است، با انتشار مطلبی در فضای مجازی درباره مرگ شاهین ناصری نوشته است: ” شاهین یک روز قبل از مرگ با تلفن زندان تهران بزرگ [فشافویه] با من تماس گرفت و ضمن اینکه خواست وکالتش را مجدداً بر عهده بگیرم، گفته که از بند خارج شده و تلفن هم در اختیارش نیست و کارتش را گرفتند و از کارت دوستش استفاده می‌کند.” دو روز پس از جان باختن شاهین ناصری، در روز پنج‌شنبه یکم مهرماه ۱۴۰۰، امیرحسین حاتمی، ۲۲ ساله، اهل شهرستان سیروان از توابع استان ایلام، در همین زندان فشافویه- زندان بزرگ تهران- زیر شکنجه جان خود را از دست داد. همچنین، پیش از این خانواده یاسر منگوری، شهروند اهل پیرانشهر روز پنج‌شنبه ۱۸ شهریورماه، در پی تماس وزارت اطلاعات، از جان باختن فرزند خود در بازداشتگاه این نهاد مطلع شد. سازمان عفو بین‌الملل به‌تازگی در گزارشی نام و مشخصات ۷۲ زندانی ایرانی را اعلام کرده که در ۱۰ سال گذشته در ۴۲ زندان و بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی جان خود را زیر شکنجه از دست داده‌اند. تا کنون حتی یک نفر از مسئولان به‌خاطر این جنایت‌ها نه به دست عدالت سپرده شده و نه به پاسخگویی مجبور شده است.

حزب تودهٔ ایران بارها نسبت به جان زندانیان سیاسی- عقیدتی و دیگر معترضان مدنی در زندان‌های جمهوری اسلامی نگرانی شدیدش را اعلام کرده و از تمامی نهادهای مدافع حقوق بشر و حامیان حقوق انسانی اعتراض گسترده به رژیم در سطح بین‌المللی، افشای جنایت‌های آن، و حمایت از قربانیان آن  را خواستار شده است. خبرگزاری هرانا، اول مهرماه ۱۴۰۰، به اخبار نقض حقوق بشر در شهریورماه  سال جاری اشاره کرده و بر نزدیک به ۱۴ مورد اعدام، محکومیت‌های متعدد، احضارها، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض پایدار آزادی بیان و تجمع‌های کارگران ازجمله در زمینه معوقات مزدی، و مواردی دیگر که در شهرها و استان‌های مختلف رخ داده تأکید کرده است. علاوه بر این، سازمان حقوق بشر در ایران، ۹ مهرماه ۱۴۰۰، در توییتی نوشته است: ” با گذشت دو ماه از سکته قلبی محمد نجفی، وکیل دادگستری محبوس در زندان اراک، همچنان با اعزام به مرخصی درمانی وی مخالفت می‌شود. این وکیل زندانی علی‌رغم نیاز فوری به دریافت خدمات درمانی در مراکز تخصصی خارج از زندان، از دریافت حق مرخصی درمانی محروم است.” آقای نجفی وکیلی است که به‌دلیل وکالت و دفاع از بازداشتی‌های اعتراض‌های دی‌ماه سال ۱۳۹۶ بازداشت شده و ایشان را به ۱۳ سال زندان محکوم کرده‌اند. کانون مدافعان حقوق بشر به‌ریاست خانم شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل،۱۰ مهرماه ۱۴۰۰، با انتشار بیانیه‌ای به نقض گسترده حقوق زندانیان سیاسی گرفتار در بند اعتراض کرده و خواستار پایان دادن به آزار و اذیت زندانیان سیاسی شده است. در این بیانیه با اشاره به وضعیت خالد پیرزاده، نصرالله لشنی، سهیلا حجاب، و محمد نجفی، زندانیان سیاسی گرفتار در بند رژیم، نسبت به نقض آشکار حقوق بشر آنان هشدار داده است. بااینهمه، بی‌اعتنا به تمام واکنش‌ها و اعتراض‌ها، رژیم مصمم است به‌شدت صدای هر کنشگر سیاسی و مدنی‌ای را در گلو خفه کند و قوهٔ قضاییهٔ وابسته  به حاکمیت اصلی‌ترین ابزار رژیم برای انجام این جنایت‌هاست. تا زمانی که نیروهای سیاسی مترقی در داخل و خارج از کشور راهکاری عملی برای این معضل پیدا نکنند، نباید انتظار داشت فرایندهای پیش ‌رو به‌نفع کنشگران مدنی و سیاسی رقم بخورد. شکنجه و قربانی کردن در زندان‌های جمهوری اسلامی هرگز بدون اطلاع سردمداران رژیم نبوده و نیست. حاکمیت ولایت فقیه، نه قانون می‌شناسد- حتا قانون‌های خودش- و نه به مقررات اجتماعی پایبند است! سران رژیم با قربانی کردن زندانیان سیاسی- عقیدتی خیانت‌هایشان به مصالح ملی را پرده‌پوشی می‌کنند. دستگیری و شکنجه و پرونده‌سازی مجدد برای سپیده قلیان، اعلام حکم جدید برای نرگس محمدی و پیمان شکیبا، دستگیری عزیز قاسم‌زاده (سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان)، و دستگیری غلامرضا غلامی کندازی و مهدی فتحی (فعالان صنفی معلمان فارس)، تازه‌ترین نقض حقوق شهروندی و بشری از سوی رژیم به‌منظور خفه کردن صدای حق‌خواهی و بستن زبان گویای  درد و رنج مردم ستمدیده و رنج‌کشیده‌ از دست حاکمیت ضد مردمی است. حزب ما مدت‌هاست که با ارزیابی از شرایط  کشور و توجه دادن به اساس و پایگاه طبقاتی رژیم حاکم، اعلام کرده است بدون طرد رژیم “ولایت فقیه” امکان تحول‌های عمیق و دموکراتیک به‌نفع مردم، به‌نفع عدالت اجتماعی و در جهت برقراری آزادی‌ها میسر نیست. بی‌تردید در این نبرد سرنوشت‌ساز سران رژیم مصمم‌اند سد راه خواست توده‌ها در مقابل تغییر و تحول در جامعه گردند ولی نیروی عظیم میلیونی توده‌ها این توان را دارند که بار دیگر مسیر حرکت آینده را باز کنند.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا