شیلی: راه طولانی و پُرپیچوخم پیشِ رو
نوشتهٔ هوگو گوزمان، سردبیر ال سیگلو، نشریهٔ حزب کمونیست شیلی
گابریل بوریک ۳۵ ساله، دانشجوی سابق رشتهٔ حقوق، در انتخابات روز یکشنبه گذشته با کسب ۴٫۶ میلیون رأی، یعنی ۵۵٫۸۶درصد آرای ریخته شده به صندوقها، بیشتر از هر انتخابات ریاستجمهوری دیگری که در دورهٔ پس از دیکتاتوری [نظامی آگوستو پینوشه] در شیلی برگزار شده است، رأی آورد.
او جوانترین رئیس جمهوری شیلی خواهد بود. انتخاب او نتیجهٔ مشارکت بیسابقه رأیدهندگان- تقریباً ۵۶درصد از حدود هشت میلیون واجدان حق رأی- بود. میزان مشارکت مردم در این انتخابات شگفتآور بود. بوریک با 10درصد رأی بیشتر از رقیب خود برندهٔ انتخابات شد. رقیب او، خوزه آنتونیو کاست راستگرا بود که شکست سیاسی و انتخاباتی سنگینی در این انتخابات خورد.
این پیروزی، دستاورد بزرگی برای نیروهای پیشرو و چپ شیلی است که در ائتلاف “در راه کرامت” متحد شدهاند که از جمله شامل “جبههٔ وسیع”، حزب کمونیست، و سازمانهای دیگر است. بوریک مورد حمایت سوسیال دموکراتها، دموکرات مسیحیها، حزب سوسیالیست، و لیبرالها نیز بود که در این انتخابات از او پشتیبانی کردند، ولی جزو ائتلاف چپ نبودند. حمایت نیروها و شخصیتهای مستقل و بخشهای گستردهٔ جنبشهای اجتماعی، فرهنگی، دانشگاهی، علمی، فمینیستی، کارگری، بیخانمانها، و حقوق بشر نیز به همان اندازه سرنوشتساز بود.
در کارزار انتخاباتی، از شبکههای اجتماعی نیز استفاده شد، ولی آنچه سرنوشتساز بود، فعالیت واقعی افراد بود: هزاران فعال انتخاباتی و مردم عادی که در خیابانها، محلهها، شهرها و محلهها در ۱۶ منطقهٔ شیلی بسیج شدند. چند روز پیش از برگزاری انتخابات، ستاد انتخاباتی بوریک گزارش داد که بیش از ۸۰۰هزار بازدید و لابیگری خانهبهخانه در سراسر کشور صورت گرفته است.
ستاد انتخاباتی بوریک چند اولویت را در کارزار انتخاباتی وی معیّن کرده بود، از جمله مبارزه با قاچاق مواد مخدر و جرم، تأکید بر هدفهایی مانند افزایش حداقل مزد و مستمرّی شایسته برای بازنشستگی، دفاع از حقوق زنان، بهبود بهداشت و درمان و آموزش، و مقابله با کمبود مسکن.
عامل مهم و مؤثر دیگر در [پیروزی بوریک در] دور دوّم انتخابات، فراخوانهای “جلوی فاشیسم را بگیرید” و این وعده بود که “امید بر بیم پیروز میشود”. پس از انتقاد خوزه کاست از برنامهٔ “حقوق اجتماعی”، حمایت وی از دولت ژاییر بولسونارو در برزیل، و دفاع او از دیکتاتوری نظامی پینوشه، آن فراخوان و وعدهٔ بوریک مورد توجه و حمایت گستردهٔ مردم قرار گرفت.
خوزه کاست، بستن مؤسسهٔ ملی حقوق بشر و وزارت امور زنان، رهگیری ارتباطات [اینترنتی و غیره] شهروندان، پس گرفتن حقوق تنوع جنسیتی [دگرباشان و غیره] و قانون سقط جنین، افزایش احکام زندان برای تظاهرکنندگان، و حمایت از تمام اقدامهای پلیس و ارتش را پیشنهاد داده بود. وی همچنین خواستار گسترش خصوصیسازی در آموزش و بهداشت و درمان و خروج شیلی از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بود. به این ترتیب، پیروزی بوریک به معنای متوقف کردن فاشیسم بود. بیم و نگرانی جدّی از بازگشت به دورهٔ ارتجاع، تاریکاندیشی، و استبداد بر آن انتخابات و رأی شیلیاییها اثر گذاشت.
نمایندگان حزب [راستگرای] ووکس اسپانیا و راستگرایان افراطی از ونزوئلا، فرانسه، و برزیل در روزهای پیش از برگزاری انتخابات با سفر به شیلی سعی کردند در روند انتخابات [به سود خوزه کاست] مداخله کنند. بنابراین، در آن انتخابات [نهفقط راست افراطی شیلی، بلکه] راست افراطی جهانی شکست داده شد.
خوشبختانه، مبارزه شدیدی بین راست افراطی و راست سنتی هم در جریان است. گرچه کاست و حزبش نتیجهٔ خوبی در این انتخابات به دست نیاوردند، راست سنتیتر همچنان سعی خواهد کرد در موضع مخالفت با دولت “در راه کرامت”، قدرت خود را بازیابد. راست سنتی بیش از ۴۵درصد کرسیهای سنا و درصد کمتری از کرسیهای نمایندگی در پارلمان را در اختیار دارد. گذشته از این، رهبرانی در سطح ملی دارد که حتی میتوانند در چهار سال آینده، رقیبانی جدّی در انتخابات ریاستجمهوری باشند. همچنین، نباید مداخلههای سیاسی شرکتهای بزرگ، گروههای مالی، رسانههای محافظهکار، و ارتش را از نظر دور داشت.
بوریک و هوادارانش، دولتی خواهند داشت که همگام با مبانی “برچیدن نولیبرالیسم”، دگرگونیهایی را در زمینههای حقوق بازنشستگی، سلامت، محیطزیست، مالیاتها، و اصلاحات نهادی به پیش خواهد برد. با انجام چنین دگرگونیها و تغییرهایی، با الگوی توسعهٔ خصوصیسازی و “استخراجگرایی” [منابع طبیعی و ثروت ملی] مقابله خواهد شد. بوریک خودش با شور و حرارت گفت که کشوری که زادگاه نولیبرالیسم بود، به گورستان آن تبدیل خواهد شد. همچنین، قانون اساسی جدیدی در پایان سال ۲۰۲۲ به اجرا در خواهد آمد که امید است تغییرهایی در ساختارهای نهادی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی شیلی بدهد.
دولت جدید باید با چالشهای همهگیری کووید-۱۹، وضعیت دشوار اقتصادی، بحران مهاجرت، ادامهٔ بحران در تأمین امنیت عمومی، و از همه مهمتر، فشارهای بخشهای سلطجوی مالی- چه محلی و چه خارجی- دست و پنجه نرم کند.
بوریک از پارلمان “متعادل” صحبت کرد، که حاکی از آن است که مهارت رئیسجمهور منتخب و هیئت وزیرانش در تعامل و گفتوگو و مذاکره [با پارلمان] برای تصویب قوانین جدید، لازم خواهد بود. در این روند، به رأی سوسیال دموکراتها، دموکرات مسیحیها، لیبرالها، و دیگر جریانهای سیاسی نیز نیاز خواهد بود. با آمدن دولتی در ماههای آینده که برنامهٔ دگرگونسازی را در دستور کار دارد، و با مجلسی که کار تدوین قانون اساسی را به پیش میبرد، اکنون قطعیت و خوشبینی بیشتری [برای آیندهٔ بهتر] وجود دارد.
تحول و دگرگونی، گرچه خواست و مورد علاقهٔ زحمتکشان است، در هر پیچوخم راه و هر جا که امکان داشته باشد، از سوی نیروهای قدرتمند محافظهکار و خودکامه ضربه خواهد خورد و مورد حمله قرار خواهد گرفت. به همین دلیل است که ائتلاف چپ “در راه کرامت” و بخشهای دیگر [نیروهای سیاسی-اجتماعی] بارها تأکید کردهاند که دولت بوریک به حمایت فعال جنبشهای اجتماعی و جامعهٔ مدنی نیاز خواهد داشت. بسیج شدن و مشارکت بخشهای گستردهٔ مردمی، مشاغل حرفهیی، روشنفکران، هنرمندان، فمینیستها، جوانان، بومیان، و کارگران در حمایت از تغییر اجتماعی و نهادین ضروری خواهد بود.
ناظران اشاره کردهاند که با ورود بوریک به لا موندا [کاخ ضرابخانه]- محل استقرار رئیسجمهوری و کارخانهٔ سابق ضرب سکه- تغییر نسلی در زندگی سیاسی شیلی در حال وقوع است، با همهٔ آنچه به دنبال خواهد آورد. از جمله، پشت سر گذاشتن کسانی که پیشاهنگان مبارزات ضددیکتاتوری در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ [۱۳۶۰ و ۱۳۷۰] و سپس در دورهٔ انتقال [پس از برکناری پینوشه] بودند. به نظر میرسد که در این سالهای جدید و سرنوشتساز برای کشور شیلی، نسلهای زیر 30 سال و زیر 40 سال نقش پیشاهنگ را بر عهده خواهند گرفت.
سایت حزب تودۀ ایران